کلیسای گئورگ مقدس تهران نماد ارامنه قفقاز و معماری تلفیقی
کلیسای گئورگ مقدس تهران: تاریخچه، معماری و نقش مهاجران قفقازی در ساخت این عبادتگاه تاریخی
کلیسای گئورگ مقدس تهران، نماد تاریخی ارامنه قفقاز و معماری تلفیقی اسلامی و صفوی در قلب تهران
پادشاهی قاجار با آقامحمدخان آغاز شد، فردی که در دوران تولدش در میان درگیریهای شاخههای مختلف ایل قاجار قرار داشت و پدرش محمدحسنخان قاجار، آرزوی پادشاهی ایران را در سر میپروراند. پس از شکست قاجارها در مقابل کریمخان زند و از دست رفتن قدرتشان، آقامحمدخان که اکنون بیست ساله بود، با فتح شهرهای متعدد تصمیم گرفت رویای پدرش را محقق کند. او ابتدا تهران را محاصره کرد و سپس به سمت مازندران، کاشان، اصفهان، شیراز، کرمان و یزد حرکت کرد. در نهایت، در سال 1173 خورشیدی، با سپاهی متشکل از شصت هزار نفر، راهی قفقاز شد. ابتدا منطقه قرهباغ را تحت کنترل گرفت و سپس به سمت تفلیس رفت؛ علت این لشکرکشی به قفقاز، پایان دادن ایراکلیخان، پادشاه گرجستان، به تابعیت ایران و حمایت روسیه از او بود. در بازگشت، آقامحمدخان، ارامنه قفقاز را که اسیر کرده بود، به ایران آورد و در حوالی میدان دروازه قزوین تهران ساکن شدند.
دو تن از این ارامنه، به نامهای هوسِپیان و استپانیان، در همان سالهای اولیه اقامتشان در این محله، محرابی کوچک برای انجام مراسم مذهبی همکیشان خود ساختند.
در مورد ساخت کلیسای گئورگ مقدس؛ آیا این بنا مربوط به دوره صفوی است یا قاجار؟ بر اساس منابع تاریخی، سه روایت درباره ورود ارامنه به ایران وجود دارد؛ نخست، ورود ارامنه قفقاز به تهران در زمان آقامحمدخان قاجار، دوم، بر اساس مرآتالبلدان اعتمادالسلطنه، ورود ارامنه در دوره زندیه و سکونت در روستای دولاب، و سوم، حضور ارامنه در تهران به دوران صفویه و اقامت دو خانواده ارمنی در آن زمان است که ساخت بنای اولیه کلیسا در سنگلج را به همان دوره نسبت میدهند. شواهد تاریخی نشان میدهد که محراب اولیه این کلیسا در آن زمان خارج از محدوده مسکونی شهر و در داخل حصار صفوی، نزدیک دروازه عتیق قزوین قرار داشت.
در میان این روایتها، آنچه قطعی است، ساخت بنای اولیه عبادتگاهی مخصوص ارامنه در حوالی دروازه قزوین، در میدان شاهپور، توسط هوسپیان و استپانیان است.
پس از بهسلطنترسیدن فتحعلیشاه قاجار، در حدود سال 1176 خورشیدی، تعدادی از صنعتگران ارمنی از تبریز و جلفای اصفهان به تهران آمدند و در همان محله ساکن شدند. این مهاجرت موجب شد که بنای کوچک کلیسای قبلی، پاسخگوی نیازهای این جمعیت نباشد، بنابراین در حدود سال 1214 خورشیدی، یعنی حدود چهل سال پس از ساخت اولیه، این بنا به کلیسا تغییر کاربری داد و پس از بازسازی در سال 1261 خورشیدی، شکل کنونی خود را یافت. نام این کلیسا گئورگ مقدس است، قدیسی که در سال 303 پس از میلاد، در راه گسترش مسیحیت کشته شد و بعدها در کلیسای ارتدوکس و کلیسای حواری ارمنی، بهعنوان یکی از قدیسان بزرگ شناخته شده است.
این کلیسا دارای پلان مستطیل است و دو درب در سمت غرب و جنوب دارد، در حالی که محراب در سمت شرقی قرار گرفته است. محراب، که در 6 پله بالاتر از سطح سالن است، به همراه اتاق رختکن در ضلع جنوبی و فضایی برای نگهداری وسایل اهدایی در ضلع شمال، و همچنین یک سالن بزرگ برای روشنکردن شمع، از بخشهای آن است.
ساختار کلی بنا آجری است و داخل آن با گچ پوشیده شده است. چهار ستون مربعشکل، سقف را نگهداشته و بر روی آن، طاقی گنبدی شکل قرار دارد. این طاق، که فضای داخلی را به دو راهروی جانبی و یک فضای مرکزی تقسیم میکند، از معماری اسلامی الهام گرفته و به صورت زاویهدار و هشتضلعی ساخته شده است. پنجرههای رنگی اطراف، نقش نورگیر را ایفا میکنند. فضای نمازخانه، مشابه کلیساهای دوره ساسانی، بلند و با ردیفی از ستونها، دارای دهانه نورگیر مرکزی و دو دهانه در اطراف است.
در طراحی کلیسا، برج ناقوس معمولاً در ضلع غربی قرار میگیرد، اما در این بنا به دلیل محدودیت فضا، برج ناقوس سهطبقه در ضلع جنوبی ساخته شده است. این برج، به شکل ایوانی پیشآمده است که در سه طرف آن، ورودیهای قوسیشکل در دو طبقه قرار دارد. هر طبقه، نسبت به طبقه پایینتر، کوچکتر است و روی آن، یک هشتضلعی هرمی شکل قرار گرفته است. ناقوس، به روش سنتی با کشیدن طناب نواخته میشود.
در دیوارههای خارجی کلیسا و برج ناقوس، سنگقبرهای متعددی نصب شده است که با حکاکیهای زیبا تزیین یافتهاند. در ابتدا تصور میشد این سنگقبرها، از نقاط دیگر به این مکان آورده شده است، اما حفاریهای سال 1362 نشان دادند که بیشتر آنها مربوط به همین بنا هستند و برخی شخصیتهای تاریخی ارمنی ایرانی در میان آنها دیده میشوند.
این کلیسا، با تاریخ پر فراز و نشیب، در تاریخ ۱۹ تیر ۱۳۵۷ خورشیدی، با شماره ثبت ملی ۱۶۲۱ به ثبت رسیده است. هرچند اکنون بیش از 230 سال از ساخت اولیه آن میگذرد و بسیاری از ارامنه ساکن اطراف، مهاجرت کردهاند، اما این عبادتگاه هنوز در میدان دروازه قزوین سابق، (همان میدان وحدت کنونی)، بازارچه قوامالدوله و کوچه کلیسا باقی مانده و مهر هر ساله خود را بر تاریخ خود میزند.