حمام نواب تهران؛ میراث معماری قاجار و عودلاجان
حمام نواب تهران؛ نماد معماری قاجار و میراث فرهنگی عودلاجان
حمام نواب تهران، نماد معماری قاجار و میراث فرهنگی عودلاجان، با تاریخچه غنی و نقش اجتماعی بینظیر در قلب تهران.

زنان همواره نقش مهمی در تاریخ ایفا کردهاند؛ چه آنان که در نبردها و پادشاهیها نامشان آمده و چه کسانی که در حوزه کسبوکار و تجارت فعال بودند. ممکن است با زنان تاجر آشنا باشید، اما شاید هرگز به زنان حمامدار فکر نکردهاید. سارا سلطان خاتون و سارا هاجر خاتون در اواسط دوره قاجار، در خیابان ری تهران، مدیریت حمام نواب را بر عهده داشتند. در آن زمان، حمام نه تنها محلی برای نظافت بود، بلکه بهعنوان محلی برای دیدارهای اجتماعی و گفتگوهای گروهی نیز محسوب میشد، بنابراین توانایی مدیریت آن اهمیت فراوانی داشت.
نقشه صفوی شامل گذر حمام نواب است.
در مورد تاریخچه ساخت این حمام، نظرات متفاوتی وجود دارد. برخی معتقدند که این بنا مربوط به اواخر دوره صفوی است و این ادعا بر اساس نقشه قدیمی تهران در دوره صفوی و مربوط به سال 1275 هجری قمری است که در آن نام گذر حمام نواب ذکر شده است. علاوه بر این، لایههای گرمخانه حمام نیز نقش مهمی در تأیید قدمت آن دارند؛ با لایهبرداری از حمام، 15 تا 20 لایه آهکی به دست آمد که بر اساس تعداد این لایهها، تخمین زده میشود که ساخت حمام به اواخر دوره صفوی برمیگردد. نحوه تقسیمبندی فضاها و وجود عناصر معماری خاص دوره صفوی مانند سربینه، ورودی، هشتی، میاندر، خزینه، گرمخانه و چال حوض، این فرضیه را تقویت میکند که حمام در اواخر دوره صفوی ساخته شده است.
در مقابل، عدهای دیگر بر این باورند که حمام نواب یکی از بناهای مهم دوره قاجار است که به دستور میرزا علی خان نواب، یکی از معاونان دربار قاجار، و توسط دخترانش، سارا سلطان خاتون و سارا هاجر خاتون، به صورت عامالمنفعه ساخته شده است.
آنچه در تمامی روایتها مشترک است، نقش مهم و محوری سارا سلطان و سارا هاجر در مدیریت و سرپرستی این حمام است.
معماری دوره قاجاریه بر روی بام حمام طراحی شده است.
حمام نواب همانند دیگر حمامهای عمومی، در سطح پایینتری نسبت به زمین ساخته شده بود تا از هدر رفتن حرارت و گرما جلوگیری کند و همچنین به آب قنات حاجعلیرضا که از این منطقه عبور میکرد، دسترسی آسان داشته باشد. این ساختمان، مطابق با سبک معماری حمامهای سنتی ایرانی، شامل بخشهایی مانند پیشحمام، گرمخانه، سردخانه و حوض، به همراه سربینه، هشتی، رختکن و استخر چندضلعی نامنظم و خزینهای با سکوهای اطراف استخر ساخته شده بود.
در تمامی حمامهای ایرانی، سقف سربینه اغلب به شکل طاقهای ضربی و گنبدی بود، مشابه سقفهای مساجد و تیمچهها، و بر روی آنها چلچراغهایی آویزان میشد. دیوارها نیز با کاشیهای بزرگ با نقوش آیینی و حماسی تزئین شده بودند. سقف حمام نواب نیز، علاوه بر این نوع طاقها، دارای نورگیرهای بینظیری بود که حمام را از نیاز به نور مصنوعی بینیاز میکردند؛ این نورگیرهای گنبدیشکل با شیشههای رنگی، نور را وارد فضا میکردند و تابش خورشید از پشت آنها، گرمای داخل حمام را افزایش میداد. نمای پشت بام حمام نواب نیز به زیبایی معماری داخلی آن میافزاید. گنبدهای آجری کوچک با شیشههای رنگی، منظرهای زیبا بر بام خلق کردهاند. در واقع، سقف بنا نمونهای ارزشمند از معماری دوره قاجار است، که گنبدهای آجری نقش هواکش و ورودی نور را ایفا میکردند.
مواد اصلی مورد استفاده در ساخت حمام نواب شامل آجر، آهک، ساروج، سنگ و کاشی بود که پس از مرمت، ردپای سیمان نیز در آن مشاهده میشود. آجرهای قرمز و کاشیهای رنگی در بخشهای مختلف، فضایی خاص و جذاب در داخل حمام ایجاد کرده بودند، از جمله کتیبههای کاشیکاری شده با آیات قرآنی و اشعاری مذهبی که به ویژه در سردخانه و گرمخانه قرار داشتند. هرچند در فرآیند مرمت، بسیاری از این تزئینات آسیب دیده یا زیر لایههای گچ و سیمان مدفون شدهاند و تنها با بررسیهای دقیق میتوان به وجود آنها پی برد.
محلی برای تمامی اقشار؛ از تاجران بازار گرفته تا درباریان
گذشته از معماری و کاربرد اصلی این حمام، لازم است به نقش مهم آن در زندگی اجتماعی مردم در دوران قاجار اشاره کنیم؛ زیرا این مکان نه تنها برای شستوشو، بلکه محلی برای دیدارهای اجتماعی و تبادل فرهنگی بود. بر اساس روایتها و خاطرات، در حمام نواب، همانند سایر حمامهای عمومی، مردم برای انجام امور شخصی و ملاقاتهای دوستانه به دیدن یکدیگر میآمدند؛ تا جایی که این موضوع در میان مردم رایج شده بود و حتی قیصر فیلم مسعود کیمیایی، در این حمام به دیدار کریم آبمنگل رفت و تعقیبوگریزشان بر روی گنبدهای آجری بالاخانه حمام صورت گرفت. در واقع، این حمام، همراه با کارگردان و بازیگران، یکی از کاراکترهای اصلی و بیصدا در فضای فیلم بود که نقش مهمی در شکلگیری فضا داشت؛ به حدی که در میان مردم به «حمام قیصر» شهرت یافت.
این حمام تا زمان حکومت پهلوی، مورد استفاده مردم و حتی درباریان بود، اما با مدرنشدن منازل و ساخت حمامهای خصوصی در خانهها، جایگاه حمامهای عمومی کاهش یافت و این روند منجر به رکود آن شد. در نتیجه، حمام نواب برای سالها بدون بهرهبرداری رها شد. در سال ۱۳۸۵، سازمان میراث فرهنگی این اثر را با شماره ۱۶۲۲۵ در فهرست آثار ملی ثبت کرد. پس از این اقدام، شهرداری منطقه ۱۲ توجه ویژهای به آن نشان داد و این بنا را به مرکز صنایع دستی شهر تهران تبدیل کرد. اکنون میتوانید این یادگار فرهنگی دوران قاجار را در محله عودلاجان، خیابان ۱۵ خرداد شرقی، در کوچه بیک دامغانی (یا همان بازارچه حمام نواب سابق) مشاهده کنید؛ بنایی که بر سر در آن نوشته شده است: «خانه صنایع دستی و هنر حمام نواب».