کد خبر: 7155

حمایت ناکافی از تئاتر کودک و نوجوان؛ بحران بی‌توجهی

تئاتر کودک و نوجوان در سایه بی‌توجهی دولت و نبود حمایت مالی؛ راهکارهای بخش خصوصی و آینده‌ای نامعلوم

تئاتر کودک و نوجوان بدون حمایت قانون و بخش خصوصی، دیده نمی‌شود؛ نیازمند توجه، بودجه و حمایت همگانی است.

تئاتر کودک و نوجوان در سایه بی‌توجهی دولت و نبود حمایت مالی؛ راهکارهای بخش خصوصی و آینده‌ای نامعلوم

احمدرضا حجارزاده و آناهیتا غنی‌زاده از کارگردانان برجسته در حوزه تئاتر کودک و نوجوان هستند که آثار ماندگار و تأثیرگذاری را برای مخاطبان خلق و اجرا می‌کنند. ایشان از سال‌ها قبل در زمینه پژوهش، نگارش و تدریس هنرهای نمایشی در حوزه‌های بزرگسالان، کودکان و نوجوانان فعالیت داشته‌اند. در سال ۱۳۸۳، آموزشگاه هنری راما را تأسیس کردند و در سال ۱۳۹۴، آکادمی هنری راما را پایه‌گذاری نمودند.

IMG_6214

در زمستان سال گذشته، او نمایش «عشق که می‌گن چیه؟» را بر اساس کتاب «عشق که می‌گویند چیست؟» اثر «دیوید کالی» در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به اجرا درآورد که به یکی از محبوب‌ترین نمایش‌های کودک در سال 1403 تبدیل شد. اکنون، دور دوم اجرای این اثر در کانون پرورش فکری آغاز شده و میزبان مخاطبان است. به همین مناسبت، گفت‌وگویی با آناهیتا غنی‌زاده درباره این نمایش و وضعیت تولید تئاتر برای کودکان و نوجوانان انجام دادیم.

گزینه‌کاری در تئاتر، شامل سخت‌گیری در تولید یا عدم حمایت است.

شناخت مخاطب در تئاتر اهمیت زیادی دارد. همه افراد باید با مخاطبان خود آشنا شوند، اما این حساسیت و نگرانی زمانی بیشتر می‌شود که با گروه‌های سنی مختلف مانند خردسالان، کودکان، نوجوانان و والدین آن‌ها روبه‌رو هستیم. بنابراین، برای درک بهتر مخاطب، لازم است همواره به‌روز باشیم. این کار از طریق آموزش و نگارش مطالب مناسب و کاربردی انجام می‌شود، که ما را در شناخت نیازها و علایق مخاطب روزمان یاری می‌دهد. همچنین، باید توجه داشت که بسته به شرایط و سطح آگاهی مخاطبان، آن‌ها متفاوت هستند.

تئاتر3

ابزارهای هوشمند باعث شده‌اند بچه‌ها نسبت به ما پیشرفته‌تر شوند. اگر ما نتوانیم خود را با این فناوری‌ها همگام کنیم، کار کردن برای آن‌ها دشوار یا حتی بی‌فایده می‌شود. بنابراین، هنگام انجام فعالیت‌ها، باید بدانیم چه تاثیری بر مخاطب دارد و چگونه می‌توانیم شرایطی بهتر برای ارتباط آن‌ها با والدین و مربیانشان فراهم کنیم. البته، مسئله اقتصاد نیز همواره یکی از نگرانی‌های مهم در این حوزه است.

در هنگام اجرای یک نمایش در صحنه، نیاز است که تمامی جنبه‌های آن را بررسی کرده و ایده را به بهترین شکل ممکن پیاده‌سازی کنیم. به همین دلیل، استفاده از نیروی متخصص نیازمند دستمزد مناسب است و در نتیجه، مسائل اقتصادی اهمیت ویژه‌ای پیدا می‌کند. در این حوزه، حامی مالی وجود ندارد و قوانین دولتی نیز حمایت‌های لازم را از بین برده‌اند. برای نمونه، مرکز هنرهای نمایشی پیش‌تر کمک‌هزینه‌ای برای مراحل پیش‌تولید اختصاص می‌داد، اما اکنون این حمایت‌ها حذف شده است. در عوض، کانون پرورش فکری نقش مهمی در این زمینه ایفا می‌کند.

مسائل و نگرانی‌های مرتبط با تئاتر کودکان و نوجوانان؛ مفاهیم جهانی و فراگیر

برای پیدا کردن موضوع، ترجیح می‌دهم با مربیان یا والدین گفت‌وگو کنم و نگاهی به دغدغه‌های امروز جامعه بیندازم. هدفم این است که اثری خلق کنیم که تاریخ مصرف نداشته باشد؛ دغدغه‌ای که زمان‌پذیر نباشد و همیشه قابل بحث باشد. نمایش «عشق که می‌گویند چیست؟» موضوعی جهانی و همیشگی دارد که می‌توان درباره آن همواره صحبت کرد و مخاطب را به تفکر واداشت.

تاتر

فلسفه برای کودکان در تئاتر کودک و نوجوان

امروز خوشبختانه موضوع فلسفه برای کودک (فبک) مورد توجه قرار گرفته است و بسیاری از خانواده‌ها با آن درگیر هستند. اگرچه در دهه‌های گذشته در ایران کمتر به این موضوع پرداخته می‌شد، اما در پنج سال اخیر و قبل از شیوع کرونا، این حوزه در کشور رونق یافته و در قالب کلاس‌های متعددی و از طریق تالیف و ترجمه کتاب‌هایی که درباره فلسفه و مفاهیم مختلف برای کودکان و نوجوانان صحبت می‌کنند، مطرح شده است.

در عین حال، نباید روش مستقیم و قطعی در آموزش این مفاهیم به کار برد؛ بلکه باید سوالاتی مطرح کرد و برای رسیدن به پاسخ، پیشنهاداتی ارائه داد. هدف این است که ذهن کودکان را برای یافتن پاسخ‌ها آماده کنیم. در نمایش «عشق که...» تلاش کردیم به کودکان نشان دهیم که عشق در دیدگاه‌های مختلف می‌تواند تعاریف متفاوتی داشته باشد. ما قصد نداریم تعریفی قطعی و مشخص از عشق ارائه دهیم، بلکه در پایان، برداشت تماشاچیان غالباً حول محور مهرورزی، محبت و دوست‌داشتن متمرکز بود.

ساختار خاصی در اقتباس ادبی وجود دارد.

در تجربه‌های من، نمایش‌هایی که روی صحنه برده‌ام، همگی از ادبیات نمایشی اقتباس شده‌اند. مثلاً داستان «اسب و سیب و بهار» که از کتاب مرحوم احمدرضا احمدی گرفته شده است، نمونه‌ای از این نوع اقتباس است. در جدیدترین کارم نیز، همین روند را دنبال کرده‌ام. باور دارم با توجه به پتانسیل بالای داستان، باید وارد عرصه ادبیات نمایشی شویم. چرا که تا زمانی که داستان به شکل درام در نیاید، موفقیت در اجرای نمایش حاصل نخواهد شد. بنابراین، حتی اگر نمایش از یک کتاب یا داستان اقتباس شده باشد، حتماً باید متن آن به صورت نمایشنامه نوشته شده باشد. بدون شخصیت‌پردازی و ساختار منسجم در قالب نمایشنامه، داستان قابل قبول نیست.

در عین حال، هنگام بهره‌گیری از اقتباس ادبی در تئاتر، لازم است که به محتوا و ساختار نمایشنامه توجه ویژه‌ای داشته باشیم. نمی‌توان بدون رعایت ساختار، تنها به اقتباس ادبی بسنده کرد. علاوه بر این، ما گنجینه‌های ادبی فراوانی داریم که ظرفیت اقتباس از آن‌ها وجود دارد. این موضوع یکی از دغدغه‌های همیشگی من است. امیدوارم در آینده بتوانم اثری در این زمینه خلق کرده و روی صحنه ببرم. این آرزوی من است و برایم اهمیت زیادی دارد.

تمرین کردن در تنهایی، من را به درک مفهوم عشق نزدیک‌تر کرد.

برای تهیه نمایش جدید، به دنبال موضوعی روز و مرتبط بودم تا بتوانم ارتباط موثری با مخاطب برقرار کنم. پس از شیوع کرونا، بسیاری از مردم به زندگی تنهایی و انفرادی عادت کرده‌اند، و فناوری نیز این روند را تسهیل می‌کند. این وضعیت من را بر آن داشت که فکر کنم چگونه می‌توانم این موضوع را مطرح و مخاطب را ترغیب کنم تا تصور کند که اگر تنها نباشد، چه تجربیات خوشایندی ممکن است برایش رقم بخورد. با هدف پیدا کردن کتابی مناسب برای گروه سنی 8 تا 12 سال که قابلیت تبدیل به نمایش را داشته باشد، به ناشران مختلف مراجعه کردم. یکی از کتاب‌هایی که تاثیر زیادی بر من گذاشت، «عشق که می‌گویند چیست؟» بود. در نتیجه، این کتاب انتخاب و به عنوان نمایشنامه‌ای نوشته خانم خسروی ترجمه و آماده شد.

مخاطبان هدف، کودکان و بزرگسالانی هستند که با اشتیاق بیشتری به دنبال محتوا می‌گردند.

سالن‌های تئاتر ما محدود هستند و هیچ سالن خاصی برای نوجوانان نداریم. بنابراین، در سالن‌های عادی معمولاً با کودکانی روبه‌رو می‌شویم که همراه با خانواده‌هایشان برای تماشای نمایش آمده‌اند. هدف ما این نبود که روی صحنه اثری برای بزرگسالان اجرا کنیم؛ بلکه تمرکز ما بر تولید نمایشی برای کودکان و نوجوانان بود.

ارتباط بزرگسالان با آثار ما ناشی از معنای زندگی است که در کارهایمان مشاهده می‌کنند. آن‌ها تصویری از زندگی روزمره خود را در این آثار می‌بینند؛ تصویری که می‌تواند سرشار از عشق و محبت باشد، اما در عین حال پر از غم و ناراحتی نیز باشد. طبیعی است که بزرگسالان با این آثار همذات‌پنداری می‌کنند. دیدن این ارتباط برای ما خوشایند است. در شرایطی که خودمان درگیر احساس تنهایی هستیم، عشق و محبت در این آثار ما را برای مدتی از این تنهایی رها می‌کند و وارد دنیایی پر از رنگ، زیبایی، جذابیت و مهر می‌نماید؛ و همین موضوع، بزرگسالان را نیز همراه خود می‌سازد.

مشکلات تئاتر کودک و نوجوان؛ مسئولیت با دولت است یا بخش خصوصی؟

ما در شرایط بسیار دشواری فعالیت می‌کنیم، به ویژه در حوزه تئاتر کودک و نوجوان که با وجود تلاش و دغدغه‌مندی، مورد توجه کافی قرار نمی‌گیرد. متأسفانه دولت هیچ نوع حمایتی از این حوزه نمی‌کند، در حالی که تئاتر یکی از مؤثرترین ابزارهای آموزش، پرورش و پرورش شخصیت کودکان است. این هنر نقش حیاتی در ساختن نسل آینده کشور دارد، به شرط آنکه در مدارس با مربیان مجرب و آموزش صحیح ترویج یابد.

افرادی که با آگاهی و شناخت کامل وارد این عرصه می‌شوند، غالباً با موانع زیادی روبه‌رو می‌گردند، ناامید می‌شوند و در نهایت فعالیتشان کم‌رنگ می‌شود. من قصد دارم در این حوزه تأثیرگذار باشم، اما محدودیت‌های مالی و اقتصادی این امکان را محدود می‌کند. برای بهبود وضعیت، حمایت مالی نیاز است. علاوه بر نقش دولت، بخش خصوصی نیز در این حوزه وارد نمی‌شود و تعهدی در قبال فرهنگ و هنر نشان نمی‌دهد. در حالی که اگر دولت نتواند وارد شود، می‌تواند با روش‌هایی مانند اعمال مالیات، بخش خصوصی را در این مسیر مشارکت دهد.

دیدگاه شما
پربازدیدترین‌ها
آخرین اخبار