کد خبر: 7125

کمبود حمایت دولت و بخش خصوصی، بحران تئاتر کودک و نوجوان

حمایت ناکافی دولت و بی‌توجهی بخش خصوصی؛ بحران جدی در حوزه تئاتر کودک و نوجوان

دولت و بخش خصوصی حمایتی برای تئاتر کودک و نوجوان قائل نیستند؛ قانون حمایتی وجود ندارد و کانون پرورش فکری تنها مرجع باقی‌مانده است.

حمایت ناکافی دولت و بی‌توجهی بخش خصوصی؛ بحران جدی در حوزه تئاتر کودک و نوجوان

احمدرضا حجارزاده و آناهیتا غنی‌زاده از کارگردانان برجسته در حوزه تئاتر کودک و نوجوان هستند که آثار ماندگار و تأثیرگذاری برای مخاطبان تولید و روی صحنه می‌برند. این دو هنرمند از سال‌ها قبل در زمینه پژوهش، نگارش و آموزش هنرهای نمایشی فعالیت داشته‌اند، و در حوزه‌های بزرگسالان، کودکان و نوجوانان نقش‌آفرینی کرده‌اند. در سال ۱۳۸۳، آن‌ها آموزشگاه هنری راما را تأسیس کردند و در سال ۱۳۹۴، آکادمی هنری راما را پایه‌گذاری نمودند.

IMG_6214

در زمستان سال گذشته، او نمایش «عشق که می‌گن چیه؟» را بر اساس کتاب «عشق که می‌گویند چیست؟» اثر دیوید کالی در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان تولید کرد، که به یکی از پرمخاطب‌ترین آثار کودک در سال 1403 تبدیل شد. اکنون، اجرای دوم این نمایش در کانون پرورش فکری آغاز شده و میزبان مخاطبان است. به همین مناسبت، با آناهیتا غنی‌زاده درباره این نمایش و شرایط تولید تئاتر برای کودکان و نوجوانان گفتگو کردیم.

گزین‌کاری در تئاتر،‌ سخت‌گیری در تولید یا نبود حمایت

مخاطب‌شناسی در تئاتر اهمیت زیادی دارد. همه هنرمندان و فعالان حوزه تئاتر باید شناخت دقیقی از مخاطبان خود داشته باشند، اما این اهمیت زمانی دوچندان می‌شود که با گروه‌های سنی مختلفی مانند خردسالان، کودکان، نوجوانان و والدین آن‌ها روبه‌رو هستیم. بنابراین، برای شناخت بهتر مخاطب، باید همواره به‌روز باشیم. این امر از طریق آموزش مداوم و نگارش متونی که مورد نیاز و جذاب مخاطب باشد، امکان‌پذیر است. با این روش‌ها، ما به شناخت بهتر از نیازها و سلیقه‌های مخاطب‌مان دست می‌یابیم. لازم است توجه داشت که مخاطبان ما بر اساس شرایط سنی، فرهنگی و آگاهی‌هایشان، تفاوت‌هایی دارند و هر گروه نیازها و انتظارات خاص خود را دارد.

تئاتر3

ابزارهای هوشمند باعث شده‌اند بچه‌ها نسبت به ما پیشرفته‌تر شوند. اگر نتوانیم خود را با این فناوری‌ها سازگار کنیم، کار کردن با آن‌ها دشوار می‌شود یا ممکن است نتوانیم تاثیرگذار باشیم. بنابراین، هنگام فعالیت، لازم است بدانیم چه اتفاقاتی برای مخاطبان می‌افتد و چگونه می‌توانیم شرایط بهتری برای ارتباط آنان با والدین و مربیان‌شان فراهم کنیم. البته، همواره دغدغه اقتصادی نیز در این حوزه وجود دارد.

در هنگام اجرای یک نمایش روی صحنه، باید تمامی جنبه‌ها را در نظر گرفت و ایده را به بهترین شکل ممکن پیاده‌سازی کرد. به همین دلیل، بهره‌گیری از نیروی متخصص نیازمند دستمزد مناسب است و در نتیجه، مسائل اقتصادی اهمیت پیدا می‌کند. در این حوزه، حامی مالی وجود ندارد؛ قوانین حمایتی دولت نیز در این زمینه کاهش یافته یا لغو شده است. پیش‌تر، مرکز هنرهای نمایشی کمک‌هزینه‌ای برای مراحل پیش‌تولید اختصاص می‌داد، اما اکنون این حمایت‌ها دیگر موجود نیست. در عوض، کانون پرورش فکری نقش مهمی در این زمینه ایفا می‌کند.

نگرانی‌های مرتبط با تئاتر کودک و نوجوان؛ مفاهیم فراگیر جهانی

برای پیدا کردن موضوع، ترجیح می‌دهم با مربیان و والدین در ارتباط باشم و درباره دغدغه‌های امروز جامعه گفتگو کنم. هدفم این است که اثری بیافرینم که دوام داشته باشد و تاریخ مصرف نداشته باشد؛ دغدغه‌ای که زمان‌پذیر نباشد. نمایش «عشق که می‌گویند چیست؟» موضوعی جهانی و همیشگی دارد که همواره می‌توان درباره آن صحبت کرد و مخاطب را به تأمل واداشت.

تاتر

فلسفه برای کودکان در نمایش‌های کودک و نوجوان

امروزه خوشبختانه موضوع فبک (فلسفه برای کودک) مورد توجه قرار گرفته است و بسیاری از خانواده‌ها با آن درگیر هستند. اگرچه در دهه‌های گذشته در ایران به این مسئله کمتر پرداخته می‌شد، اما در پنج سال اخیر و قبل از شیوع ویروس کرونا، این موضوع در کشور مطرح شده و در قالب کلاس‌های متنوع و کتاب‌های تالیف و ترجمه‌ای که با هدف گفتگو درباره فلسفه و مفاهیم مختلف با کودکان طراحی شده‌اند، شروع به شکل‌گیری کرده است.

در این رویکرد نباید به صورت مستقیم و تحکم‌آمیز صحبت کنیم، بلکه باید با طرح سوالاتی، کودکان را به سمت کشف پاسخ سوق دهیم. در این مسیر، پیشنهادهایی برای رسیدن به جواب ارائه می‌شود و باید ذهن بچه‌ها را برای یافتن پاسخ‌ها آماده کرد. در نمایش «عشق که...» تلاش کردیم نشان دهیم عشق از دید هر فرد می‌تواند تعاریف متفاوتی داشته باشد. هدف ما ارائه تعریفی مشخص نبود، بلکه در نهایت تماشاگران برداشت مشترکی داشتند؛ عشق، مهرورزی، محبت و دوست‌داشتن بود.

ساختار اقتباس ادبی منحصر به فرد و خاص است.

نمایش‌هایی که بر روی صحنه می‌برم، عمدتاً بر اساس اقتباس از آثار ادبی است. به عنوان نمونه، داستان «اسب و سیب و بهار» را از کتاب زنده‌یاد احمدرضا احمدی اقتباس کرده‌ایم. در جدیدترین اجرا نیز همین روند ادامه یافته است. معتقدم با توجه به پتانسیل بالای داستان، لازم است وارد عرصه ادبیات نمایشی شویم. تا زمانی که داستان به شکل درام در نیاید، نمی‌توان انتظار داشت نمایش موفقی باشد. بنابراین، حتی اگر اثر بر اساس کتاب یا داستانی باشد، حتماً باید متن نمایشنامه‌نویسی شده باشد. یک داستان بدون شخصیت‌پردازی یا قالب نمایشنامه، قابل قبول نیست.

وقتی از اقتباس ادبی در تئاتر بهره می‌گیریم، باید به محتوا و ساختار متن نمایشی توجه ویژه داشته باشیم. نمی‌توان بی‌توجهی به ساختار نمایشنامه داشت و صرفاً از اقتباس ادبی استفاده کرد. در عین حال، گنجینه‌های عظیم ادبی داریم که پتانسیل اقتباس در آن‌ها نهفته است. این موضوع یکی از دغدغه‌های مهم من است. امیدوارم در آینده اثری از این نوع را آماده و روی صحنه ببریم، چون این یکی از آرزوهای من است.

تمرین در تنهایی من را به درک عمیق‌تری از مفهوم عشق رساند.

در جست‌وجوی موضوعی نو و به‌روز برای یک نمایش جدید بودم که بتواند ارتباط موثری با مخاطب برقرار کند. پس از دوران کرونا، بسیاری از مردم به تمرین زندگی تنهایی و انفرادی روی آورده‌اند و فناوری نیز این روند را تشویق می‌کند. این وضعیت برایم سوال ایجاد کرد که چگونه می‌توانم به این موضوع بپردازم و مخاطب را ترغیب کنم تا درک کند که کنار آمدن با تنهایی چه فرصت‌ها و تجربه‌های خوشایندی می‌تواند به همراه داشته باشد. با هدف یافتن کتابی مناسب برای گروه سنی ۸ تا ۱۲ سال که قابلیت تبدیل به نمایش را داشته باشد، به ناشران مختلف مراجعه کردم. یکی از کتاب‌هایی که تأثیر زیادی بر من گذاشت، «عشق که می‌گویند چیست؟» بود. در نتیجه، این اثر به صورت کتاب و نمایشنامه توسط خانم خسروی نگارش شد.

مخاطبین هدف، کودکان و بزرگسالان هستند که تمایل بیشتری دارند.

سالن‌های تئاتر ما بسیار محدود هستند و هیچ سالن خاصی برای نوجوانان نداریم. بنابراین، در سالن‌های معمولی اغلب با کودکان خردسال و نوجوانانی مواجه می‌شویم که همراه خانواده‌هایشان برای تماشای نمایش آمده‌اند. هدف ما این نبود که روی صحنه اثری برای بزرگسالان اجرا کنیم، بلکه تولیداتی مخصوص کودکان و نوجوانان ارائه دادیم.

ارتباط بزرگسالان با آثار ما به خاطر معنای زندگی است که در نمایش‌ها مشاهده می‌کنند. تصاویری از زندگی روزمره‌شان که می‌تواند پر از عشق و محبت باشد یا سرشار از غم و ناراحتی. طبیعی است که بزرگسالان با این آثار همذات‌پنداری می‌کنند. دیدن این ارتباط بسیار لذت‌بخش است. در حالی که ما درگیر فضای تنهایی و مشکلات خود هستیم، عشق و هنر به ما کمک می‌کند تا چند دقیقه‌ای از این تنهایی فاصله بگیریم و وارد دنیایی پر از رنگ، زیبایی، جذابیت، مهر و محبت شویم؛ و همین تاثیر، بزرگسالان را نیز با خود همراه می‌سازد.

مشکلات تئاتر کودک و نوجوان؛ دولت یا بخش خصوصی مسئول است؟

ما در شرایط بسیار دشواری فعالیت می‌کنیم. به ویژه در حوزه تئاتر کودک و نوجوان، با وجود تلاش و دغدغه‌مندی فراوان، این حوزه کمتر مورد توجه قرار می‌گیرد و حمایت لازم را از سوی دولت دریافت نمی‌کند. در حالی که تئاتر یکی از مؤثرترین ابزارهای آموزش، پرورش و توسعه شخصیت‌های کودکان در دوران خردسالی است. این هنر نقش حیاتی در ساختن نسل آینده کشور ایفا می‌کند، به شرط آنکه در مدارس با مربیان توانمند و آموزش مناسب ترویج یابد.

افرادی که با آگاهی و شناخت کامل در این حوزه فعالیت می‌کنند، غالباً با موانع زیادی روبه‌رو می‌شوند و در نهایت دلسرد و کم‌اثر می‌شوند. من قصد دارم در این عرصه تاثیرگذار باشم، اما برای اجرای هر فصل یا هر سال تنها دو نمایش، نیازمند حمایت‌های مالی و اقتصادی هستم که متأسفانه فراهم نیست. علاوه بر نقش حمایتی دولت، بخش خصوصی نیز در این حوزه حضور فعالی ندارد و وظایف خود را در قبال فرهنگ و هنر به درستی نمی‌شناسد. در حالی که اگر دولت نتواند وارد شود، می‌تواند با راهکارهایی مانند وضع مالیات، بخش خصوصی را به مشارکت در این حوزه ترغیب کند و از این طریق به بهبود وضعیت کمک کند.

دیدگاه شما
پربازدیدترین‌ها
آخرین اخبار