کوروش یغمایی، پدر راک ایران، با آلبوم «پلاک ۴۴» خداحافظی کرد
کوروش یغمایی، پدر راک ایران، اعلام خداحافظی و پایان کار هنری با انتشار آلبوم «پلاک ۴۴» در آمریکا
کوروش یغمایی، پدر راک ایران، با انتشار آلبوم «پلاک ۴۴» در آمریکا اعلام پایان فعالیت هنری خود کرد و فصل تاریخی موسیقی ایران را بست.
خداحافظی کوروش یغمایی از دنیای موسیقی، برای بسیاری از علاقهمندان هنر، حکم بسته شدن یک فصل تاریخی را داشت؛ فصلی که «پدر راک ایران» در طول شش دهه با صدای گیتار و روحیات شرقی خود آن را رقم زده بود. یغمایی در سن ۷۹ سالگی و با انتشار پیامی در اینستاگرام اعلام کرد که «پلاک ۴۴»، آلبوم جدید او که بهزودی در آمریکا منتشر میشود، پایان رسمی فعالیت حرفهایاش است.
در این پیام، او با لحنی صمیمی به سالهایی اشاره کرد که تمام تلاش خود را صرف حفظ هویت موسیقی ایرانی کرده بود: «لازم است بگویم که شما، یاران مهربانم، آگاهید که برای ادامه راه در این مسیر سخت و پر چالش، با کمترین امکانات، هر چه در توان داشتم برای پاسداری از فرهنگ و هویت پرشکوه ایران نازنین به کار گرفتم.»
هنرمندی که از فعالیتهای هنری محروم و نامش ممنوع اعلام شد
این تأکید بر هویت ایرانی همواره در زندگی یغمایی حضور داشت. او که از کودکی در فضایی سرشار از موسیقی بزرگ شد، اگرچه سنتور را نزد پدر آموخت، اما گیتار نقش مهمتری در شکلگیری آیندهاش ایفا کرد. او گروه راک خود را تأسیس کرد و در نوازندگی آنقدر پیشرفت کرد که به لقب «پنجه طلایی» نائل آمد. اما چیزی که او را در عرصه موسیقی ماندگار ساخت، تلفیق گیتار غربی با ریشههای ملودیک ایرانی بود؛ ترکیبی که بعدها مورد توجه منتقدان جهانی قرار گرفت.
در گفتوگویی قدیمی، یغمایی درباره فلسفه هنریاش گفت: «موسیقی زمانی ارزشمند است که حتی یک اروپایی، یک آمریکایی یا حتی یک آفریقایی آن را بشنود و از آن لذت ببرد، حتی اگر شعرش را نفهمد.» او در همان مصاحبه، کمبود امکانات آن زمان را نیز روایت کرد: «آلات موسیقی سخت پیدا میشد. حتی سیم گیتار نداشتیم. مجبور بودیم تمام قطعات را در یک برداشت ضبط کنیم چون نه پول داشتیم و نه امکانات.»
با وجود این مشکلات، یغمایی برخلاف بسیاری از همنسلان خود، مهاجرت را برگزید. او درباره دلیل ماندنش میگوید: «عشق من به تاریخ ایران به نوعی شبیه به بیماری است. اگر ایران را ترک میکردم، شاید در سطح بینالمللی فعالیت میکردم، اما دیگر به زبان فارسی اجرا نمیکردم.»
سالهای ممنوعالکاری بخش تلخی اما مهم از زندگی او بود؛ سالهایی که خودش دربارهشان نوشته است: «با ممنوعالکار شدنم، تمام راههای شرافتمندانه برای ادامه زندگی بسته شد. تنها کاری که توانستم انجام دهم، کار بر روی کتاب و نوار قصه کودکان بود؛ آن هم بدون ذکر نامم… حتی ممنوعالاسم شده بودم.» پس از سالها سکوت و تلاش، پیام خداحافظیاش را با جملهای کوتاه و پرمعنا به پایان رساند: «خداوند ایران را نگه دارد.»
راه رسیدن به موفقیت در سطح جهانی
همزمان با تحصیل در رشته جامعهشناسی، یغمایی قدمهای جدیاش در عرصه موسیقی را برداشت. او با همکاری مهدی اخوان لنگرودی، همکلاسیاش، نخستین آثار خود را منتشر کرد؛ آثاری مانند «گل یخ» و «حجم خالی» که به سرعت از فضای دانشگاه فراتر رفتند و وارد دنیای حرفهای موسیقی شدند. «گل یخ» حتی از مرزهای ایران عبور کرد و در کشورهای مختلف بازخوانی شد؛ این موفقیتی بیسابقه برای موسیقی آن زمان بود. در دهه هفتاد، او با انتشار آلبومهایی مانند «سیب نقرهای»، «ماه و پلنگ»، «کابوس»، «تفنگ دستهنقره» و موسیقی فیلم «گرگهای گرسنه»، بار دیگر در مرکز توجه قرار گرفت؛ مجموعهای که بسیاری آن را نماد احیای موسیقی مدرن در ایران میدانند.
با وجود ماندن در ایران پس از انقلاب، موسیقی او مسیر جهانی پیدا کرد. آشنایی ایوتن آلاپات، مدیر شرکت آمریکایی Now-Again Records، با آثار یغمایی در سال ۱۳۸۸ نقطه عطفی در این مسیر بود. حضور قطعه «حجم خالی» در آلبوم گردآوریشده «زنجیر خودت را بباف» (۲۰۱۰) باعث شد یغمایی مجدداً در غرب شناخته شود.
این همکاری منجر به انتشار آلبوم «بازگشت از لبه پرتگاه» در سال ۲۰۱۱ شد؛ مجموعهای از بهترین آثار او که با استقبال گسترده رسانههای معتبر روبهرو شد و جایگاه بینالمللیاش را تثبیت کرد. انتشار آلبومهای بعدی مانند «ترکِ گوشهنشینی» نیز همین مسیر را ادامه داد و مخاطبان غربی را هر چه بیشتر با صدای خاص او آشنا ساخت. در نهایت، با خداحافظی یغمایی در ۷۹سالگی، اثر آخر او، «پلاک ۴۴»، نمادی است از مسیری که با عشق و پایداری طی کرد.