کد خبر: 47012

پرواز همای از هنر، تغییرات موسیقی و رازهای محبوبیت در ایران

پرواز همای: هنر، تغییرات موسیقی در ایران، مجوزها و راز محبوبیت در فضای رقابتی

پرواز همای درباره هنر، تغییرات موسیقی، مجوزها و راز محبوبیت در فضای رقابتی ایران صحبت می‌کند.

پرواز همای: هنر، تغییرات موسیقی در ایران، مجوزها و راز محبوبیت در فضای رقابتی

پرواز همای، هنرمندی که شهرتش با اجراهای متنوع و موسیقی‌ای که ریشه در سنت دارد اما نگاهش به جامعه معاصر است، مهمان گروه فرهنگ و هنر روزنامه بود. این مصاحبه فرصتی فراهم کرد تا همای درباره آثار موسیقی‌اش، تجربیاتش در عرصه اپرا و دیدگاهش نسبت به فضای موسیقی و هنرمندان در ایران و جهان صحبت کند.

تغییرات در رنگ و بوی موسیقی از دوره‌های سنتی تا جامعه معاصر امروز

همای در پاسخ به سوال درباره سبک موسیقی‌اش، با تمرکز بر روند تغییرات آن، توضیح می‌دهد: «اگر بخواهیم نوع موسیقی‌ام را مشخص کنیم، باید بگوییم که موسیقی‌ای است که با سازهای ایرانی و بر اساس ردیف‌های موسیقی سنتی شکل گرفته است. در گذشته، به این سبک، موسیقی سنتی گفته می‌شد.» او تأکید می‌کند که با گذر زمان، این تعریف تغییر کرده است: «وقتی امروز این نوع موسیقی را اجرا می‌کنیم، با توجه به روحیه و حال و هوای مردم امروزی، به ویژه دیدگاه‌های اجتماعی و فشارهای مختلف، رنگ و بوی آن تغییر می‌کند. ما هم در نوشتن و اجرا کردن این موسیقی، تحت تأثیر این تغییرات قرار می‌گیریم. بی‌تردید، در آینده، موسیقی نسل ما نیز به عنوان موسیقی سنتی شناخته خواهد شد.»

اپرا و ارتباط سه هنر: نمایش در خدمت موسیقی

پرواز همای با اشاره به اجرای دو اپرا، از جمله اپرای «شیدا»، بر اهمیت حضور نمایش در موسیقی معاصر تأکید می‌کند. او معتقد است که هر ژانر موسیقی ویژگی‌ها و اصول خاص خود را دارد. وی بیان می‌دارد: «وقتی صحبت از اپرا می‌شود، ترکیب ادبیات، موسیقی و تئاتر، سه هنر اصلی و هم‌پایه در خلق این اثر هستند که باید در نوشتن و اجرای آن مورد توجه قرار گیرند. موضوعات و داستان‌ها باید اسطوره‌ای یا افسانه‌ای باشند و بهره‌گیری از هنرهای دیگر، به ویژه حرکت‌های اجرایی مرتبط با داستان، ضروری است. از نورپردازی و طراحی صحنه گرفته تا کارگردانی، تمامی این عناصر در قالب اپرا جمع می‌شوند.»

همای همچنین تفاوت میان اپرا و آنچه امروزه به نام «موسیقی نمایش» شناخته می‌شود را توضیح می‌دهد: «در ژانر موسیقی نمایش، موسیقی در خدمت نمایش است؛ بازیگران و عناصر تئاتری اهمیت بیشتری دارند تا اثر خود را بر مخاطب اثر بگذارند. در مقابل، اپرا برعکس است؛ نمایش در خدمت موسیقی قرار دارد و تمرکز اصلی بر روی موسیقی است، که معمولاً توسط موزیسین‌ها نوشته می‌شود. موسیقی اپرا داستان‌گو است و نقش مهمی در روایت دارد.» او در پایان اشاره می‌کند که ترکیب هنرهای مختلف و حضور چهره‌های سرشناس در اجرا می‌تواند به جذب مخاطب بیشتر کمک کند و تاثیرگذاری اثر را افزایش دهد.

راز محبوبیت، کاریزما، هنر و بخت است.

این هنرمند در مورد نحوه ارتباط با نسل جدید و راز محبوبیت در فضای رقابتی امروزی می‌گوید: «من معتقدم که مخاطبان با خود هنرمند ارتباط برقرار می‌کنند. یعنی اگر کسی به کنسرت استاد شجریان می‌رفت، بیشتر به خاطر خود استاد و کاریزمایی بود که در او وجود داشت، نه فقط برای دیدن خودش. امروزه بسیاری تنها برای دیدن داریوش یا ابی به کنسرت می‌روند.»

او داشتن چهره‌ای کاریزماتیک، مثبت و مردم‌پسند را برای یک هنرمند بسیار مهم‌تر از نوع موسیقی اجرا شده می‌داند: «البته که موسیقی باید در بهترین حالت و به صورت آکادمیک ارائه شود، چون رقابت در این عرصه بسیار سخت است.» همای با اشاره به محبوبیت خوانندگانی مانند سهراب پاکزاد در نسل جدید، عوامل متعددی را در این امر موثر می‌داند: «بی‌شک، گفتار، فیزیک، رفتار، کاریزما، نوع پوشش و همچنین جذابیتی که خود هنرمند دارد، همگی در کنار موسیقی، نقش مهمی در محبوبیت او ایفا می‌کنند.»

تأثیر اقلیم: سرودهای باران و خاک در شمال

او درباره تأثیر دوران کودکی‌اش در شمال کشور بر شکل‌گیری موسیقی‌اش اظهار می‌کند: «محیطی که فرد در آن رشد می‌کند، هر آنچه می‌بیند و می‌شنود و منشأ زندگی‌اش است، نقش مهمی در ساختن زندگی او ایفا می‌کند.» همای ادامه می‌دهد، همانطور که این محیط بر لهجه و طرز صحبت تأثیر می‌گذارد، بر ذهن و هنر نیز تأثیرگذار است: «وقتی موسیقی محلی، صدای رودخانه، باد و باران و آواز پرندگان را می‌شنوی، این نغمه‌ها از دوران کودکی در روح و روانت نقش می‌بندند و بر گفتارت و احساساتت تأثیر می‌گذارند.» او تأکید می‌کند: «بدون شک، در صدای من و کسانی که از خطه شمال آواز می‌خوانند، بوی خاک، بوی باران و نغمه‌های شمالی، به‌طور ناخودآگاه در لحن و صدای آن‌ها حضور دارد.»

نقد سازنده در دستان افراد متخصص، اما در فضای مجازی می‌تواند مخرب باشد.

همای نقد را پدیده‌ای با دو وجه می‌داند و می‌گوید: «نقد می‌تواند نقش سازنده‌ای ایفا کند یا کاملاً مخرب باشد، اما این بستگی دارد که چه کسی آن را انجام می‌دهد.» وی معیار پذیرش نقد را توانایی فنی منتقد می‌داند و تأکید می‌کند: «اگر آقای افتخاری نقدی بر کار من بنویسد و از نظر فنی قابل قبول باشد، آن را می‌پذیرم. اما اگر کسی نقدی ارائه دهد که فاقد صلاحیت فنی است و خودش توانایی انجام آن را ندارد، آن نقد را نمی‌پذیرم.»

همای نقد در رابطه با تأثیر فضای امروز جامعه بر نقدها، اظهار می‌کند: «در حال حاضر، فضای مجازی دسترسی به موسیقی و هنر را آسان‌تر کرده است. در جامعه‌ای که بدگویی و تمسخر هنرمندان در فضای مجازی رایج است، اگر فردی بدون داشتن صلاحیت فنی وارد عرصه نقد شود و نقد او وایرال شود، این نوع نقد به عنوان نقد مخرب محسوب می‌شود.»

برای تغییر دیدگاه، باید محدودیت‌ها و نظارت‌ها را مورد بازنگری قرار داد.

پرواز همای، که تجربه ممنوع‌الکاری را نیز داشته است، دیدگاه خود را درباره مجوز و ممیزی‌ها بیان می‌کند. او می‌گوید: «من با دریافت مجوز مشکلی ندارم، اما با آن بخش از ممیزی‌ها که عمدی، سخت‌گیرانه، سلیقه‌ای و زاویه‌دار است، مخالفم.» او بر این باور است که با توجه به وضعیت اجتماعی امروز، باید روند ممیزی‌ها به تدریج تغییر کند. باید با نگاهی روشن‌تر و آزادتر به مسائل هنری نگریست و از دخالت مسائل شخصی، مذهبی و سیاسی در آن خودداری کرد.

موسیقی رپ سرانجام با موضوعی هوشمندانه و زیرکانه همراه خواهد شد.

همای درباره موضوع بحث‌برانگیز مجوز برگزاری کنسرت برای خوانندگان رپ اظهار نظر کرد و گفت: «در نگاه من، اگر کسی موسیقی رپ ارائه دهد که بر پایه انتقاد و بیان تفکرات خیابانی باشد و در عین حال به مسائل سیاسی و اجتماعی کشور لطمه نزند، مشکلی با او نخواهند داشت.» او اهمیت محتوا را نکته‌ای حیاتی می‌داند و توضیح می‌دهد: «به نظر من، در نهایت این نوع موسیقی مجوز فعالیت خواهد گرفت، اما موضوع مهم این است که چه محتوایی در آن ارائه شود. اگر خوانندگان سرشناس رپ قصد داشته باشند با موضوعات سیاسی فعالیت کنند، بی‌شک در ایران مجاز نخواهند بود.»

حواشی نیاوران و توقف برگزاری کنسرت‌ها، نتیجه مجموعه‌ای از عوامل مختلف است.

این هنرمند به تعطیلی کنسرت‌ها در کاخ نیاوران اشاره می‌کند که خودش نیز در آن برنامه‌ها اجرا داشته است و دلایل این موضوع را مجموعه‌ای از عوامل می‌داند. وی می‌گوید: «بدون تردید، علت اصلی اعتراضات مردمی است؛ چرا که هر صدای که در آنجا پخش می‌شد، گویی با موشک برخورد کرده است، و با توجه به حساسیت‌هایی که مردم نسبت به وقایع جنگ داشتند، این موضوع تاثیرگذار بود. همچنین، حجم و ولوم موسیقی بسیار بالا بود. علاوه بر این، محتوا و رویدادهای داخل کنسرت و فیلم‌هایی که توسط خود برگزارکنندگان ضبط و در فضای مجازی منتشر می‌شد، به دست کسانی می‌رسید که منتظر بودند تا جلوی برگزاری کنسرت را بگیرند.»

او به تلاش برخی خوانندگان برای وایرال شدن و جلب توجه بیشتر اشاره می‌کند و می‌گوید: «تمام این عوامل با هم ترکیب می‌شوند و نتیجه نهایی را رقم می‌زنند. در نتیجه، کنسرت‌ها در کاخ نیاوران تعطیل شدند، در حالی که ما یک اثر فاخر با موسیقی ایرانی داشتیم که بدون حاشیه و با ۵۴ اجرا برگزار می‌کردیم.»

مسئولیت هنرمند، حرکت در مسیر توسعه و ارتقاء بدنه موسیقی است.

همای در پاسخ به اتهامات مربوط به حواشی کنسرت‌ها، وظیفه هنرمند را مورد تأکید قرار می‌دهد و می‌پرسد: «آیا یک هنرمند باید تلاش کند با توجه به شرایط سیاسی و اجتماعی زمانه‌اش، مسیر رو به جلو را به گونه‌ای تنظیم کند که به زحمات و تلاش‌های هنرمندان هم‌عصرش در جهت پیشرفت و رفع محدودیت‌ها توجه شود؟» او در ادامه این سوال را مطرح می‌کند که آیا هنرمند باید تنها به خودش بیندیشد و آنقدر خودخواه باشد که هر کلمه و عملی را به گونه‌ای مدیریت کند که فقط به شهرت خودش منجر شود؟ این برداشت او از آنچه در این روزها درباره‌اش شنیده می‌شود، است.

دعوت برای بازگشت دیرهنگام و با چالش‌های فراوان

همای در مورد دعوت دولت برای بازگشت خوانندگان خارج از کشور مانند معین و سیاوش قمیشی می‌گوید: «این پیشنهاد خیلی راحت است، اما در واقع خیلی دیر است.» او نه تنها تمایلی از سوی هنرمندان برای بازگشت نمی‌بیند، بلکه معتقد است که بستر مناسبی نیز فراهم نیست: «در اینجا اینطور نیست که اگر ارشاد تصمیم بگیرد که آقای معین کنسرتی برگزار کند و دیگر نهادها هم نظاره‌گر باشند و بگویند بفرما؛ در واقع موسیقی در اینجا چند صاحب دارد.»

موانع تنها داخلی نیستند: «فرض کنید تمام نهادهای داخلی آماده پذیرش باشند، آیا فکر می‌کنید رسانه‌های خارج از ایران و کسانی که در آنجا مسئولیت مدیریت شبکه‌های اجتماعی را بر عهده دارند، اجازه می‌دهند هنرمندان بیایند و در ایران اجرا کنند؟ این عملاً غیرممکن است.» او به تجربه تلخ حبیب اشاره می‌کند که بازگشتش منجر به شکست روحی و قلبی شد و خاطره‌ای از بیژن مرتضوی را نقل می‌کند: «بیژن مرتضوی عزیز برای من تعریف کرد که حدود دوازده یا سیزده سال پیش به ایران آمدند.

ایشان می‌خواستند خانواده‌اش را پیدا کنند و در صورت فراهم بودن شرایط، در کشور بمانند و رفت‌وآمد دائمی داشته باشند، اما از همان ابتدای ورود، اتفاقاتی رخ داد. تلفن همراهشان را گرفتند و اجازه خروج از خانه به آن‌ها ندادند. در نتیجه، حتی فرصت نکردند به زادگاه خود سر بزنند، چون هر لحظه ممکن بود تلفن منزل زنگ بخورد و به دلیل نداشتن دسترسی کافی، دچار مشکل شوند.» همای ادامه می‌دهد: «با این وضعیت‌های متناقض و بی‌احترامی‌هایی که در فضای مجازی هر کسی به راحتی می‌تواند به دیگری وارد کند، این فرصت برای هنرمندان فراهم نمی‌شود که بیایند.»

امیر تتلو و چالش‌های اجتماعی

این هنرمند درباره خبر زندانی شدن امیر تتلو و افراد مشابه او اظهار نظر می‌کند: «شما تصور می‌کنید با زندانی کردن امیر تتلو، نظرات و تفکراتش ناپدید می‌شود؟ خیر! باید با بحران‌های اجتماعی که تتلو در آنها نقش داشته، مقابله کرد، نه با خود امیر تتلو.» همای معتقد است: «به نظر من، محاکمه کردن او به ضرر سیستم است و به نفعش نیست. جدا از این، باید فرصت داد تا او بازگردد و درباره افکار و نگرش‌هایش بیاندیشد. اگر امیر تتلو محاکمه شود، دوباره در قالب دیگری ظاهر می‌شود و به فعالیت‌های خود ادامه می‌دهد. محاکمه کردن این نوع تفکرات، هنر نیست و در نهایت برای جامعه فایده‌ای ندارد؛ بلکه تنها حاشیه و اختلافاتی با سیستم ایجاد می‌کند.»

هایده، صدای آرام و خلوت

پرواز همای درباره موسیقی‌ای که در تنهایی خود گوش می‌دهد، با اشتیاق اظهار می‌کند: «هایده را بسیار دوست دارم. به عنوان کسی که هنرمندان را وسیله‌ای برای عبور انرژی و حقیقت می‌دانم، صدای خدا را در صدای هایده به روشنی می‌شنوم.» او آهنگی از هایده با شعری از اردلان سرفراز را که در حال زمزمه است، به یاد می‌آورد: «همه به جرم مستی سر دار ملامت ....»

پرواز بال‌ها

هیجان و آرامش در نزدیکی به خدا

همای که نامش با مفهوم پرواز پیوندی ناگسستنی دارد، با اشاره به وجود بال پرواز (پاراگلایدر) در خودروی شخصی‌اش، عشق و علاقه‌اش به این تجربه را بیان می‌کند: «پرواز کردن در دو جنبه کاملاً متفاوت است؛ یکی هیجان بی‌پایان آن و دیگری، آرامش عمیقی که در آسمان و در نزدیکی خدا احساس می‌کنیم. از آن ارتفاع، کوه‌ها، زمین و انسان‌ها را به شکل دیگری می‌بینم.»

او پرواز را نوعی مراقبت از خود می‌داند: «وقتی به کوهستان می‌روم و دلم می‌خواهد پاهایم از زمین جدا شود، احساس می‌کنم به خدا و خودم نزدیک‌تر می‌شوم. در این لحظه، هدفم این است که از خودم مراقبت کنم؛ هم با لذت بردن از پرواز و هم با تقویت توانایی‌های لازم.»

دیدگاه شما
پربازدیدترین‌ها
آخرین اخبار