کد خبر: 46507

مهدی یغمایی: موسیقی امروز مرا غافلگیر نمی‌کند و درباره تتلو نظرات صریح

مهدی یغمایی: موسیقی امروز دیگر مرا غافلگیر نمی‌کند و نظرات صریح درباره امیر تتلو و آینده موسیقی ایران

مصاحبه با مهدی یغمایی درباره آینده موسیقی، نظرات صریح درباره تتلو و اهمیت کیفیت در موسیقی ایران

مهدی یغمایی: موسیقی امروز دیگر مرا غافلگیر نمی‌کند و نظرات صریح درباره امیر تتلو و آینده موسیقی ایران

در فضای پرشتاب و پرهیاهوی موسیقی پاپ ایران، که مرزهای میان سبک‌ها هر روز کم‌رنگ‌تر می‌شود، موضوع «کیفیت» به یکی از دغدغه‌های اصلی هنرمندان اصیل تبدیل شده است. از یک سو، موج گسترده‌ای از تولیدات کم‌عمق بازار را اشغال کرده و از سوی دیگر، جریان‌های قدرتمند و اعتراضی مانند رپ، خواهان دریافت مجوز و حضور رسمی در عرصه هستند. در این وضعیت پرآشوب هنری، داشتن یک «قطب‌نمای درونی» یا فیلتر قوی برای حفظ اصالت، امری ضروری و حیاتی برای بقا و موفقیت هنرمند است. برای درک بهتر این نگرانی‌ها و دلایل سخت‌گیری هنرمندان، با مهدی یغمایی، خواننده شناخته‌شده موسیقی پاپ، گفت‌وگویی انجام داده‌ایم.

یادگیری‌هایی از دوستی‌های ناآگاهانه

یغمایی با صداقت از مسیری که پشت سر گذاشته سخن می‌گوید و اشتباهاتی را که امروز آن‌ها را درس زندگی می‌داند، بازتاب می‌دهد. او بزرگ‌ترین نصیحت خود به «مهدی یغماییِ گذشته» را چنین توصیف می‌کند: «بیش از حد نگران ناراحت یا خوشحال شدن دیگران نباشید.» به نظر او، تلاش برای حفظ رفاقت‌ها به هر قیمتی تصمیمی نادرست است: «اینکه سعی می‌کردم رابطه‌ام را حفظ کنم تا کسی دلخور نشود یا از خودم بگذرم تا دیگری نرنجد... کاش فقط بر رشد و پیشرفت شخصی‌ام تمرکز می‌کردم.»

این خواننده معتقد است که برای کمک به دیگران، ابتدا باید خود را دوست داشت و رشد کرد: «هر فرد باید خودش را دوست داشته باشد، خودش را پرورش دهد و به اوج برسد تا بتواند به اطرافیانش کمک کند. این نگاهی است که حالا آن را سرمایه دورانم می‌دانم.»

این نوع از خودگذشتگی تنها در روابط شخصی نبوده؛ او در فضای حرفه‌ای نیز به روابط نادرست اشاره می‌کند و می‌گوید: «مدت زیادی را صرف روابطی کردم که ارزشش را نداشتند؛ رفاقت‌هایی که پشت آن‌ها معرفتی نبود.» یغمایی به خودش در گذشته هشدار می‌دهد که فریب افراد سرگردان در بازار موسیقی را نخورد: «اگر برگردم، به خودم می‌گویم که به حرف کسانی که در بازار موسیقی سرگردان بودند، گوش نکنم؛ افرادی که کمکی از آن‌ها برنمی‌آمد. چرا اعتماد کردن به این افراد در برخی موارد باعث شد مسیر اصلی‌ام را گم کنم.»

اما حالا، یغمایی با افتخار درباره استقلال حرفه‌ای خود صحبت می‌کند؛ اینکه پس از مدتی، مسیرش را به عنوان یک خواننده مستقل تعریف کرده و بدون تکیه بر رانت و ارتباط خاصی، روی پای خودش ایستاده است. او ارزش جایگاه امروز خود را نه در شهرت، بلکه در کیفیت و فهم مخاطبانش می‌بیند: «موقعیت فعلی‌ام در موسیقی پاپ ایران برایم ارزشمند است. همچنین، مخاطبانی که آثارم را دنبال می‌کنند، افرادی آگاه، بافرهنگ و اهل موسیقی هستند و این برای من بسیار مهم است.»

همه صاحب‌سبک‌ها، اساتید من هستند.

یغمایی با احترام، جایگاه خود را در مقابل پیشکسوتان و اساتید موسیقی تعریف می‌کند و بر آمادگی همیشگی‌اش برای یادگیری تأکید می‌نماید: «تمامی خوانندگان صاحب‌سبک و ارزشمند، کسانی که می‌توان عنوان خواننده را برایشان به‌کار برد، بی‌استثنا برای من استاد هستند.»

این نگاه احترام‌آمیز نسبت به جامعه هنری تنها محدود به خوانندگان نمی‌شود. یغمایی همچنین به نقش آهنگسازان تأثیرگذار در شکل‌گیری موسیقی پاپ نوین ایران و بزرگان موسیقی اصیل که هنر را وارد زندگی روزمره مردم کردند، اشاره می‌کند: «تمامی آهنگسازان تاثیرگذار و بزرگانی که موسیقی اصیل ایرانی را همراه با کلام و زبان محاوره وارد خانه‌ها و دل‌های مردم کردند، برای من جایگاه استاد دارند.»

موسیقی دهه‌های ۴۰ و ۵۰ همچنان منبع الهام و آموزش است.

وقتی نوبت به سلیقه شخصی و منابع الهام مهدی یغمایی می‌رسد، او به واقعیتی غیرقابل انکار در خلوت خود اشاره می‌کند: «در این روزها بیشتر به موسیقی‌های دهه‌های ۴۰ و ۵۰ خورشیدی گوش می‌دهم. اگرچه آثار جدید را نیز دنبال می‌کنم، اما این گوش دادن بیشتر جنبه گذرا دارد و معمولاً با یک بار شنیدن از کنار آنها عبور می‌کنم.» او بر این باور است که کمتر اثری وجود دارد که آنقدر تاثیرگذار باشد که بخواهد دوباره آن را گوش دهد.

دلیل این دیدگاه نیز از نگاه یغمایی واضح است: «هنوز نکات زیادی در موسیقی دهه‌های ۴۰ و ۵۰ برای یادگیری وجود دارد، در حالی که فضای موسیقی امروز، چیز جدیدی به تجربیات من اضافه نمی‌کند.» این هنرمند توضیح می‌دهد که هر چه در موسیقی پاپ امروز رخ می‌دهد، نمونه‌های عمیق‌تر و غنی‌تر آن، سال‌ها قبل ساخته شده است: «تقریباً هر اتفاقی که امروزه در موسیقی می‌افتد، نمونه‌ای بسیار عمیق‌تر، حرفه‌ای‌تر و غنی‌تر از آن را می‌توان در آثار ماندگار آن دوره پیدا کرد.»

کتاب «عاشقانه‌ها» پس از درگذشت چشم‌آذر متوقف نشد.

یکی از بخش‌های مهم کارنامه مهدی یغمایی در سال‌های اخیر، همکاری با پروژه «عاشقانه‌ها» به کارگردانی ناصر چشم‌آذر است. او در مورد شکل‌گیری این کنسرت ماندگار می‌گوید: «ایده اولیه کنسرت عاشقانه‌ها متعلق به خود استاد ناصر چشم‌آذر بود.» این خواننده توضیح می‌دهد که در ابتدا، اجراهای این پروژه بیشتر به صورت بی‌کلام و ارکسترال روی صحنه اجرا می‌شد و تنها تعدادی از قطعات با حضور خواننده اجرا می‌شد.

پیش از یغمایی، هنرمندانی چون مانی رهنما در این پروژه فعالیت داشتند، اما پس از پیشنهاد، او این مسئولیت را بر عهده گرفت. درباره خاطرات آن روزها می‌گوید: «نخستین اجرای ما در تالار وحدت برگزار شد و قرار بود اجرای بعدی در برج میلاد انجام شود که متأسفانه در همان زمان، استاد چشم‌آذر از دنیا رفتند.» پس از درگذشت ایشان، روند اجرای کنسرت با پیگیری همسرشان، شیرین احمدلو، و رهبری ارکستر آرمین قیطاسی ادامه پیدا کرد.

یغمایی تأکید می‌کند که دوره شکوفایی و تثبیت «عاشقانه‌ها» با پیوستن یک شرکت حرفه‌ای شکل گرفت: «آقای محسن رجب‌پور و شرکت ترانه شرقی مسئولیت برگزاری این کنسرت‌ها را بر عهده گرفتند. می‌توان گفت که دوره شکوفایی این پروژه با حضور ایشان آغاز شد.» از آن زمان تاکنون، کنسرت «عاشقانه‌ها» چندین بار تمدید شده و با استقبال گسترده مخاطبان در شهرهای مختلف اجرا شده است.

حس نوستالژی در جوانان نتیجه تربیت شنیداری است، نه صرفاً یادآوری خاطرات گذشته!

یغمایی، خواننده پاپ، معتقد است که گرایش نسل جوان به موسیقی‌های اصیل دهه‌های چهل و پنجاه شمسی را می‌توان به عنوان یک «جریان تربیتی» تلقی کرد که ریشه در تلاش خانواده‌ها برای جبران خلأ آموزش موسیقی در مدارس دارد. او توضیح می‌دهد: «ریشه عمق‌گرایی امروز در کلاس‌های آزاد موسیقی کاشته شده است. زمانی که والدین فرزندانشان را به کلاس‌های پیانو یا سازهای ایرانی می‌فرستادند، نسل جدید به تدریج با مبانی موسیقی آشنا می‌شد و شخصیت متعادل‌تری پیدا می‌کرد.»

به نظر یغمایی، این تربیت شنیداری سبب شده است که جوانان بتوانند میان «موسیقی واقعی» و «تولیداتی که صرفا به نام موسیقی عرضه می‌شوند» تمایز قائل شوند. او دلیل گرایش به گذشته را در همین نکته می‌داند و می‌گوید: «وقتی به آثار تولیدشده در دهه‌های ۴۰ و ۵۰ رجوع می‌کنیم، با موسیقی‌هایی مواجه می‌شویم که از نظر فنی، محتوایی و احساسی بسیار عمیق‌تر بودند. همین شناخت، سبب شده است بسیاری از افراد به موسیقی نوستالژیک گرایش پیدا کنند.»

او نتیجه می‌گیرد که نوستالژی صرفاً خاطره‌بازی نیست، بلکه یک انتخاب آگاهانه برای جستجوی کیفیت است. با این حال، یغمایی تأکید می‌کند که این مسئله به معنای نادیده گرفتن آثار باکیفیت امروز نیست و استقبال گسترده از کنسرت‌های فاخر نشان می‌دهد که «جامعه موسیقی‌فهم و موسیقی‌دوست همچنان به دنبال شنیدن صدای کیفیت و اصالت در موسیقی است.»

رپرهای واقعی باید مجوز فعالیت و مجوز برگزاری کنسرت دریافت کنند!

رپ سبکی است که ذاتاً بر مبنای اعتراض بنا شده است؛ اعتراض اجتماعی که در قالب شعر، کلام و بر بستر ریتم ارائه می‌شود. این توصیف مهدی یغمایی از جریان موسیقی رپ است. او بر این نکته تأکید می‌کند که این ویژگی قابل احترام و بسیار تأثیرگذار است و با توجه به هویت اصیل آن، لازم است بستر رسمی برای توسعه و حضور آن در فضای هنری کشور فراهم گردد.

یغمایی همچنین بر اهمیت پذیرش این سبک در فضای رسمی کشور تأکید می‌کند و معتقد است: «خوانندگان رپ باید بتوانند مجوز رسمی دریافت کنند و در کنسرت‌ها شرکت کنند. تصور من این است که در صورت فراهم شدن این امکانات، بسیاری از رپرهای توانمند می‌توانند موفقیت‌های قابل توجهی کسب کنند.»

او بین هنرمندان حرفه‌ای و مدعیان این حوزه مرزبندی قائل می‌شود و می‌گوید: «برخی افراد صرفاً خود را به این سبک نسبت می‌دهند، در حالی‌که از نظر فنی و محتوایی، تعریفی صحیح و واقعی از رپ ندارند. در مقابل، هنرمندان واقعی و اصیل حضور دارند که به خوبی رپ را می‌شناسند؛ ترانه‌هایی می‌نویسند که تاثیرگذار و عمیق است و اجرای آنها بر روی ریتم، کاملاً حرفه‌ای و هنرمندانه است. باید هر چه سریع‌تر زمینه حضور رسمی این هنرمندان در فضای موسیقی کشور فراهم شود تا مخاطبان بیشتری بتوانند با آثار ارزشمند آن‌ها آشنا شوند.»

بازگشت هنرمندان، گامی مهم در روند بین‌المللی شدن موسیقی ایران است.

یغمایی آینده موسیقی پاپ ایران را در گروی بازگشت هنرمندان مقیم خارج می‌داند. او این پدیده را نه تنها یک کنسرت معمولی، بلکه «روندی نوین» می‌نامد که می‌تواند ساختار صنعت موسیقی را دگرگون سازد. وی تأکید می‌کند که این تحول تنها از نظر هنری نیست، بلکه از نظر اقتصادی نیز اهمیت زیادی دارد: «این رویداد از منظر اقتصادی بسیار مهم است، زیرا می‌تواند تاثیر قابل‌توجهی بر صنعت موسیقی و سطح حرفه‌ای تهیه‌کنندگان داشته باشد.»

او بلافاصله بر ضرورت هوشمندی فرهنگی تأکید می‌کند و می‌گوید: «امیدوارم اگر چنین درآمدی به دست می‌آید، توسط تهیه‌کنندگانی مدیریت شود که دغدغه فرهنگی دارند و تنها نگاه تجاری به موسیقی ندارند.» این خواننده کشورمان این رویداد را فرصت‌ساز «بین‌المللی شدن» موسیقی ایران می‌داند و موضع خود را اعلام می‌کند: «من شخصاً از حضور هنرمندان خارج از کشور در برنامه‌های رسمی ایران استقبال می‌کنم و بسیار خوشحال خواهم شد اگر بتوانم شاهد اجرای کنسرت این عزیزان در کشور خودمان باشم.»

هنرمند در زندان جای ندارد.

یغمایی در پاسخ به سوالی درباره امیر تتلو (امیر مقصودلو) با نگاهی صریح و چندلایه صحبت می‌کند. او ابتدا از آشنایی قدیمی خود با تتلو یاد می‌کند و او را در گذشته فردی «خوش‌برخورد، خوش‌پوش، مودب و محترم» توصیف می‌کند. از نظر هنری، یغمایی برای تتلو ارزش زیادی قائل است و می‌گوید: «امیر تتلو خواننده‌ای خلاق، ترانه‌نویس توانا، ملودی‌ساز مسلط و صاحب سبک است. صدای او نیز با نوع آثارش کاملاً همخوانی دارد.»

در عین حال، او فاصله خود را با برخی رفتارها و سبک زندگی تتلو حفظ می‌کند و می‌افزاید: «ممکن است از نظر شخصیتی و رفتاری، با برخی از کنش‌ها و سبک زندگی او تفاوت‌هایی داشته باشم؛ چرا که بعضی رفتارها با چارچوب‌های اخلاقی و عرفی جامعه هم‌سو نبوده‌اند.» یغمایی معتقد است مشکلات سال‌های اخیر تتلو نیز به خاطر همین تفاوت دیدگاه‌ها بوده است.

این هنرمند پاپ، بدون وارد شدن به جزئیات قضایی، موضع انسانی خود را این‌گونه بیان می‌کند: «در یک جمله می‌توانم بگویم که جای هنرمند در زندان نیست و با توجه به درخواست بخشش تتلو، باید با نگاهی مهربانانه‌تر و انسانی‌تر با او برخورد کرد. امیدوارم شرایطی فراهم شود که امیر تتلو بتواند به خانواده‌اش بازگردد.»

همسرم، نخستین کسی است که با من صحبت می‌کند.

مهدی یغمایی در پایان مصاحبه با تأکید بر اهمیت دریافت بازخورد از اطرافیانش، اظهار داشت: «هر بار که اثری جدید می‌سازم، اولین کسی که نظرش برایم اهمیت دارد، همسرم است. او با صداقت درباره اثر نظر می‌دهد و اگر چیزی مورد پسندش نباشد، فوراً اعلام می‌کند، مثلا می‌گوید شعر آن خوب نیست. پس از او، نظر آقای علی برکت، مدیر برنامه و وکیل من، و همچنین چند دوست نزدیک که آثارم را می‌شنوند، خواهم پرسید. اما در نهایت، به این باور رسیده‌ام که اگر یک اثر بتواند منِ شخصی را تحت تأثیر قرار دهد، مطمئناً جامعه نیز آن را می‌پذیرد؛ در غیر این صورت، تاثیر خاصی نخواهد داشت.»

دیدگاه شما
پربازدیدترین‌ها
آخرین اخبار