کد خبر: 57765

بینج‌واچینگ در ایران چگونه زندگی و فرهنگ شهری را تغییر داد

بینج‌واچینگ در ایران: چگونه تماشای پیوسته سریال‌ها فرهنگ و زندگی شهری را تغییر داد؟

بررسی تأثیر بینج‌واچینگ بر فرهنگ، روایت و زندگی شهری در ایران، تغییر در الگوهای تماشا و روابط اجتماعی در عصر دیجیتال

بینج‌واچینگ در ایران: چگونه تماشای پیوسته سریال‌ها فرهنگ و زندگی شهری را تغییر داد؟

در چند دهه گذشته، تماشای سریال‌ها یک فعالیت زمان‌مند و برنامه‌ریزی شده بود. ساعت پخش مشخص، انتظار برای قسمت بعد، و گفت‌وگوهای کوتاه در مدرسه و محل کار پس از پخش. اما با ظهور نتفلیکس و دیگر سرویس‌های استریم، این ساختار قدیمی جای خود را به الگویی نوین داد؛ الگویی که در آن تماشاگر کنترل کامل بر زمان، تعداد و ریتم تماشا داشت. پدیده «بینج‌واچینگ» یا تماشای چند قسمت پشت سر هم، از همین تغییر نشأت گرفت و امروزه به یکی از عادات رایج در مصرف فرهنگی در جهان بدل شده است.

بینج‌واچینگ تنها یک روش سرگرمی نیست، بلکه نمادی از تغییرات عمیق در رابطه انسان معاصر با زمان آزاد، روایت، و حتی بدن و ذهن است. این روند در سطح جهانی رشد کرد و خیلی زود به ایران نیز راه یافت؛ جایی که پلتفرم‌های داخلی و دسترسی وسیع به اینترنت، الگوی جدیدی از تماشای سریال‌ها را تثبیت کردند. این گزارش، با رویکردی روان‌شناختی و جامعه‌شناختی، سعی دارد ابعاد مختلف این فرهنگ نوظهور را بررسی کند؛ از تغییر در الگوی اوقات فراغت تا تحولات در شیوه نگارش و ساخت سریال‌ها.

وقتی فرصت کوتاه است، زمان مانند یک کپسول در دست داریم.

جامعه‌شناسان حوزه فراغت بر این باورند که انسان معاصر با پدیده‌ای به نام «فشردگی زمان» روبرو است. سرعت بالای زندگی، فشارهای کاری و هم‌پوشانی نقش‌های فردی و اجتماعی منجر شده است که زمان آزاد به فواصل کوتاه و پراکنده تقسیم شود. پاسخ به این وضعیت در قالب «بینج‌واچینگ» ارائه می‌شود؛ روشی برای پس‌گرفتن کنترل بر زمان و تعیین زمان‌های مشخص برای تماشای طولانی‌مدت برنامه‌ها. در این رویکرد، فرد تصمیم می‌گیرد چند ساعت متوالی را صرف روایت خاصی کند و از جهان خارج جدا شود.

در این ساختار، تماشای سریال تبدیل به یک سفر کوتاه و متمرکز می‌شود. روان‌شناسان این تجربه را نوعی «غرقگی» می‌دانند؛ وضعیتی که در آن ذهن درگیر فعالیت خاصی می‌شود و حس خستگی یا گذر زمان کمتر احساس می‌شود. هر قسمت به جای پایان تجربه، نقش دروازه‌ای برای ورود به قسمت بعد را ایفا می‌کند. این چرخه است که باعث می‌شود فرد بدون نگاه کردن به ساعت، چندین اپیزود را پشت سر بگذارد.

با این حال، این نوع فشردگی در اوقات فراغت پیامدهای دوگانه‌ای دارد. از یک سو، احساس رضایت، پیوستگی در روایت و لذت عاطفی عمیق‌تر ایجاد می‌شود؛ اما از سوی دیگر، تعادل میان سرگرمی، استراحت و فعالیت‌های دیگر روزمره به مخاطره می‌افتد. تحقیقات روان‌شناختی نشان می‌دهد که این عادت منجر به افزایش خستگی ذهنی، کم‌خوابی و نوعی احساس تهی‌شدگی پس از اتمام یک فصل کامل می‌شود؛ وضعیتی که کاربران پلتفرم‌ها آن را «خلأ بعد از سریال» توصیف می‌کنند.

داستان دگرگون می‌شود؛ روایت برای ماراتن شکل می‌گیرد.

بینج‌واچینگ تنها رفتار مخاطب را تغییر نداده است، بلکه ساختار کلی سریال‌ها را نیز تحت تأثیر قرار داده است. در دوران پخش هفتگی، هر قسمت باید داستانی نسبتا مستقل داشته باشد و پایان آن، مخاطب را برای تماشای قسمت بعدی مشتاق نگه دارد. اما با گسترش استریم، نویسندگان به سمت روایت‌هایی گرایش یافته‌اند که بیش از هر چیز بر پیوستگی داستان تمرکز دارند.

اکنون بسیاری از سریال‌ها به گونه‌ای نوشته می‌شوند که شبیه رمان‌های بلند تصویری باشند. هر قسمت، بخشی از یک ساختار بزرگ‌تر است. پایان‌های تعلیق‌آمیز، که به «کلیف‌هنگر» شهرت دارند، نقش موتور محرکه در بینج‌واچینگ را ایفا می‌کنند. مخاطب در لحظه‌ای رها می‌شود که پرسش اصلی بی‌پاسخ باقی مانده و پاسخ آن در فاصله کوتاهی، تنها با یک کلیک در دسترس است. این روند، به سازندگان جسارت روایی بیشتری بخشیده است.

در نتیجه، شخصیت‌ها فرصت رشد تدریجی پیدا می‌کنند، خطوط داستانی فرعی توسعه می‌یابند و جهان سریال با جزئیات بیشتری ترسیم می‌شود. اما این روند با خطراتی نیز همراه است؛ مانند کش‌آمدن بی‌دلیل روایت یا افت ریتم در میانه فصل. در میان هنر روایت‌گری و منطق الگوریتم‌محور پلتفرم‌ها، همواره کشمکشی برقرار است؛ جایی که داده‌ها درباره رفتار کاربران، بر تصمیم‌های خلاقانه تأثیر می‌گذارند.

عادت جدید تماشاگر ایرانی

فرهنگ بینج‌واچینگ در کم‌تر از مدتی کوتاه مرزهای جغرافیایی را پشت سر گذاشت. در ایران، همزمان با توسعه سریع اینترنت و رشد پلتفرم‌های پخش خانگی، تماشای مداوم و پیوسته سریال به بخشی جدایی‌ناپذیر از سبک زندگی شهری تبدیل شد. سریال‌های داخلی و خارجی، با فصل‌هایی که هم‌زمان در دسترس قرار می‌گیرند، مخاطب را به سمت یک روند جهانی هدایت می‌کنند. تماشاگر ایرانی که قبلاً به تماشای هفتگی برنامه‌های تلویزیونی عادت داشت، اکنون با الگوی جدیدی روبرو است. گفتگوهای جمعی درباره سریال‌ها تغییر یافته و شامل هشدار درباره اسپویل، توصیه‌هایی برای «تمام‌کردن یک فصل در یک شب» و حتی برنامه‌ریزی مهمانی‌های خانگی برای تماشای چند قسمت پشت سر هم می‌شود. در این محیط، تماشای سریال از یک فعالیت فردی به یک کنش اجتماعی تبدیل شده است.

از نظر تولید، سازندگان ایرانی نیز به نیازهای این فرهنگ پاسخ داده‌اند. فصل‌بندی‌های واضح‌تر، تمرکز بر ریتم کلی داستان و پایان‌های معلق، نشان‌هایی از تأثیرات بینج‌واچینگ بر روایت‌های محلی هستند. این تغییر هم فرصت است و هم چالش؛ فرصتی برای خلق روایت‌های پیچیده‌تر و چالشی در حفظ کیفیت در طول یک فصل کامل.

رویکرد نوین در دوران پخش زنده

بینج‌واچینگ را می‌توان به عنوان یک آیین تماشای عصر دیجیتال شناخت؛ روشی که در آن زمان به سرعت سپری می‌شود، داستان‌ها به طور ممتد ادامه می‌یابند و مخاطب نقش فعال‌تری در مصرف محتوا ایفا می‌کند. این پدیده از نتفلیکس شروع شد، جهانی شد و در ایران نیز جایگاهی پیدا کرد. تأثیر آن بر روان انسان، ساختار روایت‌ها و الگوهای اوقات فراغت غیرقابل انکار است. آنچه اهمیت دارد، درک آگاهانه و هوشمندانه این عادت است. بینج‌واچینگ می‌تواند تجربه‌ای لذت‌بخش، عمیق و جمعی باشد، اما در صورت بی‌رویه و بی‌نظارت، ممکن است مرزهای زمان و تمرکز را مخدوش کند. شاید مهم‌ترین چالش، یافتن تعادلی نوین باشد؛ تعادلی میان غرق شدن در داستان‌ها و حفظ ریتم طبیعی زندگی.

آن شب که «لاست» مانع از خواب من شد

برای بسیاری از ایرانی‌ها، قبل از اینکه اصطلاح «بینج‌واچینگ» وارد زبان روزمره شود، این مفهوم با یک سریال خاص معنا یافته بود؛ «لاست». شب‌هایی که دی‌وی‌دی‌های سریال بین اعضا رد و بدل می‌شد و دانلود قسمت جدید تا صبح طول می‌کشید، نشان دهنده‌ی شور و اشتیاق تماشای این سریال بود. گفتگوهای شبانه درباره سرنوشت شخصیت‌ها و اتفاقات جزیره، فردای هر تماشا ادامه پیدا می‌کرد. روایت پرماجرای «لاست» طوری طراحی شده بود که تماشاگران را به تماشای پیوسته قسمت‌های بعدی ترغیب می‌کرد و باعث می‌شد خاموش کردن تصویر به تعویق بیفتد. این سریال، بدون آنکه نام خاصی برایش گذاشته شود، اولین تجربه‌ی نسل جدیدی از تماشاگران ایرانی با لذت تماشای مداوم بود؛ تجربه‌ای که بعدها با ظهور پلتفرم‌ها و سریال‌های متعدد، به یک عادت رایج تبدیل شد.

دیدگاه شما
پربازدیدترین‌ها
آخرین اخبار