نفس بازغی: مقاومت و استقلال در مسیر بازیگری
نفس بازغی؛ روایت صادقانه از مسیر پرچالش بازیگری، خانواده، فضای مجازی و مقاومت در سینمای ایران
نفس بازغی، بازیگر نوظهور ایرانی، از مسیر چالشبرانگیز، خانواده، فضای مجازی و مقاومت در سینما میگوید و بر راهکارهای مستقل و آگاهانه تأکید دارد.
نفس بازغی یکی از نسل نوین بازیگران است؛ چهرهای نوجوان که در سالهای اخیر توجه بسیاری را به خود جلب کرده است و حضورش در سینمای ایران همواره با واکنشهای متفاوتی همراه بوده است. این واکنشها بیشتر به دلیل نسبت خانوادگیاش است تا نقشها و نوع بازیاش، چرا که او فرزند پژمان بازغی و مستانه مهاجر، دو چهره شناختهشده و تاثیرگذار در سینمای ایران است. با این حال، نفس بازغی در گفتوگویی صادقانه و بیپیرایه، دیدگاهی متفاوت درباره مسیر حرفهایاش ارائه میدهد؛ دیدگاهی که بر ایستادگی، مقاومت در برابر چالشها و انتخابهای آگاهانه تأکید میکند.

پیشگام بودن در دنیای تصویر
نفس بازغی در سن 10 سالگی نخستین تجربه سینمایی خود را پشت سر گذاشت، زمانی که در فیلم «کوچه ژاپنیها» به کارگردانی امیرحسین ثقفی مقابل دوربین قرار گرفت. او آن روزها را با لبخندی به یاد میآورد و میگوید: «در آن زمان ده سالم بود و بیش از هر چیز دیگری، هیجان زده بودم. سینما برای من یک بازی جدی محسوب میشد؛ فضایی که از کودکی با آن زندگی کرده بودم.»
او اکنون حدود هفت سال است که فعالیت حرفهای در عرصه بازیگری دارد و این مدت را به سرعت سپری شده میداند. بازغی میافزاید: «در واقع، من در دنیای سینما بزرگ شدم، با قواعد آن آشنا شدم و درک کردم که این مسیر چقدر میتواند چالشبرانگیز و پر فشار باشد.»
آیا نسبت خانوادگی به عنوان امتیاز محسوب میشود یا آزمونی است که باید در آن شرکت کرد؟
بازغی بدون هیچ تعارفی به سراغ اصل موضوع میرود. او آگاه است که حضورش، به خاطر والدینش، با نگاههای کنجکاو و پرسشگر همراه بوده است. «برای کودکانی که خانوادههایشان در صنعت سینما فعال بودهاند، حرف و حدیث زیاد است. شاید ورود اولیه آسانتر به نظر برسد، اما ادامه مسیر به عوامل زیادی بستگی دارد؛ توانایی، رفتار حرفهای و انتخابها.» او تأکید میکند که پس از اولین تجربه، تصمیم گرفته است راهش را به صورت مستقل ادامه دهد. «از پدر و مادرم خواستم در مسیر من دخالت نکنند. میخواستم ببینم این علاقه کودکانه دوام دارد یا خیر.»

پس از «کوچه ژاپنیها»، خبری از او نبود و این مدت را خودش یک آزمون سخت میدانست. اما سرانجام، دعوت به تست سریال «گناه فرشته» راه جدیدی برای او باز کرد. او در این پروژه گفت: «در میان دختران زیادی تست دادم و انتخاب شدنم برایم یک افتخار بزرگ بود. در آنجا فهمیدم که باید اعتماد را با انجام کار درست پاسخ دهم.»
آزمون مانند سایرین است؛ اما داوری منحصر به فرد من است.
با وجود باور عمومی، نفس بازغی تأکید میکند که فرآیند انتخاب او تفاوتی با دیگران نداشته است. او میگوید: «تست دادم، همانند دیگران. خوشبختانه نتیجه خوبی کسب کردم.» او همچنین به یاد میآورد که حتی مستانه مهاجر در یک مصاحبه نیز اشاره کرده بود که ادامه راه بستگی به خود نفس دارد. «فیلم پخش میشود و تماشاگران قضاوت میکنند. اگر مورد پذیرش قرار نگیرد، مسیر ادامه نخواهد یافت.»
برخورد با سلسلهمراتب انتقادات
به گفته او، چالشبرانگیزترین بخش ماجرا، واکنشهای منفی در فضای مجازی است. کامنتهایی که گاه تا مرز توهین پیش میروند. «قبل از پخش رسمی اثر، خانواده با من صحبت کردند و هشدار دادند ممکن است با فحاشی، پیامهای آزاردهنده یا تماسهای عجیب مواجه شوم. از من پرسیدند آیا توانایی مدیریت این فشار را دارم.» پاسخ او واضح بود: «سینما را دوست دارم و بازیگری برایم آرامش است.» با این حال، او تأثیر روانی برخی واکنشها را نادیده نمیگیرد. «در این سن، طبیعی است که ناخودآگاه درگیر شود. اما با حمایت خانواده، توانستم این وضعیت را تحمل کنم و اکنون فضای مجازی برایم عادیتر شده است.»
پاسخ به منتقدان؛ تمرکز بر راه حل به جای مناقشه
بازغی دفاعیهاش بر اساس متن از پیشنوشتهشده نیست. او میگوید: «سلیقهها متفاوت است. یکی از بازیهایم خوشش میآید، دیگری خیر. سعی میکنم از برخی نقدها درس بگیرم و روی کار خودم تمرکز کنم.» وی اضافه میکند که بیشترین آسیب زمانی است که خانوادهاش مورد هدف قرار میگیرند. «وقتی درباره پدر یا مادرم صحبتهای ناپسند گفته میشود، برایم خیلی سخت است.»
زندگی خصوصی در معرض دید قرار دارد
یکی از موضوعاتی که در فضای مجازی بارها مطرح شده، جدایی والدین او است. بازغی با آرامش درباره این موضوع صحبت میکند و میگوید: «این مسئله خیلی خصوصی بود و به تدریج در رسانهها مطرح شد. پدر و مادرم اکنون رابطهای محترمانه و دوستانه دارند. دو فرد بالغ به توافق مشترکی رسیدهاند. در جامعه امروز، چنین اتفاقی چندان عجیب نیست.» او برایش اهمیت زیادی دارد که تصویر واقعی و صادقانه را نشان دهد: «من محبت را دیدهام و رابطه دوستانه میان آنها همچنان برقرار است.»
نمایشهای عمومی و سوءتفاهمهای مرتبط با محافظان شخصی
یک رویداد اکران مردمی برای نفس بازغی با حاشیهای غیرمنتظره همراه شد؛ ویدیویی کوتاه در فضای مجازی منتشر شد که تصویری نادرست از آن شب ارائه میداد. بازغی با جزئیات بیشتری درباره این ماجرا توضیح میدهد: «فضا بسیار شلوغ بود و ازدحام جمعیت آنقدر زیاد شد که حرکت عادی تقریبا غیرممکن شد. ما مدتی در کافه مجموعه حضور داشتیم و هنگام رفتن به محل فتوکال، چند نفر از کارکنان همان مجموعه همراهیمان کردند تا در میان جمعیت گم نشویم.»
به گفته بازغی، این افراد جزو نیروهای حفاظتی ثابت مجموعه بودند و حضورشان به هیچ درخواست یا همراهی خاصی مربوط نمیشد. «آن افراد برای سایر بازیگران هم مسیر را باز میکردند، اما ویدیویی که از من منتشر شد بیشتر دیده شد و خیلی زود این تصور شکل گرفت که من با بادیگارد شخصی آمدهام. در حالی که چنین چیزی اصلاً وجود نداشت.»
او این حاشیه را نمونهای از ناعادلانه بودن سازوکارهای شبکههای اجتماعی میداند؛ جایی که یک تصویر یا چند ثانیه ویدیو میتواند روایت کاملی بسازد. «من دلیلی ندارم بادیگارد داشته باشم؛ حضور این نیروها فقط برای کنترل جمعیت بود.» از نظر او، حاشیه ممکن است در کوتاهمدت دیده شدن را رقم بزند، اما در بلندمدت میتواند تصویر نادرستی ایجاد کند. «ترجیح میدهم دیدهشدن از طریق کار و تلاش واقعی صورت گیرد. حاشیه ممکن است توجه را جلب کند، اما اگر مراقب نباشی، میتواند همه چیز را تخریب کند.»
احتیاط هوشمندانه؛ ثمرهی تجربۀ اولیه
نفس بازغی امروز با دقت بیشتری سخن میگوید و در انتخاب کلمات دقت میکند. او معتقد است که تجربیات گذشته او را محتاطتر کرده است، چه در زندگی خصوصی و چه در عرصه عمومی. او میگوید وقتی هر اقدام ممکن است مورد قضاوت قرار گیرد، مجبور است بیشتر بیاندیشد. بازغی این احتیاط را نشانه ترس نمیداند و آن را نتیجه بلوغ زودرس میداند.
پدر و مادر؛ دو پایه اصلی
وقتی صحبت از خانواده میشود، لحن فرد تغییر میکند. پژمان بازغی درباره پدرش میگوید: «پدرم کوه استوار زندگی من است. صبور، همراه و پشتیبان همیشگیام. هرگاه در چیزی مشکل داشتم، کنارم آرامش را پیدا میکردم.» در مورد مستانه مهاجر نیز اشاره میکند: «مادرم دوست صمیمی من است. با هم تصمیماتمان را مرور میکنیم و رابطهمان فراتر از رابطه معمول مادر و دختر است.»
در پایان، بازغی بر نکتهای تأکید میکند: «هر موفقیتی که در حرفه بازیگری کسب میکنم، ریشه در خانوادهام دارد. مسیرم را خودم میروم، اما همیشه تکیهام بر حمایتی است که از خانوادهام دریافت کردهام.» گفتگو به پایان میرسد، اما صدای این دختر نوجوان سینما، آرام و محکم، همچنان در ذهن باقی میماند؛ صدایی از کسی که تصمیم گرفته در میدان بایستد و پاسخ قضاوتها را با کار و تلاش بدهد.