آینده رپ فارسی در ایران؛ میان ممنوعیت و صحنه رسمی
آینده رپ فارسی در ایران؛ از ممنوعیت تا صحنه رسمی کنسرتها و رسانه ملی
آینده رپ فارسی در ایران؛ از ممنوعیت تا صحنه رسمی کنسرتها و رسانه ملی، راهی پرچالش و پرامید در حال شکلگیری است.

برای چندین دهه، صدای رپ فارسی همچون سیلی خروشان و مخفی در رگهای فرهنگ جوانان ایران جاری بوده است؛ صدایی که همواره ممنوع، همواره محبوب و در عین حال در وضعیت بلاتکلیفی قرار داشته است. جامعهای وسیع از هواداران، سالها تنها در خلوت فضای مجازی یا از طریق اجراهای محدود در خارج از کشور شاهد هنرنمایی هنرمندان خود بودهاند، اما در یکی دو سال اخیر، به نظر میرسد اوضاع تغییر کرده و این جریان دیرپا در حال صعود از زیرزمین است.
این تحول بیشتر شبیه نبردی پنهان در حوزه فرهنگ است؛ تلاشی برای کسب سهمی در صحنههای رسمی کشور. سینا ساعی، یکی از رپرهای شناخته شده نسل جدید، در پاسخ طنزآمیز به سوال «آیا هنوز رپر زیرزمینی هستید؟» با خندهای معنادار گفت: «نه، فعلاً روی راهپلهایم!»؛ این جمله نماد وضعیت فعلی رپ فارسی است، که میان ممنوعیتهای گذشته و امید به پذیرش فردا ایستاده است. حال، پرسش مهم این است: آیا سرانجام، رپرها مجوز رسمی برای برگزاری کنسرت در ایران را خواهند گرفت؟
تئاتر: محلی نوین برای عبور از مرزهای ممنوعه
ورود هنرمندان رپ به عرصههای رسمی، بیشتر از هر جای دیگری از دل صحنههای تئاتر برخاسته است. تئاتر با انعطافپذیری و ظرفیت هنریاش، به عنوان پلی هوشمندانه برای رپرها عمل کرده تا از زیرزمین به روی صحنه بیایند. این پدیده، نه تنها یک رویداد بلکه یک جریان محسوب میشود.
نمایش موزیکال «خماری» و توقیف آن، نقطه عطف این روند بود. این نمایش با بازی مهیار ساعدی، رپر جوان، زندگی یک رپر را روایت میکرد و فرصت مناسبی برای اجرای قطعات رپ در سراسر کشور فراهم آورد. استقبال بینظیر از این اثر، که بیش از ۱۹۰ اجرا داشت و مخاطبان زیادی را جذب کرد، نشان داد که رپ به عنوان یک نیروی فرهنگی قدرتمند، جایگاه خاصی دارد. اما موفقیت گاهی با چالشهایی همراه میشود؛ در دیماه ۱۴۰۳، این نمایش به دلیل تخلفات مکرر از نسخه بازبینی و تبدیل فضای تئاتر به کنسرت، توقیف شد. این اقدام نشان میدهد که در پس پرده، رپرها در قالب تئاتر، کنسرتهایی برگزار میکردند که با قوانین رسمی تفاوت داشتند. با وجود پایان تلخ این پروژه، پیام روشن آن این بود که رپ، یک نیروی فرهنگی مهم با مخاطبان گسترده است که نباید نادیده گرفته شود.
در مسیر صعود به فضای رسمیتر، سینا ساعی، یکی از رپرهای قدیمی و شناختهشده، مسیر آگاهانهتری را طی کرد. او که فعالیت تئاتری خود را با نمایشهایی چون «هملت، تهران ۲۰۱۷» آغاز کرده بود، در سال ۱۴۰۲ با نمایش «تهران، پاریس، تهران» به یکی از پرفروشترین تئاترهای آن سال بدل شد. اما اوج این روند، کنسرت-نمایش «خوننگار» بود که در شهریور امسال در تالار وحدت روی صحنه رفت. حضور ساعی در تالار وحدت، که معتبرترین و رسمیترین سالن موسیقی کشور است، اتفاقی نادر و مهم محسوب میشود. این اثر، ترکیبی ماهرانه از تئاتر و اجرای موسیقی زنده بود و نشان داد که فضای رسمی برای رپرها در حال باز شدن است.
نمونههایی دیگر همچون تئاتر «آژاکس»، با تبلیغ «نخستین تئاتر رپ ایران»، و حضور امید صفیر، یکی از چهرههای شاخص جریان هیپهاپ روشنفکری، به عنوان دراماتورژ، یا امیر خلوت در تئاتر «اسکرینشات»، نشان میدهند نسل جدید رپرها در مقابل موانع کنسرت، هوشمندانه وارد دنیای تئاتر میشوند. هرچند توقیف «خماری» و ممنوعیت ادامه رپخوانی در «آژاکس»، همچنان چالشهایی هستند، اما استقبال و فروشهای بالا، مهر تأییدی بر محبوبیت روزافزون رپ فارسی است.
از زیرزمین تا قاب طلایی: سفر به دنیای رسانه ملی
در گذشته، تصور حضور یک خواننده رپ در رسانه ملی یا برنامههای پرمخاطب بسیار دشوار بود، اما اکنون مرزهای رسانهای در حال کاهش است. نمونه برجسته این تحول، حمید صفت است؛ رپر جنجالی دهه نود که پس از پشت سر گذاشتن حواشی حقوقی فراوان، در سال ۱۴۰۲ در سریال پلیسی «هفت سرِ اژدها» ساخته صداوسیما ظاهر شد. این رویداد نشاندهندهی یک تحول اساسی است که رسانههای رسمی کشور، پذیرفتن و اعتراف به محبوبیت یک خواننده رپ را ممکن ساخته است.
سینا ساعی، در کنار رامبد جوان، نشان داد که مرزهای جدیدی در عرصههای عمومی جابهجا میشود. اجرای زندهی رپ او در برنامه «کارناوال» واکنشهای مثبت و تعجبآمیز رامبد جوان را برانگیخت. انتشار ویدیوهای پشت صحنه و نمایش تواناییهای ساعی، بازتاب گستردهای در فضای مجازی داشت و برای اولین بار، صدای رپ در یک برنامه رسمی با حضور چهرههای محافظهکارتر شنیده شد. گفتوگوهای صمیمی و شکستن تابوها در پادکستها و برنامههای اینترنتی، به میدان تازهای برای مشروعیتیابی رپرها بدل شده است.
علی ضیا، مجری سرشناس تلویزیون، در پادکست «با ضیا»، میزبان خوانندگان مختلف رپ فارسی بود؛ از سینا ساعی و شایع گرفته تا گادپوری و دورچی. در این گفتوگوی صریح و بیپرده، درباره دغدغهها و مسائل مربوط به رپ فارسی بحث شد. همچنین، انتشار خبرهایی درباره یاس (یاسر بختیاری)، مشهورترین رپر اجتماعی، و افشای این موضوع توسط محسن رجبپور، تهیهکننده موسیقی، که ۱۵ سال پیش مجوز رسمی برای او صادر شده بود اما پذیرفته نشده بود، نشان داد که رپ فارسی دیگر یک پدیدهی ممنوعه و عجیب نیست و روابط آن با حاکمیت، اکنون به صورت علنی و عمومی در حال شکلگیری است.
کوششهای ناتمام: از «همایش» در تهران تا صحنه کیش
با وجود تمامی تلاشهای مثبت، رپ فارسی هنوز از مهمترین هدف خود یعنی برگزاری کنسرتهای رسمی با حضور جمعیت محروم است. در اواخر سال ۱۴۰۲، خبر جنجالی منتشر شد مبنی بر برنامهریزی برای برگزاری کنسرت محمدرضا شایع و مهرداد هیدن در تهران. جامعه هواداران این خبر را نمادی از شکستن موانع میدانست، اما دفتر موسیقی وزارت ارشاد سریعاً اعلام کرد که این خبر نادرست است و مجوزی صادر نشده است. در واقع، آن برنامه قرار بود به صورت یک همایش با مجوز نهاد دیگری برگزار شود، نه یک کنسرت رسمی، و واکنش مسئولان نشان داد که اجرای زنده رپ در پایتخت هنوز خط قرمز محسوب میشود.
در مقابل، جزیره کیش به عنوان نقطه امید برای هنرمندان ظاهر شده است. این جزیره، به دلیل وضعیت منطقه آزاد، محدودیتهای فرهنگی کمتری دارد. در اردیبهشت ۱۴۰۴، اولین گردهمایی رسمی هواداران رپ در ایران با عنوان «حرفهای ناگفته با ضیاء» برگزار شد که در آن علی ضیا و شایع (محمدرضا شایان) حضور داشتند. هرچند این رویداد به عنوان یک گفتوگوی زنده و صمیمی شناخته شد و عنوان کنسرت نداشت، اما در عمل برای شایع، پس از سالها فعالیت، حکم یک اجرای زنده در مقابل مخاطبان داخلی را داشت. فروش سریع بلیتها و سفر هواداران از سراسر کشور به کیش، نشان داد که تقاضای زیادی برای کنسرت رپ وجود دارد. این رویداد ثابت کرد که در صورت صدور مجوز، استقبال بسیار گستردهای صورت خواهد گرفت.
آیندهای در هالهای از ابهام: سیاست «مدارای مشروط»
با نگاهی به این رویدادها، مشخص میشود رویکرد رسمی نسبت به رپ فارسی در حال حاضر دچار تناقض و سیاست دوگانه است. از یک سو، نهادهای حاکمیتی به تدریج حضور رپرها در عرصههای تئاتر و تلویزیون را میپذیرند. در وزارت ارشاد، کارگروهی برای بررسی ابعاد مختلف رپ، از جمله جامعهشناسی و روانشناسی، تشکیل شده است. محمدمهدی اسماعیلی، وزیر سابق ارشاد، در سال ۱۴۰۲ وعده داد که به زودی جمعبندی نهایی را اعلام میکند، هرچند این وعده با تردید همراه است. محمود سالاری، معاون امور هنری، نیز ضمن تأیید تشکیل این کارگروه، تأکید کرد که رپ فقط موسیقی نیست بلکه «یک سبک زندگی است که همراه با چالشها و پیامهای زیادی است».
این نگاه نشاندهنده نگرانی عمیق حاکمیت درباره پیامدهای اجتماعی و فرهنگی رپ و محتوای انتقادی آن است. در مقابل، عملکرد عملی مسئولان، نشان میدهد سیاست حاکم بر «مدارای مشروط» است. در دولت قبلی، چند رپر که سابقه فعالیت در این سبک داشتند، تنها با شرط عجیب و غریبی مجوز دریافت کردند؛ اینکه اثرشان باید در قالب موسیقی پاپ ارائه شود. محمود سالاری به صراحت گفت: «مجوزی که صادر شده برای اثری بوده که پاپ است و آن رپری که در اثر حضور دارد، در آن اثر رپ نخوانده است و ژانرش پاپ است.» در دولت فعلی نیز، مسئولان حوزه موسیقی کمترین ارتباط را با رسانهها برقرار کرده و در پاسخگویی کوتاهی میکنند.
این سیاست، رپرها را در وضعیتی دشوار قرار میدهد؛ اگر میخواهید اثر خود را رسمی کنید، باید از اصول سبک خود صرفنظر کنید. این شرط برای نسلهای پیشین رپ فارسی، خط قرمز و غیرقابل مذاکره بود. اما نسل چهارم رپ، دیگر کسب مجوز را امری غیرقابل قبول نمیداند و بسیاری از هنرمندان کنونی بیصبرانه منتظرند تا آثارشان به صورت قانونی منتشر و روی صحنه اجرا شود. برخلاف نسلهای قبل، این نسل نگرانی چندانی درباره قانونمند کردن فعالیتهای خود ندارد؛ بلکه بیشتر به دنبال شنیده شدن صدایشان هستند.
مسیر آینده «راهپله»
رپ فارسی در ایران در وضعیت «معلق» قرار گرفته است؛ نه کاملاً ممنوع و نه کاملاً آزاد و رسمی. هنرمندان رپ در حال حاضر در وضعیتی قرار دارند که سینا ساعی آن را «راهپله» توصیف کرده است؛ نیمی در زیرزمین و نیمی دیگر در سایه. سیاستهای فرهنگی متناقض، از یک سو آنها را به رسمیت نمیشناسد و از سوی دیگر، نمیتواند نفوذ و محبوبیتشان را نادیده بگیرد.
آیا سال ۱۴۰۴ میتواند سالی تعیینکننده باشد و رپ را از این وضعیت خارج کند، و آن را به صحنهی رسمی کنسرتها وارد کند؟ طرفداران پرشور رپ فارسی امیدوارند که پاسخ این سوال «آری» باشد، اما سیاستهای دوگانه و شواهد موجود نشان میدهد که هنوز باید منتظر بمانیم تا ببینیم آیا این سبک زندگی توانایی کسب مجوز برای حضور در سالنهای کنسرت پایتخت را دارد یا خیر.