کد خبر: 39574

نوار قرمز بر قلب موسیقی تهران؛ راز بحران و تعطیلی سالن‌ها

نوار قرمز بر قلب موسیقی تهران؛ راز تعطیلی ناایمن‌ترین سالن‌ها و بحران هنر در پایتخت

نوار قرمز ایمنی، نماد بحران هنر و تعطیلی سالن‌های موسیقی تهران؛ رازهای پنهان و چالش‌های امنیت در پایتخت

نوار قرمز بر قلب موسیقی تهران؛ راز تعطیلی ناایمن‌ترین سالن‌ها و بحران هنر در پایتخت

شب‌های تهران که روزگاری مرکز تپش و زندگی موسیقی بودند، حالا در سایه‌ی یک سکوت سنگین آرام گرفته‌اند. این سکوت نه از روی عزاداری است و نه از روی بی‌تفاوتی، بلکه نتیجه‌ی یک هشدار رسمی است؛ «اخطار آتش‌نشانی». به نظر می‌رسد این بار، امنیت تنها دلیل موجه و اصلی برای تعطیلی و بسته شدن درهای سالن‌ها شده است، اما در فضای گمانه‌زنی‌های هنری، این «نوار قرمز ایمنی» نمادی است از مسائل و ابهامات عمیق‌تر و پنهان‌تر.

پرده نخست: راز سالن میلاد و ترس‌های پاییزی

سالن میلاد نمایشگاه بین‌المللی تهران که در گذشته مرکز اصلی کنسرت‌های پاپ در پایتخت بود، این روزها با لغو مجوز اجرای برنامه‌های مهرماه، نمادی از بحران در حوزه هنر شده است. دفتر موسیقی وزارت ارشاد دلیل این تصمیم را عدم دریافت «تأییدیه ایمنی» اعلام کرده است. اما این توجیه برای بسیاری از فعالان هنری و رسانه‌ای قابل قبول نیست؛ چگونه ممکن است مکانی که میزبان رویدادهای بزرگ مانند «الکامپ» با هزاران بازدیدکننده است و حتی یک ایستگاه آتش‌نشانی دائمی در محوطه دارد، به ناگهان به عنوان محلی «ناایمن» برای برگزاری کنسرت‌های موسیقی معرفی شود؟

در کنار این تناقضات، شایعاتی به گوش می‌رسد که این تصمیمات بیشتر از آنکه ناظر بر حفظ جان مردم باشد، نشان‌دهنده رقابت‌های پنهان یا فشارهای غیرقانونی برای محدود کردن فضای هنر است. این ابهامات سبب شده است که حتی موضوع حیاتی ایمنی نیز به عنوان ابزاری برای بهانه‌جویی و سیاست‌زدگی مورد سوءاستفاده قرار گیرد.

آتش در دل خاکستر: سخنگوی آتش‌نشانی چه نظراتی دارد؟

برای درک بهتر این موضوع، با جلال ملکی، سخنگوی آتش‌نشانی تهران، گفت‌وگویی انجام دادیم. او نقش آتش‌نشانی را به‌وضوح و بدون ابهام توضیح می‌دهد؛ نه به عنوان صادرکننده حکم تعطیلی، بلکه به عنوان ناظری که مرگ و زندگی مردم برایش خط قرمز است.

ملکی با تأکید بر اینکه آتش‌نشانی تنها وظیفه هشداردهی دارد و مجری لغو مجوز نیست، می‌گوید: «ما نامه‌ای برای تعطیلی یک مکان نمی‌نویسیم. تنها اعلام می‌کنیم که این ساختمان ناایمن است. مدت‌هاست هشدارهای لازم را به برخی سالن‌ها داده‌ایم، اما متأسفانه برخی از مدیران این هشدارها را جدی نگرفته و همکاری نکرده‌اند.»

او افزود، در نهایت تصمیم‌گیری‌های سخت بر عهده مسئولان بالادستی وزارت ارشاد است. «اگر مدیران سالن‌ها همکاری کنند، مشکل حل می‌شود. در غیر این صورت، مسئولان بالادستی ناچارند ریسک نکنند و واکنش نشان دهند، چون اگر حادثه‌ای رخ دهد، چه کسی پاسخگو خواهد بود؟»

این سخنان، ضمن تأیید وجود مشکلات ایمنی در برخی اماکن، مسئولیت بستن درها را از گردن آتش‌نشانی برداشته و آن را به عهده مدیران و متولیانی می‌اندازد که در قبال جان مردم کوتاهی کرده یا ترجیح داده‌اند به جای تجهیزات ایمنی، به نخواستن‌ها و بی‌توجهی‌ها تن دهند.

پرده نهایی: مبارزه‌های تکراری و خسته‌کننده

ماجرای تعطیلی‌ها تنها محدود به هشدارهای ایمنی نیست؛ در نمونه‌ای دیگر، لغو کنسرت‌های سیروان خسروی در کاخ نیاوران، ابعاد دیگری از ضعف و شکنندگی فضای موسیقی را نمایان ساخت. در آنجا، مدیرکل دفتر موسیقی وزارت ارشاد، دلیل رسمی را «اعتراض‌های مکرر اهالی نیاوران نسبت به آلودگی صوتی» اعلام کرد. اما سیروان خسروی، خود دلیل را فراتر از سروصدا دید و با لحنی توفانی از «فشارهای فزاینده برای توقف اجراها» سخن گفت و اظهار داشت که «دیگر توان مقابله ندارم.»

این دو رویداد، یکی با شعار «ایمنی» در میلاد و دیگری با شعار «صدا» و «فشارهای مداوم» در نیاوران، حقیقت تلخی را آشکار می‌سازند: موسیقی ایران، حتی در مهم‌ترین سالن‌هایش، در معرض تهدیدهای چندگانه قرار دارد.

هنر، که در شرایط سخت اقتصادی و اجتماعی، نقش مرهمی بر زخم‌های جامعه ایفا می‌کند، اکنون خود قربانی بازی‌های بوروکراتیک، فشارهای پنهان و آشکار و بی‌توجهی صاحبان مکان‌های فرهنگی شده است. سوال اصلی این است: تا کی باید میان شور و اشتیاق مردم و ضرورت حفظ ایمنی، میان منافع هنرمند و تصمیمات ناگهانی، این فضای شکننده را تحمل کنیم؟ آیا صدای موسیقی در تهران،

دیدگاه شما
پربازدیدترین‌ها
آخرین اخبار