کد خبر: 13536

بازگشت هیجان‌انگیز دایناسورها با «دنیای ژوراسیک: تولد مجدد»

نقد و بررسی فیلم «دنیای ژوراسیک: تولد مجدد»؛ بازگشتی هیجان‌انگیز به ریشه‌های کلاسیک دایناسورها

نقد و بررسی فیلم «دنیای ژوراسیک: تولد مجدد»؛ بازگشتی هیجان‌انگیز به ریشه‌های کلاسیک دایناسورها و احیای مجموعه با بازیگرانی مطرح و کارگردانی حرفه‌ای.

نقد و بررسی فیلم «دنیای ژوراسیک: تولد مجدد»؛ بازگشتی هیجان‌انگیز به ریشه‌های کلاسیک دایناسورها

تحلیل و ارزیابی فیلم Jurassic World Rebirth

«تولد دوباره پارک ژوراسیک» هفتمین قسمت از مجموعه فیلم‌های پارک ژوراسیک است. این فیلم جدید ارتباطی با سه‌گانه‌های قبلی با کریس پرت ندارد و بیشتر سعی دارد به ریشه‌های قسمت‌های اولیه، یعنی پارک ژوراسیک ۱ تا ۳، بازگردد. فیلم‌های پرت در ابتدا عملکرد خوبی داشتند، اما به تدریج کیفیتشان کاهش یافت و بسیاری از تماشاگران از دیدن دایناسورها خسته شدند.

همانطور که از نام آن برمی‌آید، «باززایی» قصد دارد از اشتباهات قسمت‌های قبلی درس بگیرد و با حضور بازیگرانی حرفه‌ای مانند اسکارلت جوهانسون و ماهرشالا علی، مجموعه را مجدداً احیا کند. اما آیا به این هدف دست خواهد یافت؟ در این مقاله به این سوال پاسخ خواهیم داد.

ماموریت انتحاری برای نجات انسانیت

جهانی گسترده‌تر و فراخ‌تر

یونیورسال برای تجدید حیات دیوید کوئپ، نویسنده قسمت نخست فرنچایز، را مجدداً به خدمت می‌گیرد و همچنین گرت ادواردز را به عنوان کارگردان معرفی می‌کند. او پیش‌تر فیلم‌هایی همچون جنگ ستارگان: آخرین جدای، روگ وان و گودزیلا (۲۰۱۴) را ساخته است. اگرچه هیچ‌کدام از این آثار به عنوان شاهکار شناخته نمی‌شوند، اما همگی سرگرم‌کننده هستند؛ به جز The Creator که بهترین کار ادواردز محسوب می‌شود.

مهارت بالای ادواردز در زمینه جلوه‌های ویژه، CGI و فیلمبرداری، باعث می‌شود دایناسورها در این فیلم‌ها همانند قسمت‌های اول، ترسناک و واقعی به نظر برسند. در اینجا، برخلاف قبل، شخصیت‌ها به عمق قلمرو دایناسورها وارد می‌شوند؛ دیگر خبری از تعقیب و گریز اوون گرادی (کریس پرت) با دایناسورها در خیابان‌ها نیست، بلکه این شخصیت‌ها هستند که به دنیای دایناسورها نفوذ می‌کنند.

زورا بنت (اسکارلت جوهانسون) رهبری تیمی از افراد نخبه و ماهر را بر عهده دارد، شامل دکتر هنری لومی (جاناتان بیلی) و دانکن کینکید (ماهرشالا علی). هدف این گروه جمع‌آوری نمونه‌هایی از دایناسورهای خاص است، زیرا معتقدند با خون این موجودات می‌توان بیماری‌های قلبی را درمان کرد. این تیم با آگاهی از ریسک مأموریت، به دلایل منطقی، تصمیم می‌گیرند این ماموریت دشوار را انجام دهند.

بازنویسی سکانس‌های خاطره‌انگیز اسپیلبرگ

بازگشت ترسناک راپتورها

دیوید کوئپ بسیاری از صحنه‌های خاطره‌انگیز و هیجان‌انگیز فیلم‌های اسپیلبرگ را بازنویسی می‌کند. به عنوان مثال، سکانس معروفی که در آن راپتور‌ها در قسمت اول وارد آشپزخانه می‌شوند، با روشی متفاوت مجدداً به تصویر کشیده می‌شود. علاوه بر این، دوباره با تی‌ریکس، یکی از بزرگ‌ترین دایناسورهای گوشت‌خوار تاریخ، روبرو می‌شویم. در واقع، کوئپ و ادواردز فضایی را که در Dominion و Fallen Kingdom خالی بود، با زنده کردن آن احیا می‌کنند. اما در عین حال، چیز جدیدی به مجموعه اضافه نمی‌کنند.

 

اثر جدید از نظر فنی بسیاری از عناصر ماندگار پارک ژوراسیک را در بر دارد، اما نکات مثبتی مانند شخصیت‌پردازی، فیلمنامه و احساسات در آن کمتر دیده می‌شود. این فیلم بیشتر شبیه ریمیک قسمت‌های پنجم و ششم است. شاید اگر ساخت Jurassic World Rebirth زودتر انجام می‌شد، بازخورد بهتری دریافت می‌کرد، زیرا جذابیت دایناسورهای پارک ژوراسیک دیگر همانند گذشته نیست.

در قسمت اول، بسیاری برای اولین بار دایناسورها را روی پرده سینما دیدند. در آن زمان، فناوری پرده سبز و CGI به اندازه امروز توسعه نیافته بود، بنابراین صحنه‌ای که آلن گرانت (سم نیل)، ایان مالکوم (جف گلدبوم) و الی ستلر (لارا درن) در مواجهه با دایناسورها قرار می‌گیرند، یکی از بهترین سکانس‌های سینما محسوب می‌شود. البته نباید عملکرد ضعیف Jurassic World Dominion را نادیده گرفت، چون این فیلم به تنهایی فرنچایز را تا حد زیادی تخریب کرد.

جزئیات عملیات بزرگ

دکتر لومیس در حال جمع‌آوری نمونه‌ها است.

شروع مجدد با مقدمه‌ای پرهیجان است که اشاره‌هایی به نسخه‌های قدیمی‌تر دارد. این بخش نشان می‌دهد که ۱۷ سال پیش در یک آزمایشگاه تحقیق و توسعه، کار بر روی توسعه پارک اصلی در جریان بوده است، و در میانه فیلم مجدداً به آن بازمی‌گردیم. سپس با مارتین کربس، رئیس شرکت بیگ فارما، مواجه می‌شویم.

کربس ابتدا زورا بنت را متقاعد می‌کند و پس از آن، گروهی متشکل از متخصصان برای استخراج DNA سه نوع دایناسور تشکیل می‌دهد: موزاساروس (نوعی دایناسور آبی)، تایتاناساروس (دایناسوری غول‌پیکر) و کتزالکواتلوس (گونه‌ای پرنده دایناسور). کربس ظاهراً فردی خیرخواه است، اما در واقع هدفش بهره‌برداری از این پروژه‌ها برای منافع شخصی است، چرا که ساخت چنین داروهایی سود زیادی برای بیگ فارما دارد.

این دایناسورها در منطقه‌ای در خط استوا زندگی می‌کنند، منطقه‌ای که هیچ انسان جرأت ورود به آن را ندارد و به عنوان منطقه‌ای ممنوعه و پرخطر شناخته می‌شود. اعضای گروه در مسیر جمع‌آوری هر نمونه با چالش‌های جدیدی روبه‌رو می‌شوند، و بنابراین، فیلم Jurassic World Rebirth با ریتم سریع و ضرب‌آهنگ پرتنش پیش می‌رود.

تحلیل شخصیت‌های فیلم «دنیای ژوراسیک: تولد مجدد»

دانکن کینکید، یکی از بهترین شخصیت‌های فیلم Jurassic World Rebirth است. بازی اسکارلت جوهانسون در این نقش مشابه نقش او در دنیای مارول است، جایی که می‌خواهد خود را به عنوان یک رهبر قوی و مقتدر نشان دهد. اما در مواجهه با موجوداتی چند برابر قدش، طبیعی است که در برخی لحظات ترسیده یا زهره‌ترک شود. با این حال، او تلاش می‌کند خونسردی خود را حفظ کند، هرچند در این مسیر گاهی تصمیمات ناپخته و غیرمنطقی می‌گیرد.

در میان شخصیت‌های داستان، ماهرشالا علی در نقش خود برجسته است. اگرچه در ابتدا لباس‌هایی شبیه به جنگ‌سالارهای آفریقایی بر تن دارد، اما نشان می‌دهد که اهمیت زیادی برای دوستان و یارانش قائل است، حتی بیشتر از زورا. همین ویژگی باعث می‌شود که سکانس‌های فیلم Jurassic World Rebirth به طور خاص به او اختصاص یابد.

دکتر لومیس، مغز متفکر گروه، یک دیرینه‌شناس است که اطلاعات فراوانی درباره دوران ژوراسیک دارد. اما او مانند بسیاری از شخصیت‌های نرد، عصبی و ناپایدار است و در مواجهه با استرس‌های شدید، مشکل دارد. در مجموع، این شخصیت‌ها مکمل یکدیگر هستند؛ لومیس همواره درباره دایناسورها و نقاط ضعف آن‌ها صحبت می‌کند، بنت تیم را هدایت می‌کند، و کینکید از نظر فیزیکی قوی‌ترین عضو تیم است.

خانواده‌ی اضافی دلگادو

اعضای خانواده دلگادو

ورود خانواده دلگادو به تیم، تعادل داستان را برهم می‌زند. در فرنچایز پارک ژوراسیک، حضور خانواده‌های بدشانس و بی‌گناه همواره جزو ویژگی‌های همیشگی بوده است. برای اولین یا دومین بار شاید این کاراکترها چندان مشکل‌ساز نباشند، اما پس از هفت قسمت، جذابیتشان کاهش می‌یابد. این شخصیت‌ها قرار است احساسات و عواطف بیشتری را به دنیای ژوراسیک اضافه کنند، اما این هدف چندان محقق نمی‌شود.

تنش‌ها و درگیری‌های خانوادگی دلگادوها، بسیار خسته‌کننده و بی‌محتوا است. حذف این بخش‌ها تأثیر چندانی بر داستان ندارد و تغییر چندانی در روند آن ایجاد نمی‌کند. بهتر بود کوئپ و ادواردز کار را به دست افراد حرفه‌ای‌تر می‌سپردند و از حضور شخصیت‌های فرعی بی‌ارتباط پرهیز می‌کردند. این کار می‌توانست جهان ژوراسیک را به اثری منسجم‌تر تبدیل کند. در مجموع، Jurassic World Rebirth ارزش یک بار دیدن را دارد، اما هرگز به اندازه قسمت‌های اولیه موفق نیست.

دیدگاه شما
پربازدیدترین‌ها
آخرین اخبار