۱۰ اشتباه پنهان و خندهدار در انیمیشن شرک که دیده نمیشود!
۱۰ خطای پنهان و باورنکردنی در انیمیشن شرک که سالها از چشم همه مخفی مانده بود!
ده اشتباه پنهان و باور نکردنی در انیمیشن شرک که سالها از چشمها پنهان ماندند!

وقتی صحبت از برترین انیمیشنهای هزاره دوم به میان میآید، بدون تردید نام انیمیشن Shrek 1 در میان آنها جای میگیرد و اغلب مورد تحسین قرار میگیرد. با این حال، نمیتوان منکر شد که حتی برترین آثار هنری نیز در برخی موارد دچار خطا و نقص هستند.
انیمیشن Shrek 1 در واقع پاسخی است از استودیو Dreamworks به کلیشههای رایج استودیو دیزنی. در مسیر زیر سوال بردن ارزشهای همیشگی پرنسسهای کلاسیک، انیماتورهای Dreamworks گاهی از اصلاح برخی اشتباهات خود غافل شدند. در این مقاله، قصد دارم نگاهی عمیقتر به ده مورد از اشتباهات موجود در انیمیشن Shrek بیندازم.
سیندرلا نمیخواهد فارکواد را به عنوان پادشاه معرفی کند.
چرا آینه جادویی ما فردی را نشان میدهد که میدانیم هنوز به پرنسس تبدیل نشده است؟
در دنیای انیمیشن، فیلم «شرک ۱» یکی از نکات قابل توجه در مورد شخصیت لرد فارکواد و انتخاب همسرش برای ازدواج است. در یکی از سکانسها، آینه جادویی پرنسسهایی را که شایستگی ازدواج با فارکواد دارند، نشان میدهد؛ در میان آنها، سیندرلا نیز حضور دارد. اما این صحنه از نظر داستانی نادرست است، زیرا سیندرلا در اصل یک پرنسس نیست بلکه پس از ازدواج با شاهزاده به این مقام میرسد.
در داستان اصلی سیندرلا، او دختری است که در خانوادهای نابرابر و تحت ظلم نامادری و خواهران ناتنیاش زندگی میکند و هیچ ارتباطی با خانواده سلطنتی ندارد. تنها پس از پیدا کردن کفش بلورین و ازدواج با شاهزاده، او به عنوان پرنسس شناخته میشود. بنابراین، در زمان معرفی در فیلم «شرک»، سیندرلا هنوز پرنسس نبوده و نباید در لیست گزینههای ازدواج فارکواد قرار میگرفت.
این خطای داستانی احتمالا به خاطر محبوبیت سیندرلا به عنوان یک نماد کلاسیک دیزنی رخ داده است. چون در ذهن عموم، سیندرلا همواره به عنوان نماد پرنسسها شناخته میشود، سازندگان ممکن است بدون توجه به جزئیات داستانی، نام او را در لیست گزینهها قرار داده باشند. با این حال، از منظر منطقی، این انتخاب تناقض دارد، زیرا فارکواد قصد داشت با یک پرنسس واقعی ازدواج کند تا بتواند پادشاه شود، در حالی که در آن زمان سیندرلا هنوز به این مقام نرسیده بود.
این اشتباه کوچک اما جالب توجه نشان میدهد حتی در انیمیشنهای محبوب و پرطرفدار، گاهی خطاهای سادهای رخ میدهد که از دید مخاطب پنهان نمیماند.
شرک چه زمانی، در کجا و چگونه هدف قرار گرفت؟
در نمایی که شرک به سمت فیونا میدود، هیچ اثری از تیر در بدن او مشاهده نمیشود.
یکی از اشتباهات پیوستگی قابل توجه مربوط به صحنهای است که تیر به کمر شرک اصابت میکند. این خطا زمانی رخ میدهد که پرنسس فیونا به نمایش مهارتهای رزمی خود میپردازد و شرک و دانکی از دیدن این صحنه شوکه میشوند. زمانی که شرک به هوش میآید و به دنبال فیونا میدود، در آن لحظه هیچ نشانهای از تیر در کمرش دیده نمیشود، اما به محض رسیدن به او، ناگهان تیر از پشت شلوارش بیرون زده است.
این تناقض بصری واضح، یکی از آن اشتباهات جزئی است که در نگاه اول شاید متوجه آن نشوید، اما با دقت بیشتر کاملاً آشکار میشود. در واقع، در صحنهای که شرک و الاغ به فیونا نگاه میکنند و سپس شرک تصمیم میگیرد به دنبال او برود، هیچ علامتی از تیر در بدن او وجود ندارد. حتی زمانی که شروع به دویدن میکند، پشتش کاملاً سالم است، اما ناگهان هنگام رسیدن به فیونا، تیر به وضوح از پشتش بیرون زده است.
این خطای پیوستگی احتمالاً به خاطر تداخل بین صحنههای مختلف انیمیشن رخ داده است. ممکن است تیم انیماتورها فراموش کرده باشند تیر را در تمام نماها به صورت یکنواخت نگه دارند یا شاید این تغییر عمدی بوده تا صحنه خندهدارتر به نظر برسد. در هر صورت، این اشتباه یکی از نکات جالب است که طرفداران فیلم به آن اشاره میکنند.
اگرچه این خطا تأثیر زیادی بر روند داستان ندارد، اما نشان میدهد که حتی در تولیدات بزرگ هالیوودی نیز اشتباهات کوچکی ممکن است رخ دهند. این موضوع یادآوری میکند که انیمیشنها نیز مانند هر اثر هنری دیگری ممکن است دچار خطاهای فنی شوند؛ حتی اگر متعلق به یکی از محبوبترین و موفقترین شخصیتها باشد!
در انتهای تابلوی هشدار، مشکل شرک کجا قرار داشت؟!
جزئیات کوچک این چنینی به طور کلی آنقدر پیچیده نیستند که نیازمند سرپرستی خاصی برای حفظشان باشد.
در صحنه آغازین انیمیشن Shrek 1، زمانی که شخصیت اصلی در حال نقاشی کردن تابلو «مراقب اوگر باشید» است، یک اشتباه بصری ساده و جالب رخ میدهد که بسیاری از تماشاگران متوجه آن نمیشوند. وقتی به تابلوی چوبی که شرک روی آن نقاشی میکند نگاه کنید، متوجه خواهید شد که بخش بزرگی از گوشه بالا-راست صفحه شکسته و حذف شده است، اما پس از پایان نقاشی و دور شدن شرک، این خرابی به طور عجیبی به گوشه بالا-چپ تابلو منتقل میشود.
این تغییر ناگهانی و غیرمنطقی در وضعیت تابلو، نشاندهنده یک خطای در انیمیشن است که احتمالاً به دلیل برگرداندن نادرست سلهای انیمیشن یا معکوس کردن تصویر به صورت تصادفی رخ داده است. در صنعت انیمیشن، گاهی برای کاهش زمان یا هزینه، از تکنیکهایی مانند چرخش یا معکوس کردن سلها استفاده میشود. در این مورد خاص، به نظر میرسد یکی از انیماتورها متوجه نشده است که این کار میتواند موقعیت شکستگی چوب را تغییر دهد.
نکته جالب این است که این اشتباه آنقدرها هم برای بینندگان آشکار نیست و بیشتر آنها در نگاه اول متوجه آن نمیشوند. با دقت در صحنه، این تناقض بصری کاملاً قابل تشخیص است. چنین خطاهایی در انیمیشنهای کامپیوتری امروزی کمتر دیده میشود، اما در اوایل دهه ۲۰۰۰، زمانی که تکنولوژی انیمیشنسازی هنوز در حال توسعه بود، این نوع اشتباهات رایجتر بودند.
اگرچه این خطای کوچک تأثیر چندانی بر روایت یا کیفیت کلی فیلم ندارد، اما برای طرفداران تیزبین Shrek و علاقهمندان به جزئیات تولید، نکتهای جالب برای تحلیل است. این مورد نشان میدهد حتی یکی از بزرگترین انیمیشنهای تاریخ هم ممکن است اشتباهات فنی کوچک و جالبی داشته باشد، و پیدا کردن چنین خطاهایی میتواند برای تماشاگران به یک سرگرمی جذاب تبدیل شود!
سپر آبی فارکواد کجا ناپدید شد؟
در یکی از سکانسهای درگیری، فردی وارد شده و نماد سپر آبی فارکواد را از دیوار پاک کرده است.
یکی از اشتباهات جالب ولی کوچک در انیمیشن محبوب DreamWorks مربوط به ناپدید شدن مرموز سپر آبی رنگ در صحنه درگیری با شوالیههای لرد فارکواد است. پس از آنکه شرک و الاغ به راحتی از شر گروه شوالیهها خلاص میشوند، بینندگان میتوانند سپری آبی رنگ با حرف F (نماد فارکواد) را بر روی دیوار سنگی پشت سر آنها ببینند. اما اگر با دقت به محل قرارگیری این سپر نگاه کنید، متوجه خواهید شد که به طور مرموزی در بین نماهای مختلف جابجا میشود!
در یک نما، این سپر باید دقیقا بالای شانه چپ شرک قرار گرفته باشد، اما در نمای بعدی یا کاملا ناپدید شده یا در موقعیت متفاوتی ظاهر میشود. این اشتباه که به نظر میرسد جزئی و ناچیز باشد، در واقع نمونهای کلاسیک از خطاهای پیوستگی در سینما است که میتواند حس واقعگرایی فیلم را مختل کند.
به نظر میرسد این خطا، مانند مورد تابلو هشدار شرک، ناشی از بیدقتی در فرآیند انیمیشنسازی بوده باشد. ممکن است تیم انیماتورها هنگام کار روی صحنههای مختلف، موقعیت دقیق این عنصر دکور را فراموش کرده باشند یا در ویرایش نهایی، ترتیب نماها تغییر کرده و انیماتورها متوجه آن نشده باشند.
این نوع خطاها نشان میدهند که چرا وجود ناظر فیلمنامه (Script Supervisor) در فرآیند تولید فیلمها ضروری است. داشتن یک چشم اضافی در مرحله تدوین میتواند از بروز چنین اشتباهاتی جلوگیری کند. اگرچه این اشتباهات تأثیر چندانی بر روایت داستان ندارند، اما برای تماشاگران با دقت بالا، حس نقص در دنیای داستان ایجاد میکنند.
این مورد، همراه با سایر اشتباهات پیوستگی در شرک، به یادگاری جالب از چالشهای تولید انیمیشن در اوایل دهه ۲۰۰۰ تبدیل شده است.
رندر انیمیشن Shrek بسیار بد و ناامیدکننده بود.
کجا رفتند، برگها، شرکت؟ کجا ناپدید شدند؟! کسی
در یکی از سکانسهای جذاب فیلم Shrek، یک اشتباه جالب درباره برگهای ناپدیدشونده رخ میدهد. این اتفاق زمانی رخ میدهد که الاغ شاهد بیرون آوردن تیر از کمر شرک توسط پرنسس فیونا است و از دیدن خون بیهوش میشود. ضربه بدن او به زمین باعث میشود چند برگ در هوا پراکنده شوند، اما وقتی نمای کلیتر نشان داده میشود، به طور عجیبی هیچ برگی روی زمین اطراف او دیده نمیشود!
این تناقض بصری یکی از آن اشتباهات ظریف است که نیازمند دقت بالا برای تشخیص است. در نمای نزدیک، برگهایی که در اثر افتادن الاغ به هوا بلند میشوند، کاملاً واضح هستند و حس طبیعی و کمدی به صحنه میدهند. اما در نمای گستردهتر، که لحظهای بعد نشان داده میشود، زمین اطراف الاغ کاملاً تمیز و بدون برگ است، گویی تمام برگها در اثر سقوط او ناپدید شدهاند!
اگر بخواهم حدس بزنم، علت اصلی این اشتباه در طراحی پسزمینه بین نماهای مختلف است. ممکن است تیم انیماتورها در نمای نزدیک برای ایجاد حس طبیعیتر، برگهایی اضافه کرده باشند، اما فراموش کردهاند که این جزئیات را در نماهای گستردهتر هم حفظ کنند. شاید هم این برگها فقط به عنوان عنصری موقت برای تأکید بر شدت ضربه الاغ طراحی شده بودند.
این نوع خطاهای پیوستگی، اگرچه کوچک به نظر میرسند، نشاندهنده چالشهای فنی تولید انیمیشن در آن زمان هستند. امروزه، با پیشرفت نرمافزارهای انیمیشنسازی، چنین اشتباهاتی کمتر دیده میشود، اما در اوایل دهه ۲۰۰۰، زمانی که تکنولوژی محدود بود، کنترل تمامی جزئیات صحنه بسیار دشوار بود.
خندهدار است بدانید که این صحنه در جنگلی رخ میدهد که باید پر از برگهای ریخته باشد، اما ظاهراً زمین اطراف الاغ به طور معجزهآسایی توسط تیم تمیزکاری پاک شده است! هرچند این اشتباه کوچک است، اما برای تماشاگران تیزبین، لحظهای خندهدار ایجاد میکند و به یکی از جزئیاتی تبدیل میشود که به دوستان و آشنایان خود نشان میدهند؛ درست مثل کاری که من با این متن انجام میدهم.
شش) قهرمانان انیمیشن Shrek توانایی خاصی در ظاهر کردن طومار داشتند.
یکی از خطاهای جالب در انیمیشن شرک مربوط به ظاهر ناگهانی معجزهآسای طومار سلطنتی در دست شوالیهها است. در صحنهای که گروه شوالیههای لرد فارکواد برای اولین بار با غول سبز مهربان روبرو میشود، اگر با دقت نگاه کنید، متوجه میشوید که هیچ یک از آنها چیزی در دست ندارند. با توجه به لباسهای زرهی سنگین که پوشیدهاند، مشخص است که جیب یا فضایی برای حمل وسایل ندارند! اما ناگهان و بدون هیچ توضیحی، یکی از شوالیهها شروع به خواندن یک طومار سلطنتی و شرح قوانین میکند!
این تغییر ناگهانی و بدون پیشزمینه واقعاً سوالبرانگیز است: این طومار از کجا آمده است؟ آیا از آسمان افتاده یا شاید جادوی Fairy Godmother آن را مستقیماً در دستان شوالیه ظاهر کرده است؟ جالب است که هیچ تلاشی برای توضیح این تغییر صورت نگرفته است؛ دوربین فقط کات میخورد و طومار به شکل معجزهآسایی در دست شوالیه ظاهر میشود.
این اشتباه کوچک نمونهای از خطاهای تداوم در فیلمسازی است. احتمالاً تیم تولید قصد داشتهاند صحنهای نشان دهند که در آن شوالیه فرمان فارکواد را میخواند، اما فراموش کردهاند نشان دهند او این طومار را از کجا آورده است. در دنیای واقعی، زرههای سنگین چنین فضایی برای حمل این نوع وسایل ندارند… مگر اینکه طومار را به زره وصل کرده باشند که در فیلم نشان داده نمیشود.
ماجرا زمانی جالبتر میشود که به دقت به این شوالیهها نگاه کنیم؛ حتی دستکشهای زرهی که دارند، گرفتن و باز کردن یک طومار کاغذی را برای آنها تا حدی غیرممکن میکند! این صحنه نشان میدهد که گاهی فیلمسازان برای ادامه داستان، قوانین فیزیک و منطق را نادیده میگیرند. هرچند این اشتباه تأثیر زیادی بر روایت ندارد، اما برای ادامه ماجراجویی و خلق لحظهای خندهدار و بهیادماندنی ضروری است. حتی در انیمیشنهای محبوب هم گاهی جادوی سینما بر منطق داستان غلبه میکند!
موشهای نابینا تواناییهایی فراتر از دیدن دارند.
به نظر میرسد بین این دو صحنه، فاصله زمانی حدود ۲۴ ساعت است، چراکه جادوی نیمهشب موشها از بین رفته است.
در صحنه پایانی انیمیشن شرک ۱، یک اشتباه جادویی نسبت به موشهای نابینای داستان رخ میدهد. پس از ازدواج شرک و فیونا، پری مهربان با استفاده از جادوی خود، سه موش نابینا و یک پیاز را به یک کالسکه افسانهای تبدیل میکند. اما در صحنه بعد، که مهمانی عروسی در حال برگزاری است، همان موشها را مشاهده میکنیم که روی پیانو در حال رقص هستند!
این تناقض واضح سوالی بزرگ را مطرح میکند: چگونه موشهایی که به کالسکه تبدیل شدهاند، همزمان در مهمانی حضور دارند؟ آیا پری مهربان جادوی خود را لغو کرده است؟ یا شاید این موشها توانستهاند به شکلی معجزهآسا هم به عنوان کالسکه عمل کنند و هم به حالت اولیه خود برگردند و در مهمانی شرکت کنند؟
احتمالاً این اشتباه ناشی از عدم هماهنگی بین تیمهای مختلف انیمیشنسازی است. ممکن است تیمی که صحنه تبدیل شدن به کالسکه را طراحی کرده، با تیمی که صحنه مهمانی را ساخته، ارتباط کافی نداشته باشد. یا شاید سازندگان عمداً این تناقض را ایجاد کردهاند تا حس فانتزی و غیرمنطقی دنیای شرک را تقویت کنند.
دانستن اینکه موشهای نابینا واقعاً جادویی هستند، نه فقط به خاطر توانایی تبدیل شدن به کالسکه، بلکه به دلیل حضور همزمان در دو مکان مختلف، یک شوخی جذاب و خندهدار است! این اشتباه، هرچند کوچک، میتواند برای بینندگان تیزبین لحظهای خندهآور ایجاد کند.
با توجه به جزئیات این اشتباه، درمییابیم حتی بهترین آثار هم ممکن است بینقص نباشند. شاید این همان جادوی واقعی پشت صحنه فیلمسازی است؛ جادویی که گاهی قوانین فیزیک و منطق را نادیده میگیرد! هرچند این خطا تأثیری بر محبوبیت فیلم ندارد، اما نشان میدهد حتی بااستعدادترین تیمهای سازنده انیمیشن هم ممکن است گاهی دچار اشتباه شوند.
۸) شیرهای تخلیه این بشکهها قابل جدا شدن هستند.
درست است که شیر بشکه اول توسط شرک شکسته میشود، اما بشکه دوم شیر به شکل مرموزی ناپدید میگردد.
یکی از واضحترین اشتباهات در پیوستگی فیلم شرک ۱، مربوط به ناپدید شدن معجزهآسای شیر موجود در بشکه فارکواد است. در صحنهای که شرک با شوالیههای فارکواد درگیر میشود، اگر به بشکه نوشیدنی سالم که در تصویر دیده میشود دقت کنید، شاهد یک شیر بزرگ در مقابل آن هستید. اما به محض آغاز درگیری، این شیر به طرز عجیبی ناپدید میشود؛ انگار هرگز وجود نداشته است!
این تغییر ناگهانی بسیار تعجببرانگیز است، زیرا شیر یکی از جزئیات برجسته و قابل توجه در بشکه محسوب میشود. در یک لحظه حضور دارد و در لحظه بعدی کاملاً محو میشود! این اشتباه آنقدر آشکار است که به سختی میتوان آن را توجیه کرد. با توجه به اینکه چندین انیماتور در ساخت صحنههای مختلف نقش داشتهاند، جای تعجب است که هیچکسی متوجه این تفاوت فاحش نشده است.
احتمالاً دلیل این خطا تفاوت در مدلهای سهبعدی استفاده شده برای بشکه در نماهای مختلف است. شاید تیمی مدلی با شیر طراحی کرده و تیم دیگر از مدلی بدون شیر بهره برده است. یا ممکن است در فرآیند ویرایش نهایی، ترتیب نماها تغییر یافته و این تناقض را ایجاد کرده باشد.
نکته جالب این است که این اشتباه در صحنه اکشن اصلی فیلم رخ میدهد؛ جایی که مخاطبان بیشترین دقت را دارند. این موضوع نشان میدهد حتی در تولیدات بزرگ استودیوهای معتبر مانند دریمورکس، نظارت دقیق و مناسب برای دستیابی به نتیجهای بینقص ضروری است. هرچند این خطا تأثیری بر روند داستان ندارد، اما برای تماشاگران تیزبین میتواند حس نقص در دنیای فیلم ایجاد کند و ثابت میکند هیچ انیمیشنی کاملاً بدون عیب نیست.
در کلبه شرک، این شیء در فهرست اشیای جادویی ثبت شده است.
شرک گرامی، چه سحر و جادویی در کلبهات به کار بردهای که در هر جهتی باز میشود؟
در روند تولید انیمیشن Shrek، به نظر میرسد که تیم سازنده باید بیشتر به جزئیات مربوط به پیوستگی و هماهنگی دقت میکرد. یکی از مسائل عجیب در این انیمیشن مربوط به جهت باز شدن درِ کلبه شرک است. در اولین صحنهای که شرک و الاغ به کلبه در باتلاق میرسند، در به سمت داخل باز میشود، اما در صحنهای دیگر، زمانی که موجودات افسانهای وارد کلبه میشوند، همان در ناگهان به سمت خارج باز میشود!
این تغییر جهت غیرمنطقی و ناگهانی بسیار عجیب است. در واقع، درهای این کلبه از نوع درهای سالونی (دوطرفه) نیستند، چرا که در صحنهای که شرک الاغ را بیرون میاندازد، مشخص است که در را به سمت قاب میکوبد، یعنی در از یک طرف باز میشود. پس چگونه ممکن است در در این دو صحنه جهت بازشدن متفاوتی داشته باشد؟
با بررسی دقیقتر، میتوان نتیجه گرفت که این مشکل احتمالا ناشی از بیتوجهی تیم انیماتورها به جزئیات فنی بوده است. ممکن است در حین ساخت صحنههای مختلف، انیماتورهای متفاوتی از مدلهای متفاوت در برای هر صحنه استفاده کرده باشند یا در فرآیند ویرایش نهایی، ترتیب نماها تغییر یافته و این تناقض ایجاد شده است.
این کلبه متعلق به یک غول است که توانایی انجام هر کاری را دارد، اما حتی در سادهترین موارد مانند جهت باز شدن در هم دچار مشکل میشود! اگرچه این اشتباه کوچک به نظر میرسد، اما برای تماشاگران دقیق و تیزبین، حس ناهماهنگی ایجاد میکند و نشان میدهد که حتی در انیمیشنهای فانتزی، رعایت ثبات در جزئیات فنی اهمیت زیادی دارد.
در مجموع، این اشتباهات در کنار دیگر نواقص پیوستگی در انیمیشن Shrek، نشان میدهد که تولید یک اثر کاملاً بینقص چقدر میتواند چالشبرانگیز باشد، حتی برای استودیوی بزرگی مانند DreamWorks. هرچند این خطاها تأثیر خاصی بر محبوبیت کلی فیلم ندارند، اما برای طرفداران پیگیر، نکاتی جذاب برای تحلیل و بحث محسوب میشوند و نشان میدهند که دقت در جزئیات فنی اهمیت زیادی در ساخت انیمیشنهای موفق دارد.
مطمئن نیستم که اژدها زنجیر دارد یا خیر.
اژدهای عزیز یا قابلیت مخفی کردن زنجیر خود را دارد یا در طول صحنهها زنجیر را تغییر میدهد.
در یکی دیگر از اشتباهات جالب توجه در انیمیشن Shrek، با معمایی درباره زنجیر دور گردن اژدها روبرو میشویم. در صحنههای پایانی فیلم، وقتی اژدها برای بار دوم ظاهر میشود، به وضوح مشاهده میکنیم که هیچ زنجیری به گردنش آویزان نیست، اما ناگهان در زمان سوار شدن شرک و الاغ، یک زنجیر بلند از هیچ ظاهر میشود تا آنها بتوانند با استفاده از آن بالا بروند.
این تغییر ناگهانی بسیار سوالبرانگیز است. چگونه زنجیری که یک لحظه وجود ندارد، در لحظه بعد ظاهر میشود؟ آیا اژدها به صورت مخفیانه زنجیری در گردنش داشته است که در ابتدا نشان نداده است؟ یا شاید لرد فارکواد آن را از راه دور بر گردن اژدها انداخته است؟
به نظر میرسد این اشتباه نتیجه تغییرات آخرین دقیقه در استوریبورد یا عدم هماهنگی بین تیمهای مختلف انیمیشن باشد. ممکن است کارگردانان در مراحل پایانی تصمیم گرفته باشند برای سهولت سوار شدن شخصیتها، زنجیر اضافه کنند، اما فراموش کردهاند که حضور آن را در صحنههای قبلی نشان دهند.
نکته جالب این است که اژدهای قدرتمند داستان ما، که میتواند هر کسی را در یک چشم بر هم زدن بخورد، ناگهان با ظاهر شدن زنجیر مرموز، به وسیلهای برای حمل و نقل تبدیل میشود! این اشتباه کوچک یادآور این است که حتی در محبوبترین انیمیشنهای جهان، خطاهای پیوستگی اجتنابناپذیر هستند. با وجود تمامی اشتباهاتی که در این فهرست ذکر شد، نمیتوان تاثیر بینظیر و اهمیت بالای Shrek در صنعت انیمیشن هالیوود را نادیده گرفت و ارزش آن را کم دانست.