کد خبر: 10217

چگونه بلاک‌چین حریم خصوصی ما را در مقابل نظارت حفظ می‌کند

سرمایه‌داری نظارتی در مقابل رمزارزها: چگونه فناوری بلاک‌چین حریم خصوصی ما را نجات می‌دهد

تحول در حریم خصوصی با بلاک‌چین و رمزارزها؛ راهکارهای نوین مقابله با سرمایه‌داری نظارتی و حفاظت از داده‌های شخصی در دنیای دیجیتال.

سرمایه‌داری نظارتی در مقابل رمزارزها: چگونه فناوری بلاک‌چین حریم خصوصی ما را نجات می‌دهد

سرمایه‌داری نظارتی چیست و چه دلیلی دارد که نگران اثرات آن بر حریم خصوصی خود باشید؟

در دنیای دیجیتال امروز، داده‌های شخصی افراد به عنوان یک کالای ارزشمند و منبع اصلی در مدل‌های تجاری شرکت‌های فناوری شناخته می‌شود. این مفهوم که توسط پروفسور شوشانا زوبوف (Shoshana Zuboff) از دانشگاه هاروارد «سرمایه‌داری نظارتی» نامیده شده است، بر پایه جمع‌آوری و بهره‌برداری از داده‌های کاربران استوار است.

مدل سرمایه‌داری نظارتی، بر پایه جمع‌آوری داده‌های شخصی کاربران برای پیش‌بینی و تأثیرگذاری بر رفتار آنان ساخته شده است؛ هدف اصلی این روش، کسب درآمد از طریق تبلیغات هدفمند است. در این فرآیند، فعالیت‌هایی مانند جست‌وجوهای اینترنتی، کلیک‌ها، لایک‌ها و مدت زمانی که کاربران صرف تماشای صفحه می‌کنند، به عنوان داده‌های ارزشمند جمع‌آوری، تحلیل و در نهایت به فروش می‌رسند.

شرکت‌هایی مانند فیسبوک و گوگل، با ارائه خدمات روزمره، نقش مهمی در این فرآیند ایفا می‌کنند. این پلتفرم‌ها به عنوان مراکز جمع‌آوری داده، اطلاعات گسترده‌ای درباره عادات و ترجیحات کاربران جمع‌آوری می‌کنند. سپس، با ساختن پروفایل‌های دقیق، قادر به پیش‌بینی و حتی شکل‌دهی به تصمیمات و رفتارهای کاربران هستند، اغلب بدون اطلاع و رضایت صریح آنان.

این مدل در عصر دیجیتال به شدت رشد یافته است؛ به عنوان نمونه، در سال ۲۰۲۳، صنعت تبلیغات دیجیتال که وابسته به داده‌های کاربران است، ارزشی بالغ بر ۶۰۲ میلیارد دلار در سطح جهان داشت و برآورد می‌شود تا سال ۲۰۲۸ این رقم به ۹۶۵ میلیارد دلار برسد.

مزایای سرمایه‌داری نظارتی برای شرکت‌های بزرگ آشکار است؛ این مدل امکان شخصی‌سازی دقیق تجربه کاربری و بهبود کارایی خدمات را فراهم می‌کند، که در نتیجه رضایت مشتریان و سودآوری شرکت‌ها را افزایش می‌دهد. اما با گسترش این حوزه، نگرانی‌های جدی در حوزه اخلاق و حریم خصوصی شکل گرفته است. بر اساس نظرسنجی مرکز پژوهش پیو در سال ۲۰۱۹، ۸۱ درصد از آمریکایی‌ها احساس می‌کنند کنترل کمی بر داده‌هایی که شرکت‌ها درباره آن‌ها جمع‌آوری می‌کنند، دارند.

در مواجهه با این چالش‌ها، فناوری بلاک‌چین به عنوان جایگزینی امیدوارکننده مطرح شده است. این فناوری، بر پایه ساختاری غیرمتمرکز و شفاف است؛ تراکنش‌ها در بلاک‌چین رمزنگاری شده و قابل تأیید توسط هر شرکت‌کننده در شبکه است، بدون نیاز به افشای هویت شخصی.

این معماری، نه تنها حریم خصوصی را تقویت می‌کند، بلکه مانع تمرکز قدرت در دست یک نهاد واحد و بهره‌برداری گسترده از داده‌های کاربران می‌شود. در نتیجه، بلاک‌چین می‌تواند نقش مهمی در کاهش اثرات منفی سرمایه‌داری نظارتی و حفاظت از حریم خصوصی افراد ایفا کند.

سرمایه‌داری نظارتی چیست؟

کاپیتالیزم نظارتی به طور اساسی نحوه تعامل شرکت‌ها با داده‌های مصرف‌کنندگان را تغییر داده است. شرکت گوگل (گوگل) بر مبنای جمع‌آوری اطلاعات دقیق کاربران، از جمله تاریخچه جستجو و ترجیحات در یوتیوب (YouTube)، کسب‌وکار خود را پایه‌گذاری کرده است و این داده‌ها را برای فروش فضاهای تبلیغاتی هدفمند به کار می‌گیرد.

بر اساس تحقیقات انجام‌شده در سال ۲۰۱۸ توسط خبرگزاری آسوشیتدپرس، گوگل حتی زمانی که کاربران گزینه تاریخچه مکان را غیرفعال کرده بودند، محل جغرافیایی کاربران را رصد می‌کرده است. این موضوع نشان‌دهنده میزان نفوذ و کنترل بی‌وقفه بر داده‌های کاربران توسط این غول فناوری است.

در سال ۲۰۲۱، درآمد ناشی از تبلیغات در شرکت الفابت (شرکت مادر گوگل) به حدود ۲۵۷.۶۳ میلیارد دلار رسید که معادل ۸۱ درصد از کل درآمدهای این شرکت در آن سال را تشکیل می‌داد. این رقم نشان‌دهنده اهمیت استراتژیک تبلیغات در مدل کسب‌وکار این شرکت و تمرکز بر جمع‌آوری و بهره‌برداری از داده‌های کاربران است.

فیسبوک (Facebook) با بهره‌گیری از ارتباط عمیق خود با زندگی اجتماعی کاربران، تبلیغات را به صورت هدفمند و شخصی‌سازی شده ارائه می‌دهد. در سال ۲۰۲۱، این پلتفرم توانست نزدیک به ۱۱۴ میلیارد دلار درآمد از طریق تبلیغات کسب کند که نسبت به سال قبل با رشد قابل توجهی از ۸۴ میلیارد دلار مواجه شده است. این آمار نشان‌دهنده ارزش مالی بالای داده‌های شخصی کاربران و اهمیت آن در استراتژی‌های تبلیغاتی شرکت‌ها است.

نمونه‌های سرمایه‌داری نظارتی

در سال ۲۰۲۳، گزارشی چشمگیر از سوی وب‌سایت «مارکاپ» (The Markup) منتشر شد که نشان می‌داد ابزار رصد و پیگیری به نام «متا پیکسل» (Meta Pixel) در بسیاری از وب‌سایت‌های بیمارستان‌های برتر آمریکا نصب شده است. این ابزار توانسته است اطلاعات حساس سلامت بیماران، شامل جزئیات بیماری‌ها، نسخه‌های دارویی و نوبت‌های پزشکی، را جمع‌آوری و به فیس‌بوک (Meta) ارسال کند.

بر اساس یافته‌های «مارکاپ»، در ۳۳ بیمارستان از ۱۰۰ بیمارستان برتر، هر کلیک بر روی دکمه «رزرو نوبت» داده‌های مرتبط با آی‌پی کاربر را به فیس‌بوک منتقل می‌کرده است. این روند بدون اطلاع و رضایت بیماران انجام شده و حاکی از نقض حریم خصوصی و افشای اطلاعات محرمانه سلامت است.

ابزار «بلک‌لایت» (Blacklight)، بررسیگر حریم خصوصی در وب‌سایت‌ها، نشان داد که بیش از ۳۰ درصد وب‌سایت‌های محبوب، پیکسل‌های فیس‌بوک را کدگذاری کرده‌اند. در پی تحقیقات سال ۲۰۱۸ کنگره آمریکا، فیس‌بوک اعلام کرد که این پیکسل‌ها بر روی بیش از دو میلیون وب‌سایت نصب شده است.

یکی دیگر از نمونه‌های مشهور و نگران‌کننده در زمینه سرمایه‌داری نظارتی، رسوایی کمبریج آنالیتیکا (Cambridge Analytica) است. تحقیقات نشان داد که فیس‌بوک اجازه داده است تا این شرکت مشاوره سیاسی، داده‌های میلیون‌ها کاربر را بدون رضایت آن‌ها جمع‌آوری کند و از آن برای تاثیرگذاری بر رفتار رأی‌دهندگان در انتخابات ریاست‌جمهوری ۲۰۱۶ آمریکا بهره ببرد.

شرکت‌هایی مانند آمازون (Amazon) و اپل (Apple) نیز درگیر فعالیت‌هایی مشابه هستند. آمازون از داده‌های مشتریان نه تنها برای بهبود فروش، بلکه برای کنترل بازارها و رقابت نابرابر بهره می‌گیرد؛ موضوعی که در گزارشی در سال ۲۰۲۱ توسط کمیته قضایی مجلس آمریکا مورد بررسی قرار گرفت. اپل، علی‌رغم تبلیغات بر محور حفظ حریم خصوصی، حجم زیادی از داده‌های کاربران را از طریق سیری (Siri) و آی‌کلود (iCloud) جمع‌آوری می‌کند که برای بهبود پروفایل‌های کاربری و هدف‌گذاری تبلیغات در اکوسیستم خود استفاده می‌شود.

پیامدهای سرمایه‌داری نظارتی فراتر از تبلیغات هدف‌مند است. این روند نگرانی‌های جدی درباره حریم خصوصی ایجاد می‌کند، چرا که اغلب افراد از میزان جمع‌آوری، نگهداری و بهره‌برداری از داده‌های شخصی خود آگاه نیستند. همچنین، تحلیل و انباشت این داده‌ها تأثیرات گسترده‌تری در جامعه دارد؛ از ارزیابی اعتبار فرد گرفته تا تصمیم‌گیری‌های مربوط به استخدام، بدون نظارت شفاف و فرصت اعتراض برای افراد.

monetization of personal data not only undermines individual privacy but also raises ethical questions about the power imbalance بین مصرف‌کنندگان و شرکت‌ها. این وضعیت، مفهوم رضایت آگاهانه را زیر سوال می‌برد، زیرا کاربران مجبورند بین استفاده از خدمات ضروری و حفاظت از اطلاعات شخصی خود یکی را انتخاب کنند.

در پایان، سوال این است: راه‌حل چیست؟

آیا رمزارزها می‌توانند از نظارت دولتی و امنیتی جلوگیری کنند؟

کریپتو، به‌طور ذاتی، رویکرد نوینی در حفظ حریم خصوصی داده‌ها ارائه می‌دهد که از سیستم‌های مالی سنتی کاملاً متفاوت است. این فناوری بر پایه بلاک‌چین ساخته شده و تراکنش‌های آن به طور پیش‌فرض نیازی به اطلاعات شخصی مانند نام یا آدرس فیزیکی ندارند، که این امر باعث افزایش ناشناسی و حریم خصوصی کاربران می‌شود.

در ارزهای دیجیتال مانند بیت‌کوین (BTC)، از کریپتوگرافی کلید عمومی برای محافظت از هویت کاربران استفاده می‌شود. هر کاربر یک آدرس عمومی دارد که در بلاک‌چین ظاهر می‌شود، اما هویت واقعی وی مخفی می‌ماند. این رویکرد، مانع از توانایی شرکت‌ها در ساخت پروفایل‌های کامل از عادات خرج‌کردن فردی می‌شود، چیزی که در سیستم‌های سرمایه‌داری نظارتی رایج است.

بر اساس تحقیقات انجام‌شده در سال 2021، بلاک‌چین تضمین می‌کند که داده‌های شخصی بدون رضایت کاربر، قابل معامله توسط طرف‌های ثالث نیستند. این تغییر مهم، انقلابی در مقابل اصول مرسوم سرمایه‌داری نظارتی محسوب می‌شود و فرصت‌هایی برای توسعه مدل‌های اقتصادی جدید فراهم می‌آورد که از درآمدهای تبلیغاتی و بهره‌برداری از داده‌های کاربران فاصله دارند.

پلتفرم‌های مبتنی بر کریپتو مانند مرورگر بریو (Brave) نمونه‌ای از این تحولات هستند. بریو از رمزارز بومی خود، توکن توجه پایه (BAT)، برای پاداش دادن به کاربران در قبال مشاهده تبلیغات استفاده می‌کند. این رویکرد داوطلبانه، نه تنها حریم خصوصی کاربران را محترم می‌شمارد، بلکه مدل تبلیغاتی سنتی را با پرداخت مستقیم به کاربران، به چالش می‌کشد.

بر اساس گزارش رشد کاربران بریو، این مرورگر تا اوایل سال 2021 بیش از 50 میلیون کاربر فعال داشت و تا آوریل 2023، این رقم به بیش از 172 میلیون نفر رسید.

با این حال، موانع نظارتی همچنان بر پذیرش و کاربرد گسترده‌تر کریپتو تأثیر می‌گذارند. کشورهای مختلف دیدگاه‌های متفاوتی در قبال تنظیم و قانون‌گذاری ارزهای دیجیتال دارند؛ برخی مانند چین، استفاده از آن‌ها را کاملاً ممنوع کرده‌اند، در حالی که کشورهایی مانند السالوادور، رمزارزها را در چارچوب سیستم‌های مالی موجود ادغام کرده‌اند.

این چالش‌ها، نه تنها دسترسی کاربران را محدود می‌کند، بلکه پتانسیل رشد کریپتو را به عنوان ابزاری فراگیر برای مقابله با سرمایه‌داری نظارتی کاهش می‌دهد.

کاربردهای عملی و چشم‌انداز آینده

پیاده‌سازی‌های فعلی

در حوزه بلاک‌چین و رمزارز، پیشرفت‌هایی در کاهش سلطه‌گرایی نظارتی در حال رخ دادن است. یکی از مهم‌ترین کاربردهای فعلی این فناوری‌ها، بهره‌گیری از هویت‌های غیرمتمرکز (DID) است. پروژه آی‌او‌ان (ION) شرکت مایکروسافت بر بستر بیت‌کوین، امکان ساخت هویت دیجیتال مستقل را برای کاربران فراهم می‌کند، که این امر کنترل داده‌های شخصی را از نهادهای مرکزی گرفته و احتمال سوء‌استفاده را کاهش می‌دهد.

در حوزه مدیریت داده‌های سلامت، شرکت‌هایی مانند برست‌ای‌کیو (BurstIQ) از فناوری بلاک‌چین برای حفاظت از اطلاعات پزشکی بهره می‌برند. این فناوری به بیماران اجازه می‌دهد کنترل کامل بر دسترسی به سوابق پزشکی خود داشته باشند و از امنیت و حریم خصوصی اطلاعاتشان محافظت شود.

در زمینه تراکنش‌های خصوصی، رمزارزهایی مانند مونرو (XMR) و زک‌اش (ZEC) با مخفی‌سازی جزئیات تراکنش‌ها، حریم خصوصی کاربران را تقویت می‌کنند. مونرو، به‌ویژه، با استفاده از تکنیک‌هایی، تراکنش‌ها را ناشناس و غیرقابل ردیابی می‌سازد، که این موضوع در مواجهه با نظارت‌های قانونی جهانی، سطح حفاظت حریم خصوصی بالاتری را نسبت به سیستم‌های مالی سنتی فراهم می‌آورد.

همچنین، ادغام بلاک‌چین با هوش مصنوعی (AI) در جهت تضمین صحت و امنیت داده‌ها، رویکرد دیگری است که در حال توسعه است. در این حالت، هوش مصنوعی داده‌های ثبت‌شده در بلاک‌چین را تجزیه‌وتحلیل می‌کند تا در مقابل تقلب و نفوذ، امنیت سیستم را افزایش دهد، در حالی که خود بلاک‌چین تضمین می‌کند داده‌های تولیدشده توسط AI دست‌نخورده و امن باقی بمانند.

پتانسیل آینده

آینده بلاک‌چین و رمزارزها در مقابله با سرمایه‌داری نظارتی شامل تحولات نویدبخشی است که می‌تواند تغییرات اساسی در نحوه مدیریت داده‌های شخصی ایجاد کند. یکی از روندهای مهم، افزایش استفاده از کوین‌های حریم خصوصی‌محور مانند کت‌کوین (کت‌کوین) است که می‌تواند الگوبرداری متفاوت در برخورد با داده‌های کاربرها رقم بزند و از مدل‌های سنتی بهره‌برداری از داده‌ها فاصله گیرد.

علاوه بر این، پروژه‌های مبتنی بر بلاک‌چین در حوزه حقوق داده‌های مصرف‌کننده در حال توسعه هستند. نمونه‌ای از این پروژه‌ها، پروتکل اوشن (Ocean Protocol) است که بازار امن و شفاف برای تجارت داده‌ها فراهم می‌کند و به کاربران امکان می‌دهد داده‌های خود را مالکیت و درآمدزایی کنند. این رویکرد، نقش مهمی در تقویت حقوق فردی در فضای دیجیتال ایفا می‌کند.

در حوزه مقررات و استانداردسازی، وضع قوانین واضح و مشخص می‌تواند به توسعه سالم و ایمن رمزارزها و فناوری بلاک‌چین کمک کند و اعتماد کاربران را تقویت نماید. همچنین، نقش بلاک‌چین در اینترنت اشیاء (IoT) در حال گسترش است. این فناوری می‌تواند امنیت داده‌های تولیدشده توسط دستگاه‌های متصل، از تجهیزات ورزشی هوشمند گرفته تا سیستم‌های خانگی هوشمند، را تضمین کند و از سوءاستفاده و بهره‌برداری نادرست از این اطلاعات جلوگیری نماید.

آینده رمزارزها و نظارت بر آن‌ها

با گسترش فناوری بلاک‌چین، انتظار می‌رود این فناوری در بخش‌های مختلف اقتصادی و اجتماعی نقش پررنگ‌تری ایفا کند. فراتر از حوزه‌های مالی، بلاک‌چین در زمینه‌هایی مانند مراقبت‌های بهداشتی، احراز هویت دیجیتال و حاکمیت نیز وارد می‌شود، که می‌تواند مانع از سوءاستفاده‌های احتمالی در حوزه داده‌های شخصی باشد و به عنوان یک سد در مقابل بهره‌برداری‌های ناعادلانه عمل کند.

در کنار این تحولات، افزایش آگاهی عمومی درباره مسائل حریم خصوصی و افشای داده‌ها، ناشی از رسوایی‌های بزرگ در زمینه نقض حریم خصوصی و جاسوسی‌های دولتی، می‌تواند به تقاضای مصرف‌کنندگان برای راهکارهای شفاف و کنترل‌پذیر بر داده‌های شخصی دامن بزند.

با این حال، مسیر توسعه فناوری بلاک‌چین و رمزارزها با چالش‌هایی روبرو است. قوانین و مقررات باید به‌روز شوند تا هم از رشد بازار رمزارزها حمایت کرده و هم از حقوق کاربران محافظت کنند. همچنین، مقیاس‌پذیری بلاک‌چین باید بهبود یابد تا پاسخگوی نیازهای جهانی باشد.

در نهایت، هر گام در مسیر نوآوری‌های بلاک‌چین و رمزارز، ما را به دنیایی دیجیتال عادلانه‌تر و امن‌تر نزدیک‌تر می‌کند.

منبع: کریپتو.نیوز

دیدگاه شما
پربازدیدترین‌ها
آخرین اخبار