پنج روش نوآورانه تأمین مالی پروژههای بلاکچین
پنج روش برتر و نوآورانه تأمین مالی پروژههای بلاکچین؛ راهکارهای موثر برای جذب سرمایه و موفقیت در بازار رمزارز
پنج روش برتر و نوآورانه تأمین مالی پروژههای بلاکچین شامل ICO، بوتاسترپینگ، سرمایهگذاری خطرپذیر، جمعسپاری و وامهای P2P است؛ راهکارهای موثر برای جذب سرمایه و موفقیت در بازار رمزارز.

در دنیای رمزارز و بلاکچین، تأمین منابع مالی یکی از اصلیترین چالشها برای توسعه و موفقیت پروژهها است. برخلاف تصور، راههای متعددی به جز درخواست وام بانکی وجود دارد که کارآفرینان میتوانند از آنها بهرهمند شوند.
از جمله این روشها، جذب سرمایه از طریق عرضه اولیه سکه (ICO) و سایر روشهای جمعآوری سرمایه غیرمتمرکز است که امکان تأمین مالی بدون وابستگی به بانکها را فراهم میکند. این روشها به کارآفرینان اجازه میدهند تا پروژههای نوآورانه و پتانسیلدار خود را به مرحله اجرا برسانند و در بازار رقابتی باقی بمانند.
در این مقاله، به بررسی پنج روش محبوب و موثر برای تأمین مالی پروژههای بلاکچین میپردازیم که میتواند تفاوت بین شکست و موفقیت پروژههای رمزارزی را رقم بزند. این روشها شامل جمعآوری سرمایه از طریق عرضه اولیه سکه، فروش توکنهای خصوصی، استراتژیهای سرمایهگذاری جمعی، مشارکتهای استراتژیک و جذب سرمایهگذاریهای خطرپذیر است. شناخت و بهرهبرداری صحیح از این گزینهها میتواند مسیر توسعه پروژههای رمزارزی را هموارتر کند و آیندهای روشنتر برای آنها رقم بزند.
صندوق بلاکچین چیست و چگونه فعالیت میکند؟
صندوقهای بلاکچین به عنوان منبع مالی برای پروژهها، استارتاپها و ابتکارات مبتنی بر فناوری بلاکچین عمل میکنند و نقش مهمی در پیشبرد تحقیقات، توسعه و پذیرش این فناوری ایفا مینمایند. این نوع حمایتهای مالی عمدتاً از طریق شبکههای غیرمتمرکز، قراردادهای هوشمند و رمزارزها صورت میگیرد و فرآیند جمعآوری سرمایه و جذب سرمایهگذار را تسهیل میکند.
در اغلب موارد، تامین مالی از طریق ایجاد و توزیع توکنها انجام میشود و فرآیند تأیید هویت سرمایهگذاران نیز مطابق با مقررات "مشتری خود را بشناس" (KYC) و ضد پولشویی (AML) صورت میگیرد. این رویکردها به افزایش امنیت و شفافیت در فعالیتهای مالی حوزه رمزارز کمک میکند و نقش مهمی در توسعه اکوسیستم بلاکچین دارد.
روشهای تامین مالی پروژههای بلاکچین
روشهای تأمین مالی پروژههای بلاکچین در دنیای امروز متنوع و چندگانه است و شامل گزینههایی مانند بوتاسترپینگ، سرمایهگذاری خطرپذیر، جمعسپاری (کرفاندینگ)، وامهای همنفس (پیرتوپیر لِـن) و عرضه اولیه سکه (ICO) میشود.
در ادامه، هر یک از این روشها به طور مختصر و دقیق بررسی میشود تا تصویر واضحتری از نحوه تأمین مالی پروژههای بلاکچین در بازارهای جهانی ارائه دهد.
بوتاسترپینگ چیست؟
در حوزه بلاکچین، اصطلاح بوتاسترپینگ به فرآیند راهاندازی یک پروژه جدید و حمایت از مراحل اولیه آن تا زمانی که بتواند به صورت مستقل و خودکفا عمل کند، اطلاق میشود. این رویکرد غالباً به عنوان سادهترین و کمدردسرترین روش تأمین مالی برای استارتاپهای رمزارزی شناخته میشود، به ویژه زمانی که تیم توسعهدهنده بتواند منابع مالی خود را جمعآوری کرده و پروژه را به مرحله اجرا برساند.
مزیت اصلی بوتاسترپینگ در عدم نیاز به سرمایهگذاران خارجی یا سهامداران خصوصی است، که این امر کنترل کامل بر پروژه و سهم شما در شرکت را حفظ میکند، امری که در صورت موفقیت میتواند ارزش زیادی پیدا کند.
در فرآیند بوتاسترپینگ، منابع مالی اولیه معمولاً از پسانداز شخصی، کارتهای اعتباری یا درآمدهای حاصل از شغل روزمره تأمین میشود. در این رویکرد، تمرکز بر هزینههای ضروری و کاهش هزینههای غیرضروری است تا پروژه در مسیر توسعه قرار گیرد. پروژههای رمزارزی بوتاسترپ شده معمولاً با حداقل محصول قابل عرضه (MVP) شروع میکنند و از بازخورد کاربران برای بهبود مداوم بهره میبرند.
این نوع پروژهها اغلب بر درآمدزایی زودهنگام تمرکز دارند تا بتوانند منابع مالی لازم برای توسعههای بعدی را فراهم کنند. رشد این پروژهها معمولاً ارگانیک است و از طریق تبلیغات دهانبهدهان، ارجاعات، بازاریابی محتوا و استراتژیهای کمهزینه صورت میگیرد.
با افزایش درآمد و توسعه کسبوکار، تیمهای بوتاسترپ شده میتوانند به تدریج عملیات خود را گسترش دهند، نیروی انسانی جدید جذب کنند، در بازاریابی سرمایهگذاری کنند و یا محصولات و خدمات جدید ارائه دهند.
سرمایهگذاری خطرپذیر چیست؟
سرمایهگذاری مخاطرهپذیر (ونچر کپیتال) نوعی تأمین مالی خصوصی است که به شرکتهای نوپا و استارتآپهای با پتانسیل رشد بالا اختصاص مییابد. این روش تأمین مالی در حوزههای مالی سنتی بسیار رایج است و در حوزه بلاکچین و ارزهای دیجیتال نیز رو به گسترش است.
در چند سال اخیر، استارتآپهای حوزه وب۳ (Web3) دسترسی بیشتری به منابع مالی و سرمایهگذاریهای مخاطرهپذیر یافتهاند. بر اساس گزارشهای منتشر شده، در سهماهه اول سال ۲۰۲۲، صندوقهای سرمایهگذاری مخاطرهپذیر بیش از ۱۱ میلیارد دلار برای بیش از ۹۱۷ پروژه در حوزه بلاکچین و رمزارز جمعآوری کردهاند.
در سهماهههای اخیر، شاهد کاهش قابل توجه در جذب سرمایهگذاریهای مخاطرهآمیز در حوزه رمزارزها بودهایم که این روند عمدتاً به وضعیت بازار خرسی و روند نزولی بازارهای ارز دیجیتال مرتبط است. همچنین، ورشکستگی شرکتهای بزرگ مانند تررا (Terra)، سلیس (Celsius) و افتیاکس (FTX) نقش مهمی در کاهش تمایل سرمایهگذاران نهادی و وندیجال در این حوزه ایفا کرده است.
با این حال، در سهماهه چهارم سال ۲۰۲۳، شاهد رشد قابل توجه در جذب سرمایههای مخاطرهآمیز در پروژههای رمزارزی بودهایم که این روند عمدتاً با تصویب صندوقهای قابل معامله مبتنی بر بیتکوین اسپات توسط کمیسیون بورس و اوراق بهادار آمریکا (SEC) تقویت شد. علاوه بر این، ظهور کاربردهای جدید در بلاکچین، مانند توکنیزاسیون داراییهای واقعی و شبکههای DePIN، نقش مهمی در این روند افزایشی ایفا کرد.
حضور سرمایهگذاران مخاطرهآمیز در نقش سرمایهگذار، معمولاً به معنای نیاز به کسب سود سریع است، زیرا این سرمایهگذاران انتظار بازدهی سریع دارند. همچنین، برخی از این سرمایهگذاران ترجیح میدهند در فرآیند تصمیمگیری و مدیریت پروژهها نقش فعالتری ایفا کنند، که ممکن است به معنای محدود کردن نقش بنیانگذاران در تصمیمگیریها باشد.
در فرآیند ارزیابی و جذب سرمایه، سرمایهگذاران معمولاً به بررسی قابلیتهای پروژه، تیم، فناوری و تطابق با بازار میپردازند. روند معمول این فرآیند شامل مراحل زیر است:
- دوره ارزیابی (Due Diligence): شرکتهای VC بررسی جامع و دقیقی از پروژهها انجام میدهند، از جمله ارزیابی قابلیت اجرایی، فناوری، روندهای بازار و رقبا.
- تصمیمگیری در مورد سرمایهگذاری: در صورت تطابق پروژه با استراتژی سرمایهگذاری، مذاکرات در مورد ارزشگذاری، سهمهای مالکیت یا توکنها آغاز میشود.
- تامین مالی: پس از توافق بر سر شرایط، شرکت VC سرمایه مورد نیاز را در اختیار پروژه قرار میدهد و در مقابل، سهم مالکیت یا توکنهای مربوطه را دریافت میکند.
- حمایت و مشاوره: فراتر از تامین مالی، این شرکتها با ارائه راهنمایی استراتژیک، مشاوره فنی و فرصتهای شبکهسازی، نقش مهمی در رشد و توسعه پروژهها ایفا میکنند.
تامین مالی جمعی چیست؟
تامین مالی جمعی (کراودفاندینگ) روشی نوین در حوزه رمزارز است که پروژههای کریپتو را قادر میسازد از طریق جمعآوری کمکهای خرد از تعداد زیادی سرمایهگذار، منابع مالی لازم را تامین کنند. این فرآیند، نوعی جمعسپاری دیجیتال است که بر پایه اعتماد و مشارکت عمومی شکل گرفته و جایگزین روشهای سنتی سرمایهگذاری مانند سرمایهگذاری خطرپذیر یا فرشتگان سرمایهگذار شده است. در این شیوه، نیاز به واسطههای ثالث حذف میشود و سرمایهگذاران مستقیماً با پروژهها در ارتباط هستند.
کراودفاندینگ در سه نوع اصلی دستهبندی میشود: مبتنی بر پاداش، مبتنی بر کمکهای مالی (دونیشن) و مبتنی بر سهام. در نوع مبتنی بر پاداش، سرمایهگذاران در ازای حمایت مالی، جوایزی دریافت میکنند؛ نمونهای از این نوع، پلتفرم آمریکایی کیکاستارتر (Kickstarter) است. در نوع کمکهای مالی، افراد یا نهادهای غیرانتفاعی در پروژههای خیریه سرمایهگذاری میکنند، هرچند در حوزههای سودده، این نوع کمترا رایج است. نوع سوم، مبتنی بر سهام، به سرمایهگذاران سهم کوچکی از پروژه یا شرکت را اعطا میکند، که این امر بهویژه در قالب پلتفرمهایی مانند Crowdfunder، CircleUp و WeFunder در بازار رمزارزها رایج است و امکان جذب سرمایه از سرمایهگذاران خصوصی را فراهم میکند.
روند اجرای کراودفاندینگ معمولا شامل مراحل زیر است:
۱. ایجاد پروژه: فرد یا گروهی که ایدهای در حوزه رمزارز دارد، کمپینی در پلتفرمهایی نظیر Gitcoin یا CoinStarter راهاندازی میکند.
۲. شرح کمپین: در این مرحله، خالق کمپین هدف، برنامه زمانی، نحوه مصرف وجوه و جزئیات پروژه را توضیح میدهد و ممکن است برای سطحهای مختلف مشارکت، پاداش یا انگیزههایی ارائه دهد.
۳. ترویج: سازنده کمپین با بهرهگیری از شبکههای اجتماعی، ایمیل، دهانبهدهان و دیگر کانالهای تبلیغاتی، سعی در جذب حداکثری سرمایهگذار و افزایش آگاهی عمومی دارد.
۴. مشارکتها: افراد علاقهمند میتوانند با مراجعه به پلتفرم، در پروژه سرمایهگذاری کنند که میزان آن بسته به تمایل و توان مالی هر فرد متفاوت است.
۵. هدفگذاری: هر کمپین معمولاً هدف مالی مشخصی دارد؛ برخی پلتفرمها از مدل «همه یا هیچ» استفاده میکنند که در آن، پروژه تنها در صورت رسیدن به هدف، وجوه را دریافت میکند، در حالی که در مدلهای انعطافپذیر، وجوه حتی در صورت عدم رسیدن به هدف، قابل جمعآوری است.
۶. مدت زمان کمپین: این کمپینها معمولا در بازه زمانی مشخص، مانند ۳۰ یا ۶۰ روز، برگزار میشوند و در این مدت، خالق کمپین با بهروزرسانیها و تبلیغات، تلاش میکند هدف مالی را برآورده یا فراتر برود.
۷. تخصیص وجوه: در صورت تحقق هدف، پلتفرم کمکها را پس از کسر کارمزدها به خالق پروژه پرداخت میکند و او نیز از این منابع برای اجرای برنامههای تعیینشده استفاده مینماید.
وامهای هممبنای فردبهفرد چیستند؟
وامدهی همتا به همتا (P2P Lending) یا بازارگاهی، روشی است که در آن افراد مستقیماً و بدون واسطه نهادهای مالی سنتی مانند بانکها، به یکدیگر وام میدهند و وام میگیرند. این نوع وامدهی برای کسانی مناسب است که تمایلی به واگذاری بخش قابلتوجهی از سهام شرکت خود به سرمایهگذاران خارجی ندارند و در عین حال حاضرند با پذیرش بدهی، پروژههای خود را تأمین مالی کنند.
برای دریافت وام P2P، متقاضی باید درخواست خود را در پلتفرمهایی مانند لینینگکلاب (LendingClub) یا پراسپِر (Prosper) ثبت کند و شرایط و ضوابط توافقشده میان استارتاپ و پلتفرم، تایید شود. پس از تایید، درخواست وام در پلتفرم منتشر میشود و سرمایهگذاران فردی میتوانند در آن سرمایهگذاری کنند. پس از جمعآوری کامل بودجه، مبلغ مورد نیاز به حساب استارتاپ واریز شده و در طول مدت اقساط، اصل و سود وام به صورت برنامهریزی شده بازپرداخت میشود. تمامی تراکنشها از طریق پلتفرم P2P انجام میگیرد.
این نوع وامگیری گزینهای مناسب برای استارتاپهای رمزارزی است که در دریافت وام از بانکها با مشکل مواجه هستند و تمایلی به از دست دادن سهم خود در شرکت ندارند.
عرضه اولیه کوین و سکه چیست؟
یکی از روشهای رایج تأمین سرمایه برای پروژههای جدید در حوزه بلاکچین، عرضه اولیه سکه یا ICO است. این رویکرد، راهی است که تیمهای توسعهدهنده رمزارزها برای جمعآوری سرمایه از طریق فروش توکنهای دیجیتال به سرمایهگذاران به کار میبرند.
توکنهای دیجیتال عرضهشده در این فرآیند، نقش نوعی سهم غیرمستقیم در پروژه را ایفا میکنند و عملکرد استارتاپ را دنبال میکنند. در این راستا، ICOها شباهتهایی به عرضه اولیه سهام یا IPO دارند، اما تفاوت اصلی آن است که سرمایهگذاران در این روش، مالکیت واقعی در شرکت ندارند؛ بلکه توکن دیجیتال را در اختیار میگیرند که به طور غیرمستقیم به عملکرد پروژه مرتبط است.
راهاندازی توکن دیجیتال ممکن است برای برخی افراد چالشبرانگیز به نظر برسد، اما پلتفرمهایی مانند TokenMarket فرآیند کامل را با هزینهای معقول برای کاربران تسهیل میکنند. این سرویسها امکان جمعآوری سرمایه از طریق عرضه اولیه سکه (ICO) را برای هر فرد یا تیمی که قصد راهاندازی پروژههای بلاکچین دارد، فراهم میآورند.
برای برگزاری ICO، ابتدا باید توکن دیجیتال جدیدی روی یک بستر بلاکچین، غالباً بر پایه استاندارد ERC-20 اتریوم، ایجاد کنید. این توکنها نشاندهنده مالکیت، کاربری یا حقوق دیگر در اکوسیستم پروژه هستند.
در مرحله بعد، یک وایتپیپر شامل اهداف، فناوری، تیم، توکنومیکس، کاربردهای توکن، نقشه راه و سایر جزئیات مرتبط تهیه و منتشر میشود. این سند نقش یک پروسپکتوس یا طرح کسبوکار را برای سرمایهگذاران احتمالی ایفا میکند.
پس از آن، تاریخ شروع و پایان عرضه اولیه، تعداد توکنهای قابل فروش، قیمت هر توکن، ارزهای دیجیتال مورد پذیرش مانند بیتکوین یا اتریوم و هر نوع پاداش یا تشویقی برای سرمایهگذاران اولیه اعلام میشود.
در ادامه، سرمایهگذاران علاقهمند میتوانند در دوره ICO، توکنهای پروژه را خریداری کنند. آنها وجوه خود را در قالب ارزهای دیجیتال به آدرس کیفپول مشخصشده توسط پروژه واریز میکنند.
پس از پایان دوره ICO، توکنهای خریداریشده بر اساس میزان ارز دیجیتال و سهم تعیینشده در قرارداد، به کیفپول سرمایهگذاران واریز میشود. پروژه پس از جمعآوری سرمایه، از آن برای توسعه و پیادهسازی فناوری، پلتفرم یا خدمات خود بهره میبرد.
مالکین توکنها ممکن است در فعالیتهای پروژه، دسترسی به خدمات، دریافت پاداش یا مشارکت در حاکمیت اکوسیستم شرکت کنند، بسته به نوع کاربرد توکن.
در نهایت، پس از توزیع توکنها، پروژه میتواند برای لیست کردن توکنهای خود در صرافیهای رمزارز اقدام کند تا دارندگان بتوانند توکنهایشان را معامله و نقدینگی ایجاد کنند، که این امر ممکن است به افزایش ارزش توکن در بازار کمک کند.
نظر نهایی درباره تامین مالی فناوری بلاکچین
تأمین مالی پروژههای بلاکچین از اهمیت بالایی برخوردار است، زیرا نقدینگی نقش کلیدی در پایداری و رشد استارتآپهای حوزه رمزارز ایفا میکند. در این مسیر، روشهای مختلفی برای جمعآوری سرمایه وجود دارد که هر یک مزایا و چالشهای خاص خود را دارند.
استفاده از روش بوتاسترپینگ، به پروژه استقلال مالی میبخشد، اما نیازمند تعهد مالی شخصی و مدیریت هوشمندانه منابع است. جذب سرمایه از طریق سرمایهگذاری خطرپذیر، علاوه بر فراهم کردن منابع و تخصص، ممکن است نیازمند کاهش کنترل و رعایت انتظارات سودآوری باشد.
در مقابل، جمعسپاری (کِدماندی) به عنوان روشی دمکراتیک در تأمین مالی، نیازمند تبلیغات مؤثر و تعامل فعال با حامیان است. وامهای peer-to-peer، گزینهای جایگزین برای تأمین مالی بدون کاهش سهم در مالکیت، اما نیازمند بازپرداختهای منظم و به موقع هستند. عرضه اولیه سکه (ICO) امکان جذب سرمایهگذاریهای وسیعتر را فراهم میکند، هرچند مستلزم برنامهریزی دقیق و رعایت مقررات است.
انتخاب روش مناسب تأمین مالی بر اساس اهداف پروژه، منابع در دسترس و میزان ریسکپذیری صورت میگیرد. انجام تحقیقات جامع درباره گزینههای مختلف، کلید یافتن بهترین مسیر برای تأمین مالی پروژههای رمزارزی است.
منبع: کریپتو.نیوز