بی مانی، پیشگام رمزارزها و تاثیر آن بر بیتکوین
بیمانی (B-money): پیشگام نظریهپردازی در دنیای رمزارزها و تاثیر آن بر توسعه بیتکوین
بررسی تأثیر نظریه بی مانی و نقش آن در شکلگیری بیتکوین و فناوری رمزارزهای مدرن

در اواخر دهه ۱۹۹۰، همزمان با شکلگیری انقلاب دیجیتال، دانشمند کامپیوتر وایت دای (Wei Dai) مفهومی را مطرح کرد که پایهگذار رمزارزهای مدرن شد. این ایده، با عنوان بمانی (B-money)، تلاش داشت تا سیستم پولی غیرمتمرکز و مبتنی بر همکاری کاربران را جایگزین نظامهای مرکزی سنتی کند.
ایده بیمانی، بر خلاف ارزهای فیات که تحت کنترل دولتها و بانکهای مرکزی قرار دارند، بر اصول تمرکززدایی و خودمدیریتی کاربران تکیه داشت. در این سیستم، کاربران به صورت مستقیم و بدون واسطه، قادر به ایجاد و مدیریت ارز دیجیتال خود بودند، که این مفاهیم پیشزمینهای برای توسعه بیتکوین (Bitcoin) و دیگر رمزارزهای عملی به شمار میرود.
هرچند بمانی هرگز به عنوان یک ارز عملی و قابل استفاده در بازار ظاهر نشد، اما نقش مهمی در شکلگیری مفاهیم پایهای مانند تمرکززدایی، امنیت و شفافیت در فناوری بلاکچین ایفا کرد. ایدههای وایت دای، به عنوان یک مفهوم نظری، در توسعه فناوریهایی که امروز رمزارزها و بازارهای دیجیتال بر پایه آن ساخته شدهاند، تاثیرگذار بوده و مسیر را برای ایجاد ارزهای دیجیتال واقعی هموار ساخت.
توضیحاتی درباره پول دیجیتال B
بیمانی (B-money)، مفهومی است که در سال ۱۹۹۸ توسط دانشمند رایانهای، وی دای (Wei Dai)، مطرح شد و یکی از نخستین ایدههای مربوط به رمزارزها محسوب میشود. این طرح، هدف داشت تا سیستم پول دیجیتال غیرمتمرکز و ناشناس را ایجاد کند که امکان تبادل وجه و اجرای قراردادها را بدون نیاز به واسطههای خارجی فراهم کند.
در مقاله وی دای، سیستم پیشنهادی بر پایه استفاده از نامهای مستعار دیجیتال و امضای دیجیتال برای احراز هویت تراکنشها و تضمین اجرای قراردادها توضیح داده شده است. یکی از اصول اصلی این سیستم، نیاز به انجام محاسبات پیچیده توسط کاربران برای تأیید تراکنشها بود که پس از آن، این تراکنشها در یک دفتر کل جمعی ثبت و تأیید میشدند؛ فرآیندی مشابه با ماینینگ در فناوری بلاکچین.
وی دای همچنین تصور میکرد که این سیستم میتواند جامعهای را شکل دهد که در آن خشونت کاهش یافته و هویتهای فیزیکی و مکانهای واقعی افراد پنهان باقی بماند. او معتقد بود که با حذف نیاز به اجرای فیزیکی قراردادها، نقش نهادهای دولتی کاهش مییابد و سیستمهای غیرمتمرکز جایگزین آنها میشوند.
تا کنون، حتی در سطح نظری، نحوه فعالیت چنین جامعهای مشخص نیست. جامعه به همکاری و تعامل اعضای خود تعریف میشود و بهرهوری در این همکاری نیازمند وجود وسیلهای برای مبادله و ابزاری برای اجرای قراردادها است. در سیستمهای مرسوم، این خدمات عمدتاً توسط دولت یا نهادهای تحت حمایت دولت ارائه میشود و تنها برای اشخاص حقوقی در دسترس است.
اگرچه ب-مانی (B-money) هرگز به صورت عملی پیادهسازی نشد، اما ایدههای آن تاثیر قابل توجهی بر توسعه رمزارزها گذاشت و بسیاری از مفاهیم آن در طراحی سیستمهایی مانند بیتکوین (BTC) و اتریوم (ETH) به کار گرفته شد. این مفاهیم، پایههای فکری و فناوری پروژههای امروزی در حوزه رمزارز را شکل دادند و نقش مهمی در تحول بازار دیجیتال ایفا کردهاند.
نحوه عملکرد بیتمانی چگونه است؟
پروتکل ب-مانی (B-money) بر پایه ساختاری طراحی شده است که در آن شبکهای غیرقابل ردیابی و ناشناس عمل میکند. در این سیستم، هویت شرکتکنندگان تنها از طریق کلیدهای عمومی (پابلیک کی) شناخته میشود و تراکنشها توسط فرستندگان امضا شده و برای گیرندگان رمزگذاری میگردد. ب-مانی از دو پروتکل نظری تشکیل شده است که هرچند راهحلهای نوآورانهای ارائه میدهند، اما در مرحله تئوری باقی مانده و نیازمند توسعه بیشتر برای اجراییسازی عملی هستند.
در پروتکل اول، هر شرکتکننده یک پایگاه داده جداگانه دارد که میزان داراییهای هر pseudonym را ثبت میکند. ایجاد پول در این سیستم از طریق حل مسائل محاسباتی صورت میگیرد، بهطوریکه تعداد واحدهای پولی تولید شده معادل هزینه محاسبات است. برای انتقال وجه، فرستنده پیامی امضا شده منتشر میکند که انتقال پول به pseudonym دیگر را دستور میدهد. همچنین، قراردادهای مربوط به حداکثر جبران خسارت در صورت تخلف و فرآیند داوری برای حل اختلافات قابل تنظیم است.
پروتکل دوم شامل گروهی از شرکتکنندگان بهنام سرورها (Servers) است که وظیفه نگهداری موجودی حسابها را بر عهده دارند. تراکنشها در یک کانال مشابه Usenet منتشر میشوند و شرکتکنندگان متاثر، صحت تراکنشها را توسط یک زیرمجموعه تصادفی از سرورها تایید میکنند. سرورها ملزم هستند برای جبران احتمالی تخلف، مبلغی را بهعنوان وثیقه و در قالب سپرده نگهداری کنند و باید بهطور منظم، دیتابیسهای مربوط به تولید و مالکیت پول خود را منتشر و به آنها تعهد دهند.
مقایسه ارز دیجیتال بیمنئی با بیتکوین
بیمانی (B-money) و بیتکوین (Bitcoin) اگرچه در اصول اولیه شباهتهایی دارند، اما در نحوه اجرا و تأثیرگذاری تفاوتهای قابل توجهی را نشان میدهند.
در سال ۱۹۹۸، وِی دای (Wei Dai) مفهوم بایمنی را ارائه داد که بیشتر یک پیشنهاد نظری برای ارز دیجیتال ناشناس و غیرمتمرکز بود. در مقابل، بیتکوین که در سال ۲۰۰۸ توسط ساتوشی ناکاموتو (Satoshi Nakamoto) با انتشار وایتپیپر معرفی شد، اولین نمونه عملی از ارز دیجیتال غیرمتمرکز محسوب میشود و از آن زمان به عنوان پایه و اساس بازار رمزارزها شناخته میشود.
مدلهای غیرمتمرکزسازی در این دو پروژه نیز متفاوت است. بایمنی بر شبکهای تأکید داشت که در آن تمامی تراکنشها توسط تمامی مشارکتکنندگان تأیید میشد، در حالی که بیتکوین از شبکهای مبتنی بر نودهای توزیعشده بهره میبرد که تراکنشها را از طریق اثبات کاری (PoW) تأیید میکند و به این ترتیب به اجماع میرسد، بدون نیاز به تأیید هر تراکنش توسط تمامی اعضا.
در سیاستهای پولی، بایمنی هیچ محدودیت مشخصی برای عرضه نداشت و پیشنهاد میداد که واحدهای جدید با حل مسائل محاسباتی صادر شوند. در مقابل، بیتکوین محدودیت عرضهای ۲۱ میلیون سکه دارد و هر چهار سال تقریباً، نصف شدن پاداش ماینرها (halving) صورت میگیرد، که به کنترل تورم و حفظ ارزش کمک میکند.
از نظر ویژگیهای حریم خصوصی، بایمنی در پی ایجاد تراکنشهای غیرقابل ردیابی با استفاده از نامهای مستعار و تکنیکهای رمزنگاری بود. بیتکوین نیز تراکنشهای پسیودونیموس (مستعار) ارائه میدهد که در دفترکل عمومی (بلوکچین) ثبت میشود، اما هویت کاربران به صورت مستقیم به کلیدهای عمومی آنها مرتبط نیست.
در سطح پذیرش و شناخت، بایمنی هرگز به عنوان یک ارز عملیاتی وارد بازار نشد و تنها در قالب یک مفهوم نظری باقی ماند. در مقابل، بیتکوین به سرعت به عنوان اولین ارز دیجیتال غیرمتمرکز شناخته شد و نقش مهمی در رشد اکوسیستم رمزارزها ایفا کرد.
در نتیجه، بایمنی پایههای نظری برای توسعه ارزهای دیجیتال آینده را فراهم کرد و بر مفاهیم اولیه غیرمتمرکزسازی تأثیر گذاشت، در حالی که بیتکوین با عملیاتی کردن این مفاهیم، ساختار مالی جهانی را متحول کرد و زمینهساز ظهور هزاران ارز دیجیتال جایگزین (آلتکوین) شد.
دیا در رابطه با ارتباط خود با بیتکوین تصریح کرد که پروژه او و بیتکوین در مسیرهای متفاوتی قرار دارند، اما هر دو سهم مهمی در شکلگیری دنیای رمزارزها ایفا کردهاند.
در حالی که من بیتکوین را خلق نکردم، بیش از ده سال پیش مفهومی مشابه را توصیف کرده بودم. بر اساس اطلاعات موجود، خالق بیتکوین، که تحت نام ساتوشی ناکاموتو شناخته میشود، حتی قبل از انتشار مقالهام، این ایده را نخوانده بود و پس از آن با مطالعه، این مفهوم را مجدداً توسعه داد. وی در مقاله خود به من ارجاع داده است، اما ارتباط من با پروژه بیتکوین بسیار محدود است.
در مجموع، اگرچه بمانی و بیتکوین هر دو بر ایده ارز دیجیتال غیرمتمرکز متمرکز بودند، اما تحقق عملی و پذیرش جهانی بیتکوین آن را به دارایی مهمی در بازارهای امروز تبدیل کرده است. در مقابل، بمانی همچنان یک مفهوم نظری باقی مانده است که هرچند تاثیرگذار بوده، اما نتوانسته همان سطح از نفوذ و تاثیرگذاری بیتکوین را کسب کند.
منبع: کریپتو.نیوز