اجرای تاریخی تصنیف شاه عباس با صدای پارسا خائف
صدای صفوی در کاخ چهلستون؛ اجرای تاریخی پارسا خائف و نوازندگان جوان
پارسا خائف در کاخ چهلستون با اجرای تصنیفی منسوب به شاه عباس صفوی، همراه با نوازندگان جوان گروه ادوار، خاطرهای بهیادماندنی آفرید.
اجرای فاخر تصنیف صفوی در کاخ چهلستون؛ با صدای پارسا خائف و همراهی نوازندگان جوان
اجرای جوانان مستعد در قلب تاریخ ایران
در یک اجرای باشکوه و کمنظیر، تصنیفی منسوب به دوران صفوی و شاه عباس بزرگ، با شعری از حافظ پس از گذشت چهار قرن، بار دیگر در فضای تاریخی کاخ چهلستون طنینانداز شد. این اجرا که توسط گروه موسیقی «ادوار» و با صدای دلنشین پارسا خائف انجام شد، نمونهای درخشان از پیوند نسل جوان با میراث موسیقی ایرانی است.
پارسا خائف، خوانندهای جوان و مستعد که با حضور در برنامه تلویزیونی «عصر جدید» شناخته شد، بار دیگر نشان داد که صدایش نهتنها احساسی عمیق دارد، بلکه ریشه در آموزههای اصیل موسیقی سنتی دارد. یکی از اساتید تأثیرگذار در مسیر آموزش او، استاد امید مظهری بوده است که نقش مهمی در تربیت هنری وی ایفا کرده است.
نوازندگان جوان اما چیرهدست
در کنار پارسا خائف که علاوه بر خوانندگی نوازندگی سهتار را هم بر عهده داشت، تیمی از نوازندگان جوان و برجسته نیز در این اجرا درخشیدند:
هادی ارجمندی – نوازنده کوبهای با تکنیکهای دقیق و خلاقانه
نیما پیکانی – نوازنده سنتور با ضربآهنگهای لطیف و حسابشده
رضا محمدی – نوازنده کمانچه با صدسوزناک و عمیق
یاور زندآبادی – نوازنده عود که با فضاسازی خود به اجرای اصیل عمق بیشتری داد
سرپرستی این پروژه را ارسطو میهندوست بر عهده داشته و با هدایت هنرمندانه خود، ترکیبی زیبا از هماهنگی و احساس را رقم زده است.
اهمیت تاریخی و هنری تصنیف
این تصنیف که به لحاظ تاریخی به شاه عباس صفوی نسبت داده میشود، برگرفته از نسخهای در انجمن زبانشناسی هلنیک قسطنطنیه (Constantinople 44 - قرن هجدهم میلادی) است. بازسازی و اجرای آن گامی بزرگ در زنده نگهداشتن موسیقی کلاسیک ایران و معرفی آن به نسل امروز است.
اتفاقی که این اجرا را منحصربهفرد میسازد، نهتنها جوان بودن تمام اعضای گروه، بلکه احاطه هنری آنها بر ظرایف موسیقی سنتی ایرانی است. اجرای این تصنیف در فضای معنوی و تاریخی کاخ چهلستون، بر شکوه اثر افزوده و ارتباطی حسی با تاریخ برقرار میکند.
پارسا خائف؛ صدای نسل نوین موسیقی ایران
پارسا خائف با صدای استثناییاش، به چهرهای شاخص در میان نوجوانان علاقهمند به موسیقی سنتی بدل شده است. او با حضور مؤثر در برنامههای فرهنگی و هنری ثابت کرده که نسل جوان میتواند نگهدارنده اصالت و خلاقیت باشد.
چگونه تصنیف صفوی پس از قرنها به امروز رسیده است؟در دوران صفوی، بهویژه در زمان سلطنت شاه عباس، هنوز علم نتنویسی استاندارد غربی در ایران رایج نشده بود. در عوض، انتقال موسیقی در ایران بیشتر به صورت سینهبهسینه و بر پایهی آموزش شنیداری انجام میگرفت. البته در دربارهای سلطنتی، اشعار، مقامها و ساختار کلی برخی قطعات موسیقایی به شکلی محدود در رسالهها و نسخههای خطی ثبت میشد.
تصنیف منسوب به شاه عباس صفوی که امروزه در نسخهای متعلق به قرن هجدهم میلادی در میان اسناد یک انجمن زبانشناسی باقی مانده، به احتمال زیاد توسط موسیقیدانان ایرانی یا ایرانیتبار ساکن قسطنطنیه (استانبول) یا قفقاز ثبت شده است. این نسخهها معمولاً شامل نشانهگذاریهایی برای وزن، دستگاه، الگوهای نغمهای و ساختار شعر هستند که توسط پژوهشگران امروزی، با استفاده از دانش تطبیقی در دستگاههای موسیقی ایرانی بازسازی میشوند.
اما باید پذیرفت که هیچ تضمینی وجود ندارد که این نسخهها، دقیقاً با همان فرم و لحن اجرا شده در دربار صفوی مطابقت داشته باشند. گذشت زمان، عدم وجود ضبط صوتی، تغییر لهجه موسیقایی اقوام و حتی نحوه درک دستگاهها در دورههای مختلف، همه از عواملی هستند که ممکن است باعث تغییر در اصل ملودی یا ریتم اجرا شده باشند. بنابراین، آنچه امروز میشنویم، بیشتر یک بازسازی تاریخیـهنری مبتنی بر شواهد و پژوهشهاست، نه بازتولید دقیق و قطعی نسخه اصلی.
با این حال، ارزش اینگونه تلاشها بسیار بالاست. زیرا نهتنها به زنده نگهداشتن تاریخ موسیقی ایران کمک میکنند، بلکه امکان بازخوانی و بازشناسی هویت فرهنگی در قالب صدا و نغمه را نیز فراهم میسازند. این آثار پلی هستند میان گذشته و حال؛ و در عین حال، بستری برای آموزش، الهام و تعالی نسلهای آیندهی موسیقیدانان ایرانی.
شعر این تصنیف زیبا از کیست؟
این تصنیف بر روی ابیاتی از شعر حافظ اجرا شده است که بسیاری از آهنگسازان و خوانندگان پیش از این نیز تصانیف و آوازهای متعددی بر روی آن اجرا کردهاند. مانند تصنیف معروف گلاب و گل ساخته استاد محمدعلی کیانی نژاد. که متن کامل شعر را اینجا میتوان مشاهده کرد:
کِی شعر تر انگیزد خاطر که حزین باشد
یک نکته از این معنی گفتیم و همین باشد
از لعلِ تو گر یابم انگشتریِ زنهار
صد مُلکِ سلیمانم در زیرِ نگین باشد
غمناک نباید بود از طعنِ حسود ای دل
شاید که چو وابینی خیرِ تو در این باشد
هر کاو نَکُنَد فهمی زین کِلکِ خیالانگیز
نقشش به حرام ار خود صورتگر چین باشد
جامِ می و خونِ دل هر یک به کسی دادند
در دایرهٔ قسمت اوضاع چنین باشد
در کارِ گلاب و گل حکمِ ازلی این بود
کاین شاهدِ بازاری وان پردهنشین باشد
آن نیست که حافظ را رندی بِشُد از خاطر
کـاین سابقهٔ پیشین تا روزِ پَسین باشد
و نهایت اینکه: اجرای تصنیف صفوی توسط پارسا خائف و گروه ادوار، نمونهای درخشان از زندهنگهداشتن تاریخ، اصالت و هنر موسیقی ایرانی توسط نسل جوان است. اجرای آن در قلب یکی از نمادهای معماری صفوی، یعنی کاخ چهلستون، نهتنها یک برنامه هنری بلکه بازتابی از پیوند تاریخ و امروز بود.