«قلب رقه»: عاشقانهای پرتنش در میان جنگ و بحران
نقد و بررسی فیلم «قلب رقه»: عاشقانهای پرتنش در دل جنگ با داعش با بازیهای درخشان و فضای واقعی
نقد و بررسی فیلم «قلب رقه»: عاشقانه پرتنش در جنگ با داعش، بازیهای درخشان، فضای واقعی و روایت جذاب در دل بحرانهای سوریه.

قلب رقه، نامی است که در ابتدا ممکن است تصور کنید فردی است، اما در واقع این نام مربوط به شهری است که شاهد رویدادهای متنوعی در آن خواهید بود. از نبردهای مخفی و پرتنش گرفته تا عشقهای گمشده، این داستان فیلم شما را به شهر رقه میبرد.
این فیلم در سال ۱۴۰۲ و در جشنواره فیلم فجر رونمایی شد و در بخشهای مختلف نامزد دریافت سیمرغ شد، اما نتوانست جوایز زیادی کسب کند. فیلم قلب رقه به یاد شهید سید رضی موسوی ساخته شده است؛ هرچند داستان اصلی آن درباره ایشان نیست و ارتباط مستقیمی با زندگی او ندارد، اما این شهید در مراحل ساخت فیلم به عنوان راهنمایی کنار تیم بود و به همین دلیل به او تقدیم شده است. شهید سید رضی موسوی یکی از فرماندهان برجسته ایرانی در جنگهای سوریه و درگیریهای حماس با اسرائیل بود که در ۴ دی ۱۴۰۲ توسط نیروی هوایی اسرائیل در سوریه ترور شد و به شهادت رسید.
این فیلم، با مضامین جنگی و در کنار آن عاشقانه، یک اثر جذاب است. بهترین تفسیر از آن این است که قلب رقه تنها یک داستان خیالی است و جنبهی واقعی ندارد، اما تماشای چنین داستانهایی جذابیت خاص خود را دارد. این نوع فیلمها توانستهاند طرفداران دو ژانر مختلف را جذب کنند؛ عدهای که به ژانر عاشقانه علاقهمندند، در کنار دیدن فیلمهای اکشن، از تماشای این اثر لذت میبرند، و برعکس، بینندگان ژانر اکشن با عناصر عاشقانه، خشونت و درگیریها را نرمتر احساس میکنند. یکی از ویژگیهای مهم این فیلم، نشان دادن اینکه چگونه کشورمان از بحرانهای خانمانسوز نجات یافته است، و نقش شهید سید رضی موسوی در این موفقیتها را برجسته میکند. در واقع، قلب رقه تنها بخش کوچکی از این ماجراها است و هنوز بخشهای بزرگی از آن برای ما ناشناخته باقی مانده است.
این متن، بخشی از داستان فیلم قلب رقه را فاش میکند.
عشقی فراموششده در شهری درگیر جنگ
داستان فیلم در شهری درگیر جنگ و تصرف شده توسط داعش آغاز میشود. این شهر، رقه، در سوریه قرار دارد و در میانه نبرد میان دولت سوریه و داعش، کاملًا در اختیار گروه تروریستی قرار میگیرد. فیلم با نشان دادن یکی از شیوخ بزرگ شهر شروع میشود که جاسوس جمهوری اسلامی ایران است. او پس از جلسهای، اطلاعات حیاتی را به آقا مرتضی، فرمانده گروه، منتقل میکند. پس از اطلاعرسانی به آقا مرتضی، عباس، بازیگر نقش محمدرضا شریفینیا، در جلسهای دیگر با بزرگان شهر و اعضای داعش حاضر میشود، اما این بار او هدف قرار میگیرد چون داعشیها متوجه شدهاند که او جاسوس است و اطلاعاتشان را لو میدهد. در نتیجه، با یک بمبگذاری کوچک او را دستگیر میکنند.
آقا مرتضی که یکی از نیروهایش را از دست داده، رضا، بازیگر نقش شهرام حقیقتدوست، را به قلب رقه میفرستد تا عباس را نجات دهد. رضا در ابتدای ماموریت، وارد مقر فرماندهی شهر میشود و به عنوان کارشناس رسانه فعالیت میکند. در حین جستوجو برای یافتن عباس، رضا در یکی از بیمارستانهای شهر، عشقی که سه سال است از او خبر نداشت، میبیند؛ عشقی که همسرش، ریما، در آن بیمارستان بستری است. از این لحظه به بعد، همه چیز برای رضا تغییر میکند، چون هم باید عباس را نجات دهد و هم ریما را که فکر میکرد کشته شده است، نجات دهد. ریما در خانه یکی از سران داعش به نام ابوعصام زندگی میکرد، او عاشق ریما است اما ریما به خواستگاریاش پاسخ منفی داده است.
پس از پیدا کردن ریما، رضا از او میخواهد که عباس را بیابد تا جان او نجات پیدا کند. ریما با همکاری رضا، اطلاعاتی درباره عباس در اختیار او قرار میدهد. در این میان، ابوعصام متوجه رابطه پنهانی ریما با رضا میشود و او را به مکان دیگری منتقل میکند تا دست رضا به او نرسد. زمانی که ابوعصام رضا را کنار ریما میبیند، فرمان میدهد تا نیروهایش او را پیدا و دستگیر کنند، اما هیچکدام موفق نمیشوند. در مقابل، رضا نه تنها فرمانده شهر رقه است، بلکه با شجاعت ابوعصام را میکشد و در نهایت، ریما و عباس را نجات میدهد و آنها را به مکانی امن میبرد.
آیا تماشای فیلم سینمایی قلب رقه ارزشمند است؟
در ابتدا به سوال قبلی پاسخ میدهم و سپس به بررسی و ارزیابی فیلم «قلب رقه» میپردازم. این اثر تماشایی ارزش یک بار دیدن را دارد، بهویژه برای علاقهمندان به فیلمهای اکشن و جنگی. داستان فیلم دارای ریتم مناسبی است و مخاطب را خسته نمیکند، زیرا به خوبی پیش میرود و شخصیتها به درستی معرفی میشوند. روایت داستان در میان احساسات عاشقانه و مبارزه، تعادل خوبی دارد که این امر باعث میشود تماشاگران از تماشای فیلم خسته نشوند و فیلمی یکنواخت نباشد.
در مورد بازیگران «قلب رقه»، باید گفت که تمامی نقشها، از اصلیترین تا فرعیترین، با انتخابهای خوبی بازی میشوند و نقش خود را به شکل موثری ایفا میکنند. شهرام حقیقتدوست در نقش اصلی، تمام توان خود را به کار گرفته است تا نقش را بدون نقص اجرا کند. همچنین شادی مختاری، با اینکه تجربه زیادی ندارد، نقش خود را بهدرستی بازی میکند. نکته مهم و متمایزکننده فیلم، زبان بازیگران است؛ تمامی نقشها به زبان عربی صحبت میکنند که این امر به درک بهتر فضای فیلم کمک میکند. اگر داعشیها به زبان فارسی صحبت میکردند و ایرانیها هم به زبان خود، فیلم از تاثیرگذاری کمتری برخوردار میشد و حالت مصنوعی پیدا میکرد.
در پایان، میتوان گفت که «قلب رقه» از جنبههای مختلف قابل تحسین است، از جمله بازیگری، فضایسازی، جلوههای ویژه، موسیقی و موارد دیگر. لازم به ذکر است که موسیقی اثر هماهنگ و بینظیر است و با فضای فیلم همخوانی دارد. این هماهنگی تنها محدود به موسیقی نیست، بلکه در بخشهای دیگر نیز دیده میشود. در مجموع، «قلب رقه» فیلمی کمنقص است که نقاط قوت آن نقصهای احتمالی را پوشانده است. شخصاً از تماشای این فیلم لذت بردم و به دیگران پیشنهاد میکنم حتماً این اثر ایرانی را از دست ندهند.