طراحی صحنه تئاتر: زبان بصری مستقل و دراماتیک در انتظار شکوفایی
طراحی صحنه تئاتر: زبان بصری مستقل و دراماتیک در انتظار شکوفایی
گفتوگو با رضا مهدیزاده درباره طراحی صحنه تئاتر، زبان بصری مستقل و دراماتیک، چالشها، فرصتها و نقش آن در انتقال پیام اثر

کیارش وفائی و رضا مهدیزاده از طراحان صحنه برجستهای هستند که در حوزه آموزش عالی به عنوان استاد و عضو هیات علمی دانشگاه هنر تهران فعالیت میکنند. آنها در عرصه حرفهای خود تجربیات قابل توجهی کسب کردهاند. رضا مهدیزاده طراحی صحنه بیش از صد و ده اثر در سالنهای حرفهای تهران انجام داده است، از جمله نمایشهایی مانند «باغ دلگشا»، «فاوست»، «سقراط»، «سهروردی»، «شوایک سرباز سادهدل»، «ریچارد»، «کُلنل»، «دایی وانیا»، «دن کامیلو»، «ترور»، «ترن»، «خسیس»، «رویای شب نیمه تابستان»، «گرگاسها» و «پروین». همچنین در طراحی اُپراهای «فلوت سحرآمیز» و «هانسل و گرتل» فعالیت داشته است. در حوزه سینما، وی با فیلمهایی نظیر «محاکمه در خیابان»، «کارگر ساده نیازمندیم»، «زبان مادری»، «کیش و مات»، «صحنه زنی» و در سریالهای نمایش خانگی مانند «عاشقانه»، «دل»، «گیسو» و «روزهای روشن» به عنوان طراح صحنه و لباس حضور یافته است.
مهدیزاده با حضور و اجرای در دوازده فستیوال بینالمللی هنرهای نمایشی در خارج از ایران، از جمله «آرلکین» روسیه، «روهر» آلمان، «فتال لیسبون» پرتغال و «ساسپنس» انگلستان، به غنای تجارب خود افزوده است. او موفق به دریافت تندیس بهترین طراحیصحنه از سیوچهارمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر برای طراحی صحنه نمایشهایی مانند «ترور» و «هیچکس نبود بیدارمان کند» شده است. همچنین، نشان استاد خورشیدی برای طراحی صحنه نمایش «شوایک سرباز ساده دل»، نشان طراح سال تئاتر ایران از نگاه کانون ملی منتقدان تئاتر در سالهای ۱۳۸۵ و ۱۳۹۵ برای طراحی نمایشهای «بیداری در نورنبرگ»، «دایی وانیا» و «سقراط» از دیگر افتخارات او محسوب میشود.
او در هیئت داوران و کمیته انتخاب مسابقه تئاتر ایران در شش دوره جشنواره بینالمللی تئاتر فجر فعالیت داشته است. در گفتوگو با مهدیزاده، او از تعامل میان متن، کارگردانی و طراحی صحنه سخن گفت و نقش این هنر در انتقال پیام اثر را بررسی کرد. وی بر اهمیت درک عمیق و همراستا بودن این عناصر در شکلگیری تجربه تئاتری تأکید دارد و معتقد است طراحیصحنه نقش مهمی در کمک به درک بهتر و عمیقتر مخاطب از مفاهیم اثر دارد. او به چالشهای موجود در فضای آکادمیک و محدودیتهای تجربی در ایران اشاره میکند و معتقد است فاصله این فضا با استانداردهای جهانی بسیار است.
طراحیصحنه در تئاتر ابزار کمکی و زبانی مستقل است که جغرافیای صحنه را به محل زندگی و جان گرفتن شخصیتها تبدیل میکند. این زبان بصری، در کنار سایر عناصر مانند بازیگری، نورپردازی و صدا، نقش مهمی در انتقال مفاهیم و ایجاد فضای معنایی دارد. تعامل فعال میان این عناصر است که تاثیرگذاری طراحیصحنه را تضمین میکند و بدون همکاری و هماهنگی، این عنصر به یک تزئین بیاثر تبدیل میشود.
اولین قدم در طراحیصحنه مواجهه مؤثر با متن نمایشی است که نیازمند تحلیل عمیق و دقیق آن است. مطالعه چندباره متن، درک کلی و جزئیات، و تحلیل ساختاری شامل روایت، شخصیتها، مضامین و ساختار اثر، پایههای اولیه این فرآیند را تشکیل میدهند. شناخت مکانها و فضاهای مورد نیاز، چه فضاهای فیزیکی و چه نمادین، اهمیت زیادی دارد و باید با دقت بررسی شوند. همکاری و تبادل نظر با کارگردان در این مرحله، نقش کلیدی در همسویی دیدگاهها و زبان مشترک طراحیصحنه دارد. مستندسازی مناسب، از طریق یادداشتبرداری و ترسیم ایدهها، به سازماندهی و هدایت فرآیند طراحی کمک میکند.
تأثیر جهان شخصی و تجربیات زیسته بر طراحیصحنه غیرقابل انکار است. هنرمندان این حوزه از خاطرات، احساسات و دیدگاههای خود برای غنیتر کردن ایدهها بهره میبرند و این تجربیات، عمق و اصالت کار را افزایش میدهند. در نتیجه، طراحیهای حاصل، ملموستر و تاثیرگذارتر خواهند بود.
درک بصری و ترجمه مستقیم جهان متن، نقش مهمی در اثرگذاری طراحیصحنه دارد. این هنر، جهان مفهومی اثر را به صورت تصویری و ملموس به مخاطب منتقل میکند و درک عمیقتر و تجربه غنیتری را فراهم میآورد. برای مثال، در صحنهای از «مکبث»، طراحیصحنه میتواند فضایی وهمآلود ایجاد کند که تماشاگر را برای روبهرویی با نیروهای فراطبیعی آماده میسازد. در این راستا، طراحیصحنه زبان بصری است که ارتباط غیرکلامی و احساسی با مخاطب برقرار میکند.
برای رسیدن به تعادل بین زیباییشناسی و کارکردهای نمایشی، لازم است هر دو عنصر در کنار هم قرار گیرند. این تعادل به معنای خلق فضایی جذاب و در عین حال کارآمد است که بتواند روایت، شخصیتپردازی و انتقال مفاهیم را پشتیبانی کند. درک صحیح متن و همکاری نزدیک با کارگردان و تیم طراحی، کلید این توازن است. اولویتبندی میان عناصر زیباییشناسانه و کاربردی باید بر اساس نیازهای اثر و سیاستهای اجرایی تعیین شود. سادگی و کاهش شلوغی در طراحی، تمرکز روی داستان و جلوگیری از سردرگمی مخاطب، از نکات مهم در این زمینه است.
طراح صحنه نقش یک راوی بصری در اثر دارد، اما نه به صورت مستقیم و کلامی. او با استفاده از نمادها و عناصر تصویری، شخصیتها و مفاهیم عمیقتر را به صورت غیرمستقیم انتقال میدهد و در روایت اثر شریک است، اما نقش راوی اصلی را ندارد.
در شرایط محدودیت فضا و بودجه، حفظ زیباییشناسی و خلق جهان متن نیازمند همکاری نزدیک بین طراح، کارگردان و بازیگران است. تمرکز بر ایده محوری، استفاده از عناصر چندمنظوره و تغییرات کمهزینه در فضا، همراه با بهرهگیری هوشمندانه از نور و رنگ، راهکارهای موثر هستند. همکاری نزدیک با کارگردان و بازیگران، تضمین میکند که طراحیصحنه در خدمت اجرا و تجسم شخصیتها قرار گیرد و جهانی جذاب و تاثیرگذار خلق شود.
در مقایسه با جهان تئاتر، حضور و فعالیت طراحان صحنه در ایران با چالشهایی مانند کمبود امکانات فنی، تجهیزات مدرن و کارگاههای تخصصی روبهرو است. نبود سالنهای مجهز و محدودیت در دسترسی به فناوریهای نوین، باعث میشود پروژههای طراحیصحنه در ایران نتوانند به سطح استانداردهای جهانی برسند. سرمایهگذاری در زیرساختها، آموزشهای حرفهای و ساخت سالنهای مجهز، برای شکوفایی استعدادهای این حوزه حیاتی است.
آموزش در دانشگاهها نیازمند بهروزرسانی و همراستا بودن با فناوریهای روز است. هوش مصنوعی میتواند نقش مهمی در آینده این حوزه ایفا کند، از جمله در ایدهپردازی، بهینهسازی نورپردازی، شبیهسازی و تسهیل فرآیند تولید. این فناوری، در کنار آموزشهای تخصصی، میتواند سطح طراحیصحنه را ارتقا دهد و به شکوفایی استعدادها کمک کند.
برای درک بهتر جهان طراحیصحنه، استادان باید نظامی مبتنی بر رابطه نزدیک و مستمر با دانشجویان برقرار کنند. این نظام، علاوه بر آموزشهای نظری، بر هدایت، راهنمایی و ایجاد انگیزه تأکید دارد. ارتباط عمیق و شخصی میان استاد و شاگرد، نقش کلیدی در پرورش خلاقیت و نگرش آگاهانه در دانشآموختگان دارد.
طراحان صحنه باید متن نمایش را عمیقاً تحلیل کنند، تحقیق جامع انجام دهند و با عوامل اجرایی همکاری تنگاتنگ داشته باشند. آزمایش، نوآوری، توجه به جنبههای فنی و محدودیتهای موجود، از نکات حیاتی در مسیر کشف و توسعه ایدههای خلاقانه است. مستندسازی و دریافت بازخورد، فرآیند بهبود و تثبیت طراحی را تسهیل میکند.