رویاشهر؛ انیمیشن ایرانی با قهرمان فرهنگساز و پیامهای الهامبخش
انیمیشن «رویاشهر»: شهر آرمانی کودک ایرانی، الگویی بومی، باورپذیر و تاثیرگذار در صنعت انیمیشن کشور
انیمیشن «رویاشهر» نشاندهنده قدرت فرهنگی و خلاقیت ایرانی است؛ قهرمانسازی بومی، روایتهای انسانی و تاثیر موسیقی، آیندهای درخشان برای صنعت انیمیشن کشور رقم میزند.

انیمیشن سینمایی «رویاشهر»، به کارگردانی محسن عنایتی و تهیهکنندگی مصطفی حسنآبادی، با شعار «شهر رویاهات رو بساز» به روی پرده نقرهای آمده است. این اثر داستان نوجوانی به نام «آرات» را روایت میکند که در پی رسیدن به شهر رویاییاش، سفر ماجراجویانهای را همراه با دوستانش آغاز میکند و در مسیر، با واقعیتهای جدیدی روبرو میشود.
مدیریت دوبلاژ «رویاشهر» بر عهده امیرهوشنگ زند بوده و صداپیشگان آن شامل میرطاهر مظلومی، زندهیاد منوچهر والیزاده، منوچهر زندهدل، نگین کیانفر، اردشیر منظم، لیلا کوهسار، آرزو آفری و ارسلان جولایی هستند. مصطفی حسنآبادی، تهیهکننده اثر، در گفتوگویی اختصاصی درباره تأثیر موسیقی در جذابیت انیمیشن و اصلاحات انجامشده در «رویاشهر» توضیح داده است.
ویژگی منحصر به فرد «رویاشهر» که سبب شد شما این پروژه را برعهده بگیرید، چه بود؟
تفاوت اصلی «رویاشهر» با دیگر آثار، تمرکز بر معرفی الگوهای مناسب برای کودکان و نوجوانان است. در مقابل آثار بینالمللی که غالباً قهرمانانی غیرواقعی و تخیلی معرفی میکنند، هدف ما ساخت اثری بود که قهرمان و الگوی متناسب با منش و فرهنگ ایرانی داشته باشد. در واقع، مهمترین ویژگی این انیمیشن، قهرمانسازی است که با فرهنگ ایرانی همخوانی دارد.
در ابتدا، هدف شما خلق یک قهرمان باورپذیر برای کودکان ایرانی بوده است. اما با توجه به روند داستان، آیا «آرات» واقعاً از دل فرهنگ ایرانی بیرون آمده یا صرفاً برچسب بومی بر یک الگوی غربی زده شده است؟
از اوایل دهه ۹۰، در استودیو آیندهنگار با تیمی متشکل از روانشناسان کودک، مشاوران تربیتی و متخصصان قصهپردازی فعالیت میکردیم. در این مسیر، هرچند اختلافنظرهایی در تیمهای نویسندگی و طراحی وجود داشت، اما هدف اصلی ما خلق الگویی بود که بچهها بتوانند با او همذاتپنداری کنند و از اشتباهاتش بیاموزند.
ما همواره در پی ساخت قهرمانی واقعی، قابل لمس و الهامبخش بودیم؛ شخصیتی که برای کودکان قابل درک، برای نوجوانان انگیزهبخش و برای والدین محترم باشد. بازخوردهای مخاطبان نشان داد که این قهرمان در سنین مختلف جذاب است و واکنشهایی دریافت کردیم که ما را غافلگیر کرد.
برخی منتقدان معتقدند شخصیتهای این انیمیشن شباهتهایی با نمونههای خارجی دارند. نظر شما در این باره چیست؟
در این زمینه، باید گفت که کلیشهسازی ذات منفی ندارد. ممکن است شخصیتهایی شباهتهایی با نمونههای خارجی داشته باشند، اما تیم طراحی و کارگردان ساعتها درباره هر شخصیت بحث و گفتوگو کردند و نهایتاً شخصیتها بر اساس نیازهای قصه و فرهنگ ایرانی طراحی شدهاند. این شخصیتها کپی نشدهاند، بلکه هرکدام به صورت مستقل و با روندی چهار ساله و با همکاری تیمی ۲۰۰ نفره ساخته شدهاند.
در فرآیند ساخت، چه چالشهایی داشتید و آیا فیلم دچار ممیزی خاصی شد؟
بزرگترین چالش، حفظ یکنواختی و یکپارچگی اثر در طول تولید در فواصل زمانی مختلف بود. تیم فنی و مدیر پروژه بسیار حمایتگر بودند و خوشبختانه، اثر دچار ممیزی خاصی نشد. بیشتر اصلاحات پس از اکران و دریافت بازخوردها صورت گرفت، بهخصوص در بخشهایی که نیاز به تغییر در پایانبندی داشتیم، اما این تغییرات کاملاً درونسازمانی و در راستای بهتر شدن اثر انجام شد و تحت فشار بیرونی نبود.
در مورد موسیقی، چه نقشی در اثرگذاری «رویاشهر» داشت؟
موسیقی یکی از عناصر حیاتی است که کیفیت انیمیشن را ارتقاء میدهد. در «رویاشهر»، بهرهگیری از موسیقی اثر بهزاد عبدی و دوبلههای حرفهای، نقش مهمی در انتقال حس و مفاهیم داشتند. موسیقی به بخش مهمی از روایت و احساسات کمک میکند و نبود آن در انیمیشن، نقص محسوب میشود.
در ابتدای داستان، مرز بین شهر خیر و شر مشخص نیست و حتی شهر شر رنگ و لعاب دارد؛ نگران نبودید که این ابهام سبب سردرگمی مخاطب کودک شود؟
این تفاوتها در رنگ و نور، حسهای متفاوتی را منتقل میکنند. در بسیاری آثار، رنگ و نور برای نشان دادن ترس، خستگی یا ظلم استفاده میشود. در «رویاشهر»، این تفاوتها به تدریج آشکار میشود و بچهها به خوبی متوجه میشوند که کدام شهر خیر است و کدام شر، و در نهایت، تفاوتها واضحتر میشود. تجربه مخاطبان نشان میدهد که این روند درک اثر را تسهیل میکند و مخاطب درک عمیقتری از داستان پیدا میکند.
شما در تجربه «بنیامین» هم فعالیت داشتید. چرا صنعت انیمیشن ایران هنوز در حوزه توزیع و بازاریابی آثار با مشکلاتی روبرو است؟
در کاشان، با اثر «بنیامین»، کار را شروع کردیم و این موضوع انگیزهای برای فعالان در شهرهای غیرمرکزی شد. امروز، شاهد فعالیت استودیوهای متعددی در سراسر کشور هستیم که نشان میدهد با حمایت، میتوان به تولید آثار بهتر رسید. مشکل عمده، سیستم فرهنگی و توزیعی است که نیازمند اصلاح است. حمایتهای ناکافی و بودجههای محدود، مانع از رشد کامل این صنعت شدهاند. ما هنوز راه درازی در پیش داریم و امیدواریم در آثار آینده، نقاط ضعف را برطرف کنیم.
مهاجرت انیماتورها چه آسیبی به توسعه این صنعت وارد میکند؟
مهاجرت نیروهای متخصص، یکی از بزرگترین چالشهای ما است. بسیاری از هنرمندان و انیماتورها ترجیح میدهند در پروژههای بینالمللی همکاری کنند یا مهاجرت کنند، در حالی که تجربیات ارزشمندی در داخل کشور کسب کردهاند. این روند، باعث کاهش نیروی فنی و خلاق در داخل میشود و توسعه صنعت را کند میکند. حمایتهای مالی و فرهنگی لازم، میتواند مانع این مهاجرتها شود و انگیزه داخلی را تقویت کند.
چه راهکارهایی برای بهبود وضعیت وجود دارد؟
توسعه آثار خلاقانه و نوآورانه نیازمند منابع مالی است، اما منابع کافی در دسترس نیست. حمایت از استودیوهای معتبر و با سابقه، به جای تاسیس استودیوهای جدید، میتواند نتیجه بهتری داشته باشد. تمرکز بر تقویت این استودیوها و سرمایهگذاری در پروژههای ملی، راهی مؤثر است.
برای تداوم اثرگذاری فرهنگی انیمیشن، چه پیشنهاداتی دارید؟
حمایتگرانی که در قالب حمایت از انیمیشن وارد میشوند، باید دید بلندمدت داشته باشند و به جای تمرکز بر چند اثر کوتاهمدت، بر ساخت الگوهای ماندگار و اصلاح نواقص تمرکز کنند. انیمیشن ایرانی باید به خاطره جمعی کودکان این سرزمین تبدیل شود، اما تفاوتهای فرهنگی و فنی در آثار خارجی، ممکن است باعث پراکندگی پیامها شود. بنابراین، تولید آثار با کیفیت، دوبله واحد و اکران همزمان، کلید موفقیت است.
مخاطبان و مسئولان چه نقشهایی در حمایت از انیمیشن ملی دارند؟
مخاطبان و مسئولان باید با حمایت جدی از آثار بومی، فرهنگ و آینده فرزندان این سرزمین را تقویت کنند. این حمایتها نه تنها به تولید آثار بهتر کمک میکند، بلکه صنعت انیمیشن ایران را به یک صنعت فرهنگی معتبر در سطح جهانی تبدیل میسازد. در عصر فناوری و هوش مصنوعی، انیمیشن میتواند نقش مهمی در دیپلماسی فرهنگی و اقتصاد کشور ایفا کند و باید با دقت و حساسیت بالا، در مسیر توسعه قرار گیرد.