کد خبر: 53515

خلج: نقش کم‌رنگ دولت و اهمیت فضای خصوصی در تئاتر

اسماعیل خلج: نقش کم‌رنگ دولت در تئاتر ایران و اهمیت آموزش و فضای اجراهای خصوصی

اسماعیل خلج نقش کم‌رنگ دولت در تئاتر ایران و اهمیت فضای خصوصی و آموزش در توسعه هنر نمایش را بررسی می‌کند.

اسماعیل خلج: نقش کم‌رنگ دولت در تئاتر ایران و اهمیت آموزش و فضای اجراهای خصوصی

فاطمه برزویی | این روزها اسماعیل خلج، نویسنده، بازیگر و کارگردان پیشکسوت تئاتر ایران، نمایش «دوستان با محبت» را روی صحنه برده است. او سال‌هاست که نامش با دنیای تئاتر و ادبیات نمایشی ایران گره خورده است. آثار او مانند «حالت چطوره مش رحیم»، «گلدونه خانم»، «جمعه‌کشی» و «قمر در عقرب» همواره مورد علاقه مخاطبان بوده و الهام‌بخش نسل‌های مختلف تئاتر کشورمان محسوب می‌شوند. سبک منحصر به فرد خلج تلفیقی است از زبان روزمره مردم کوچه و بازار با نگاهی هنری و خلاقانه.

زبانی ساده و قابل فهم، در کنار دقت و ظرافتی که در آثارش به کار می‌برد، باعث شده است آثار او ماندگار و تأثیرگذار باشند. خلج معتقد است که استفاده از واقعیات زندگی روزمره در دیالوگ‌ها و فضاسازی‌های نمایشی، کلید خلق اثراتی است که هرگز زمان‌پذیر نیستند و همواره قابلیت اجرا دارند.

راه تئاتر اسماعیل خلج از کودکی آغاز شد. علاقه‌مندی‌اش به بازیگری و نویسندگی در سن ۱۱ سالگی بروز کرد، زمانی که داستان فیلم‌ها را به شکل نمایشی برای دوستانش اجرا می‌کرد. در همان دوران نوجوانی، نخستین نمایشنامه چهار پرده‌ای خود را در مدرسه نوشت و با کسب نمره کامل، مسیر پرثمر و پرباری را در دنیای تئاتر آغاز کرد. از آن زمان تاکنون، خلج بیش از ۵۰ نمایشنامه نوشته و نزدیک به ۴۰ اثر را کارگردانی کرده است، و با نگاهی ژرف، پلی میان زبان مردم و هنر نمایش ساخته است.

تماشای آثار اسماعیل خلج، تنها یک دیدن ساده نیست؛ بلکه فرصتی است برای تجربه تاریخ زنده تئاتر ایران و آشنایی با میراثی غنی که با عشق، صبر و تلاش ساخته شده و هنوز زنده است. در صحنه‌های او، زندگی روزمره مردم و هنر نمایش در هم می‌آمیزند و تماشاگر لحظاتی آموزنده و دلنشین را سپری می‌کند. به همین مناسبت، با این کارگردان پیشکسوت درباره فعالیت‌های جدید و دیدگاهش نسبت به تئاتر امروز گفت‌وگو کرده‌ایم.

انتقال مسیر پروژه و وظایف کارگردان

اسماعیل خلج درباره فرآیند شکل‌گیری نمایش توضیح می‌دهد و می‌گوید مسیر کار از نقطه‌ای تغییر کرد که هیچ‌کس انتظارش را نداشت. او می‌افزاید: «در ابتدا قرار بود من به عنوان بازیگر حضور داشته باشم و آقای رحمت امینی کارگردانی را بر عهده بگیرند. اما متأسفانه بیماری مانع ادامه کار شد و مجبور شدم خودم مسئولیت کارگردانی را بر عهده بگیرم.» همچنین درباره ترکیب بازیگران، او توضیح می‌دهد که بخشی از گروه توسط آقای امینی قبلاً انتخاب شده بود و با وجود تغییر شرایط، ترکیب تیم بدون تغییر باقی ماند.

فضای کوچک، ایده‌های بزرگ

این کارگردان باتجربه درباره ویژگی‌های سالن کوچک اجرای نمایش توضیح می‌دهد؛ فضایی که بیشتر شبیه یک کارگاه نمایشی قدیمی است: «سالن ما ظرفیت محدودی دارد و به‌سختی می‌تواند هفتاد نفر را در خود جای دهد. تماشاگران در جای خود نشسته‌اند و مقابلشان فضای باریکی برای اجرای نمایش وجود دارد. این محدودیت‌ها ما را وادار کرد در طراحی میزانسن و فضای اجرا دقت و وسواس بیشتری به خرج دهیم تا تماشاگر احساس کمبود فضا نکند و هم‌زمان بتواند درگیر ریتم و فضای نمایش باشد.»

دوستی در مرز میان نزدیکی و درگیری

اسماعیل خلج درباره داستان نمایش می‌گوید: «داستان درباره دو دوست قدیمی است؛ کسانی که سال‌ها با هم زندگی و فعالیت کرده‌اند و رابطه‌شان همواره میان محبت و اختلاف در نوسان است. این نوع دوستی‌ها همیشه با یک کشمکش کوچک زیر پوستشان همراه است.» این کارگردان بر این باور است که جذابیت این نمایش در همین درگیری‌ها و چالش‌ها نهفته است و می‌افزاید که مانند هر اثر هنری دیگری، این پروژه نیز با دشواری‌های خاص خود روبرو بوده است. اما او معتقد است همین سختی‌هاست که ارزش کار را بالا می‌برد و آن را زنده می‌کند.

هر مکان اجرای نمایش به سود تئاتر است.

خلج در ارزیابی کلی از وضعیت کنونی تئاتر با احتیاط سخن می‌گوید و تصریح می‌کند که قصد ندارد نقش صاحب‌نظر قطعی را بر عهده بگیرد: «اگر بخواهم صادق باشم، وضعیت فعلی تئاتر ایران نیازمند بررسی جامع‌تری است. اینکه تئاتر ما در چه جایگاهی قرار دارد و رابطه‌اش با گذشته یا کشورهای دیگر چگونه است، موضوعی نیست که بخواهم درباره‌اش قضاوت قطعی ارائه دهم. من داور یا تحلیل‌گر نهایی این حوزه نیستم.»

او در ادامه به افزایش سالن‌های خصوصی اشاره می‌کند و این روند را در مجموع به نفع تئاتر می‌داند: «در سال‌های اخیر، تعداد سالن‌های خصوصی رشد قابل توجهی داشته است. از نظر من، هر فضایی—even اگر کوچک باشد—که امکان اجرای آثار را فراهم کند، در نهایت به نفع تئاتر است. هر چه فرصت‌های اجرا بیشتر باشد، نفس تئاتر هم زنده‌تر می‌ماند.»

ضرر تئاتر ناشی از حضور افراد بی‌تجربه است.

این کارگردان به یکی از موضوعات جنجالی این روزها، یعنی حضور چهره‌های فضای مجازی در تئاتر، می‌پردازد و دیدگاهش بر اساس کیفیت اثر است، نه بر اساس شهرت افراد: «در حال حاضر شاهد حضور بلاگرها و شخصیت‌های مجازی در برخی نمایش‌ها هستیم. اینکه این روند خوب است یا نه، بستگی دارد به توانایی‌های فرد و معیارهای انتخاب او. اگر صرفاً برای جذب مخاطب باشد، نتیجه مطلوبی نخواهد داشت.

اما اگر فرد دارای مهارت لازم باشد و انتخابش در خدمت اثر باشد، نمی‌توان آن را کاملاً منفی دانست.» با این حال، او نسبت به وارد شدن کسانی که بدون طی کردن مسیر حرفه‌ای وارد صحنه می‌شوند، هشدار می‌دهد: «برخی چهره‌ها تنها در اینستاگرام فعالند و بدون تجربه کافی وارد دنیای تئاتر می‌شوند که این برای هنر آسیب‌زا است. در هر حرفه‌ای، ورود فردی بی‌تخصص می‌تواند به کار لطمه بزند. تئاتر نیازمند تمرین، آموزش و تجربه است.

کسی که این مسیر را نپیموده، چگونه می‌تواند روی صحنه درست بایستد یا دیگران را ترغیب کند که کارش را ببینند؟ این کار عملی نیست.» خلج درباره تغییر دیدگاه تماشاگران نسبت به گذشته می‌گوید: «به نظر من، بهترین تماشاگران همیشه کسانی بوده‌اند که واقعاً عاشق تئاترند، نه کسانی که صرفاً برای سرگرمی یا وقت‌گذرانی می‌آیند. البته تماشاگر حق دارد لذت ببرد، اما اگر تنها جنبه سرگرمی پررنگ شود و عناصر دراماتیک و هنری نادیده گرفته شوند، نتیجه، تولید اثری کم‌ارزش است. مگر در مواردی که در همان اثر سرگرم‌کننده، تکنیک‌های فوق‌العاده‌ای به‌کار رفته باشد که تماشاگر را راضی کند.»

بدون دانش، خلق اثر بی‌معنی است.

در سال‌های اخیر، آموزش تئاتر با چالش‌های متعددی مواجه شده است. ورود افراد مختلف به حوزه تدریس گاهی منجر به کاهش کیفیت آموزش شده است، هرچند دانشکده‌های هنر همچنان در تلاشند نیروهای حرفه‌ای و آماده‌ای تربیت کنند، اما مشکلات و موانع همچنان باقی مانده‌اند. این کارگردان در ادامه بر اهمیت پرورش شاگردان واقعی تأکید می‌کند و می‌گوید: «یکی از دشواری‌های آموزش این است که هنرجویی تربیت کنیم که واقعاً یاد بگیرد.»

مسئله جذب یا نگه‌داشتن تماشاگران موضوع دیگری است. آموزش به معنای پرورش هنرمندی است که علم و تکنیک لازم را داشته باشد و بتواند اثر خلق کند. بازیگری که قصد دارد خالق باشد، باید دانش و مهارت داشته باشد؛ وگرنه دیگر نمی‌توان آن را خلاقیت نامید. خلج در پایان درباره نقش دولت در حمایت از تئاتر توضیح می‌دهد: «دولت زمانی نقش مؤثر دارد که...»

دیدگاه شما
پربازدیدترین‌ها
آخرین اخبار