استایل دختران فقیر در سریالهای ایرانی؛ جذابیت یا بیتفاوتی
استایل دختران فقیر در سریالهای ایرانی؛ چگونه لباس و ظاهر این شخصیتها دل پولدارها را برده است؟
بررسی استایل دختران فقیر در سریالهای ایرانی و تاثیر آن بر دلپذیری شخصیتها و جذابیت داستانها.
این موضوع همواره منبع الهام برای ساخت فیلمها و داستانهای متنوع بوده است. در زندگی واقعی، چنین وضعیتی معمولاً رخ نمیدهد، بنابراین است که این موضوع بیشتر وارد دنیای قصهها و رویاها میشود و مخاطبان با تصور آن، ساعاتی را در جهان خیال و رویا سپری میکنند. در شبکههای نمایش خانگی و سریالهای ایرانی نیز اخیراً توجه زیادی به این موضوع شده است.
آوا؛ مجموعه تلویزیونی شغال

موضوع اصلی این سریال یک داستان کلیشهای است که تقریباً هیچچیز در آن منسجم و منظم نیست و با مجموعهای از صحنههای احساسی و اغراقآمیز نوجوانپسند روبرو هستیم. طراحی لباس و شخصیتها نیز چندان جذاب و دلنشین نیستند. شخصیت دختر فقیر که طرفداران زیادی دارد و با پسری ثروتمند در ارتباط عاطفی قرار میگیرد، یعنی آوا، بیشتر استایلی اسپرت دارد. به نظر میرسد برای اینکه این شخصیت کمسن، بیبیفیس و معصوم به نظر برسد، از مدل موی کوتاه و لباسهای غیررسمی و تینیجری بهره گرفته شده است.
گوهر؛ مجموعه تلویزیونی جزر و مد

در قسمت جزرومد، که با استقبال کم مخاطبان مواجه شد، مجدداً گوهر با الگویی از زن فقیر و مرد ثروتمند در مقابل دیدگان تماشاگر ظاهر میشود. این شخصیت لباسهایی تمیز و مرتب بر تن دارد، اما استایل او قدیمی و دارای رگههای سنتی است. عناصر پوششی گوهر نشاندهنده طبقه اجتماعی او است که از آن منشأ میگیرد. به نظر میرسد هدف از این طراحی، ابراز وقار و ایجاد حس همذاتپنداری در مخاطب نسبت به این شخصیت است، بنابراین تلاش شده است که ظاهر او ساده، محجوب، اما در عین حال آراسته و مرتب باشد.
آبان؛ مجموعه تلویزیونی آبان

آبان دختری باهوش و قدرتمند است که تواناییهای فراوانی دارد و مورد توجه قرار میگیرد. اگرچه این شخصیت چندان مورد استقبال قرار نگرفت، اما سبک لباسپوشی او ترکیبی از استایل اسمارت کژوال است. به این معنا که بخشهایی از لباسهای او اسپرت هستند و بخشهایی دیگر حالت رسمی دارند. این نوع پوشش برای شخصیت آبان کاملاً مناسب است، زیرا هم نشاندهنده چابکی و فعالیتهای فراوان او در زندگی است و هم سطحی از رسمیت را برای حضور در مناقشات و موقعیتهای جدی و مهم به او میدهد تا اهدافش را پیش ببرد. آبان اغلب از کتهای مختلف و یقههای انگلیسی بهره میبرد که او را جدی و مهم نشان میدادند. در عین حال، قسمتهایی مانند شومیزهای اسپرت یا شلوارهای کژوال به تعادل و کاهش سطح رسمیبودن استایلش کمک میکردند.
سریال گناه: داستان فرشته

فرشته در حالت گناه، استایلی مطابق با سبک و سیاق دختران جوان امروزی دارد. بیشتر صحنههای او در زندان اتفاق میافتد، اما در بخشهای خارج از زندان، تیپ و سلیقهای مدرن و روزمره را نشان میدهد. او اغلب از شومیزهای کوتاه و شلوارهای جین بگ یا لباسهایی با همان ویژگیها استفاده میکند. در مجموع، استایل او نکته خاص و متمایزی ندارد و طراحی لباسهایش نشاندهنده فکر و سلیقه خاصی نیست. در مقابل، شخصیتهای زن دیگر در این سریال، مانند لادن مستوفی، از طراحی شخصیت و لباسهای بهتری برخوردارند. فرشته نه تنها شخصیت مشخص و درستی ندارد، بلکه استایل و گریم او نیز در معرفی دقیقتر او به مخاطب موثر نیستند. جالب است که داستان حول حضور این شخصیت میچرخد، اما…
افرا؛ سریال ملکه گدایان

این داستان عشق که در قالب سریالی روایت میشود، پر از فاصله طبقاتی است و واقعاً باور نکردنی است. باران کوثری در نقش دختر لوطیمنش سریال، که حامی کودکان کار و فقیر است، بسیار محبوب و پرطرفدار است. اما نه او توانایی نشان دادن سطح بالای دلبری را دارد و نه لباس و گریمش در این زمینه کمک میکند. او در بسیاری از صحنهها با کت اسپرت سبز ارتشی، روسریای که موهای نامرتب و آشفتهاش زیر آن دیده میشود، و مانتو و شلواری کهنه ظاهر میشود. شاید طراحی تیپ او با طبقه اجتماعیاش سازگار باشد، اما در کل، نه جذابیتی برای بیننده دارد و نه با اندام باران کوثری هماهنگ است. طراحی لباس در این داستان عشقی میان فرد ثروتمند و فقیر، نمره قبولی نمیگیرد. نبود تناسب بین شخصیت، پوشش و فضای داستان از مهمترین دلایل این ناکامی محسوب میشود.
صحرا؛ مجموعهای تلویزیونی درباره جزیره

صحرا در جزیره نسبت به دیگر کاراکترهایی که تاکنون بررسی کردهایم، پوشش و استایل مناسبتری دارد. او با مدل موی کوتاه و چتریهایی که روی پیشانی قرار گرفتهاند، آرایش غلیظ و استایلی اسپرت و گاهی رسمی، حداقل ظاهر جذاب و آراستهای دارد. با این حال، داستان این سریال همچنان در روایت یک ماجرای پرکشش و هیجانانگیز ضعیف است و مانند بیشتر تولیدات شبکه نمایش خانگی، از الگوی سرهمبندی، شخصیتهای مشابه فیلمهای قدیمی و سناریویی سطحی پیروی میکند. بازیگری که نقش صحرا را بر عهده دارد، شباهت زیادی به سحر قریشی و دوران اوج فعالیتش در سریالها و فیلمها دارد، اما در زمینه استایل و گریم، تفاوتهایی با او دارد.
لیلا؛ مجموعه تلویزیونی داریوش

در سریال داریوش، الگوی متفاوتتری مشاهده میشود. در این داستان، دختر و پسر ماجرا نه از نظر طبقاتی، بلکه از نظر سنی تفاوت دارند. لیلا در این سریال با مهرداد صدیقیان رابطه دارد. بازی ژیلا شاهی در نقش لیلا، زنی است از طبقات پایین جامعه که معمولاً استایل بسیار سادهای دارد و نکته خاصی در ظاهر او دیده نمیشود. با این حال، در بسیاری از صحنهها او را در تیپهای اسپرت میبینیم. این سبک، یعنی هودیهای راحت و شلوارهای کژوال، برای نشان دادن شخصیت آزاد و منعطف این زن به کار رفته است. به نظر نمیرسد که در طراحی لباس و گریم بازیگران در سریال داریوش، دقت زیادی صرف شده باشد. مجموعههای شبکه نمایش خانگی به تکراریترین شکل ممکن، با داستانهای عجیب و باورناپذیر، تبدیل شدهاند که حتی مخاطب را هم سرگرم نمیکنند.
در پایان
آثار شبکه نمایش خانگی چندان جذاب و دلنشین نیستند. بسیاری از این مجموعهها با حضور بازیگرانی تکراری و بدون ایده و طرح خلاقانه، حتی در طراحی لباس هم کمکاری کردهاند. در این مقاله، به سراغ داستانهایی رفتهایم که عشق میان دو فرد از طبقات مالی و اجتماعی متفاوت را به تصویر میکشند. هر اثر تلاش کرده است با توجه به فضای داستان، لباسهایی مناسب برای شخصیتهای دختران ارائه دهد. گاهی این تلاشها موفقیتآمیز بوده و در اغلب موارد ناکام مانده است.