کد خبر: 5017

بهترین فیلم‌های گانگستری برای یک آخر هفته پرهیجان و جذاب

اگر به دنیای پررمزو راز مافیا و جنایت علاقه‌مندید، این فیلم‌های گانگستری را برای یک آخر هفته پرهیجان و تماشایی از دست ندهید!

بهترین فیلم‌های گانگستری برای یک آخر هفته پرهیجان و جذاب

بدیهی است که در ژانر گانگستری، تعداد زیادی فیلم برجسته و تاثیرگذار وجود دارد که نقش مهمی در تحول و شکل‌گیری سینما ایفا کرده‌اند. در طول تاریخ سینما، آثار بسیاری در این ژانر ساخته شده‌اند که به عنوان شاهکارهای بی‌نظیر شناخته می‌شوند، از جمله فیلم‌های تأثیرگذار هالیوودی مانند «پدرخوانده» و «رفقای خوب»، و همچنین آثار محبوب بین‌المللی مانند «شهر خدا».

در این میان، برخی از این فیلم‌ها تقریباً بدون نقص هستند و به نوعی به اوج کمال سینمایی نزدیک می‌شوند. این آثار نه تنها به خاطر جزئیات و بازنمایی دقیق یک دوره زمانی ارزشمندند، بلکه از نظر اجرا، موسیقی، ریتم و پایان‌بندی نیز حرف‌های زیادی برای گفتن دارند. نزدیک بودن این فیلم‌ها به کمال نشان می‌دهد که هنوز هم به عنوان آثار اکشن درخشان تاریخ سینما شناخته می‌شوند و ارزش دارند که به عنوان فیلم‌های محبوب و مورد علاقه تماشاگران باقی بمانند. با این حال، جالب است که به جنبه‌های منحصر به فردی فکر کنیم که ممکن است مانع تبدیل این آثار به شاهکارهای بی‌پایان شوند.

18. گوست‌داگ: راه سامورایی (Ghost Dog: Way of the Samurai)

گوست‌داگ: سلوک سامورایی از بهترین فیلم‌های گانگستری

اگرچه عنوان و سبک فیلم "گوست‌داگ: سلوک سامورایی" نشان نمی‌دهد که یک اثر گانگستری است، اما این فیلم ترکیبی منحصر به فرد از دنیای پرخشونت مافیایی و فرهنگ سامورایی‌های ژاپن باستان است، که منجر به خلق یک اثر سینمایی درخشان و متمایز می‌شود. داستان درباره گوست‌داگ، یک قاتل آمریکایی آفریقایی‌تبار است که سبک زندگی و تکنیک‌های خود را از سامورایی‌های ژاپن باستان الهام گرفته است. با این حال، زمانی که او توسط اوباش هدف مرگ قرار می‌گیرد، باید قدرت و مهارت‌های خود را به چالش بکشد. فضای عجیب‌و‌غریب و عناصر ماورایی که در این فیلم دیده می‌شود، در هیچ فیلم گانگستری دیگری قابل مشاهده نیست. "گوست‌داگ: سلوک سامورایی" با کشف شباهت‌های منحصربه‌فرد بین دو ژانر محبوب و ارزشمند سینما، راهبردی نوین و مؤثر را در پیش می‌گیرد. تنها نکته منفی این اثر، این است که از لحاظ اکشن، چندان در حد و اندازه فیلم‌های سامورایی و گانگستری کلاسیک قرار نمی‌گیرد و تا حد زیادی از فضای آرام و ملایم آثار جیم جارموش پیروی می‌کند.

موجود ترسناک و در عین حال جذاب

هیولای جذاب

در فیلم «هیولای جذاب» که کارگردانی آن بر عهده جاناتان گلیزر است، یکی از بهترین بازی‌های سر بن کینگزلی در تاریخ هنر بازیگری او به نمایش گذاشته می‌شود. ری وینستون در نقش گری، یک جنایتکار بازنشسته است که سعی دارد گذشته تاریک خود را کنار بگذارد، اما حضور دان لوگان، با بازی بن کینگزلی، که روان‌پزشکی است و او را به شرکت در یک سرقت بانکی در لندن ترغیب می‌کند، آرامش او برهم می‌خورد. این فیلم گانگستری منحصربه‌فرد، برای همه مناسب نیست، اما رویکرد چندلایه گلیزر و اجرای‌های درخشان آن، تجربه‌ای متفاوت و خاص را رقم می‌زند که ممکن است انتظارات طرفداران این ژانر را برآورده نکند. با این حال، تصویری خشن و تأثیرگذار که کینگزلی خلق کرده، دلیلی قوی برای تماشای اثر است. این فیلم جسورانه و در عین حال گیج‌کننده، نمونه‌ای است که نشان می‌دهد ژانر گانگستری می‌تواند از این سبک بیشتر بهره‌مند شود و نوآوری‌های بیشتری داشته باشد.

16. بانی و کلاید (Bonnie and Clyde)

بانی و کلاید از بهترین فیلم‌های گانگستری

فیلم بیوگرافی گانگستری درباره بانی و کلاید، یکی از مشهورترین زوج‌های خلافکار تاریخ، روایتگر داستان زندگی و جنایات این دو شخصیت افسانه‌ای است. این اثر، تراژدی و آشفتگی درونی شخصیت‌ها را به تصویر می‌کشد و در عین حال، زمینه‌ای نو برای فیلم‌سازی هنجارشکن فراهم می‌آورد. داستان از زندگی بانی پارکر، پیشخدمت بی‌حوصله‌ای که نقش آن را فی داناوی ایفا می‌کند، آغاز می‌شود؛ او عاشق کلاید بارو، با بازی وارن بیتی، می‌شود و با هم دست به مجموعه‌ای از جنایات خشونت‌آمیز می‌زنند. این دو در حومه شهر، در مسیر سفرهایشان، اتومبیل‌های زیادی سرقت می‌کنند و بانک‌های متعددی را می‌دزدند، تا سرانجام در مقابل پلیس، با مرگی اجتناب‌ناپذیر روبه‌رو می‌شوند.

از نظر تاریخی، بانی و کلاید را می‌توان یکی از اولین گانگسترهای افسانه‌ای در آمریکا دانست که نه به خاطر قدرت فیزیکی، بلکه به دلیل عشق و اشتیاق بی‌حد و حصرشان، که جنایاتشان را تشویق می‌کرد، شناخته می‌شوند. فیلم به‌طور کامل از هیجان و شور و شعف پیرامون این شخصیت‌ها بهره‌مند است، که این احساسات با بازی درخشان داناوی و بیتی به اوج می‌رسد. تنها نکته مهم این است که پس از پنجاه سال روایت داستان‌های گانگستری، روایت واقعی بانی و کلاید تکراری شده و تاثیر آن بر مخاطب مدرن کاهش یافته است.

15. روزی در آمریکا (Once Upon a Time in America)

روز روزگاری در امریکا

وقتی صحبت از فیلم‌های حماسی در سینما به میان می‌آید، حماسه چهار ساعته جنایت و جاه‌طلبی سرجو لیونه، یکی از برترین نمونه‌ها است. روزی روزگاری در آمریکا، با بازی‌های درخشان رابرت دنیرو و جیمز وودز، داستان زندگی دو دوست صمیمی را روایت می‌کند که در دهه ۲۰ و اوایل دهه ۳۰ میلادی، درگیر فعالیت‌های جنایت سازمان‌یافته در نیویورک می‌شوند. این فیلم، یکی از آثار هنری بی‌نظیر یکی از بزرگ‌ترین کارگردانان تاریخ سینما است. ساختار پرتنش و در عین حال بسیار جذاب و تأمل‌برانگیز آن، تجربه‌ای بی‌نظیر را برای تماشاگر رقم می‌زند. علاوه بر این، این اثر نسبت به دیگر فیلم‌های گانگستری، ساده‌تر و کم‌تکلف‌تر است و به جای تمرکز بر درام‌های خانوادگی و دنبال کردن خانواده‌های مافیایی، از نمادگرایی بصری بهره می‌برد. کسانی که صبر و حوصله کافی دارند و آماده‌اند تا با ماهیت جسورانه و بعضاً مبهم فیلم کنار بیایند، بدون شک از هر جنبه‌ای، روزی روزگاری در آمریکا را قدر خواهند دانست.

14. حمله به کلانتری شماره ۱۳ (Assault on Precinct 13)

حمله به کلانتری 13 از بهترین فیلم‌های گانگستری

حمله به کلانتری ۱۳ یکی از آثار جان کارپنتر است که در عین حال یکی از کم‌توجه‌شده‌ترین و در عین حال سرگرم‌کننده‌ترین فیلم‌های او محسوب می‌شود. این اثر قبل از دیگر شاهکارهای کارپنتر ساخته شده و هنوز هم نشان‌دهنده استعداد و سبک خاص او در کارگردانی است. داستان فیلم درباره ساکنان یک ایستگاه پلیس محلی است که خود را در مقابل حمله گروهی از اعضای باندهای خطرناک خیابانی می‌بینند، وضعیتی که به نظر نمی‌رسد پایانی داشته باشد.

فیلم از ابتدا تا انتها، نمایشگر یک اکشن گانگستری درجه‌یک است، هرچند سکانس‌های آن ممکن است بسیار تکان‌دهنده و پرتنش باشند، و گروه گانگستری را با سطح بالای تنش نشان دهند. جو ترسناک و هیجان‌انگیز فیلم، آن را تا حدی شبیه یک اثر سینمایی ترسناک می‌کند، هرچند در اصل در ژانر اکشن هیجان‌انگیز گانگستری قرار دارد. تنها نکته قابل توجه این است که فیلم کمی زمان می‌برد تا وارد نیمه‌دوم تاثیرگذار خود شود، اما تسلط کارگردان، جان کارپنتر، حتی در قسمت‌های کندتر، حمله به کلانتری ۱۳ را به اثری تبدیل می‌کند که نمی‌توان نسبت به آن بی‌تفاوت بود.

13. نقطه اوج التهاب (White Heat)

اوج التهاب

در فیلم اوج التهاب، شاهکار رایول والش، یکی از بزرگ‌ترین بازیگران ژانر گانگستری، جیمز کاگنی، بازی می‌کند که برنده اسکار افسانه‌ای است. داستان فیلم درباره کودی جرت است، مردی که پس از اطلاع از مرگ مادرش از زندان فرار می‌کند. جرت با هدف انجام جسورانه‌ترین سرقت دوران حرفه‌ای‌اش، یک باند را تشکیل می‌دهد. این گروه شامل هم‌سلولی سابق او و یک پلیس مخفی است. اوج التهاب یکی از فیلم‌های مهم در ژانر گانگستری است که تاثیر زیادی بر شکل‌گیری و توسعه این ژانر گذاشته است. جیمز کاگنی در این فیلم یکی از بهترین بازی‌های دوران خود را ارائه می‌دهد و با مهارت خاص خود، شخصیت بی‌تفاوت جرد را به تصویر می‌کشد و آشفتگی درونی او را نشان می‌دهد. این اثر، محصول زمانی است که فیلم‌سازی گاهی اوقات به ملودرام گرایش پیدا می‌کند و با مضامین غم‌انگیز درگیر می‌شود، اما در عین حال، به اندازه‌ای که نشان‌دهنده ژانر گانگستری است، در سطح عالی قرار دارد.

12. سرقت با قاپ‌زنی (Snatch)

قاپ‌زنی

قاپ‌زنی یکی از نخستین آثار گای ریچی است که او را به شهرت رساند. این فیلم یک کمدی جنایی پر از هرج و مرج و متمایز است، که دو داستان جداگانه را دنبال می‌کند. این دو روایت به طور غیرمنتظره‌ای به هم پیوسته‌اند، و این یکی از ویژگی‌های برجسته فیلم محسوب می‌شود. در داستان، گروهی از سارقان الماس زمانی که الماس دزدیده‌شده‌شان ناپدید می‌شود، در وضعیتی خاص قرار می‌گیرند، در حالی که در داستان دیگر، یک بوکسور بدنام وارد دنیای جرم و جنایت می‌شود. گای ریچی در دهه‌های پس از ساخت قاپ‌زنی، به توسعه سبک و دیدگاه خاص خود در فیلم‌سازی ادامه داد و نگاهی متفاوت به کمدی پیدا کرد. با این حال، تنها نکته‌ای که ممکن است فیلم را از تبدیل شدن به یک اثر کامل بازدارد، این است که، با وجود بازی‌های فوق‌العاده و شخصیت‌های جذاب و دوست‌داشتنی، از نظر عمق یا لایه‌های داستانی چندان غنی نیست. قاپ‌زنی یک طرح بسیار ساده دارد، که بیشتر بر سبک بصری و تدوین استثنایی فیلم تأکید می‌کند، اما می‌تواند یک داستان واقعی و تاثیرگذار را نیز روایت کند.

ساعت بیست و پنجم (25th Hour)

ساعت بیست‌وپنجم از بهترین فیلم‌های گانگستری

ساعت بیست‌وپنجم، هم به عنوان یک فیلم گانگستری تاثیرگذار و هم به عنوان تصویرسازی کارگردانش اسپایک لی از حملات 11 سپتامبر که در آن زمان تازه رخ داده بود، داستانی قدرتمند درباره پذیرش خود ارائه می‌دهد. این فیلم روایت‌گر زندگی مونتی بروگان است، که با بازی ادوارد نورتون نقش‌آفرینی می‌کند؛ فروشنده مواد مخدر که قرار است هفت سال حبس را شروع کند و تنها یک روز از آزادی‌اش باقی مانده است. او تصمیم می‌گیرد آخرین ساعات آزادی‌اش را با دوستان نزدیکش سپری کند و معشوقش را برای سال‌ها جدایی آماده کند.

ساعت بیست‌وپنجم بدون شک با الگوهای کلاسیک فیلم‌های گانگستری و دنیای جنایی بازی می‌کند، اما تمرکز اصلی آن بر انسانیت است و نه صرفاً نمایش جنایات. این فیلم در زمینه درام احساسی و بلوغ، به عنوان یک نمونه آموزشی عمل می‌کند، هرچند انتخاب‌های بصری آن گاهی بیش از حد گیج‌کننده و منحرف‌کننده هستند و از آنچه برای یک اثر غم‌انگیز درباره بشریت لازم است، فراتر می‌روند.

10. صورت‌زخمی (اسکارفیس)

صورت‌زخمی

فیلم صورت زخمی محصول سال 1932 نباید با نسخه‌ی آل پاچینو که یکی از آثار برتر سینمای گانگستری است، اشتباه گرفته شود. این فیلم طرحی مشابه با نسخه‌ی بازسازی‌شده‌اش دارد که با بازی آل پاچینو ساخته شده است. داستان این فیلم درباره‌ی گانگستر معروف تونی کامونتی است، که با بازی پل مونی، در تلاش است جایگاه خود را در دنیای خلافکاران ارتقا دهد. در کنار این، تونی تمام تلاش خود را می‌کند تا خواهر بی‌گناهش را در مقابل زندگی جنایتکارانه‌ای که به آن وفادار است، محافظت کند. تاثیر فیلم صورت‌زخمی کلاسیک بر سینمای گانگستری بر کسی پوشیده نیست، اما همان‌طور که هر فیلم دیگری در آستانه‌ی صد سالگی قرار می‌گیرد، هرچند لذت‌بخش است، با چالش‌هایی نیز همراه است و مقایسه آن با نسخه‌ی بازسازی‌شده‌ی یک اثر شاخص، وضعیت را بهتر نمی‌کند. به‌ویژه در زمانی که فیلم‌های گانگستری جدید در روایت قهرمانان خود بسیار بهتر عمل می‌کنند، صورت‌زخمی کلاسیک بیش‌از حد ساده است و به اندازه‌ی کافی در عمق مفهوم خود فرو نمی‌رود.

دانی براسکو (Donnie Brasco)

دانی براسکو

دانی براسکو یک درام گانگستری تاثیرگذار است که بر اساس داستان واقعی ساخته شده است. این فیلم یکی از بهترین آثار دهه ۹۰ در ژانر گانگستری محسوب می‌شود و درون‌مایه‌ای پر از آشفتگی و درگیری‌های داخلی را نشان می‌دهد، که به عمق جنایات می‌پردازد. داستان فیلم درباره جوزف پیستون، با بازی جانی دپ، است که نقش یک مامور مخفی اف‌بی‌آی را ایفا می‌کند و با نام مستعار دانی براسکو، در خانواده جنایتکاران بونانو در دهه ۱۹۷۰ نفوذ می‌کند. در ادامه، دانی براسکو رابطه‌ای پیچیده و پرتنش با لفتی روجیرو، با بازی آل پاچینو، قاتل قدیمی مافیا برقرار می‌کند. هر چه دانی بیشتر در عمق دنیای مافیا غرق می‌شود، متوجه می‌شود که مرز بین مامور فدرال و جنایتکار در حال محو شدن است.

این فیلم غالباً به عنوان یک اثر بسیار تاثیرگذار و ماندگار شناخته می‌شود که داستانی منحصر به فرد و قدرتمند را از زاویه دید یک مامور مخفی روایت می‌کند؛ کسی که بیش از حد در زندگی مافیا غرق شده است. رابطه و تعامل میان جانی دپ و آل پاچینو، که به‌طور طبیعی به یک زوج گانگستری افسانه‌ای تبدیل می‌شوند، از نقاط قوت فیلم است و آن را از دیگر آثار هم‌ژانر متمایز می‌کند. با این حال، یکی از انتقادهای رایج این است که فیلم بیش از حد بر کلیشه‌ها و قراردادهای ژانر گانگستری تکیه دارد و همین موضوع ممکن است از اعتبار کامل آن بکاهد.

مسیر به سمت نابودی (راهی به تباهی)

راهی به تباهی از بهترین فیلم‌های گانگستری

راهی به تباهی یک فیلم جنایی تاثیرگذار است که به عمق زندگی یک گانگستر وارد می‌شود و به بررسی دغدغه‌ها و مشکلات روانی شخصیت‌های آن می‌پردازد. این اثر، یک مطالعه کامل درباره چرخه و پیامدهای خشونت است. داستان در زمان رکود بزرگ سال 1931 رخ می‌دهد و مایک سالیوان، با بازی تام هنکس، را دنبال می‌کند که یک قاتل و تبه‌کار است. پس از آنکه پسر بی‌گناه او، مایکل، شاهد یک قتل می‌شود، خانواده مجبور به فرار می‌گردد. مایک در تلاش است پسرش را از سرنوشت ناخواسته نجات دهد و در عین حال، برای انتقام از کسانی که او را به این مسیر کشانده‌اند، هر کاری انجام می‌دهد.

این فیلم، یکی از آثار کم‌توجه‌ شده در ژانر خود است که با روایتی تاثیرگذار و غیرمنتظره، نگاهی انسانی و واقعی به داستان‌های مافیایی دارد و تعاملات پدر و پسری را با رویکردی هم‌راستا با ژانر نشان می‌دهد. تنها مانع بر سر راه تبدیل این اثر به یک کلاس درس در این حوزه، اجراهای ناپسند و ناخوشایند است که در نهایت، تمرکز مخاطب را از داستان استادانه‌ای که روایت می‌کند، منحرف می‌سازد.

7. وعده‌های شرقی

قول‌های شرقی

اگرچه دیوید کراننبرگ بیشتر به خاطر آثارش در حوزه فیلم‌های ترسناک و جسمانی شناخته می‌شود، اما فیلم قول‌های شرقی نشان می‌دهد که توانایی او در ژانرهای دیگر نیز بی‌نظیر است. این فیلم درباره یک نوجوان روسی است که در حین زایمان در لندن جان می‌سپارد و سرنخ‌هایی از خود باقی می‌گذارد که می‌تواند به ربط دادن این کودک تازه متولد شده به یک باند جنایتکار روسی کمک کند. در این داستان، آنا، ماما با بازی نایومی واتس، تلاش می‌کند تا معمای پیچیده را حل کند و گروه جنایتکار قدرتمند روسی را از میان بردارد، اما در مقابل خطرات مرگباری و تهدیدهای اوباش قرار می‌گیرد. شیوه روایت و ساختار فیلم، برخلاف دیگر فیلم‌های گانگستری، به طور خاص مخاطب را درگیر می‌کند و او را به دنیای پرتنش و جذاب خود می‌کشاند. دو سوم ابتدایی فیلم با تمرکز بر مفاهیم و پیش‌فرض‌های اصلی، با بازی‌های بسیار قوی و تنش بالا، فضای معما را شکل می‌دهد و تماشاگر را درگیر می‌کند. اما متأسفانه، یک سوم پایانی فیلم نتوانسته است به همان اندازه در انتقال داستان و جمع‌بندی آن موفق باشد و از این نظر ضعف‌هایی را نشان می‌دهد.

6. محرمانه لس‌آنجلس (L.A. Confidential)

محرمانه لس‌آنجلس

محرمانه لس‌آنجلس یک نگاه خیره‌کننده و نوآورانه به لایه‌های پنهان جنایت در شهر لس‌آنجلس ارائه می‌دهد. این فیلم یکی از تریلرهای جنایی تاثیرگذار دهه ۹۰ است که نقش مهمی در شکل‌گیری ژانر گانگستری ایفا کرده است. داستان درباره سه کارآگاه است که در دنیای فاسد و بی‌رحم نیروی پلیس لس‌آنجلس فعالیت می‌کنند و هر کدام با روشی متفاوت در پی کشف توطئه‌ای مرتبط با قتل‌های گروهی هستند. اثر به‌طور گسترده به‌عنوان یک فیلم گانگستری که سیستم‌های پلیسی را مورد بررسی قرار می‌دهد شناخته می‌شود و با لحن و سبک خاص خود، تماشاگران را وادار به تفکر و حدس زدن می‌کند. این فیلم تصویری درخشان از فساد و بی‌اعتمادی ارائه می‌دهد که هنوز در سینمای مدرن جذاب و تأثیرگذار است. با این حال، یکی از مشکلات آن که در بسیاری از فیلم‌های پر هرج‌ومرج گانگستری مشترک است، این است که تماشای رویدادها ممکن است معنای دقیقی نداشته باشد، زیرا در پایان‌بندی، همه چیز به‌درستی سر جای خود قرار نمی‌گیرد.

در فیلم «در بارانداز»

در بارانداز از بهترین فیلم‌های گانگستری

قبل از آنکه مارلون براندو یکی از برترین اجراهای تاریخ سینما در نقش دون ویتو کورلیونه در فیلم پدرخوانده را ارائه دهد، در فیلم دیگری ظاهر شده بود که او را به عنوان شخصیت اصلی در یک فیلم گانگستری برنده اسکار معرفی کرد. در این فیلم، براندو نقش تری مالوی را ایفا می‌کند، مرد جوانی که رویای مراقبت از کبوترها را در سر دارد، اما زندگی‌اش به انجام ماموریت‌های غیرقانونی برای رییس فاسدش می‌انجامد. پس از دیدن قتل یکی از اراذل باند رییس فاسد، تری احساس مسئولیت می‌کند و با خواهر مقتول دوست می‌شود، در تلاش برای جمع‌آوری اطلاعاتی که می‌تواند فساد در بارانداز را برای همیشه پایان دهد.

براندو در این فیلم، بار دیگر توانایی‌های هنری خود را به نمایش می‌گذارد و نقش یک شخصیت شکست‌خورده و در جستجوی پناه را با مهارت و عمق بازی می‌کند. اجرای او در کنار کارگردانی تاثیرگذار الیا کازان، فیلم را به موفقیت چشمگیری رساند و تحسین منتقدان را برانگیخت. فیلم در بارانداز توانست هشت جایزه اسکار را کسب کند و به یک اثر تاثیرگذار در فرهنگ آمریکایی تبدیل شود. در حالی که بازی بی‌نظیر براندو، دیگر دستاوردهای فیلم را تحت‌الشعاع قرار داده است، اما این اثر هنوز هم به عنوان یکی از پیشگامان ژانر گانگستری و جنایی در تاریخ سینما شناخته می‌شود.

چهارم: محله چینی‌ها (Chinatown)

محله چینی‌ها

محله چینی‌ها یکی از برترین و محبوب‌ترین فیلم‌های ژانر نوآر در تاریخ سینما است. داستان این فیلم درباره جیک گیتس، با بازی درخشان جک نیکلسون، است که توسط زنی زیبا استخدام می‌شود تا درباره خیانت همسرش تحقیق کند. آنچه در ابتدا ظاهر یک پرونده ساده به نظر می‌رسد، به سرعت جیک را وارد دنیایی پر از رسوایی‌های شخصی و سیاسی می‌کند. فیلمنامه هوشمندانه این اثر نقش مهمی در ماندگاری آن در تاریخ سینما ایفا کرده و آن را به یکی از بهترین و تاثیرگذارترین فیلم‌های نوآر تبدیل کرده است. اگرچه اغلب این فیلم به عنوان یک اثر کلاسیک در ژانر نوآر شناخته می‌شود، اما می‌توان گفت که محله چینی‌ها بیشتر از آن که یک فیلم گانگستری باشد، یک اثر معمایی نوآر است. با وجود این، این فیلم همچنان یک شاهکار سینمایی آمریکا محسوب می‌شود که همواره مورد تقلید قرار می‌گیرد، اما هرگز تکرار نمی‌شود.

3. مظنونین همیشگی (The Usual Suspects)

مظنونین همیشگی

مظنونین همیشگی نمادی برجسته از فیلمسازی در ژانر گانگستری در دهه ۹۰ است و یکی از پایان‌های تاریخ سینما را به شکلی بی‌نظیر و تاثیرگذار به تصویر می‌کشد. این اثر اغلب به عنوان یکی از بهترین فیلم‌های تاریخ سینما شناخته می‌شود. داستان فیلم درباره وربال کیتس، با بازی کوین اسپیسی، است که تلاش می‌کند ماموران فدرال را قانع کند که سرقتی که او و گروهی از جنایتکاران انجام داده‌اند، توسط افسانه دنیای جنایت، کایزر شوزه، تحمیل شده است. با پیشرفت داستان، ابعاد خطرناک شخصیت کایزر شوزه بیشتر آشکار می‌شود و دیگر نمی‌توان آن را نادیده گرفت. تاثیر مظنونین همیشگی بر ژانر معمایی و جنایی قابل انکار نیست، زیرا این فیلم ژانر را بازتعریف کرده و تغییرات اساسی در ساختار و ریتم آن ایجاد کرده است. بسیاری از فیلم‌های پس از آن دهه، تحت تأثیر این اثر ساخته شده‌اند. این فیلم به عنوان یکی از کامل‌ترین و بی‌نقص‌ترین نمونه‌های سینمای گانگستری شناخته می‌شود که هیچ نقصی در آن نمی‌توان یافت.

۲. نفرت (La Haine)

نفرت

لطفاً متن مورد نظر خود را وارد کنید تا من آن را بازنویسی کنم.

هرچند اکثر افراد بر این باورند که محبوب‌ترین و تحسین‌شده‌ترین فیلم‌های گانگستری عمدتاً برای مخاطبان آمریکایی و بخش‌هایی از جامعه جهانی ساخته می‌شوند، اما نفرت نمونه‌ای است که نشان می‌دهد فیلم‌های گانگستری بین‌المللی نیز می‌توانند به همان اندازه جذاب و اثرگذار باشند. فیلم نفرت، ساخته شده در فرانسه، داستان سه جوان بزهکار را روایت می‌کند که پس از یک شب آشوب در حومه پاریس، دچار استرس و آشوب می‌شوند، چرا که یکی از این دوستان درگیر و مجروح می‌شود. اما ماجراهای این سه نفر به همین جا محدود نمی‌شود، زیرا یکی از آن‌ها به سلاح گرم غیرمجاز دست پیدا می‌کند. نفرت یک اثر هنری قدرتمند و تاثیرگذار است که، همان‌طور که در گذشته، با تصاویر سیاه و سفید و شخصیت‌های ملموس، در دنیای امروز نیز قابل‌درک است. دیالوگ‌های این فیلم در تاریخ سینما ماندگار شده‌اند و خود فیلم در فهرست صد فیلم برتر جهان در نشریه امپایر جای گرفته است. در ابتدا، فیلم نیازمند صبر مخاطب برای برقراری ارتباط است، اما زمانی که تمامی عناصر کنار هم قرار می‌گیرند و داستان به پیش می‌رود، تماشای آن سخت است که بتوان چشم از آن برداشت.

مرد ایرلندی (The Irishman)

مرد ایرلندی از بهترین فیلم‌های گانگستری

مارتین اسکورسیزی یکی از برجسته‌ترین و تاثیرگذارترین کارگردانان در ژانر گانگستری است که در طول سال‌ها با خلق آثار بی‌نظیری مانند «رفقای خوب» و «کازینو» جایگاه ویژه‌ای در سینما یافته است. فیلم «مرد ایرلندی» به‌عنوان بازگشت باشکوه این استاد بزرگ، نشان‌دهنده تداوم مهارت و هنر او در روایت داستان‌های جنایی است و به‌عنوان یکی از موفق‌ترین آثار در این ژانر محسوب می‌شود. در این فیلم، جمعی از بزرگ‌ترین چهره‌های سینما گرد هم آمده‌اند تا داستان فرانک شیرن، قاتل و جنایتکار سرشناس، را با بازی رابرت دنیرو، به تصویر کشند. این شخصیت در مواجهه با سخت‌ترین و تاریک‌ترین بخش‌های حرفه‌اش قرار می‌گیرد و رابطه‌ای پیچیده با رهبر قدرتمند گروه‌های جنایی، جیمی هوفا، با بازی آل پاچینو برقرار می‌کند.

از نظر ساخت، داستان و اجرا، «مرد ایرلندی» بازگشتی درخشان به دوران طلایی فیلم‌های گانگستری اسکورسیزی است که با ظرافت و ارجاع به عناصر کلاسیک این سبک ساخته شده است. هرچند این فیلم در فهرست بهترین‌های ژانر قرار می‌گیرد، اما نقصی غیرقابل‌انکار دارد که بعضی منتقدان آن را به‌عنوان نقطه قوت اثر می‌دانند. این نقص مربوط به استفاده از فناوری‌های پیشرفته برای محو کردن نشانه‌های پیری بازیگران است، که با توجه به سن بالای آن‌ها در فیلم، برای نشان دادن گذر زمان در داستانی چندین دهه‌ای، به کار رفته است. این فناوری، گرچه در برخی موارد به‌درستی عمل می‌کند، اما در موارد دیگر نتوانسته به‌طور کامل منسجم ظاهر شود و برخی مخاطبان این موضوع را نپسندیده‌اند. در مجموع، «مرد ایرلندی» با وجود این چالش فنی، اثری است که به خوبی نشان‌دهنده هنر و توانایی‌های اسکورسیزی در ساخت فیلم‌های بی‌نظیر است.

دیدگاه شما
پربازدیدترین‌ها
آخرین اخبار