رپ در ایران؛ فرصتها و چالشهای مجوز و آینده روشن
رپ در ایران: ممنوعیت یا فرصتهای ناشناخته برای هنرمندان و مخاطبان
رپ در ایران؛ فرصتهای پنهان و چالشهای مجوز، تأثیر فرهنگی، حضور در رسانهها و آیندهای پر از تغییر و رشد در فضای هنری کشور
مدتها است که صدای رپ در ایران در حال معلق بودن میان زیرزمین و صحنه است؛ از سالنهای تئاتر و پلتفرمهای ویاودی گرفته تا ویدیوهای صداوسیما، رپرها به آرامی وارد عرصه رسمی شدهاند، اما همچنان پشت درهای بسته کنسرتهای مجاز ایستادهاند. سیاستهای دوگانه وزارت ارشاد، این ژانر پرمخاطب را به جایی رسانده است که دیگر هیچکس نمیداند «رپ فارسی» آزاد است یا ممنوع. بیست سال از زمانی که نخستین بیتهای رپ فارسی در اتاقهای تاریک ضبط شدند میگذرد.

حالا آن زیرزمین نمور، به یک جریان فرهنگی چندمیلیونی تبدیل شده است که در گوشیها، خودروها و هدفونهای نسل زد همواره در حال پخش است. رپرها دیگر صرفاً صدایی نیستند؛ بلکه چهرههایی شناختهشده، روی صحنه حاضر میشوند، بازی میکنند و اجرا میکنند. با این حال، هنوز سوال سادهای بیپاسخ باقی مانده است: چرا وزارت ارشاد مجوز برگزاری کنسرتهای رپ را صادر نمیکند؟ در حالی که موسیقی رپ در تئاترها شنیده میشود و تلویزیون در تیزرها و تبلیغات خود از ریتم و کلام رپ و هیپهاپ بهره میبرد، درهای سالنهای کنسرت همچنان بسته است. این تناقض، گویی داستانی است با دو روایت متفاوت: یکی از آزادی بیان سخن میگوید و دیگری از محدودیتها.
نمایش تئاتر، فضایی برای فرار از زیرزمین است.
در سالهای اخیر، تئاتر به محلی تبدیل شده است که رپرها به آن پناه میبرند. جایی که دیگر کسی نمیپرسد «مجوز نداری»، بلکه تنها سوال این است که «نمایشنامهات کجاست؟» اجرای موزیکال «خماری» نماد این روند بود؛ یک رویداد پرانرژی با حضور مهیار ساعدی، رپر جوانی که داستان زندگیاش را روی صحنه به تصویر میکشید. اگرچه «خماری» ظاهری تئاتری داشت، اما در عمق، یک کنسرت کامل بود. بیش از ۱۹۰ شب اجرا، سالنهایی پر از جوانان مشتاق و صدایی که تا نیمههای شب در فضا پخش میشد. همه چیز به خوبی پیش میرفت تا اینکه در دیماه ۱۴۰۳، نامهای رسمی از اداره کل هنرهای نمایشی صادر شد و اجرای این نمایش به طور ناگهانی توقیف شد، به دلیل «تبدیل نمایش به کنسرت».

توقیف این آثار پیام روشنی داشت: تعداد مخاطبان موسیقی رپ به قدری افزایش یافته است که دیگر نمیتوان آنها را نادیده گرفت. همزمان، هنرمندان معروفتر این سبک نیز مسیر مشابهی را طی کردند. سینا ساعی، عضو گروه تیکتاک، در اجراهایی مانند «تهران–پاریس–تهران» و «خوننگار» روی صحنه رفت و با ترکیب بازیگری و موسیقی زنده، نوعی تئاتر موسیقایی نوین را ارائه داد.
حضور او در تالار وحدت، که از معتبرترین سالنهای موسیقی کشور است، نشان داد که فضای فرهنگی در ظاهر باز شده است، اما در واقعیت، همچنان با ترس و احتیاط حرکت میشود. در نمایش «آژاکس» نیز با شعار «اولین تئاتر رپ ایران»، امید صفیر و امیر خلوت حضور داشتند، اما در نهایت بخشهای اجرای زنده حذف شد. هرچند سانسور هنوز بر این حوزه سایه افکنده است، اما تئاتر نشان داد که رپ فارسی میتواند با هوشمندی از مرزها عبور کند.
موسیقی رپ بر روی صفحه نمایش و در قاب تلویزیون پخش میشود.
یکی از راههایی که رپرها برای دیده شدن انتخاب کردهاند، استفاده از رسانههای تصویری است. حمید صفت، رپر جنجالی دهه نود، پس از پشت سر گذاشتن حواشی حقوقی، در سریال «هفت سر اژدها» که محصول صدا و سیما بود، نقشآفرینی کرد. حضور او در تلویزیون، شکستی تاریخی در تابوی فرهنگی بود؛ رسانهای که سالها رپ را تهدیدی فرهنگی میدانست، اکنون با استفاده از چهره یکی از برترین رپرها در نقش پلیس، این نگرانیها را تغییر داد.

سینا ساعی نیز در برنامه «کارناوال» کنار رامبد جوان، با اجرای زنده چند قطعه رپ، همزمان با تعجب و تحسین تماشاگران روبهرو شد. ویدئوهای این بخش به سرعت در فضای مجازی منتشر شد؛ لحظهای که برای اولین بار، صدای رپ از قاب تلویزیون در یک برنامه رسمی پخش میشد.
در کنار این رویدادها، برنامههای اینترنتی و پادکستها به محلی جدید برای گفتوگوی آزاد درباره رپ تبدیل شدهاند. علی ضیا، مجری سابق تلویزیون، در برنامه خود میزبان شایع، گادپوری، دورچی و چندین رپر دیگر شد و درباره محدودیتها و امیدهای این ژانر صحبت کرد. این گفتگوها نشان میداد حتی چهرههای محافظهکار نیز به درک تازهای از این جریان رسیدهاند.
چند ماه پیش، محسن رجبپور، مدیر شرکت ترانه شرقی، فاش کرد که پانزده سال قبل مجوز رسمی برای «یاس» صادر شده بود، اما او نپذیرفت؛ زیرا نمیخواست با حذف کلمات و سانسور معنا، از روح رپ فاصله بگیرد. این روایتها ثابت میکند که رپ فارسی دیگر پدیدهای حاشیهای نیست، بلکه بخشی از تاریخ موسیقی معاصر ایران است. در آخرین خبر این هفته، یک رسانه حوزه موسیقی اعلام کرد که شایع مجوز دریافت کرده است؛ اما او سریعاً این خبر را تکذیب کرد و تأکید کرد با وجود محدودیتها و سانسورهای شدید، اجرای کنسرت در ایران در حال حاضر برای او معنایی ندارد.
وقتی کنسرتها تنها به نام «همایش» شناخته میشوند
با وجود تمام این نشانهها، هنوز کنسرت رپ در فهرست مجوزهای وزارت ارشاد قرار ندارد. در اواخر سال ۱۴۰۲، خبری درباره برگزاری اجرای زنده محمدرضا شایع و مهرداد هیدن در تهران منتشر شد که واکنشهای زیادی در شبکههای اجتماعی برانگیخت. اما دفتر موسیقی سریعاً اعلام کرد: «این خبر نادرست است و مجوزی صادر نشده است.» در واقع، برنامه موردنظر قرار بود تحت عنوان «همایش» برگزار شود و هیچ اشارهای به واژه «کنسرت» در آن نبود. این بازی با واژگان، شاید نشانگر سردرگمی سیاستگذاران باشد؛ آنها رپ را میخواهند، اما نمیدانند چگونه باید آن را بپذیرند.
در همین زمان، جزیره کیش به محلی جدید برای علاقهمندان تبدیل شد. در اردیبهشت ۱۴۰۴، گردهمایی با عنوان «حرفهای ناگفته با ضیا» با حضور علی ضیا و محمدرضا شایع برگزار شد. اگرچه عنوان رسمی آن گفتوگو بود، اما در عمل، برای اولین بار، شایع قطعات خود را مقابل تماشاگران ایرانی اجرا کرد. بلیتها ظرف چند ساعت به فروش رسیدند و طرفداران از شهرهای مختلف راهی کیش شدند. آن شب، چیزی فراتر از یک گفتوگو رخ داد؛ یک اجرای زنده، هرچند بدون عنوان رسمی.
پایینترین طبقه، گرمتر از هر زمان دیگری است
در صورت عدم صدور مجوز، بازار سیاه راه خود را پیدا میکند. در فروردین ۱۴۰۲، «دورچی» در تهران کنسرتی زیرزمینی برگزار کرد که بلیتهای آن از ۴ میلیون تومان شروع و تا ۲۰ میلیون تومان هم رسید. این کنسرت که در شش شب در سالنهای کوچک و بدون مجوز برگزار شد، با اعلام آدرس در لحظه آخر و تنها در چند نقطه انجام شد. سرانجام، مأموران انتظامی اجرای این برنامه را متوقف کردند و حضار را از سالن خارج ساختند.
در سالهای اخیر، قیمت بلیت کنسرتهای رپرهای ایرانی در خارج از کشور به طور قابل توجهی افزایش یافته است. در سالنهای دوبی، استانبول و تورنتو، بلیتها گاهی تا ۳۰۰ دلار فروخته شده و برای جایگاههای ویژه حتی چند برابر آن قیمت داشته است. در یکی از اجراهای رایج، برخی طرفداران برای ردیفهای نزدیک به صحنه تا حدود صد میلیون تومان پرداخت کردهاند؛ رقمی که بیشتر شبیه قیمت یک وسیله نقلیه کارکرده است تا بلیت کنسرت.
این قیمتهای بالا نشاندهنده اشتیاق شدید مخاطبان برای شنیدن صدای هنرمندان محبوبشان است؛ اشتیاقی که در نبود مجوز داخلی، به سمت بازارهای خارجی هدایت شده و بخش بزرگی از ظرفیت فرهنگی کشور را به خارج از مرزها منتقل میکند. اگرچه آمار دقیقی درباره تعداد کنسرتهای زیرزمینی وجود ندارد، اما نگاهی به شبکههای اجتماعی کافی است تا متوجه شد این جریان همچنان زنده و پررونق است. در نبود مسیرهای قانونی، همین فعالیتهای زیرزمینی به سکوی پرتاب نسل جدید رپ تبدیل شده است.
سیاست دوگانه و تحمل مشروط
از قالیباف تا ضرغامی
مدتهاست که وزارت ارشاد همانند باغبانی محتاط و نابلد با درختی ناشناخته عمل میکند: از دور نظارهگر است، شاخهها را میچیند، اما جرات نمیکند آن را به باغ اصلی منتقل کند. در عین حال، رپرها در تئاتر، تلویزیون و فضای مجازی حضور پررنگی دارند. حتی سیاستمدارانی مانند محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس، پس از جنگ دوازدهروزه، از رپرهای ایرانی تمجید کرده و گفته است: «رپرهای ایرانی استوار ایستادهاند و همه رپرهای آنور میدان را بیرون کردهاند.» چند روز پیش، عزتالله ضرغامی، عضو شورای عالی فضای مجازی، ویدیویی منتشر کرد که در آن دختری با ریتم رپ زباله جمع میکرد و نوشت: «این دختر خانمی که با کمک موسیقی رپ، زباله جمع میکند، الگوی عملی برای حفظ محیطزیست است. همچنین، مبلغین مذهبی ما باید مدتی از سخنرانیهای کماثر خود فاصله بگیرند و به روشهای عملی روی آورند؛ ثواب دارد.»
در این میان، وزارت ارشاد همچنان سکوت کرده است؛ نه حمایتی، نه مخالفتی، فقط سکوتی سرد و بیپاسخ. «مدارای مشروط» بهترین توصیف برای این وضعیت است. در دولت قبلی، چند خواننده معروف رپ مجوز گرفتند با این شرط که ژانر کارشان به عنوان پاپ معرفی شود. معاون هنری وقت گفته بود: «آن قطعه پاپ بوده، نه رپ.» این نگاه هنوز هم ادامه دارد؛ گویی مسئولان از نام رپ بیشتر از خود موسیقی ترس دارند.
رپ، بازتاب دهنده روح و نگرش نسل زد
اگر امروز در خیابانهای تهران، تبریز یا مشهد قدم بگذاری، از تاکسیها گرفته تا گوشیهای همراه، صدای رپ به گوش میرسد. در دنیای نسل زد، رپ تنها نوعی موسیقی نیست؛ بلکه زبان اعتراض، روایت زندگی روزمره و انعکاس شکافهای اجتماعی است. این نسل، شعر کلاسیک را با ریتمهای خیابانی تلفیق کرده و از این ترکیب، زبانی نو برای گفتگو با جامعه ساخته است. بیست میلیون شنونده فعال رپ در ایران، عددی است که نمیتوان نادیده گرفت. اگر مسیرهای رسمی بسته شوند، این مخاطبان به سراغ راههای غیررسمی میروند؛ از اجراهای زیرزمینی تا سفر به خارج برای دیدن کنسرتها. نتیجه این بیتوجهی، خروج سرمایه فرهنگی از کشور است.
این فرصت در حال از دست رفتن است.
در حالی که رسانهها، تبلیغات تلویزیونی و حتی کمپینهای اجتماعی از سبک رپ برای جذب جوانان بهره میبرند، بخش موسیقی وزارت ارشاد هنوز در حالت بلاتکلیفی باقی مانده است. این فرصت طلایی برای برقراری گفتوگو با نسل نو به تدریج در حال از دست رفتن است. رپ فارسی میتواند ابزار قدرتمندی برای بیان مسائل اجتماعی باشد و نباید آن را تهدیدی برای فرهنگ رسمی تلقی کرد.
کارشناسان فرهنگی بر این باورند که تا زمانی که نهادهای تصمیمگیرنده تفاوت میان اعتراض و بینظمی را ندانند، هنرمندان رپ مجبورند بین خطر و خلاقیت یکی را انتخاب کنند. در عین حال، با وضع ضوابط مشخص و روشن، میتوان این نوع موسیقی را از حاشیه به صحنههای رسمی آورد. رپ فارسی امروز دیگر تنها یک صدای حاشیهای نیست؛ بلکه زبان نسلی است که میخواهد شنیده شود. اگر مقامات رسمی هنوز تردید دارند، دیر یا زود این صدا از زیرزمین و راهپلهها بیرون میآید و روی صحنه حاضر میشود، حتی اگر وزارت ارشاد هنوز آن را باور نکرده باشد.
مصاحبه با مدیرکل دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
رپ نه ممنوع است و نه کاملاً مجاز.
مدیرکل دفتر موسیقی وزارت ارشاد اعلام کرده است که «مشکل خاصی با موسیقی رپ نداریم»، اما در عین حال تاکنون هیچ مجوز رسمی برای فعالیت این ژانر صادر نشده است. وزارت ارشاد همچنان در حالت تردید و میان پذیرش و پرهیز قرار دارد.
در حالیکه صدای رپ در رسانهها و روی صحنههای تئاتر به گوش میرسد، وزارت ارشاد هنوز در پشت دیوارهای ترس و عدم قطعیت باقی مانده است. بابک رضایی، مدیرکل دفتر موسیقی، اظهار میکند «اگر محتوای کلام رپ قابل دفاع باشد، مشکلی با این ژانر نداریم»، اما این جمله پرسشهایی را برمیانگیزد؛ چه کسی و بر پایه چه معیارهایی محتوای نسل جوان را «قابل دفاع» میداند؟
نگاه وزارت ارشاد نسبت به موسیقی رپ همچنان همان است که قبلاً بوده و تغییری در آن رخ نداده است. رضایی تصریح میکند که شخصاً با صدور مجوز برای این ژانر مشکل ندارد، البته به شرطی که محتوای آن قابل دفاع باشد.
در روزهای اخیر، برخی خوانندگان رپ در پلتفرمهای رسمی و حتی در صحنههای تئاتر حاضر شدهاند، اما هنوز مجوز برگزاری کنسرت برای آنها صادر نمیشود. علت این تناقض در سیاستگذاری چیست؟
صدور مجوز کنسرتها بر اساس آییننامههای مربوطه انجام میشود و حضور خوانندگان رپ در فضاهای رسمی یا روی صحنههای تئاتر به محتوای برنامه و متن اجرا مرتبط است، و ارتباطی با سیاستگذاری کلی ندارد. مجوزها در هر حوزه بر اساس آییننامههای مربوطه و تصمیمات مراکز مربوطه صادر میشود.
تا کنون، هیچ درخواست رسمی برای صدور مجوز انتشار آلبوم یا برگزاری کنسرت رپ به وزارت ارشاد ارائه نشده است.
برخی معتقدند که رپ میتواند زبان نسل جوان و ابزار موثری برای بیان واقعیتهای جامعه باشد. اما وزارت ارشاد این کارکرد فرهنگی و اجتماعی را تایید نمیکند و بر این باور است که هر ژانر هنری قابلیت بیان واقعیات جامعه را دارد و محدود به رپ نیست.
مصاحبه با حسن بابامحمودی، آهنگساز و تنظیمکننده موسیقی
صدای رپ قابل انکار نیست.
این آهنگساز باتجربه بر این باور است که موسیقی رپ، همانند پاپ در دهههای گذشته، دیر یا زود به صحنه اصلی بازخواهد گشت؛ تنها نیاز است که گوشها گوششنوا باشند. در حالیکه وزارت ارشاد هنوز برای رپ هیچ نوع آییننامهای وضع نکرده است، هنرمندان این ژانر در حال ساختن واقعیتی نوین هستند. حسن بابامحمودی، آهنگساز و تنظیمکننده شناختهشده، اظهار میکند: «رپ در ایران در مسیر پیشرفت قرار دارد، حتی اگر موانع سر راهش هنوز باقی باشند.» او بر این باور است که نبود چارچوب مشخص، یکی از اصلیترین دلایل تأخیر رسمی این نوع موسیقی در صحنه است.
در مورد مهمترین عوامل مانع اجرای زنده رپ در سالهای اخیر در ایران، میتوان گفت عمده مشکل مربوط به مسائل مجوزهای وزارت ارشاد است. البته نمیتوان ادعا کرد که قوانین موسیقی کشور تنها مشکل است، اما همین چارچوبها سبب شدهاند که اجرای رپ یا محدود و رسمی باشد یا به صورت زیرزمینی ادامه یابد. تاکنون، هیچ چارچوب مشخصی برای اجرای زنده رپ وجود نداشته است؛ افرادی که قصد اجرا داشتند یا باید فعالیت غیرمجاز انجام میدادند یا تلاش میکردند خود را به مسیر قانونی نزدیک کنند و مجوز بگیرند. این وضعیت شامل گروههایی مانند «ددان» و دیگر هنرمندانی است که در بستر پلتفرمها فعالیت میکنند.
در آینده نزدیک، اجرای زنده رپ به صورت رسمی و عمومی ممکن است رخ دهد، اما هنوز محدودیتها و چارچوبهایی وجود دارد که باید برطرف شوند. در حال حاضر، زمانی که رپ در فضاهای مختلف مانند سینما یا رسانهها استفاده میشود، بیشتر جنبه نمایشی دارد و قسمتهایی از آن که برای پخش عمومی مناسب است، مورد استفاده قرار میگیرد، نه اجرای کامل موسیقی رپ. با این حال، امیدوارم این روند تغییر کند، چون موسیقی رپ در ایران نسبت به پاپ در حال پیشرفت است و نمیتوان رشد آن را متوقف ساخت.
در صورت آزادسازی موسیقی رپ، تغییرات مثبتی در فضای موسیقی کشور رخ خواهد داد. بر پایه تجربیات موسیقی پاپ در ایران، میتوان گفت هر سبکی که در ابتدا محدودیتهایی داشته باشد، با گذر زمان و با استقبال عمومی، جایگاه خود را پیدا میکند. همانطور که در دهههای گذشته، موسیقی پاپ توانست پس از طی مراحل مختلف، جایگاه رسمی پیدا کند، رپ نیز میتواند به همین سمت حرکت کند. هرچند ممکن است هنوز محدودیتهایی قانونی بر سر راه باشد و برخی آثار فقط برای گروه سنی خاصی قابل اجرا باشند، اما با کنترل منطقی و صحیح، اجرای زنده رسمی و گستردهتر ممکن خواهد شد.
در پایان، معتقدم این اتفاق حتماً رخ میدهد؛ چه در امروز و چه در دهههای آینده. هر چه زودتر این چارچوبها مشخص شوند، هنرمندان زیرزمینی و غیرمجاز فرصت فعالیت در بستر وسیعتری خواهند داشت و مخاطبان بیشتری جذب خواهند کرد. امیدوارم مسئولان نیز به این موضوع توجه کنند، چرا که این مسئله یک مسأله اجتماعی مهم است و نادیده گرفتن آن منطقی نیست. آرزو دارم هر چه سریعتر شاهد تغییرات مثبت در این حوزه باشیم تا همه هنرمندان بتوانند آزادانه فعالیت کنند.