طنین نتهای جنوب در قشم: گروه لیان زندهکردن میراث فرهنگی
طنین نتهای جنوب در جزیره قشم: گروه لیان بوشهر در فستیوال کاوان، زنده کردن میراث فرهنگی و موسیقی بومی
فستیوال کاوان در قشم با اجرای گروه لیان بوشهر، زنده کردن میراث فرهنگی و موسیقی بومی جنوب ایران را جشن گرفت.
در اواخر مهرماه، جزیره قشم با نسیمهای ملایم و بوی دریا، شاهد رویدادی بود که روح موسیقی جنوب را زنده کرد؛ فستیوال «کاوان» در روزهایی که تابستان به آرامی جای خود را به خنکی نسیم میداد، قشم را به مرکز موقت هنر و موسیقی ایران تبدیل کرد. این رویداد که از دل خاک، نمک و نخل برخاست، صدای بندری را تا دوردستترین نقاط جزیره رساند و جانی دوباره به میراث فرهنگی بخشید.
در این ایام، قشم نه تنها مقصد گردشگری، بلکه محلی برای گرد هم آمدن موسیقیدانان و دوستداران هنر بومی بود. از صبح زود، صدای تمرین گروهها از کنار دریا بلند میشد و تا نیمههای شب، نغمههای نیانبان، دهل، دمام و سازهای کوبهای فضای جزیره را پر میکرد. مردم از روستاهای اطراف، از سلخ تا لافت و از رمچاه تا درگهان، با لباسهای محلی و سازهای خود، با شور و هیجانی که فقط جنوب میتواند خلق کند، به سمت محل برگزاری فستیوال حرکت میکردند.
در میان گروههای حاضر، بیتردید گروه لیان بوشهر به رهبری محسن شریفیان، ستاره درخشان این رویداد بود. لیان مدتهاست که نماد موسیقی نواحی جنوب است، اما حضورشان در فستیوال کاوان، نه تنها یک اجرای معمولی، بلکه بازآفرینی یک آیین فرهنگی محسوب میشد. هنگامی که شریفیان با نیانبان معروفش بر روی صحنه آمد و ریتمهای بندری را همراه با حرکات تماشاگران در ساحل به اجرا گذاشت، اتفاقی فراتر از یک کنسرت رخ داد؛ گویی روح جمعی مردم جنوب دوباره زنده شد.
این گروه نشان داد که چگونه میتوان موسیقی محلی را با جسارت و خلاقیت به زبان جهانی ترجمه کرد، بدون آنکه ریشههای فرهنگی فراموش شود. اجرای قطعاتی مانند «لیوا»، «یارا دلال» و بخشهایی از «دوباره لیان» با سازبندی زنده و پرانرژی، قشم را به صحنهای پر از شور و رقص بدل کرد. تماشاگران، که بیشترشان اهل همان منطقه بودند، با هر ضرب دهل، همصدا میشدند و با خواننده همراهی میکردند. در آن لحظات، فاصله میان اجراکننده و مخاطب محو شد و موسیقی بر همه حاکمیت یافت.
در بخشهای مختلف فستیوال، گروههایی از هرمزگان، بوشهر، خوزستان و سیستان و بلوچستان اجرا داشتند، اما مهمترین ویژگی این رویداد، همآوایی و همدلی میان همه این فرهنگها بود. موسیقی جنوب در اینجا نه تنها به عنوان میراث، بلکه به عنوان زبان زندگی معرفی شد؛ هر ساز و نغمه، ردپای دریا، ماهیگیری، کار بر عرشه و شور زندگی مردمان این خطه را به تصویر میکشید.
فستیوال کاوان تنها محدود به شبهای اجرا نبود؛ در طول روز، کارگاههای آموزشی درباره سازهای بومی، ریتمهای محلی و آیینهای موسیقایی جنوب برگزار میشد. جوانانی از تهران و اصفهان برای یادگیری نحوه نواختن دمام و بازگویی داستانهای زندگی در ضربآهنگهای محلی، در این کارگاهها شرکت میکردند. شبها، جزیره با چراغهای نفتی، صندلیهای کنار ساحل و همهمه مردم در حال رقص، فضایی انسانی و جمعی خلق میکرد که در آن هنر به تجربهای مشترک تبدیل میشد.
قشم در این روزها، چیزی فراتر از یک مقصد گردشگری بود. فستیوال کاوان با تکیه بر هویت بومی، نشان داد که جنوب ایران هنوز زندهترین و پویاترین بخش فرهنگی کشور است؛ جایی که موسیقی در زندگی روزمره جاری است. هر صیاد و هر زن بندر، خود را در ریتمهای این موسیقی میدید و حتی کودکان با دمامهای کوچک، در میان جمع، میرقصیدند؛ گویی این نواها از دل خاک و آب جزیره برمیخیزند.
بازتاب اجرای گروه لیان در رسانهها، بیشتر به دلیل صداقت و انرژی خام آن بود؛ گروه توانست نسل جوان را مجدد به سمت موسیقی محلی جلب کند و نشان دهد که موسیقی جنوب تنها یادگاری گذشته نیست، بلکه زبانی است برای بیان حال و امروز. محسن شریفیان در پایان یکی از اجراها گفت: «ما نمیخواهیم فقط درباره جنوب صحبت کنیم، ما میخواهیم جنوب را نفس بکشیم.» و در آن شبهای قشم، همه با او همنفس بودند.
حال، فستیوال کاوان به نمادی از پیوند فرهنگ، موسیقی و مردم تبدیل شده است؛ رویدادی که نشان میدهد میتوان بیهیاهو و با تکیه بر شور درونی مردمان جنوب، صدای اصیل ایران را دوباره زنده کرد. هنگام پایان فستیوال، وقتی آخرین نت نیانبان در ساحل پیچید و تماشاگران با کف زدن و پایکوبی آن را بدرقه کردند، جزیره قشم آرام آرام در سکوت فرو رفت، اما آن شور و طنین در گوشها باقی ماند، گویی موجی که میرود، رد پایش بر شنها تا همیشه باقی میماند.