کد خبر: 40699

فریبا نادری: عشق، امید و مبارزه با سرطان در زندگی‌ام

فریبا نادری: عشق به شوهر اولم در مقابل بیماری سرطان، تصمیمی سرنوشت‌ساز و پر از معنویت

مصاحبه فریبا نادری درباره عشق به همسر اول و مبارزه با سرطان، تصمیمی سرنوشت‌ساز و پر از معنویت در زندگی‌اش

فریبا نادری: عشق به شوهر اولم در مقابل بیماری سرطان، تصمیمی سرنوشت‌ساز و پر از معنویت

انتخاب ازدواج در حالی که فرد مبتلا به بیماری است

پس از آشنایی با مسعود رسام و گذر زمان، احساس خاصی نسبت به او در من شکل گرفت. مسعود به من علاقه‌مند شد و روزی این احساس را ابراز کرد. من نیز در پاسخ، عاشق شدم؛ یا بهتر بگویم، مسعود مرا به عشق رساند. پس از مدتی رابطه عاشقانه، تصمیم به ازدواج گرفتیم. ممکن است بسیاری تصور کنند که من از بیماری او بی‌اطلاع بودم و این تصمیم را بدون اطلاع از وضعیت سلامتی‌اش گرفتم، اما اینطور نبود. من از سال ۸۳ از بیماری سرطان مسعود مطلع بودم. در سال ۸۵ که ازدواج کردیم، پزشکان می‌گفتند مدت زمان کمی از زندگی او باقی‌ست؛ اما عشق، امید و همراهی ما باعث شد او تا سال ۸۸ با بیماری مبارزه کند.

نظرات و پرسش‌های مردم درباره ازدواج

در چنین شرایطی، نظرات زیادی از جانب دیگران مطرح می‌شود. شاید برخی تصور کنند دلیل ازدواجم با مردی که ۲۷ سال از من بزرگتر است، صرفاً به خاطر ثروتش بوده است؛ اما واقعیت چیز دیگری است. کسانی که مسعود رسام را از نزدیک می‌شناسند، می‌دانند که او ثروتمند نبود. این ازدواج برای من بسیار معنوی و پر از عشق بود، به طوری که حتی با وجود مخالفت خانواده‌ام، تصمیمم را عملی کردم.

اقدامات و واکنش‌های خانواده و تغییرات در زندگی پس از ازدواج

حتی پدرم تمایلی نداشت مرا ببیند و این دیدار تا زمانی که مسعود در مقابل سرطان تسلیم شد، محقق نشد. خاطرات کوتاه اما پرمعنای زندگی با مسعود برای من بسیار ارزشمند و خاطره‌انگیز بود. پس از ازدواج، حتی چند ماه را در کنار دختر او در یک خانه سپری کردم. این تصمیم برای من نمادی از قدرت عشق بود؛ عشقی که محافظه‌کاری نمی‌شناسد. با وجود تمام قضاوت‌ها و موانع، تصمیم گرفتم با مسعود همراه باشم و در کنار او بمانم.

عشق نسبت به یادگارهای دوران کودکی

مسعود رسام برای من شخصیتی فراموش‌نشدنی است. از زمانی که کودک بودم، نام او و برادرش وقتی در تیتراژ برنامه‌ها ظاهر می‌شد، احساس شادی و افتخار خاصی در من ایجاد می‌کرد. در شب‌های چهارشنبه، فرصت داشتم که بیدار بمانم و سریال خانه سبز را تماشا کنم. او نقش مهمی در خاطرات نسل من ایفا کرد و همواره در ذهنم باقی خواهد ماند.

دیدگاه شما
پربازدیدترین‌ها
آخرین اخبار