کد خبر: 40175

سعید روستایی: تنها فیلمسازم، نه حواشی جشنواره کن

سعید روستایی: فقط فیلمسازم، نه مقصر حواشی جشنواره کن و بوسه نوید محمدزاده

سعید روستایی فقط فیلمساز است و از حواشی جشنواره کن و بوسه نوید محمدزاده دفاع کرد؛ تمرکز اصلی‌اش ساخت فیلم و زندگی در ایران است.

سعید روستایی: فقط فیلمسازم، نه مقصر حواشی جشنواره کن و بوسه نوید محمدزاده

سعید روستایی درباره فرآیند ساخت فیلم «زن و بچه» گفت: خیلی ناراحتم که فقط با عنوان فیلمساز شناخته شوم و دوست دارم فقط عنوان فیلمساز بودن برایم باقی بماند، نه چیز دیگری. او افزود که تمایل ندارد برچسب‌های دیگری به او زده شود و ترجیح می‌دهد فقط فیلمساز باشد، چه خوب و چه بد.

در ادامه، او درباره چالش‌های تولید «زن و بچه» توضیح داد: برای ادامه فعالیت در حوزه فیلمسازی، انتخاب این فیلم به عنوان پروژه چهارم من بود و این تصمیم ارتباطی با حواشی مربوط به «برادران لیلا» نداشت. اما وقتی بعد از چند روز کار، فیلمبرداری «زن و بچه» متوقف شد و از من خواسته شد، طبیعی است که دچار مشکل شوم. مثلا در یکی از روزهای تعطیل، در هوای آلوده، حداقل 600 تا 700 دانش‌آموز را جمع کرده بودیم تا یک سکانس پرجمعیت را ضبط کنیم، ولی در این شرایط مرتب هشدار می‌دادند و مزاحمت‌هایی ایجاد می‌کردند. با اینکه فیلمنامه توسط تمامی ارگان‌ها خوانده و مجوزهای لازم صادر شده بود، انگار می‌خواستند این پروژه هم مانند «برادران لیلا» بی‌نظم باقی بماند و قاچاق شود و سرمایه‌اش هدر رود.

او درباره مشکلات و حواشی نمایش «برادران لیلا» در جشنواره کن گفت: حوادث جشنواره کن خارج از کنترل ما بود، مانند ماجرای ب‌و‌س‌ه نوید محمدزاده و همسرش که هیچ ارتباطی با ما نداشت. همچنین، حادثه‌ای در سینما متروپل رخ داد که از جزئیات آن اطلاعی نداشتیم و پس از اطلاع، جایزه فیلم را به قربانیان این حادثه تقدیم کردیم. وقتی به ایران بازگشتیم، فشارها شروع شد و همه ما را مقصر این اتفاقات می‌دانستند. حتی تصور می‌کردند من مسئول ب‌و‌س‌ه نوید هستم و به او خط داده‌ام، در حالی که من اطلاعی نداشتم و نوید هم می‌گفت، اگر کسی به من بگوید، جواب خواهم داد. اوضاع تندتر شد و با آمدن نسخه قاچاق فیلم، تحلیل‌های سیاسی عجیب و غریبی شکل گرفت.

سعید روستایی درباره تمایل به مهاجرت به اروپا و ساخت فیلم در آنجا گفت: من انسان مهاجرت‌طلب نیستم و تمام عوامل فیلم‌هایم دوستان نزدیکم هستند که در کنار هم زندگی می‌کنیم. حتی در روزهای غیرکاری، در جشنواره‌های خارجی هم که حضور پیدا می‌کنم، پس از چند روز حوصله‌ام سر می‌رود، چون برای من، زندگی خارج از ایران پس از کار معنا ندارد. او تاکید کرد که برخی افراد ظاهرن زندگی در خارج از ایران را بلدند، اما من چنین نیستم. مثلا روزانه هشت تا ده ساعت کار می‌کنم و می‌دانم چه باید بکنم، اما زندگی‌ام همین‌جاست و هرگز به رفتن فکر نکرده‌ام و نخواهم کرد.

دیدگاه شما
پربازدیدترین‌ها
آخرین اخبار