کد خبر: 32558

گفت‌وگو با نیک‌آفرید سماواتی درباره نقش پری در شکارگاه

گفت‌وگو با نیک‌آفرید سماواتی بازیگر نقش پری در سریال شکارگاه: کشف رازهای نقش و تجربه‌ای نو در فضای تاریخی

گفت‌وگو با نیک‌آفرید سماواتی درباره نقش پری در سریال شکارگاه، کشف رازها و تجربه‌ای نو در فضای تاریخی و رازآلود.

گفت‌وگو با نیک‌آفرید سماواتی بازیگر نقش پری در سریال شکارگاه: کشف رازهای نقش و تجربه‌ای نو در فضای تاریخی

کیارش وفائی | سریال «شکارگاه» به کارگردانی نیما جاویدی، از همان ابتدا با ترکیبی از درام اجتماعی و عناصر تعلیقی توجه بسیاری از مخاطبان و منتقدان را جلب کرد. در میان شخصیت‌های این دنیای پیچیده، نقش پری به شکلی متفاوت ظاهر می‌شود. این شخصیت هم در قالب داستان، نماد معصومیت است و هم بار سنگین تضادهای درونی را بر دوش می‌کشد. نیک‌آفرید سماواتی، بازیگر این نقش، درباره چالش‌های فنی و روان‌شناختی متعددی که برای ایفاگری این شخصیت تجربه کرده است، توضیح می‌دهد که حضور او به یکی از عناصر کلیدی سریال تبدیل شده است.

ما با او درباره تلاش‌هایش در تحلیل تجربه‌های بازیگری در این پروژه و مواجهه با مخاطبانی صحبت کردیم که امروز بیش از هر زمان دیگری به دنبال کشف زوایای پنهان شخصیت‌ها هستند. او بازی در نقش پری را تجربه‌ای می‌داند که وارد دنیای جدیدی از هنر بازیگری شده است؛ از هم‌بازی شدن با بازیگران باتجربه گرفته تا ایفای نقشی مستقل که در دل تاریخ جای دارد و با شخصیت واقعی او تفاوت‌های قابل توجهی دارد.

این پروژه، با فضای تاریخی و رازآلود خود، چه معنایی و چه تفاوتی برایتان داشت؟

رسالت من در هنر بازیگری این است که در مسیر کشف و شهود، درک شرایط و مواجهه با اثر، همواره جستجوگر باشم. تجربه نقش «پری» و جهانی که در سریال «شکارگاه» روایت می‌شد، این حس جستجوگری را برایم چند برابر کرد. در واقع، شرایط داستانی که من را از زندگی روزمره‌ام جدا می‌کند و وارد فضایی تاریخی می‌سازد، برایم فرصت بی‌نظیری است.

این صحنه در سریال «شکارگاه» اتفاق افتاد؛ وقتی فیلمنامه را خواندم، داستان آن چنان تخیلم را برانگیخت که توانستم سکانس‌ها و حتی لوکیشن‌ها را در ذهنم تصور کنم. یکی از مزایای حضور در این پروژه، همکاری با نیما جاویدی بود. او نقش هدایتگر تمام جزئیات و نیازهای من به عنوان بازیگر را بر عهده داشت، از پردازش نقش گرفته تا جزئیات فیلمنامه، و این کمک بزرگی برای من بود.

وقتی فیلمنامه را مطالعه کردم، اولین تصویری که از شخصیت «پری» در ذهنم نقش بست، نماد رنج‌های دختری بود که هنوز راهی برای ابراز و شرح اتفاقات تلخی که برایش رخ داده بود پیدا نکرده بود. در واقع، او نماد فردی شکست‌خورده و رنج‌دیده است که احساس انتقام و عذاب وجدان درونش شعله‌ور است و آن را از دید خودش بیان می‌کند. گاهی به او حق می‌دادم و گاهی از او عصبانی می‌شدم.

طبیعتاً هر بازیگر، بخش‌هایی از شخصیت را دوست دارد و بخش‌هایی دیگر را نه؛ اما من تلاش کردم با شخصیت «پری» هم‌سو شوم تا بتوانم تصویر او را در راستای هدف بزرگ‌ترش، یعنی انتقام، به درستی نشان دهم. زمانی که فیلمنامه را خواندم، شخصیت «پری» را با «ایمی دان» در فیلم «دختر گمشده» مقایسه کردم. هر دو شخصیت زیرکانه به دنبال انتقام بودند، هرچند در ظاهر چهره‌های سرد و نگاه آرامشان این ویژگی‌ها دیده نمی‌شد. تفاوتی که در نقش «پری» توجه‌ام را جلب کرد، این بود که او هم‌زمان محبت و عذاب وجدان را تجربه می‌کرد و در نهایت نتوانست مسیر انتقام را کامل طی کند.

نقش «پری» در مرز میان واقعیت و رمزآلودگی حرکت می‌کند؛ من چگونه توانستم این مرز باریک را در بازی‌ام حفظ کنم؟ هدایت نیما جاویدی و بهره‌مندی از فیلمنامه‌ای خوب، شرایط را فراهم کرد تا بتوانم در این مسیر حرکت کنم. من نیز سعی کردم برای پرداخت نقش «پری»، ذهنم را به گذشته او معطوف کنم. تصور اینکه او در زمانه خودش دختری مستقل و پیشرو بوده، برایم بسیار مهم بود و به کشف شخصیت کمک می‌کرد.

این نقش لطافت خاصی داشت؛ درون‌گرایی، تلاش برای بلندپروازی و رسیدن به زندگی بهتر، و مواجهه با اتفاقاتی که نباید واکنش‌های کلیشه‌ای نشان می‌داد. رمزآلودگی «پری» که به سختی‌های قبل از ورودش به عمارت مربوط می‌شد، باید با ذکاوت مدیریت می‌شد، به ویژه در مواجهه با افراد جدید.

در بازسازی حال‌وهوای قاجار، لباس، دکور و زبان نقش تأثیر زیادی بر شکل‌گیری شخصیت من داشتند. این عناصر مهم‌ترین ابزارها برای جلب نظر مخاطب و باورپذیر کردن فضای داستان بودند. در «شکارگاه»، تیم حرفه‌ای لباس و گریم این فضا را به خوبی ایجاد کرد که من بتوانم با «پری» در جهان داستان غوطه‌ور شوم. کارگردان و درک صحیح او از فضا، لباس و گریم، نقش مهمی در این فرآیند داشت.

در طول بازیگری، بیشتر بر متن تکیه می‌کردم یا از برداشت‌های شخصی‌ام هم بهره می‌بردم؟ حقیقت این است که اگر ترکیبی از درک مستقیم از متن و برداشت‌های شخصی وجود نداشت، نمی‌توانستیم شخصیت را باورپذیر کنیم. من نیز سعی کردم در مواجهه با این کاراکتر، چنین توازنی را برقرار کنم. فیلمنامه کامل و دقیق بود و کمک زیادی به شناخت فضای سریال، شخصیت‌ها، گذشته و واکنش‌هایشان کرد تا بتوانم نقش را بهتر ایفا کنم.

در عین حال، دوست داشتم «پری» را با همه اشتباهاتش، از نگاه خودم و با شخصیت واقعی‌اش خلق کنم. تلاش کردم خودم را به او نزدیک کنم تا او نمونه‌ای از خودم باشد. شخصیت من و «پری» کاملاً جدا هستند، اما رسیدن به حس و حال این شخصیت نیاز داشت که از خودم فاصله بگیرم و مانند او فکر و زندگی کنم تا هم‌سو شوم.

بسیاری از کاراکترهای تاریخی در معرض کلیشه قرار می‌گیرند؛ چه استراتژی برای جلوگیری از این تکرار در نقش‌پردازی‌تان داشتید؟ به نظر من، برای جلوگیری از کلیشه‌ای شدن نقش‌های تاریخی، باید بر شناخت عمیق از کاراکتر و محیط اطراف آن تکیه کرد و شخصیت را با رفتارهای متمایز و متفاوت ساخت. ساختار درونی شخصیت، درون‌گرایی یا برون‌گرایی بودن، نقش مهمی در درک بهتر و خلق شخصیت دارد. برای مثال، غم از دست دادن عزیزترین فرد، هر زمان تحت تاثیر تاریخ یا زمان قرار نمی‌گیرد؛ هر فردی به نوعی این احساس را تجربه می‌کند و واکنش او نسبت به آن، بسته به شخصیت و داستان متفاوت است.

برای واقعی‌تر نشان دادن «پری» و دوری از کلیشه‌های رایج، ابتدا خودم را تحلیل کردم و سپس تلاش کردم آن را کنار بگذارم. این تصمیم به این دلیل بود که با جهان اثر و شخصیت‌هایی که نیما ساخته بود، ارتباط برقرار کنم. شناخت عمیق شخصیت، در کنار شناخت واقعیات خودم و جهانی که در آن قرار دارم، به من کمک کرد تا نقش را با کیفیت بیشتری ایفا کنم.

بر خلاف کارهای قبلی‌ام، «شکارگاه» ریتم آرام‌تر و تعلیق بیشتری دارد. این تغییر ریتم در بازی من چگونه منعکس شده است؟ ریتم روایت در «شکارگاه» کند نیست؛ بلکه این احساس در مخاطب است که اثر آرامش خاصی دارد، چرا که تصویر، رنگ‌بندی و موسیقی آن متفاوت است. کاراکتر «پری» درون‌گرا است و این ویژگی با شخصیت‌های «پونه» و «ریحانه» که در کارهای قبلی‌ام دیده‌ام، تفاوت دارد.

همکاری با نیما جاویدی به عنوان کارگردان، چه تفاوتی با دیگر تجربه‌های شما داشت و او چه نگاه نوینی به بازیگری شما افزود؟ نیما جاویدی و تیم حرفه‌ای‌اش حمایت کامل از بازیگر داشتند. تلاش او برای رساندن بازیگر به نقش و همکاری با گروهی حرفه‌ای، تجربه‌ای بی‌نظیر و ارزشمند بود که کمتر بازیگر تازه‌کار فرصت آن را پیدا می‌کند. این همکاری، فرصتی بود که کارگردان تمام تلاش خود را برای بهتر نشان دادن نقش‌ها می‌کرد.

نقش فضای رازآلود و تاریخی سریال چقدر تحت تأثیر نگاه کارگردان قرار گرفت؟ موفقیت‌های سریال نتیجه تلاش نیما جاویدی و تیم حرفه‌ای آن است. برنامه‌ریزی مناسب، دیدگاه‌های کارگردان درباره فضای اثر، تصویربرداری، گریم، لباس و اجرای اصولی همگی باعث شدند تا بتوانم با دوران تاریخی اثر و فضای سریال هم‌سو شوم.

کدام نکته کارگردانی بیشترین کمک را در باورپذیری نقش «پری» کرد؟ کارگردان کاملاً می‌دانست هر نقش در طول روایت چه هدفی دارد. در زمان فیلمبرداری، او تفاوت‌های نقش «پری» با دیگر شخصیت‌ها را برایم توضیح می‌داد تا بتوانم با آرامش بیشتری در موقعیت‌های مختلف ظاهر شوم.

در نهایت، برای تأثیرگذاری بیشتر در نقش، بر کدام بُعد تمرکز کردید: عاطفی یا رازآلود و معمایی؟ سعی کردم تمامی ابعاد شخصیت، از جمله جنبه‌های عاطفی و رازآلود آن، را با جزئیات در نظر بگیرم. اما باید اعتراف کنم که بخش احساسی نقش‌ها همیشه برایم اهمیت بیشتری دارد. تلاش کردم نقطه ضعف «پری» را پیدا کنم و از دغدغه‌ها و اهداف ناتمامش، که بر اثر جبر نرسیده بود، بهره بگیرم تا در لحظات مهم، شخصیت او را بهتر نشان دهم.

برای رسیدن به زبان و بیان مناسب نقش، آیا تمرین خاصی انجام دادید یا روند ساخت نقش به صورت طبیعی شکل گرفت؟ واقعیت این است که زمان کافی برای عمیق شدن و شناخت کامل شخصیت نداشتم، اما با راهنمایی‌های نیما جاویدی و مشاوره‌های او، توانستم راهکارهایی برای رسیدن به نقش پیدا کنم. توصیه‌های او درباره لحن، نگاه، راه رفتن و هدایت شخصیت بسیار موثر بودند. همکاری با اعضای گروه نیز فضای مناسبی ایجاد کرد تا بتوانم با تمرکز بر اتفاقات و ویژگی‌های پری، نقش را ایفا کنم.

تأثیر همکاری با بازیگران باتجربه‌تر بر روش کار شما چه بود؟ همکاری با گروه بازیگران «شکارگاه» برایم سرشار از لذت و افتخار بود. از هم‌بازی شدن با پرویز پرستویی که نکات ارزشمند و نصیحت‌های استادانه داشت، الهام پاوه‌نژاد که همواره حامی‌ام بود، و دیگر بازیگران که کمک کردند نقش «پری» را شکل دهم، بسیار سپاسگزارم.

اگر فرصت دوباره‌ای برای بازی در نقش «پری» داشتید، چه تغییری در شیوه اجرا انجام می‌دادید؟ حتماً می‌توانستم نقش «پری» را بیشتر صیقل دهم. با تمام تلاش و تمرکزی که در این نقش داشتم، معتقدم هنوز جای بهبود و ارتقاء وجود دارد و می‌خواستم در اجرای آن، نکات بیشتری را رعایت کنم.

دیدگاه شما
پربازدیدترین‌ها
آخرین اخبار