معرفی برترین فیلمهای سینمای ایران از باشو تا هامون
معرفی بهترین فیلمهای سینمای ایران؛ از «باشو غریبه کوچک» تا «مسافران» و داستانهای ماندگار تاریخ سینما
برترین فیلمهای سینمای ایران از «باشو غریبه کوچک» تا «مسافران» و آثار ماندگار تاریخ سینما را بشناسید.

به زودی نسخه بازسازی شده فیلم سینمایی «باشو غریبه کوچک» در بخش آثار کلاسیک جشنواره ونیز 2025 به نمایش درخواهد آمد. این اثر از بهرام بیضایی، در کنار دیگر فیلمهای کلاسیک جهان سینما قرار میگیرد.
علاوه بر این فیلم، آثار دیگری نیز در این بخش حضور دارند که هر یک نمایانگر مفاهیم متفاوتی از سینمای ایران هستند. در ادامه، به مرور برخی از بهترین فیلمهای سینمای ایران خواهیم پرداخت.
فیلم سینمایی «مسافران»
هنر بیضایی در اصل به شدت با سنتهای نمایشی گذشته پیوند دارد. هر بار که او اثری خلق میکند، تلاش مینماید آموزهها و میراث نمایش ایرانی را به تصویر بکشد. در همین راستا، فیلم «مسافران» نیز از همین سنتها پیروی میکند، اما در عین حال گاهی آنها را نقد میکند و سعی دارد عناصر جدیدی به آن افزوده و غنا بخشد.
داستان این فیلم روایت خانوادهای است که در مسیر برگزاری مراسم عروسی در شمال کشور، با هدف رساندن آینه موروثی به تهران، راهی میشوند. اما تصادفی ناگهانی تمامی برنامهها را برهم میزند. ساختار اصلی «مسافران» به نوعی جشن است که به عزا تبدیل شده است و تنها مادربزرگ است که مرگ عزیزانش را نمیپذیرد و از گفتن درباره آن پرهیز میکند.
در یکی از مصاحبههای خود، بیضایی اشاره میکند که «مسافران» را در پاسخ به فیلم «مادر» علی حاتمی ساخته است. در این فیلم، شخصیت مادر برخلاف نمونههای مشابه، تنها کسی است که مرگ نزدیکانش را باور ندارد و از هر گونه گفتگو درباره مرگ پرهیز میکند.
یکی از ویژگیهای برجسته فیلم، بهرهگیری از نمادهای ریشهدار در باورها و سنتهای کهن نمایش ایرانی است. بیضایی با هوشمندی و دقت، این المانها را به کار میگیرد تا جهان خاص خود را برای مخاطب تداعی کند. همچنین بازی بازیگرانی چون جمیله شیخی، هما روستا و فاطمه معتمد آریا بسیار تاثیرگذار و قابل تحسین است. در «مسافران»، زنان نقش محوری در پیشبرد داستان دارند، در حالی که مردان در حاشیه قرار گرفتهاند. در نهایت، این اثر نشان میدهد که چگونه میتوان با فقدان عزیزان کنار آمد و مسیر زندگی را ادامه داد.
فیلم سینمایی «باشو، غریبه کوچک»
داستان در زمان جنگ ایران و عراق رخ میدهد، در منطقهای در جنوب کشور که خانواده شخصیت اصلی، باشو، در آنجا کشته میشوند و تماشاگر در ادامه داستان، سرنوشت او را دنبال میکند. باشو در حالی که ترسیده و بیخبر از همه جا، سوار بر یک کامیون میشود، که مقصد نهاییاش شهری در شمال ایران است.
زنی به نام نایی وظیفه نگهداری او را بر عهده میگیرد، اما زندگی در شمال برای باشو چالشهایی به همراه دارد. یکی از نقاط قوت فیلم «باشو، غریبه کوچک»، بازی سوسن تسلیمی است. او در این اثر نقش نایی را ایفا میکند، زنی مسئولیتپذیر و مادر، که بدون ترس از مخالفت با باورهای سنتی، نقش مهمی در داستان ایفا میکند.
در این فیلم، بهرام بیضایی زنان نقش اصلی را بر عهده دارند و دنیای داستان را شکل میدهند، همانطور که در فیلم «مسافران» نیز مشاهده میشود. در واقع، شخصیت نایی است که دنیای باشو را میسازد و مردان در حاشیه قرار میگیرند. بیضایی با دقت از تفاوتهای ظاهری میان نایی و باشو بهره میگیرد تا نشان دهد چگونه میتوان با بهرهگیری از تفاوتها، معنا و مفهوم ساخت. در نهایت، باشو و نایی نمادهایی از جامعه ایران در آن زمان هستند.
فیلم سینمایی «راننده دوچرخه»
این فیلم داستان مرد مسنی از افغانستان به نام نسیم را روایت میکند که در پاکستان به عنوان پناهنده زندگی میکند. داستان زمانی آغاز میشود که او برای تأمین هزینه درمان بیماری همسرش دست به هر کاری میزند. در این مسیر، به او پیشنهاد میشود در یک مسابقه شرطبندی شرکت کند، مسابقهای که باید به مدت یک هفته با دوچرخه در اطراف میدان شهر بچرخد.
نسیم در نقش «راننده دوچرخه» فردی است که از میان طوفانهای تعارضات اجتماعی بیرون آمده و دیگران به او بیتوجهی میکنند. او کسی است که توانسته است زندگی خود را ادامه دهد، اما زمانی که جان عزیزانش در خطر است، با انتخابی دشوار روبرو میشود. او باید یا در همسویی با آلودگیها و مشکلات شهر قرار بگیرد یا زیر چرخهای سرنوشت، قربانی شود.
فیلم بلند سینمایی «دونده»
این فیلم به بررسی تلاشهای انسانها برای فائق آمدن بر سختیها در دل گرمای سوزان جنوب میپردازد. داستان از یک مسابقه دو در دوران نوجوانی آغاز میشود و به آرزوهای بزرگتر میرسد. محور داستان پسر نوجوانی به نام امیرو است که با واکس زدن کفشها و فروش یخ، هزینههای زندگی خود را تامین میکند، در حالی که در سر دارد تا راهی برای مهاجرت بیابد. روایت فیلم از جایی شروع میشود که امیرو برای رسیدن به رویایش به مدرسه شبانه میرود.
کارگردان، امیر نادری، در این اثر از روایت خطی فاصله میگیرد و به تماشاگر اجازه میدهد وارد لایههای درونی ذهن امیرو شود. او را همراهی میکند تا در مسیر مسابقه و رویاهایش راه حلهایی بیابد. نقطه قوت فیلم در شخصیتپردازی دقیق امیرو است که به خوبی دغدغهها و تلاشهای یک نوجوان را نشان میدهد. همچنین، «دونده» پر است از قابهای زیبا و چشمنواز از جنوب ایران، که حس آزادی و رهایی را در مخاطب برمیانگیزد. در نهایت، این فیلم نشان میدهد که گاهی دستیابی به آرزوهای کوچک، مانند برنده شدن در یک مسابقه محلی، میتواند مسیر رسیدن به رویاهای بزرگتر را هموار کند.
فیلم بلند «خانه دوست کجاست»
این داستان درباره پسری به نام احمد است که متوجه میشود دفتر محمدرضا، همکلاسیاش، را همراه خود به خانه آورده است. این در حالی است که محمدرضا از طرف معلم مدرسه تهدید شده است تا مشقهایش را در دفتر خود بنویسد. احمد تصمیم میگیرد هر طور شده دفتر را به دوستش برساند. «خانه دوست کجاست» را بیتردید میتوان از مهمترین آثار عباس کیارستمی دانست.
فیلم بر محور احساسات و عواطف انسانی ساخته شده است، به همین دلیل تماشاگر به راحتی با داستان و شخصیت احمد همذات پنداری میکند. کیارستمی با دقت، جزئیات را فدای سادگی فیلم کرده است و همین رویکرد، رنجهای احمد در مسیر رسیدن به دوستش را برای بیننده جذاب و تاثیرگذار میسازد.
فیلم سینمایی «بچههای آسمان»
داستان درباره خواهر و برادری است که با یک مشکل بزرگ روبرو میشوند، مشکلی که در ظاهر ممکن است برای تماشاگر خندهدار به نظر برسد اما زندگی آنها را به هم میریزد. علی کفشهای زهرا را گم میکند و در نتیجه دختر کوچولو دیگر کفشی برای رفتن به مدرسه ندارد. ماجرا از جایی شروع میشود که آنها مجبور میشوند این موضوع را از دیگران پنهان کنند؛ بنابراین تصمیم میگیرند پس از پایان مدرسه علی، کفشش را به زهرا برساند تا او بتواند به مدرسه برود.
کلید واژه اصلی این داستان «بچههای آسمان» است که نشاندهنده سادگی و صداقت داستان میباشد. کارگردان با مهارت احساسات تماشاگر را درگیر میکند و توانسته است تاثیر عمیقی بر دلها بگذارد، به گونهای که ممکن است باعث اشک و گریه شود. در عین حال، این فیلم پر از جزئیات زیبا و دلنشین است که با وجود روایت غمانگیز، تماشای آن را لذتبخش میسازد. در نهایت، «بچههای آسمان» فیلمی است درباره عواطف انسانی که حال آدم را خوب میکند و اثرگذاری عمیقی بر بیننده دارد.
فیلم سینمایی «ناخدا خورشید»
این فیلم بر اساس کتاب «داشتن یا نداشتن» اثر ارنست همینگوی ساخته شده است، اما اگر تماشاگر از این موضوع آگاه نباشد، ممکن است تصور کند که داستانی کاملاً ایرانی را مشاهده میکند. روایت درباره مردی به نام خورشید است که به دلیل لو رفتن قاچاق لنجش توسط خواجه ماجد، پلیس او را دستگیر میکند. پس از چند روز، او مجبور میشود بارگیری را بر عهده بگیرد، اما در نهایت این وظیفه به قیمت جانش تمام میشود.
«ناخدا خورشید» در کنار عنوان یکی از بهترین فیلمهای سینمای ایران، بازی فوقالعاده داریوش ارجمند در نقش خورشید را به نمایش میگذارد که یکی از قویترین اجراهای بازیگری در سینمای کشور است. سایر بازیگران نیز نقشهای خود را به بهترین شکل اجرا کردهاند. علاوه بر بازیگری و کارگردانی استاد ناصر تقوایی، دوبله قدرتمند فیلم یکی دیگر از عوامل ماندگاری «ناخدا خورشید» در ذهن تماشاگران است.
فیلم سینمایی با عنوان «ماهیها عاشق میشوند»
این فیلم، روایت عاشقانه و شاعرانهای درباره زندگی مردی به نام پرویز است که پس از بازگشت از خارج، قصد فروش میراث خانوادگیاش، یعنی خانهای در شهرهای شمالی، را دارد. اما او به زودی متوجه میشود که گروهی این خانه را به رستورانی تبدیل کردهاند. داستان زمانی آغاز میشود که پرویز درمییابد آتیه، عشق دوران جوانیاش، اکنون صاحب رستوران است.
یکی از ویژگیهای برجسته «ماهیها عاشق میشوند»، تصاویر بینظیر آن است. تماشاگر میتواند به راحتی با قطع کردن صدا، از هر تصویر فیلم لذت ببرد، بدون اینکه نیاز به دانستن داستان داشته باشد. در نهایت، این فیلم دنیایی را خلق میکند که شاید حتی چند ثانیهای مایل باشد در آن غرق شود.
فیلم بلند «هامون»
حمید هامون با وجود مشکلاتی که با همسرش، مهشید، دارد، در مقابل طلاق ایستادگی میکند، زیرا هر لحظه خود را یک عاشق نشان میدهد. مهرجویی با ترکیب فضای واقعگرایانه و سورئال، فیلمی عاشقانه و فلسفی خلق میکند که در میان خیالات و واقعیتها جریان دارد. شخصیت هامون، با بازی خسرو شکیبایی، به یکی از نقشهای ماندگار در تاریخ سینما تبدیل میشود. در ضمن، فیلم «هامون» اثری است که مردی عصبی را در مقابل زنی رنجدیده قرار میدهد و تماشاگر را با خود همراه میسازد.
فیلم سینمایی «دل شدگان»
این فیلم داستان گروهی نوازنده و خواننده را روایت میکند که در زمان سلطنت احمدرضا شاه، در تلاش هستند تا با سفر به فرانسه، صدای خود و آثار موسیقیشان را روی صفحات گرامافون ضبط کنند، اما مسیرشان همواره هموار نیست. طاهر، خواننده گروه، در پاریس به دختری ترک عشق میورزد، اما بیماری قدیمیاش مانع زندگی عادی او میشود و سرانجام در میگذرد. گروه که دلشکسته است، به وطن بازمیگردد، اما کشتیشان در مسیر با طوفان مواجه میشود و همه چیز از بین میرود.
«دلشدگان» نتیجه همکاری هنری علی حاتمی و محمدرضا شجریان در سال ۱۳۶۸ است. در این اثر، حاتمی از روایت خطی رایج در سینمای ایران خارج شده و با بهرهگیری از داستانهای موازی و ساختاری غیربندی، اثری چندلایه و شاعرانه خلق میکند که تماشاگر را به دنیایی عمیق و همراه میبرد.