بهترین کارتونهای دهه ۹۰ میلادی؛ خاطرهانگیز و محبوب
بهترین کارتونهای دهه ۹۰ میلادی؛ ۱۰ انیمیشن خاطرهانگیز و محبوب آن دوران
مروری بر بهترین کارتونهای دهه ۹۰ میلادی؛ انیمیشنهای خاطرهانگیز، پرمحتوا و تاثیرگذار آن دوران را بشناسید.

۱۰) انیمیشن سریالی CatDog: دنیایی پر از خاطرات سگ و گربه

امکان ندارد که شما این مجموعه دوستداشتنی و عجیب را دیده باشید و آن را فراموش کنید.
ممکن است مجموعه CatDog به اندازه تحسینهای انتقادی Batman: The Animated Series یا محبوبیت فرهنگی SpongeBob SquarePants نرسیده باشد، اما به عنوان یک اثر خاص دهه ۹۰، به دلیل جسارت و جذابیت منحصر به فردش همچنان در خاطرهها باقی میماند. این مجموعه که توسط پیتر هانان ساخته شد، داستانهای سورئال دو برادر متصل به هم، کت (گربهای باکلاس و حیلهگر) و داگ (سگ مهربان اما کمهوش)، را روایت میکند که بدن مشترک اما بدون دم و پاهای عقبی دارند. این مفهوم پوچ، به تنهایی، مجموعه CatDog را به یک اثر فراموشنشدنی تبدیل کرد؛ با ترکیبی از کمدی فیزیکی و لایههای تاریک، مرزهای انیمیشنهای کودکان را جابهجا کرد.
آنچه مجموعه CatDog را از سایر کارتونهای دهه ۹۰ متمایز میکند، پذیرش بیپروای عجیب بودن آن است. اپیزودهایی مانند “Meat, Dog’s Friends”، که در آن داگ درباره گوشتهای حراف توهم میزند و تقریباً کت را میپزد، یا “CatDog’s End”، که نشان میدهد چگونه یک فروشگاه میتواند نیمههای پایینی بدن را تعویض کند، نشاندهنده خلاقیت بیحد و مرز آن است. سبک انیمیشن زمخت اما بازیگوش، همراه با صداپیشگی قوی تام کنی (داگ) و جیم کامینگز (کت)، هویت خاصی به این اثر بخشید. اگرچه منتقدان آن را زشت و ناپسند دانستند، طرفداران طنز زیرپوستی و پیوند عمیق برادری کت و داگ، علیرغم بحثهای مداوم، آن را تحسین کردند و نشان دادند که این رابطه با مخاطبان ارتباط برقرار میکند.
سری CatDog با حضور بازیگران فرعی عجیب و غریب مانند وینزلو، موش طعنهزن، به درخشندگی خود افزود. اگرچه رتبهبندی آن متوسط بود، اما جمع هواداران وفادار، آن را به یک نماد فرهنگی تبدیل کرد؛ نمادی از تمایل Nickelodeon در دهه ۹۰ به ریسکپذیری. اگرچه این مجموعه بهترین سریال انیمیشنی دهه نبود، اما جایگاه خود را در رتبه ۱۰ به دلیل عجیب بودن، طنز تاریک و یادگاری از دوران طلایی انیمیشن دهه ۹۰، کسب کرد.
مجموعه کارتونی Johnny Bravo: مردی با موهای طلایی و شخصیتی پر از شوخی و مزاحمت

هیچ فردی تمایلی ندارد که مانند جانی براوو باشد یا با شخصی مشابه او روبهرو شود.
سریال Johnny Bravo با ترکیبی منحصر به فرد از کمدی فیزیکی، تقلید از الویس پریسلی و طنز خودآگاه، جایگاه خود را به عنوان نهمین انیمیشن برتر دهه ۹۰ تثبیت کرد. این مجموعه که در سال ۱۹۹۷ از شبکه Cartoon Network پخش شد، داستان مردی عضلانی، با عینک آفتابی و صدایی شبیه الویس، را روایت میکرد که با غرور بیحد و حصر و تلاشهای بینتیجهاش برای جلب توجه زنان، اغلب موضوع شوخیها قرار میگرفت. ویژگی متمایز Johnny Bravo، کمدی هوشمندانه، پارودیهای فرهنگ عامه آمریکا و شوخیهای جذاب برای بزرگسالان بود که در زیر ظاهر کارتونی پنهان شده بودند.
برخی اپیزودها مانند “Terror at 5000 Feet” که پارودی از “Twilight Zone” است، و “Bravo Dooby Doo” که کراساووری با مجموعه Scooby-Doo داشت، نشاندهنده هوشمندی نویسندگان و تمایل آن به مسخره کردن کلیشههای کلاسیک بود. فصلهای اولیه این مجموعه به خاطر دیالوگهای زیرکانه و پاسخهای سریع جانی، مورد تحسین قرار گرفتند، اما در فصلهای بعدی، به دلیل تغییرات در شخصیت و گرایش به طنز سطحیتر، کیفیت کاهش یافت. Johnny Bravo یک نقطه عطف فرهنگی بود که مسیر حرفهای کارگردانهایی مانند ست مکفارلن (از Family Guy) و بچ هارتمن (از Fairly OddParents) را رقم زد. حضور مهمانان ویژه، جذابیت مجموعه را افزایش داد، و شخصیتهای تکراری همچون کارل، فرد و سوزی کوچولو، که هیچ چیز را تحمل نمیکردند، نقش مکملی برای شیطنتهای جانی ایفا میکردند.
اگرچه این مجموعه به اندازهای بلندپروازانه در روایت مانند Batman: The Animated Series یا محبوبیت جهانی مانند SpongeBob SquarePants نبود، اما به عنوان یکی از آثار فرهنگی محبوب جایگاه خاص خود را پیدا کرد؛ با ترکیبی از پوچی و قهرمانی نسبتاً دوستداشتنی. میراث آن در نقلقولهای ماندگار و تأثیرش بر کارتونهای بزرگسالان بعدی باقی مانده است. اگرچه در سالهای بعدی دچار ناهماهنگی شد، اما در اوج خود، Johnny Bravo یک نمونه عالی در آموزش کمدی انیمیشنی بود و جایگاه خود را به عنوان نهمین سریال برتر دهه تثبیت کرد.
۸) کارتون سریالی The Magic School Bus: تجربهای بینظیر در یادگیری کودکان

هیچ چیزی به اندازه دیدن این برنامه به جای کتابهای علوم خشک و خستهکننده لذتبخش نبود.
سری The Magic School Bus با ترکیبی بینظیر از سرگرمی و آموزش دقیق علمی، به عنوان هشتمین انیمیشن برتر دهه ۹۰ شناخته شد. این مجموعه که در سال ۱۹۹۴ پخش شد، ماجراهای خانم فریزل و کلاسش را روایت میکرد که در سفرهای فانتزی، کوچک شدن برای کاوش در بدن انسان، سفر در زمان برای دیدن دایناسورها یا حتی سفر به فضا، شرکت میکردند؛ در حالی که مفاهیم علمی واقعی را با دقت آموزش میداد. برخلاف برنامههای دیگر کودکان که یا محتوا را سادهتر میکردند یا سرگرمی بیمغز را ترجیح میدادند، The Magic School Bus توانست تعادلی نادر و مؤثر برقرار کند و موضوعات پیچیدهای مانند فتوسنتز، چرخه آب و سیستم ایمنی را بدون فدا کردن جذابیت، قابل فهم سازد.
موفقیت این مجموعه در فرمول منحصربهفرد آن نهفته است: هر قسمت شامل انیمیشنی پرانرژی، آهنگهای جذاب (از جمله تم محبوب لیلی تاملین با صدای Little Richard) و نویسندگی هوشمندانهای بود که هم برای کودکان و هم برای بزرگسالان جذابیت داشت. این مجموعه به دلیل اصالت و دقت علمیاش مورد تحسین والدین و مربیان قرار گرفت، چرا که مشاوران علمی صحت اطلاعات را تضمین میکردند. فراتر از ارزش آموزشی، خلاقیت و جذابیت آن، آن را متمایز میساخت. خانم فریزل، با صدای لیلی تاملین، به نمادی فرهنگی تبدیل شد و جملات معروفش شادی و کنجکاوی را در دل مخاطبان زنده میکرد. تنوع در طنز و ارتباط شخصیتها، جذابیت مجموعه را افزایش میداد.
اگرچه سبک انیمیشن آن نسبت به کارتونهای اکشنمحور دهه ۹۰ سادهتر بود، اما تصاویر خلاقانه و نوآورانه آن تاثیر ماندگاری بر جای گذاشتند. در حالی که این مجموعه به اندازه درامهای پرتنش مانند Batman: The Animated Series یا کمدیهای بیپایان مانند Animaniacs موفق نبود، اما جایگاه خود را به عنوان استاندارد طلایی سرگرمی-آموزشی تثبیت کرد، نسلهای آینده را به سمت علم و کشف سوق داد و میراثی ماندگار از طریق بازراهاندازیها و کاربرد در آموزشهای مدرسهای بر جای گذاشت. تأثیر این مجموعه نشان داد که یادگیری میتواند هیجانانگیز و لذتبخش باشد و این موضوع، آن را به یکی از برترین آثار دهه ۹۰ تبدیل کرد.
۷) انیمیشن سریالی "آزمایشگاه دکتر دکستر": داستان نابغهای با آزمایشگاهی افسانهای

این مجموعه در ایران کمتر شناخته شده است و تماشای آن را به تمامی شما توصیه میکنم.
مجموعه Dexter’s Laboratory با ترکیب عناصر علمیتخیلی دیوانهوار، طنز تیز و رابطه عاطفی و خواهر و برادری، به طور غافلگیرکنندهای جایگاه ویژهای در بین انیمیشنهای دهه ۹۰ پیدا کرد. این کارتون که در سال ۱۹۹۶ به عنوان اولین اثر اصلی شبکه Cartoon Network پخش شد، مخاطبان را با دکستر، یک نابغه کوچک با لهجه اروپای شرقی و آزمایشگاهی مخفی در پشت کتابخانه اتاقش، آشنا کرد. آزمایشهای او اغلب توسط خواهرش دیدی، که علاقهمند به باله بود و با فشار دادن دکمههای مرموز یا تبدیل شدن به غول از طریق مصرف بیمورد کلوچهها، هرج و مرج ایجاد میکرد، مختل میشد. گندی تارتاکوفسکی، که بعدها خالق Samurai Jack شد، این مجموعه را با سبک بصری متمایز، خطوط پررنگ، حالات اغراقشده چهره و پالت رنگی پرانرژی تزئین کرد؛ سبکی که هم ادای احترام به کارتونهای کلاسیک داشت و هم برای آن زمان نوآورانه و تازه بود.
فراتر از طنز فیزیکی، این مجموعه با نویسندگی هوشمندانه و پارودیهای فرهنگ عامه، از جمله ادای احترام به Star Wars و تقلیدهای ابرقهرمانی مانند The Justice Friends، سطح بالایی از خلاقیت را نشان داد. رقابت دکستر با شرور ماندارک، لایهای از شرارت را به داستان افزود؛ و اپیزودهایی مانند “Dexter’s Rival” توانایی این انیمیشن در ترکیب عناصر علمیتخیلی با موضوعات قابل ارتباط برای کودکان را به نمایش گذاشت. اگرچه فصلهای بعدی که بدون تارتاکوفسکی ساخته شدند، افت کیفیت داشتند، اما دهه اول آن همچنان در ذهن هواداران باقی ماند و نقلقولهای آن هنوز هم در میان طرفداران رایج است.
در واقع، Dexter’s Laboratory تنها یک کارتون نبود؛ بلکه جشن کنجکاوی، هرج و مرج و حقیقتی جهانی بود که نشان میداد هیچ نابغهای، هرچقدر هم باهوش باشد، از دست خواهر و برادری آزاردهنده در امان نیست. میراث این مجموعه به عنوان یکی از پایههای انیمیشن دهه ۹۰ باقی میماند و اثبات میکند بهترین آزمایشگاهها آنهایی هستند که در آنها هر چیز به شکلی باشکوه و در عین حال اشتباه، پیش میرود.
۶) مجموعه کارتونی Animaniacs: شکوه و عظمت نبوغ شرکت Warner Bros. در اوج دوران خود

چه کسی میتوانست تصور کند که این موجودات شیطانی، برادران و خواهران وارنر، در واقع همان شخصیتهای محبوب این استودیو هستند.
سریال Animaniacs با ترکیبی از کمدی لونیتونزی، موسیقی درخشان و شوخطبعی زیرپوستی که آن را از همتایانش متمایز میکرد، به عنوان یکی از شش انیمیشن برتر دهه ۹۰ شناخته میشود. این مجموعه که در سال ۱۹۹۳ پخش شد، ماجراهای خواهر و برادرهای وارنر، یاکو، واکو و دات، را روایت میکرد که در استودیوی Warner Bros. هرج و مرج به راه میانداختند و ترکیبی از کمدی فیزیکی و طنز اجتماعی را ارائه میدادند، به طوری که هم برای کودکان و هم بزرگسالان جذاب بود. چیزی که Animaniacs را منحصر به فرد میساخت، پذیرش بیپروای طنز چندلایه بود؛ با پارودیهای فرهنگ عامه، تقلیدهای تاریخی و کنایههایی که برای کودکان قابل فهم بود اما برای بزرگسالان کاملاً درکپذیر بودند. بخشهایی چون آهنگ سریع و افسانهای “Nations of the World” یاکو، که در قالب یک درس جغرافیا با ملودی جذاب ارائه میشد، نشان میداد که این مجموعه توانایی سرگرمی و آموزش همزمان را دارد.
این مجموعه با بازیگران متنوع خود، از موشهای آزمایشگاهی حیلهگر Pinky and the Brain گرفته تا گروه کبوترهای The Goodfeathers که از فیلم The Goodfellas الهام گرفته بودند، تبدیل به یک افسانه شد. اسلپی اسکوئرل، کارتونبازی بازنشسته با علاقه به شوخیهای انفجاری، کمدی فرامتنی درباره خود انیمیشن را افزایش داد… در حالی که شیطنتهای خواهر و برادرهای وارنر که دیوار چهارم را میشکستند، انرژی آن را تازه و پرجنبوجوش نگه میداشتند. فرمت Variety Show این مجموعه، با بخشهای متعدد در هر اپیزود، امکان آزمایشهای خلاقانه، از پارودیهای اپرایی تا ادای احترامهای نوآر، را فراهم میکرد. اگرچه سبک انیمیشن آن به کارتونهای دوران طلایی ادای احترام میکرد، اما Animaniacs به
اگرچه فصلهای بعدی از نظر ثبات کمی افت کردند، اما اپیزودهای اوج آن، مانند “Yakko’s World” که برنده جایزه امی شد، همچنان بیزمان باقی ماندهاند. با رتبهای پایینتر نسبت به غولهایی مانند Batman: The Animated Series و X-Men، مجموعه Animaniacs جایگاه ششمین انیمیشن برتر دهه را با هوشمندی بیحد و مرز و شوخیهای بیشتر در هر دقیقه نسبت به هر مجموعه دیگر آن دوران کسب کرد.
۵) انیمیشن سریالی سوپرمن: بهترین نسخه اقتباسی از دنیای مرد امید

برای من، تمامی بازیگران باید همواره در تلاش باشند تا بهترین نسخه ممکن از شخصیت سوپرمن را به تصویر بکشند.
سریال Superman: The Animated Series با تعادل بین صحنههای اکشن و عمق احساسی و همچنین توسعه بیشتر میراث Batman: The Animated Series، جایگاه خود را به عنوان پنجمین سریال انیمیشنی برتر دهه ۹۰ تثبیت کرد. این مجموعه که در سال ۱۹۹۶ پخش شد، مرد پولادین را برای نسل جدید معرفی کرد و ترکیبی از خوشبینی دوران نقرهای و داستانسرایی مدرن و پیچیده را ارائه داد. بازخورد مخاطبان نشاندهنده کیفیت ثابت این سریال است؛ اپیزودهای برجستهای مانند سهگانه “The Last Son of Krypton” و داستان دارک ساید با عنوان “Apokolips… Now” که به دلیل حماسهوار بودن و وزن احساسیشان امتیازاتی نزدیک به بینقص کسب کردند. این مجموعه در نشان دادن شخصیت سوپرمن به عنوان فردی خطاپذیر ولی الهامبخش موفق عمل کرد؛ چه در مواجهه با معضلات اخلاقی جنایتکاران جنگی کریپتونی در “Absolute Power” و چه در خشمگین شدن او پس از مرگ دن تورپین در اثر حمله دارک ساید، که الهام گرفته از آثار جک کربی بود.
بازیهای صداپیشگان این مجموعه نقش مهمی در ارتقاء کیفیت آن داشتند؛ تیم دیلی با صدای آرام و مقتدر سوپرمن، کلنسی براون با نقش شرورانه لکس لوتر و مایکل آیرونساید با صدای ترسناک دارک ساید، هر یک به درخشش اثر افزودهاند. ریسکهای خلاقانه این سریال، مانند بازتعریف Brainiac به عنوان یک هوش مصنوعی کریپتونی با کینه شخصی علیه سوپرمن و خلق شروران اورجینال مانند Livewire که سریع به نماد تبدیل شدند، آن را متمایز ساخت. همچنین، تقاطعهایی مانند “World’s Finest” با بتمن و همکاریهای با فلش و گرین لنترن، جهان انیمیشن دیسی را به صورت بینقص گسترش داد. هرچند کیفیت انیمیشن گاهی نسبت به Batman: The Animated Series پایینتر به نظر میرسید، اما طراحی آرت دکو-گونه شهر متروپلیس و سکانسهای اکشن روان، مانند نبرد پرخشونت سوپرمن با متالو، از نظر بصری تاثیرگذار باقی ماندند.
اگرچه این مجموعه تنها ۵۴ اپیزود در چهار فصل داشت، اما Superman: The Animated Series اثر ماندگاری بر جای گذاشت و ثابت کرد که انیمیشنهای ابرقهرمانی میتوانند موضوعات پیچیدهای مانند غم از دست دادن، هویت و ابهامهای اخلاقی را بدون کاهش سطح سرگرمی بررسی کنند. میراث آن به عنوان نسخهای بینقص و قطعی از پسر آخر کریپتون باقی میماند، حتی از نسخههای لایو اکشن آن پیشی گرفته و جایگاه خود را به عنوان پنجمین اثر بزرگ انیمیشنی دهه ۹۰ تثبیت کرده است.
۴) انیمیشن سریالی اسپایدرمن: اسپایدرمن بهتر از همیشه در جهان منسجم مارول

من چندین بار این سریال را تماشا کردهام و هنوز هم از تماشای آن لذت میبرم، حتی پس از تکرار.
مجموعه Spider-Man: The Animated Series با ترکیبی نوآورانه از روایت داستانهای سریالی، موضوعات بزرگسالانه و اقتباسهای وفادارانه از کمیکها، به عنوان چهارمین سریال انیمیشن برتر دهه ۹۰ شناخته میشود. این مجموعه که در سال ۱۹۹۴ پخش شد، داستان زندگی دوگانه پیتر پارکر، همزمان به عنوان یک دانشجوی دانشگاه و قهرمان عنکبوتی، را به تصویر میکشید و تلاشهای شخصی او را در کنار نبردهای حماسی با شرورانی چون ونوم، گرین گابلین و کینگ پین روایت میکرد. داستانهایی همچون سهگانه "Alien Costume" و داستان احساسی "Sins of the Fathers" در میان برجستهترین قسمتهای این مجموعه قرار دارند.
صدای کریستوفر دانیل بارنز، شخصیت مرد عنکبوتی را با طنز و احساس واقعی نشان میداد، در حالی که شخصیتهای مکمل مانند مری جین واتسون و جی. جونا جیمسون به عمق روایت کمک میکردند. این مجموعه به خاطر ساختار بلندپروازانه و فرمت چندقسمتیاش، که در کارتونهای دهه ۹۰ نادر بود، تمایز پیدا کرد و امکان توسعه شخصیتهای پیچیده و درامهای پرتنش را فراهم آورد. اپیزودهایی مانند "Spider Wars"، که مفهوم چندجهانی را قبل از MCU معرفی کرد، و "The Turning Point"، اقتباسی سانسورشده اما عمیق درباره مرگ گوئن استیسی، نشاندهنده تمایل آن به پرداختن به موضوعات تاریک و احساسی بودند. این مجموعه پیشگام کراساوورهای با شخصیتهای دیگر مارول، مانند گروه ایکس-من، آیرون-من و دروویل، بود و جهانی منسجم خلق کرد که طرفداران را به شدت مجذوب مینمود.
هرچند محدودیتهای بودجه، مانند تکرار فریمها و اکشن محدود به دلیل سانسور، گاهی باعث مشکلاتی در انیمیشن میشد، اما سبک هنری و بازی صداپیشگان در سطح عالی باقی ماندند. شرورانی همچون هاب گابلین (با صدای مارک همیل) و ونوم (با صدای هنک آزاریا) تأثیر ماندگاری بر جای گذاشتند. اگرچه این مجموعه با یک پایان ناتمام خاتمه یافت، اما Spider-Man: The Animated Series همچنان به عنوان یک نقطه عطف در انیمیشن دهه ۹۰ باقی میماند و بر اثرگذاری خود بر فیلمهایی مانند ساختههای سم ریمی و The Amazing Spider-Man تأثیر گذاشت. میراث آن به عنوان یک حماسه هوشمندانه، سریالی و پر از احساس در دنیای ابرقهرمانی، جایگاه آن را در کنار غولهایی مانند Batman: The Animated Series و X-Men در پانتئون دهه ۹۰ تثبیت میکند.
مجموعه کارتونی SpongeBob SquarePants: دوست محبوب اسفنجی کودکان دهه ۹۰

سه فصل افسانهای از انیمیشنهای مخصوص کودکان که هرگز از خاطراتمان محو نخواهند شد.
سریال SpongeBob SquarePants با ترکیبی جذاب از طنز کودکانه، داستانسرایی شورانگیز و شخصیتهای فراموشنشدنی، جایگاه خود را به عنوان یکی از سه سریال برتر انیمیشن دهه ۹۰ کسب کرده است. این مجموعه که در سال ۱۹۹۹ پخش شد، مخاطبان را با شخصیت باب اسفنجی آشنا کرد. ویژگی منحصر به فرد این کارتون، توانایی آن در ترکیب طنز فیزیکی با لحظات احساسی و تاثیرگذار است.
برنامههایی مانند “Band Geeks” و “Chocolate with Nuts” نمونههای بینظیر از طنز کودکانه، زمانبندی دقیق و نگارش چندلایه در این مجموعه را نشان میدهند. این سریال در عمق شخصیتها عملکرد فوقالعادهای دارد. SpongeBob SquarePants از سبکی بصری منحصربهفرد بهرهمند است که مناظر زیر آب پرجنبوجوش را با انیمیشنی اغراقآمیز و الهامگرفته از کارتونهای کلاسیک تلفیق میکند، که هم نوستالژیک و هم مدرن به نظر میرسد.
صداپیشگان این اثر، بهویژه تام کنی در نقش باب اسفنجی، حتی پوچترین لحظات را به صمیمیت تبدیل میکنند. اگرچه فصلهای بعدی کیفیت اولیه را نداشتند، اما فصلهای اولیه (۱ تا ۳) تقریباً بینقص باقی ماندند. تاثیر فرهنگی این مجموعه غیرقابل انکار است؛ میمهای آن هنوز هم در فضای آنلاین محبوبیت زیادی دارند. اگرچه این مجموعه در پایان دهه ۹۰ روی آنتن رفت، میراث آن به عنوان یکی از کارتونهای نمادین دهه ۹۰، با طنز بیزمان، طنین احساسی و محبوبیت ماندگار، آن را به یکی از سه انیمیشن برتر آن دوران تبدیل کرده است.
کارتون سریالی X-Men: The Animated Series، یکی از بهترین ماجراجوییهای جهشیافتههای مارول

هیچ نسخهای از مجموعه ایکس-من تاکنون نتوانسته است به اندازه وفاداری به کمیکها پایبند بماند.
مجموعه انیمیشنی X-Men: The Animated Series به عنوان یکی از اوجهای انیمیشنهای ابرقهرمانی دهه ۹۰ شناخته میشود و به دلیل داستانسرایی پیشگامانه، موضوعات بالغ و اقتباسهای وفادارانه از داستانهای افسانهای ایکس-من، جایگاه ویژهای پیدا کرده است. این سریال که در سال ۱۹۹۲ پخش شد، توانست برنامههای کودکان را با پرداختن به مسائلی همچون تعصب، هویت، نژادپرستی و فداکاری متحول کند. در پنج فصل بلندپروازانه، داستانهایی مانند “The Dark Phoenix Saga” و “Days of Future Past” با وفاداری قابل توجهی بازسازی شدند و به خاطر عمق احساسی و پرداختن به موضوعات تاریک، از جمله تمثیلهایی درباره هولوکاست و تبعیض اجتماعی، مورد تحسین قرار گرفتند.
صداپیشگان این مجموعه به نمادهای فرهنگی تبدیل شدند، با کال داد در نقش وولورین و کاثال جی. داد در نقش نایتکلاور، که خشونت و رنج شخصیتهایشان را به تصویر میکشیدند، و دیوید همبلن در نقش مگنتو، که تعادلی میان شرارت و نجابت تراژیک برقرار میکرد. یکی از ویژگیهای متمایزکننده X-Men، ساختار سریالی آن بود که با داستانهای چندقسمتی امکان توسعه شخصیتها و افزایش تنشها را فراهم میکرد. اپیزودهایی مانند “Days of Future Past” و “The Dark Phoenix Saga” نشان دادند که این مجموعه توانایی ترکیب درام سفر در زمان و تراژدیهای کیهانی با تفسیرهای اجتماعی تأثیرگذار را دارد.
با وجود محدودیتهای بودجه و ناهماهنگیهای موقتی در انیمیشن، سبک هنری جسورانه و سکانسهای اکشن منحصربهفرد آن، به نمادهای بصری مجموعه تبدیل شدند. این سریال در ارتباط با کراساوور با Spider-Man: The Animated Series قرار داشت و سالها قبل از دنیای سینمایی مارول، یک جهان انیمیشنی منسجم و مستقل ایجاد کرد. از نظر بلندپروازی، X-Men حتی از Batman: The Animated Series نیز پیشی گرفت. میراث آن همچنان با میمهایی مانند وولورین غمگین، جمع هواداران وفادار و احیای دوباره در سال ۲۰۲۴ با عنوان X-Men ’97 ادامه دارد.
به عنوان یک اقتباس بینظیر از جهان جهشیافتههای مارول، مجموعه X-Men: The Animated Series جایگاه خود را به عنوان یکی از بزرگترین دستاوردهای انیمیشنی دهه ۹۰ تثبیت کرده است.
انیمیشن سریالی Batman The Animated Series: یک افسانه بیپایان و شکستناپذیر در دنیای DC

بهترین نسخههای بتمن و جوکر در تاریخ سینما و انیمیشن! پایان داستان! اگر تماشا نکردید، همین حالا فرصت دارید که آن را ببینید!
مجموعه Batman: The Animated Series به عنوان نماد اوج انیمیشن دهه ۹۰، با تلفیقی از سبک نوآر پیچیده، هنر انقلابی و عمق احساسی، یک حماسه ابرقهرمانی را رقم زد که این ژانر را تعریف میکند. این مجموعه که در سال ۱۹۹۲ پخش شد، بلافاصله با طراحی زیبای «دارک دکو» خود شناخته شد؛ ترکیبی از عظمت هنر آرت دکو و سایههای تاریک نوآر که فضای بیزمان و تاریک شهر گاتهام را به تصویر میکشید. این نوآوری بصری همراه با داستانگویی هوشمندانه، به موضوعاتی مانند آسیب روانی، ابهام اخلاقی و فساد اجتماعی میپرداخت، با سطحی از بلوغ بیسابقه در انیمیشنهای مخصوص کودکان.
اپیزودهایی مانند «Heart of Ice»، که شخصیت آقای فریز را به عنوان یک تراژدی انسانی در سوگ همسر منجمدش معرفی کرد، جایزه Daytime Emmy را دریافت کرد و ثابت نمود که انیمیشنها میتوانند همانند درامهای زنده تأثیرگذار باشند. صداپیشگان این مجموعه بینظیر شدند؛ اجرای کوین کانروی در نقش بروس وین و بتمن، معیاری طلایی برای این شخصیت تعیین کرد، در حالی که تعادل بین وقار و آسیبپذیری بروس وین و خشونت و قدرت بتمن، شخصیت را زنده و باورپذیر میساخت. مارک همیل در نقش جوکر، با تلفیقی از جنون خندهدار و شرارت ترسناک، شروری خلق کرد که هم فراموشنشدنی و هم غیرقابل پیشبینی بود.
فراتر از نقشهای اصلی، این مجموعه دنیای بتمن را با شخصیتهایی مانند هارلی کوئین که قبل از ورود به دنیای کمیکها معرفی شد، توسعه داد و تأثیر فرهنگی عمیقی بر جای گذاشت. سکانسهای اکشن، اغلب خلاقانه و روان، استانداردهای جدیدی برای طراحی مبارزات انیمیشنی تعیین کردند، از مواجهههای حماسی با شخصیتهایی مانند مانبات گرفته تا جنایات کارناوالمانند جوکر.
حتی قسمتهای نسبتاً ضعیفتر این سری، از نظر کیفیت، از آثار معاصر خود پیشی گرفتند. پس از دههها، Batman: The Animated Series همچنان به عنوان نماد قطعی بتمن باقی مانده است. تأثیر آن در بازیهای Arkham و سریالهای کمیک و انیمیشن، به وضوح دیده میشود. با ترکیب ماجراجوییهای جذاب و عمق روانشناختی، این مجموعه نه تنها در دهه ۹۰ سلطنت کرد، بلکه به الگویی بینظیر در داستانسرایی ابرقهرمانی تبدیل شد.