انیمیشن «شرک» صنعت فیلم را متحول و استانداردهای جدید ساخت
چگونه انیمیشن «شرک» صنعت فیلم را متحول کرد و استانداردهای جدیدی در جهان انیمیشن خلق نمود
انیمیشن شرک با نوآوری در داستان، فناوری و فرهنگ عامه صنعت فیلم را متحول کرد و استانداردهای جدیدی در انیمیشن جهانی ایجاد نمود.

انیمیشن شرک (Shrek) در طول سالها به یکی از نمادینترین آثار تاریخ سینما تبدیل شده است و نه تنها محبوبیت زیادی در میان تماشاگران دارد، بلکه تاثیر قابل توجهی بر صنعت انیمیشنسازی گذاشته است. این فیلم که اولین بار در سال ۲۰۰۱ توسط دریمورکس اکران شد، داستان یک دیو بداخلاق را روایت میکند که برای نجات مرداب خود تلاش میکند و در مسیر این تلاش، به طور غیرمنتظرهای عاشق یک پرنسس عجیب میشود و سرانجام قلمرو را نجات میدهد. موفقیت بینظیر این اثر منجر به ساخت سه دنباله و یک سری فیلم فرعی (اسپینآف) شد.
پیش از ساخته شدن، داستان شرک از دیگر داستانهای افسانهای متمایز بود. کتاب کودکانه ویلیام استیگ با عنوان «!Shrek»، که الهامبخش انیمیشن اولیه بود، به دلیل رویکرد غیرمرسوم خود نسبت به داستانهای افسانهای و قهرمانهای معمول، توجه منتقدان و خالقان زیادی را جلب کرد.
به همین دلیل، داستان شرک توانست تأثیر عمیقی بر مخاطبان بگذارد، زیرا به جای پیروی از قالبهای رایج، رویکردهای خلاقانه و متفاوتی را انتخاب کرد که در آن زمان بینظیر بود. در نتیجه، شرک در صنعت فیلم رکوردهای متعددی را ثبت کرد و تغییراتی را ایجاد کرد که احتمالاً در آن زمان بیسابقه بودند. در ادامه، به مهمترین نکاتی که سبب شد این فرانچایز تمامی آثار انیمیشنی را متحول کند، اشاره خواهیم کرد.
۱۰. اثبات اینکه یک انیمیشن میتواند تحسین بسیاری از منتقدان را برانگیزد.
در زمان عرضه انیمیشن شرک، دیزنی تقریباً کنترل کامل بازار فیلمهای انیمیشنی را در اختیار داشت، اما دریمورکس با این اثر نشان داد که میتواند رقابت کند و موفقیتی به دست آورد که دیزنی در آن زمان نتوانسته بود. این موفقیت مورد توجه هم تماشاگران و هم منتقدان قرار گرفت.
اگرچه دوره طلایی دیزنی با تولید فیلمهایی مانند «پری دریایی کوچک» و «علاءالدین» در گذشته سپری شده بود و این آثار بیشتر برای کودکان جذاب بودند تا برای منتقدان، اما در آن زمان صنعت فیلمسازی به طور کلی انیمیشنها را چندان جدی نمیگرفت. با این حال، داستان منحصربهفرد شرک و استقبال گسترده مخاطبان، توجه بیشتری به این ژانر جلب کرد و برای اولین بار، منتقدان انیمیشنها را به عنوان یک هنر جدی شناختند.
۹. داستان و شوخیهای آن مورد علاقه و محبوب بزرگسالان نیز قرار داشت.
یکی از ویژگیهای منحصر به فرد انیمیشن شرک که در انیمیشنهای پیشین دیده نشده بود، توانایی آن در جلب توجه هر دو گروه سنی، کودکان و بزرگسالان، بود. در حالی که اغلب انیمیشنها تنها تمرکز خود را بر روی مخاطبان کودک قرار میدادند، شرک با افزودن شوخیهایی که برای هر دو گروه سرگرمکننده بودند، این روند را تغییر داد. علاوه بر این، داستان آن از روایتهای معمولی متفاوت بود و توانست هم کودکان و هم بزرگسالان را جذب کند. شرک با ترکیب داستانی ساده اما جذاب و شوخیهایی مناسب برای تمام سنین، به یکی از محبوبترین انیمیشنهای زمان خود تبدیل شد.
شرکتها موجب شدند که صنعت انیمیشنسازی از سبک دو بعدی سنتی فاصله بگیرد.
در اواخر دهه ۱۹۹۰ و اوایل دهه ۲۰۰۰، صنعت انیمیشن در حال تغییر تدریجی بود و فیلم شرک نقش مهمی در تثبیت این تحول ایفا کرد. در ابتدا قرار بود این فیلم به سبک انیمیشن دو بعدی سنتی ساخته شود، اما در نهایت با بهرهگیری از فناوری انیمیشن کامپیوتری تولید شد.
ظاهر این فیلم بسیار متفاوتتر از آنچه مخاطبان عادت داشتند بود و باعث شد شرک از دیگر فیلمهای معمول دیزنی که در آن زمان عرضه میشدند متمایز شود. موفقیت شرک و بهرهگیری آن از انیمیشن کامپیوتری، روند تولید انیمیشنها را به سمت این نوع فناوری سوق داد و انیمیشنهای دو بعدی سنتی کمتر مورد توجه قرار گرفتند؛ تغییری که منجر به تولید آثار امروزی با جزئیات بیشتر و واقعگرایی بالاتر شده است.
شرکتها نقش مهمی در ایجاد بخش بهترین فیلم انیمیشنی در جوایز اسکار ایفا کردند.
انیمیشن شرک تأثیر قابل توجهی بر صنعت سینما داشت و منجر به تأسیس جایزه اسکار بهترین فیلم انیمیشن شد. قبل از آن، با وجود موفقیتهای طولانیمدت دیزنی در ساخت انیمیشنها از دهه ۱۹۳۰ تا ۱۹۹۰، تعداد فیلمهای انیمیشنی به اندازهای نبود که شاخهای مستقل در جوایز اسکار داشته باشد. اما با موفقیتهای دریمورکس، به ویژه با عرضه فیلم شرک در سال ۲۰۰۱، آکادمی علوم و هنرهای سینما نظر خود را تغییر داد و در سال ۲۰۰۲، تنها یک سال پس از انتشار شرک، جوایزی اختصاصی برای بهترین فیلم انیمیشن ایجاد کرد. بنابراین، شرک توانست توجه بیشتری به ژانر انیمیشن جلب کند و تحولات مهمی در صنعت فیلم رقم بزند.
۶. الهامبخش شدن شرک در ایجاد نوع جدیدی از داستانهای خیالی
یکی از ویژگیهای مهم فیلم شرک که تاثیر قابل توجهی بر فیلمهای انیمیشنی و دنیای کودکان گذاشت، فاصله گرفتن آن از قالبهای سنتی داستانهای پریان بود. برخلاف قصههای معمول که در آنها شاهزاده یا شاهزادهخانم نقش قهرمان و شخصیت محبوب را ایفا میکنند، شرک قهرمانی متفاوت و حتی در ابتدای داستان چندان دوستداشتنی یا قابل تغییر نشان داده نمیشود. او یک غول زشت است که برخلاف انتظار، نه زیبا است و نه در پی قهرمانی؛ بلکه تا حدی خودمحور است و اهمیتی به نقش قهرمان بودن نمیدهد. به این ترتیب، شرک به عنوان یک ضدقهرمان شناخته میشود و تغییرات بزرگی در قالبهای مرسوم قصههای پریان ایجاد کرد.
نسل جدیدی از داستانهای پریان که بر اساس فیلم شرک ساخته شده است، اهمیت زیادی داشت چون مخاطبان را غافلگیر کرد و موج جدیدی از قصههای غیرمنتظره و متفاوت را الهامبخش شد. شرک، به عنوان یک اثر کاملاً نوآورانه، برای کسانی که عادت داشتند به دیدن داستانهای تکراری در انیمیشنها، تجربهای هیجانانگیز بود و انتظارات و برداشتها را تغییر داد. علاوه بر این، روایت غیرمنتظره شرک منجر به خلق فیلمهایی مانند «خوشبختی هرگز» (Happily Never After) و «فریبخورده» (Hoodwinked) شد که در سبک داستانهای افسانهای نوآورانه جای گرفتند.
شرکت به طور گسترده از عناصر فرهنگ عامه بهرهبرداری کرد.
یکی دیگر از ویژگیهای غیرمنتظره در شرک، تمرکز آن بر فرهنگ عامه بود. شرک فراتر از مرزهای فیلمهای انیمیشنی سنتی رفت و با افزودن عناصر موسیقی، اشاره به سلبریتیها و جنبههای مختلف فرهنگ پاپ، دنیایی خلق کرد که در آن دنیای خیال و واقعیت به شکلی خلاقانه در هم تنیده شدند. این رویکرد به مخاطبان امکان داد تا زندگی روزمره خود را در قالب یک جهان فانتزی ببینند و این ارجاعات به صورت «ایستر اگ»های سرگرمکننده عمل میکردند که هم خندهدار بودند و هم اشارهای به دنیای واقعی داشتند. در نتیجه، این ویژگی به جذابیت فیلم برای مخاطبان در هر سن و سلیقهای افزود.
۴. تلفیق فضاهای سنتی با موسیقی معاصر
در این زمینه، شرک به دلیل تلفیق منحصربهفردش از فضاهای آشنا و داستانهای افسانهای با موسیقی مدرن، بهخصوص در میان مخاطبان برجسته شد. در حالی که شرک در مردابها زندگی میکند، به قلعهها حمله میورزد و از کوهها و پلهای پرخطر عبور میکند، همگی این ماجراجوییها با صدای گروههایی مانند Smash Mouth همراه است. استفاده از موسیقی معاصر، همانطور که ارجاعات فرهنگی فیلم را تقویت میکند، دنیای فانتزی شرک را به دنیای واقعی مخاطبان پیوند میدهد و تجربهای نوآورانه و سرگرمکننده خلق مینماید.
علاوه بر این، قطعات موسیقی انتخابشده برای موسیقی متن شرک به خوبی با فضای داستان همخوانی دارند. ریفهای گیتار و ضربآهنگهای احساسی، بیشتر با حالوهوای روایت سازگار هستند تا یک موسیقی ارکسترال یا قطعات سبک موزیکال که در آن زمان در انیمیشنها رایج بود. در کنار همه اینها، اکنون بهوضوح مشخص است که موسیقی متن شرک تأثیر عمیقی بر ماندگاری این فیلم در ذهن مخاطبان گذاشته است؛ چرا که بسیاری از قطعات استفادهشده در فیلم هنوز هم برای طرفداران، یادآور شرک هستند.
۳. شرک از شخصیتهایی غیرمنتظره بهره برد.
همانطور که قبلاً ذکر شد، شرک چارچوبهای معمول داستانهای افسانهای را زیر سوال برده است، اما تنها شخصیت اصلی نبود که انتظارات تماشاگران را به چالش کشید. الاغ، همسفر همیشگی شرک، در عین وفاداریاش، گاهی اوقات بسیار عصبانی میشود و رابطه آنها در آغاز داستان چندان دوستانه نیست. فیونا، با وجود اینکه یک شاهزاده است، شبها به غولی ترسناک تبدیل میشود؛ ویژگیای که نقش کلیشهی «دلبر زیبارو» را کمرنگ میکند. این تغییرات در الگوهای رایج شخصیتپردازی نهتنها شرک را از دیگر انیمیشنها متمایز میکند، بلکه پیامهای مهمی درباره اهمیت پذیرش تفاوتها و ارزش قائل شدن برای آنچه خارج از معمول است، ارائه میدهد.
۲. شرک، یک فرانچایز انیمیشنی موفق، الهامبخش شد
در سال ۲۰۰۱، ساخت فرانچایزهای مبتنی بر فیلمهای انیمیشنی چندان رایج نبود. اگرچه دیزنی در همان دوران مجموعه داستان اسباببازی را شروع کرده بود، اما این روند به هیچوجه به اندازه امروز گسترش نیافته بود.
موفقیت شرک به دریمورکس کمک کرد تا در کنار دیزنی، یکی از نخستین فرانچایزهای بزرگ در حوزه انیمیشن را بنیانگذاری کند. امروزه، مجموعه شرک شامل چهار فیلم اصلی، دو اسپینآف و یک قسمت جدید تأیید شده است. با عبور از مرزهای سنتی در دنیای انیمیشن، شرک بار دیگر راه را برای موفقیتهای بیشتر در این ژانر هموار کرد و نشان داد که فیلمهای انیمیشنی نهتنها محبوب، بلکه بسیار پرفروش و تأثیرگذار هستند.
شرکت شرک جایگاه مستحکم دیزنی و پیکسار را زیر سوال برد.
شرک، با دستاوردهای چشمگیر خود در صنعت سینما و فراتر از آن، رقابتی واقعی و جدی برای دیزنی و پیکسار ایجاد کرد. طی دههها، دیزنی بر دنیای انیمیشن سلطه بیچونوچرایی داشت، اما شرک از استودیوی دریمورکس توانست این سلطه دیرینه را بشکند. در حالی که آثار دیزنی همچنان محبوب و موفق بودند، شرک با صدایی متفاوت و داستانهایی غیرمتداول، ژانر انیمیشن را پویا و متنوعتر کرد و فرصت دیدهشدن و درخشش آثار خارج از قالبهای سنتی را فراهم ساخت. حضور شرک سبب شد تا تنوع در روایتها و سبکهای هنری بیشتر شود و راه را برای خلق داستانهای نوآورانه و خلاقانه در دنیای انیمیشن هموار کند.
اگرچه ظاهر شرک بیشتر به عنوان یک فیلم طنز و بیتکلف به نظر میرسد، اما تاثیرات آن بر دنیای انیمیشن و حتی سینمای هالیوود غیرقابل انکار است. این اثر فراتر از انتظارات ظاهر شد، توانست مخاطبان وسیعی را جذب کند و ایدههای نوینی را به عرصه بگذارد که الهامبخش تولیدات انیمیشنی بعدی شدند. در مجموع، شرک تحولات مهمی را در آینده سینما رقم زد و نقش مهمی در توسعه و تنوع صنعت فیلم ایفا کرد.