مستند بزم رزم؛ روایت موسیقی ایران در جنگ و انقلاب
مستند «بزم رزم»؛ روایت موسیقی ایران در جنگ و انقلاب، تلفیقی از تاریخ، هنر و سیاست
مستند «بزم رزم» روایتگر تاریخ موسیقی ایران در دهه ۶۰، تلفیقی از هنر، سیاست و جامعه در دوران جنگ و انقلاب است.

در میان تولیدات مستند ایرانی، کمتر اثری توانسته به اندازه مستند «بزم رزم» ساخته سید وحید حسینی، به عمقهای پنهان تاریخ فرهنگی ایران در دهه اول پس از انقلاب اسلامی بپردازد. این اثر که در سال ۱۳۹۵ ساخته شده است، با رویکرد آرشیوی و روایی، تصویری متفاوت از وضعیت موسیقی در بازه زمانی ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۷ ارائه میدهد؛ دورهای که غالب روایتها آن را بدون فعالیتهای رسمی موسیقایی میدانند. اما «بزم رزم» قصد دارد این تصور رایج را به چالش بکشد. با بهرهگیری از حجم قابل توجهی از تصاویر و صداهای آرشیوی، گفتگو با هنرمندان برجسته و تحلیل نقش موسیقی در فضای انقلابی و جنگی آن دهه، داستانی از فراز و نشیب هنر در سایه سیاست را روایت میکند.
در عوض تصور سطحی درباره اهمیت فیلمنامه در مستند، باید گفت که در این ژانر سینما، فیلمنامه نقش حیاتی دارد. روشنسازی ایده، ترسیم مسیر روایت و انتخاب سبک اجرایی، همگی نیازمند طراحی فیلمنامهای منسجم و هدفمند هستند. «بزم رزم» در این زمینه با چالشی مهم روبرو است؛ چرا که موضوع آن از غنای تاریخی و احساسی برخوردار است، اما تکیه بر تدوین سنگین و تصاویر آرشیوی گاه باعث کاهش انسجام روایی میشود و به خاطرهگویی صرف بدل میگردد. این امر باعث شده است برخی منتقدان ضعف ساختار فیلمنامهای را یکی از نقاط ضعف اثر بدانند، هرچند قدرت موضوع تا حد زیادی این خلأ را جبران میکند.
مستند «از چاووش تا جبهه» به بررسی نحوه تداوم حیات موسیقی در کشوری انقلابی و درگیر جنگ میپردازد. حسینی، که علاقهمند به موسیقی گروه چاووش است، ابتدا در پی ردیابی ساخت قطعات این گروه بود، اما دسترسی محدود به منابع آرشیوی او را به سمت بررسی جامعتر موسیقی دهه ۶۰ در ابعاد اجتماعی، انقلابی و جنگی سوق داد. در این اثر، حضور هنرمندانی چون حسین علیزاده، مجید درخشانی، بیژن کامکار، کامبیز روشنروان، حسامالدین سراج، احمد علی راغب، دکتر حسن ریاحی و علیاکبر شکارچی و همچنین سیاستگذاران فرهنگی مانند حمید شاهنگیان و علی مرادخانی، روایتهایی را به تصویر میکشد که هرچند گاه پراکنده است، اما تصویری دقیق از فشارها، امیدها و تلاشهای هنرمندان برای حفظ موسیقی در روزهای پرتنش جنگ و انقلاب ارائه میدهد.
سینمای مستند ایران از نظر ژانر، دامنهای وسیع دارد؛ از آثار مشاهدهگرا و گزارشی گرفته تا مستندهای تحلیلی، تجربی و ذهنی. «بزم رزم» با تلفیقی از سبکهای مشاهدهگر، گفتوگومحور و تحلیلی سعی دارد تصویری کلی از وضعیت موسیقی در دهه ۶۰ ارائه دهد. اما ساختار این اثر بیشتر نتیجه تدوین پستولید سنگین است تا استراتژی ساختاری منسجم، که ممکن است بر انسجام روایی اثر تأثیر منفی گذاشته باشد.
از منظر جامعهشناختی، «بزم رزم» اثری قابل تأمل است که دو رویکرد مهم در رابطه میان هنر و جامعه را به خوبی نشان میدهد: رویکرد بازتابی، که موسیقی را آینهای از وضعیت اجتماعی زمانه میداند، و رویکرد شکلدهی، که موسیقی و هنرمند را نه تنها بازتابدهنده، بلکه شکلدهنده شرایط فرهنگی و اجتماعی میپندارد. در بخشهایی مانند روایت اولین کنسرت رسمی پس از جنگ و تأثیر آن بر جامعه، این رویکرد به وضوح نمایان میشود، در حالی که بازخوانی آثار موسیقایی آن دوران، نمونهای از کارکرد بازتابی موسیقی در فضای ملتهب آن سالها است.
با وجود کاستیهایی چون پراکندگی ساختاری، ضعف در انسجام روایی و نبود گفتوگوهای چالشی، «بزم رزم» به دلیل موضوع حساس و اهمیت تاریخیاش، یکی از مستندهای قابل احترام در حوزه تاریخ موسیقی معاصر ایران است. صدای گرم و گیرای صابر ابر در نقش راوی، به روایت حسینی حس نوستالژیک و دلنشینی میبخشد. هرچند در قالب یک تحقیق سینمایی-تحلیلی ممکن است دچار لغزشهایی شود، اما در بازنمایی بخشهایی از تاریخ خاموشمانده موسیقی ایران، موفق عمل کرده و با نگاهی بیطرفانه، دریچهای نو به رابطه هنر، سیاست و جامعه در یکی از پرتنشترین دهههای تاریخ معاصر گشوده است.