کد خبر: 34627

جدیدترین اثر همایون شجریان منتشر شد

«دِلستان» جدیدترین قطعه همایون شجریان؛ غزل سعدی در قالبی مدرن

«دِلسِتان» تازه‌ترین اثر همایون شجریان با شعری از سعدی و تنظیم مدرن منتشر شد؛ تلفیقی از موسیقی کلاسیک ایرانی و فضایی نو که تجربه‌ای متفاوت برای شنوندگان رقم می‌زند.

«دِلسِتان»؛ اثر جدید همایون شجریان بر غزل سعدی

همایون شجریان در تازه‌ترین همکاری خود با آهنگساز و تنظیم‌کننده‌ی توانمند آرش گوران، قطعه‌ای متفاوت با نام «دلستان» را به مخاطبان موسیقی ایرانی تقدیم کرده است. این اثر که با حمایت «سپینو» بانک صادرات ایران تولید شده، با ترکیبی از فضای کلاسیک شعر سعدی و تنظیمی مدرن در قالبی نزدیک به موسیقی پاپ و والس، تجربه‌ای تازه و بدیع را برای شنوندگان رقم می‌زند.

نگاهی به ویژگی‌های اثر

قطعه «دلستان» بر پایه‌ی غزل مشهور سعدی با مطلع «ای ساربان! آهسته رو کآرام جانم می‌رود» ساخته شده است. ملودی اصلی و فضای شعری اثر در بستر موسیقی کلاسیک ایرانی قرار دارد، اما تنظیم آن با رویکردی مدرن و تلفیقی انجام شده است؛ فضایی که یادآور والس و المان‌های موسیقی پاپ است. این تلفیق سبب شده «دلستان» حال‌وهوایی متفاوت از بسیاری دیگر از آثار همایون شجریان داشته باشد و برای مخاطبان با هر سلیقه‌ای جذابیت‌های شنیداری به همراه بیاورد.

گروه نوازندگان

ویلن و ویولا: پدرام فریوسفی

ویلن‌سل: مهرداد عالمی

سازهای کوبه‌ای: همایون نصیری

پیانو: آرش گوران

همایون شجریان

عوامل تولید

شعر: سعدی

آهنگساز و خواننده: همایون شجریان

تنظیم: آرش گوران

ضبط: استودیو صبا (کاوه عابدین، مرجان معصومی)

میکس و مسترینگ: کاوه عابدین

طراحی گرافیک: استودیو دیزاین آری

عکس: امیر سلیمانی

نسخه دیجیتال: بهاره ثاقب

مدیر پروژه: سحر فروزان

همایون شجریان دلستان

حاشیه‌ای کوتاه

همچون چند پروژه اخیر، بانک صادرات ایران نقش حامی مالی این اثر را برعهده داشته است. طبق برنامه‌ریزی‌ها قرار بود اجرای بزرگی نیز در میدان آزادی تهران برگزار شود تا همه علاقه‌مندان بتوانند به‌صورت رایگان از نزدیک شاهد اجرای همایون باشند، اما این برنامه در نهایت لغو شد.

متن کامل غزل سعدی

برای همراهی شنوندگان با فضای شعری این اثر، متن کامل غزل سعدی که در قطعه «دلستان» اجرا شده، در ادامه آورده می‌شود:

ای ساربان! آهسته رو کآرام جانم می‌رود

وآن دل که با خود داشتم، با دل‌سِتانم می‌رود

من مانده‌ام مهجور از او، بیچاره و رنجور از او

گویی که نیشی دور از او، در استخوانم می‌رود

گفتم، به نیرنگ و فسون پنهان کنم ریشِ درون

پنهان نمی‌ماند که خون، بر آستانم می‌رود

مَحمل بدار ای ساروان! تندی مکن با کاروان

کز عشق آن سرو روان، گویی روانم می‌رود

او می‌رود دامن‌کشان، من زَهرِ تنهایی‌چشان

دیگر مپرس از من نشان‌، کز دل، نشانم می‌رود

برگشت یار سرکشم، بگذاشت عیش ناخوشم

چون مجمری پُرآتشم، کز سر دخانم می‌رود

با آن همه بیداد او، وین عهد بی‌بنیاد او

در سینه دارم یاد او، یا بر زبانم می‌رود

بازآی و بر چشمم نشین، ای دلسِتان نازنین!

کآشوب و فریاد از زمین، بر آسمانم می‌رود

شب تا سحر می‌نَغنَوَم، واندرز کس می‌نَشنَوَم

وین ره نه قاصد می‌روم، کز کف عنانم می‌رود

گفتم بگریم تا اِبِل، چون خَر فرو ماند به گِل

وین نیز نتوانم که دل، با کاروانم می‌رود

صبر از وصال یار من، برگشتن از دلدار من

گر چه نباشد کار من، هم کار از آنم می‌رود

در رفتن جان از بدن، گویند هر نوعی سخن

من خود به چشم خویشتن، دیدم که جانم می‌رود

سعدی! فغان از دست ما, لایق نبود ای بی‌وفا!

طاقت نمی‌آرم جفا، کار از فغانم می‌رود

 «دلستان» اثری است که شنونده را میان دنیای موسیقی کلاسیک و مدرن شناور می‌کند؛ هم‌زمان ریشه در شعر سترگ سعدی دارد و شاخه در جهان موسیقی امروز می‌گستراند.

دیدگاه شما
پربازدیدترین‌ها
آخرین اخبار