شخصیت جومونگ واقعی است یا افسانه؟ حقیقت و اسطوره
آیا شخصیت جومونگ واقعیت دارد؟ حقیقت تاریخی و افسانهای بنیانگذار گوگوریو + عکس چهره واقعی
تحقیقی درباره شخصیت جومونگ، بنیانگذار گوگوریو، و حقیقت تاریخی یا افسانهای بودن او، همراه با عکسهای واقعی و تحلیلهای فرهنگی و اسطورهای

سریال افسانه جومونگ در سال ۱۳۸۸ برای اولین بار از تلویزیون ایران پخش شد و در همان زمان با استقبال فراوانی روبرو گردید. به گونهای که گفته میشد خیابانها در زمان پخش این سریال خلوت میشد. در حال حاضر، در سال ۱۴۰۲، مجدداً این سریال را در قالب بازپخش در تلویزیون مشاهده میکنیم. با وجود تکراری بودن این سریال و پخشهای متعدد آن، قصد داریم به سوالات رایج درباره افسانه جومونگ و تاریخ کره پاسخ دهیم. عکس جومونگ واقعی چه کسی است؟ آیا سریال جومونگ بر اساس واقعیت ساخته شده است؟ نظر منتقدان درباره این سریال چیست؟
دانگمیونگ، که در سال ۵۸ قبل از میلاد به دنیا آمد و در سال ۱۹ قبل از میلاد درگذشت، از سال ۳۷ تا ۱۹ قبل از میلاد حاکم کره جنوبی بود. او با نام کامل دانگمیونگ سئونگ وانگ شناخته میشود و به خاطر نام تولدش، جومونگ، که به معنی تیرانداز ماهر است، شهرت دارد. او مؤسس امپراتوری گوگوریو بود. این امپراتوری در میان سه امپراتوری کره، در شمال قرار داشت و شامل بخشهایی از منچوری و نواحی کنونی کره شمالی و جنوبی میشد.
در لوح سنگی گوآنگ گائتو، او با نام چومووانگ، به معنی پادشاه چومو، ذکر شده است. همچنین در دو اثر تاریخی سامگوک ساگی و سامگوک یوسا، او با نام جومونگ و عنوان گو معرفی شده است. در سامگوک ساگی، او گاهی با نام جومونگ یا سانگائی نیز نام برده شده است. آرامگاه او در منطقهای در کره شمالی قرار دارد. در ادامه این مقاله، در بخش فرهنگ و هنر، به بررسی شخصیت جومونگ در مجموعه فیلمها و سریالهای مجله خبری چشمک خواهیم پرداخت.
سریال جومونگ
همانطور که از نام افسانه جومونگ برمیآید، این سریال بر پایه واقعیت ساخته نشده و تنها یک داستان اساطیری است. برخی نامها و سرزمینها در آن به واقعیتهای تاریخی کره مرتبط هستند و در نتیجه، این اثر ترکیبی است از خیال و واقعیت.
دبیر اول سفارت کره تصریح کرد: داستان جومونگ مانند داستانهای داریوش و خشایارشا واقعی است، اما عناصر افسانهای نیز در آن حضور دارند.
گین هو کیم، در گفتوگو با مهر در همان سال پخش برنامه از تلویزیون ایران، بیان داشت که عشق بین جومونگ و سوسانو واقعی نیست و بخشی از افسانه است که به این داستان تاریخی افزوده شده است. او همچنین اشاره کرد که جومونگ، مانند داریوش کبیر، بر بسیاری از کشورها سلطه داشته و شجاعت و شخصیت او در میان مردم کره زبانزد است.
وی با اشاره به اینکه ایران و کره فرهنگ مشترکی دارند، بیان کرد: استقبال مردم ایران از سریال جومونگ به دلیل شباهتهای فراوان میان تاریخ امپراتوریهای ایران و کره است. زنان در سریال جومونگ نیز همانند زنان ایرانی بسیار فعال و پرکار هستند، بنابراین این سریال مورد توجه زنان قرار گرفته است. دبیر اول سفارت کره جنوبی افزود: من مجموعه “افسانه جومونگ” را در کره تماشا کردهام و در آنجا نیز این سریال بسیار محبوب است. همچنین، اخیراً کتاب جومونگ به زبان کرهای منتشر شده است.
نقدها و جنجالهای پیرامون پخش سریال جومونگ
گرچه این مجموعه تلویزیونی در ایران با استقبال روبهرو شد، اما همزمان با آن انتقاداتی و حاشیههایی در داخل کشور و در خارج از آن نیز به همراه داشت. به عنوان نمونه، چند مورد از انتقاداتی که در صفحه ویکیپدیا این سریال ذکر شده است، به شرح زیر است:
برخی رسانههای ایرانی معتقدند که داستان این سریال در بردارنده کپیبرداری از تاریخ باستان ایران است.
رسانههای چین واکنش منفی نسبت به این مجموعه نشان دادهاند و تلویزیون دولتی چین آن را سریالی ضدچین و تحریفکننده تاریخ کشورشان عنوان کرده است. این رسانهها همچنین آن را سلاحی علیه چین دانسته و پس از پخش این سریال، چین خرید محصولات فرهنگی کره را موقتاً متوقف کرد.
مقامات کرهشمالی هدف این سریال را «تلاش برای تخریب تاریخ این کشور و جایگاه شاهزاده دائهسو و یونگپو» اعلام کردند.
خبرگزاری ایرنا در گزارشی نوشت که داستانهای مربوط به جومونگ، که جزو میراث فرهنگی کره محسوب میشود، در واقع دربردارنده چند نکته است که کارگردانان این سریال، چه آگاهانه و چه ناآگاهانه، با بهرهگیری از فرهنگ و تمدن سرزمین ایران باستان، این اثر را شکل دادهاند.
از جمله، بهرهگیری از افسانه آرش کمانگیر ایران، که در مهارت در پرتاب کمان و کشیدن زه، یکی از برترین افسانههای تاریخی جهان باستان است، همچنین استفاده از عناصر هنر تعزیه ایرانی و کاربرد رنگها برای نشان دادن عیار و پهلوانمنشی ایرانی، که حاصل تحقیقات پیشاز ساخت این سریال توسط تیم کارگردانان و نویسندگان است. در داستان جومونگ، نهایتاً سوسانو از جومونگ جدا شد و فرزندانش را نزد او باقی گذاشت تا جومونگ همراه با همسر اولش بر سرزمین گوگوریو حکمرانی کند.
تمام داستانی که کرهایها به آن افتخار میکنند، در قالب درام سینمایی درباره عشق دوگانه جومونگ نسبت به بانو سویا و سوسانو و گمشدگی یوری فرزندش روایت میشود که بر پایه فرضیات تاریخی این سریال ساخته شده است. اما واقعیت این است که این درام در مقایسه با تاریخ اسطورهای ایرانی، چندان برجسته و نوآورانه نیست و از نظر سطح و اصالت، معمولی و پیشپاافتاده به نظر میرسد.
قصههای مشابه در شاهنامه
این مجموعه تلویزیونی در ایران در حالی مورد توجه قرار گرفته است که ادبیات این کشور سرشار از اسطورههای بزرگ تاریخی است که شاهنامه فردوسی تنها بخشی از آن را تشکیل میدهد.
اسطورههای ایرانی با دیوهای غیرقابل تصور انسان درگیر میشوند و برای سربلندی ایران حتی از خون فرزندان خود میگذرند، چنانکه عقده پسرکشی سهراب به عنوان بزرگترین تراژدی اسطورهای جهان در حافظه تاریخی و میراث جهانی ثبت شده است.
از سوی دیگر، «گردآفرید» که زنی اسطورهای است، برای دفاع از مام مهین در نبردی عظیم علیه دشمنان ایران به میدان میرود و قهرمانانه در راه دفاع از میهن با پیلتنان میجنگد و در مقابل دشمنان ایستادگی میکند.
«آرش»، معروفترین قهرمان کماندار اسطورهای جهان، در روایات بینالنهرین و عیلامی با عنوان «خورشید» یاد میشود و مرزهای امپراتوری باستانی ایران را تعیین میکند.
پرنده اسطورهای ایرانیان باستان، «سیمرغ»، در آن جنگاوران با نصب یک پر سیمرغ بر کلاه خود یا پرچم لشگر، پیروزی بر دشمنان را کسب میکردند. روایت آتش زدن پر سیمرغ در شاهنامه، تراژدی است، در حالی که در سریال جومونگ، همان سیمرغی است که در متون باستانی ادبیات ایران نماد جنگاوری است.
«اسفندیار»، پهلوان رویینتن، اسطورهای بزرگ در فرهنگ ایرانی است که هیچ تیری، حتی سنگی یا آهنین، بدون زره بر تن او کارگر نیست و تنها نقطه ضعفش، چشمانش است که به دلیل غم و اندوه، همواره سر به زیر مبارزه میکرد.
«کاوه»، اسطوره آهنگر، موفق به ساخت زهی نفوذناپذیر میشود و با برافراشتن بیرق آهنگری خویش، در کنار «فریدون»، دیگر اسطوره ایرانی، بر ضحاک ستمگر فائق میآید. در حالی که در سریال جومونگ، اشارهای به دانش ساخت زره آهنین که در آن دوران تنها در اختیار ایرانیان بوده، نمیشود.
مورخ قرن پنجم، «ابومنصور ثعالی»، درباره این درفش نوشته است: «فریدون پس از رهایی از ضحاک، چرم کاوه را با جواهر تزیین کرد و آن را درفش کاویان نامید.» این همان درفشی است که در روایتهای دیگر نیز با نام ایران شناخته میشود و نماد مقاومت و قدرت ایرانیان است.
اهمیت و جایگاه زنان در اسطورههای ایرانی
در مطالعه پدیدارشناسانه اسطورههای ایرانی، زنان همواره نقش مهم و تأثیرگذاری ایفا کردهاند. برای نمونه، رستم، که به عنوان تهمتن و پهلوانی بینظیر شناخته میشود و در کشتیاش هرگز به خاک نمیرسد، در داستان به تهمینه در سمنگان دل میسپارد. این عشق منجر به تولد سهراب میشود و در نهایت تراژدی پسرکشی را رقم میزند.
داستان رستم و سهراب یکی از حماسههای مشهور ایرانی است که در شاهنامه فردوسی روایت میشود. این داستان درباره رابطه پدر و پسری است که در جریان جنگی غافلگیرکننده، حقیقت خانوادهشان آشکار میشود و سرنوشت غمانگیزی رقم میخورد. رستم، قهرمان بزرگ ایران، در جنگی بیخبر از هویت واقعی سهراب، او را میکشد و پس از کشف حقیقت، غم و اندوه فراوانی بر هر دو وارد میشود. این داستان نمادهای عمیقی از سرنوشت، فداکاری و شناخت هویت است که در ادبیات و فرهنگ ایرانی جایگاه ویژهای دارد.
در این داستان، رستم بدون آنکه فرزندش را بشناسد، در مقابل او به میدان میرود و هنگامی که خنجر بر پشت سهراب فرود میآید، نشانهای از فرزند خود را بازمیشناسد. این تراژدی به صورت حرفهای از داستانهای ایرانی اقتباس شده و در افسانه کرهای نیز روایت میشود، در حالی که در ذات افسانه کرهای چنین روایتی از ابتدا وجود نداشته است.
اما سریال جومونگ به گونهای اسطورهای روایت میشود که تمامی این اسطورههای ایرانی، پیش از افسانه جومونگ در ایران نسل به نسل و زبان به زبان نقل شده است.
در دوره امپراتوری هان، وضعیت ایران چگونه بوده است؟
در این سریال، امپراتوری هان که به عنوان امپراتوری چین نیز شناخته میشود، یکی از ضعیفترین امپراتوریهای دوران باستان محسوب میشود. در آن زمان، این امپراتوری خراجهای سنگینی به امپراتوری یونان، سپس به امپراتوری ایران و در نهایت به امپراتوری مقدونیها پرداخت میکرد. با این حال، در عصر امپراتوری هان، ایران دارای قدرتمندترین ارتش تاریخ بود. ارتشی با زرههای آهنین و نفوذناپذیر که مرزهایش تا مصر گسترش یافته بود. بر اساس نظر ایران باستان، امپراتوری هان با تایید آن، تعیین میشد.
مدارکی مرتبط با جومونگ و پادشاهی گوگوریو
روزنامه خراسان گزارش داد که دانش ما درباره تاریخ شبه جزیره کره چندان کامل نیست. در واقع، اطلاعات مستقلی درباره تاریخ باستانی این سرزمین در دست نداریم، اما وجود خط و فرهنگ منحصربهفرد در آن نشان میدهد که کره دارای تمدن مستقل و احتمالاً حکومتهای محلی پایدار بوده است.
چه کسی واقعاً جومونگ است؟
قدیمیترین منابعی که به منشأ گوگوریو و نام جومونگ اشاره دارند، سنگ مقبره «گوآنگ گائتو» است. این مقبره مربوط به نوزدهمین امپراتور گوگوریو و در استان «جی لین»، در شمال شرقی چین و هممرز با کره شمالی واقع شده است.
در این مقبره، که برخی آن را بزرگترین مقبره حکاکی شده در جهان میدانند، به نحوه پیدایش گوگوریو اشاره شده است. با این حال، گزارش گوآنگ گائتو چندان جامع و دقیق نیست و جزئیات زیادی در بر ندارد.
براساس مطالب مندرج در این مقبره، که در سال ۴۱۴ میلادی ساخته شده است، میتوان دریافت که جومونگ، بنیانگذار امپراتوری گوگوریو، در حدود سال ۳۷ قبل از میلاد، همزمان با سلطنت فرهاد چهارم اشکانی در ایران، موفق شد با شکست رقیبان، پایهگذاری گوگوریو را رقم زند. این سرزمین، امروزه بخش عمده آن در کرهشمالی و شمالشرقی چین قرار دارد. در همان زمان، چینیها که در قالب سلسله هان بودند، در سال ۱۰۴ قبل از میلاد، بزرگترین پادشاهی شبه جزیره کره، یعنی پادشاهی چوسان، را سرنگون کرده بودند و از سرزمین اجدادیاش بیرون رانده شده بودند.
منبع تاریخی دیگری که جزئیات بیشتری درباره گوگوریو و جومونگ ارائه میدهد، نوشتهای به نام «سامگوک ساگی» است که در سال ۱۱۴۵ میلادی نگاشته شده است و تنها منبع موجود درباره امپراتوریهای سهگانه گوگوریو، باکجه و شیلا در شبه جزیره کره محسوب میشود. در این اثر، اطلاعات دقیقتری درباره جومونگ آمده است؛ اما هر دو منبع فاصله زمانی زیادی با دوره زندگی جومونگ دارند و نمیتوان به دقت آنها اعتماد کرد.
بر اساس اطلاعاتی که «سامگوک ساگی» ارائه میدهد، که بیشتر شبیه افسانه است و نمیتوان برای آن مستندات قابل استنادی پیدا کرد، نسب جومونگ، با نام اصلی «دانگمیونگ سئونگ وانگ»، در تاریخ باستان کره ذکر شده است. روایت تولد و رشد او در دربار بویو، یک امپراتوری کوچک در جنوب شبه جزیره کره، شکل گرفته است؛ جایی که گوموآ، امپراتور آن، مادر جومونگ را در حرمسرا نگهداری میکرد. سپس، جومونگ از بویو فرار کرد و با «سوسانو»، دختر تاجری ثروتمند به نام «گو موسئو دانگون»، ازدواج نمود. این داستانها بیشتر در قالب افسانهها و روایات خیالی است و تردیدی در افسانه بودن آنها وجود ندارد.
در متون تاریخی کره، نام جومونگ به معنای «تیرانداز ماهر» است و ظاهراً این لقب به دلیل تواناییهای رزمی او به او داده شده است. همچنین، در متون تاریخی، از جومونگ با نام «گو» نیز یاد شده است.
بر اساس متون تاریخی، جومونگ در حدود سال ۳۴ قبل از میلاد، شهر «جولبون سئونگ» را بنیان نهاد که بعدها به پایتخت امپراتوری گوگوریو تبدیل شد. بر اساس افسانهها، وی علاوه بر سوسانو، همسری دیگر داشت که در بویو زندگی میکرد. از همسر اول جومونگ، پسری به دنیا آمد که در آینده به عنوان ولیعهد و جانشین او شناخته شد. پس از پیوستن سوسانو به جومونگ، او گوگوریو را به سمت جنوب، منطقهای که امروزه در کره جنوبی قرار دارد، ترک کرد و قصد داشت حکومتی مستقل برپا کند.
نتیجه نهایی جومونگ و سرنوشت گوگوریو
جومونگ در سن ۴۰ سالگی درگذشت. علت مرگ او هنوز به طور قطعی مشخص نشده است، اما نباید فراموش کرد که عمر کوتاه در میان بسیاری از امپراتوران سرزمینهای شرق دور رایج بود. پس از درگذشت جومونگ، امپراتوری او برای چند قرن پایدار ماند و سرانجام توسط دو قدرت جدید در شبه جزیره کره منقرض شد. امروزه، آرامگاه جومونگ در کره شمالی قرار دارد و به عنوان یکی از جاذبههای گردشگری این کشور شناخته میشود.