کد خبر: 11184

رضا عطاران: هر چه می‌گذرد، دلبستگی‌ام به پول بیشتر می‌شود

رضا عطاران: هر چه جلوتر می‌روم، دلبستگی‌ام به پول بیشتر می‌شود و زندگی راحت‌تری می‌خواهم

رضا عطاران در مصاحبه‌ای درباره تغییرات زندگی، دلبستگی به پول و اهمیت راحتی در زندگی صحبت کرد.

رضا عطاران: هر چه جلوتر می‌روم، دلبستگی‌ام به پول بیشتر می‌شود و زندگی راحت‌تری می‌خواهم

رضا عطاران در پاسخ به سوالی اظهار داشت: من اصولاً دوران کودکی‌ام را دوست دارم، حتی ممکن است این دوران مربوط به دو سال قبل باشد. البته خودم می‌دانم که در حال حاضر احساس نزدیکی کمتری نسبت به گذشته دارم، حتی در زمانی که در حوضی فعالیت می‌کردم، احساس می‌کردم باید کار بزرگی انجام دهم. اکنون مواردی مانند پول، اعتبار و چیزهای دیگری وارد زندگی‌ام شده‌اند که قبلاً به آنها فکر نمی‌کردم، و این موارد تا حدی احساس صمیمیت مرا کاهش داده است. من ۱۳ سال در تئاتر کار کردم که در آن زمان حتی یک ریال هم به من نرسید، اما هر چه دارم، نتیجه همان دوره است.

در مورد جنگ، او گفت: من هیچ ترسی از جنگ نداشتم. بازیگر فیلم نیش زنبور افزود: هر چه جلوتر می‌رویم، دلبستگی‌مان به پول، زندگی، ترس از مرگ و موارد دیگر بیشتر می‌شود. من هم همین احساس را دارم. در دوران جنگ و جبهه رفتم و واقعاً چیزی نمی‌شنیدم و ترسی نداشتم، اما حالا اینطور نیست.

این بازیگر سینما ادامه داد: وقتی انسان به ماهیت وجودی خودش نزدیک می‌شود، به این نتیجه می‌رسد که باید بی‌خیال باشد. البته این موضوع چندان ساده نیست، ولی در اصل فهمیده‌ام که در دنیا، پول خیلی بهتر از چیزهای دیگر است. وی افزود: واقعیت این است که سختی‌های دنیا نتیجه خوبی ندارد و ترجیح می‌دهم زندگی راحت‌تری داشته باشم. حتی در حال حاضر که در زمینه بازیگری فعالیت می‌کنم، نسبت به کارگردانی، دلیلش این است که می‌خواهم راحت‌تر باشم. اکنون احساس راحتی بیشتری دارم.

در بخش دیگری، در پاسخ به سوالی درباره نداشتن ماشین و دوست نداشتن آن، عطاران گفت: فکر می‌کنم اگر ماشین داشته باشم، تغییر می‌کنم. نمونه‌های زیادی دیده‌ام که وقتی ماشین می‌گیرند، تغییر می‌کنند. البته بیشتر دوست دارم کسانی که ماشین ندارند، باشند، چون احساس می‌کنم ماشین مانند یک خانه فلزی جدا از جامعه است. در حال حاضر هم وقتی سوار ماشین می‌شوم، در آن ماشین قدیمی و خراب، احساس بهتری دارم. من در مورد لباس هم همین‌طور هستم؛ وقتی لباس نو می‌پوشم، مدتی در عذابم، اما وقتی خط‌های اطوی آن از بین می‌رود، احساس راحتی می‌کنم.

برخی دوستان و همکارانم را دیده‌ام که در بیرون راحت نیستند، اما من معتقدم باید طرف مقابل را درک کنیم. مثلاً اگر پرویز پرستویی اینجا بود، دوست داشتم با او صحبت کنم و امضایی از او بگیرم.

دیدگاه شما
پربازدیدترین‌ها
آخرین اخبار