باب اسفنجی در مسابقه بزرگ آشپزی پیروز شد
باب اسفنجی در مسابقه بزرگ آشپزی مقابل حقهبازیها پیروز میشود و با همبرگر خرچنگی عدالت را برمیگرداند
باب اسفنجی در مسابقه بزرگ آشپزی بر حقهبازیها غلبه میکند و عدالت را با همبرگر خرچنگی برمیگرداند.

وقتی مدیر یک رستوران بزرگ و مدرن وارد رستوران خرچنگی میشود، باب اسفنجی را به مبلغ قابل توجهی از آقای خرچنگ میخرد. سپس، او را به استادیوم آشپزی خود میبرد تا در یک مسابقه بزرگ و باشکوه شرکت دهد.
در یکی از قسمتهای فصل ۱۵ سریال SpongeBob SquarePants با عنوان Big League Bob، یکی از بزرگترین موفقیتهای باب در طول زندگیاش نمایش داده میشود. همه چیز از زمانی شروع میشود که مدیر یک رستوران لوکس و بزرگ وارد رستوران خرچنگ میشود. او که تحت تأثیر مهارت بالای باب اسفنجی در آشپزی قرار گرفته، تصمیم میگیرد او را استخدام کند. اگرچه باب دوست نداشت کارش را ترک کند، مبلغ زیادی که مدیر به آقای خرچنگ پرداخت کرد، باعث شد آقای خرچنگ با فشار، باب را به سمت شغل جدید سوق دهد.
این رستوران بزرگ و مجلل که Culinary Stadium نام دارد، بسیار عظیم است و افراد زیادی مشتاق ورود به آن هستند. به همین دلیل، مدیر رستوران یک آزمون اولیه ترتیب میدهد تا بهترین فرد را از میان نیروهای تازهوارد انتخاب کند. باب اسفنجی همراه با سه نفر دیگر شروع به آشپزی میکنند و پس از چندین آزمایش، در نهایت باب با تلاش فراوان و به عنوان برنده از آن بیرون میآید. البته، برنده شدن در این مرحله آزمایشی کار آسانی نبود، زیرا یک لاکپشت شیطانی قصد داشت به هر قیمتی وارد استادیوم شود. او با وجود ترفندهای فراوان، در نهایت شکست خورد، اما از آن زمان قسم خورده است که روزی انتقام خود را از باب بگیرد.
برای مشاهده ویدیوهای بیشتر مربوط به آثار مختلف، میتوانید به بخش «ویدیو مگ» مراجعه کنید.
باب اسفنجی که به عنوان آشپز برگزیده انتخاب شده است، وارد وسط استادیوم میشود و شروع به تهیه غذا میکند. تماشاگران از مهارت بالای او بسیار تحت تأثیر قرار میگیرند و او با استعداد خود، یکی پس از دیگری سفارشها را آماده میکند. اما در این میان، مشکلی وجود دارد. غذاهای پخته شده تنها به تماشاگران ثروتمند عرضه میشود و جمعیت زیادی باید فقط نظارهگر این روند باشند. آقای خرچنگ و اختاپوس که به رستوران آمدهاند، از این وضعیت بسیار ناراحت شده و فکر میکنند که این موضوع کاملاً ناعادلانه است. در همین حال، لاکپشتی که قسم خورده است انتقام باب را بگیرد، با یک بمب ساعتی وارد استادیوم شده و آن را در نزدیکی دشمن بیگناه قرار میدهد.

باب اسفنجی پس از مدت کوتاهی احساس خستگی میکند و کنترل اوضاع از دستش خارج میشود.
به تدریج وضعیت برای باب اسفنجی بدتر میشود، زیرا فشارهای زیادی را تحمل میکند و در نتیجه شروع به خراب کردن سفارشها مینماید. آقای خرچنگ که نمیخواهد باب در چنین وضعیتی باشد، او را راهنمایی میکند و پیشنهاد میدهد که بهتر است شروع به تهیه همبرگر خرچنگی کند. باب نیز این نصیحت را میپذیرد و دوباره به حالت عادی برمیگردد. اما این بار تفاوت بزرگی در کار رخ میدهد؛ به جای ارائه همبرگرهای خرچنگی به مشتریان ثروتمند، او آنها را به سمت جمعیت مردم پرتاب میکند.
مدیر رستوران بزرگ که متوجه میشود همبرگرهای خرچنگی به جای غذاهای گرانقیمت سرو میشود، مسابقه را متوقف میکند و باب اسفنجی را از محل بیرون میکند. اما زمانی که باب تصمیم میگیرد به رستوران خرچنگی بازگردد، پاتریک جلوی او را میگیرد و او را به سمت صحنه نمایش میکشاند؛ جایی که مردم با شور و اشتیاق او را تشویق میکنند. در همین حال، بمب ساعتی که لاکپشت آن را کار گذاشته بود، منفجر شده و باب اسفنجی را به سمت طرفدارانش پرتاب میکند.