ترسناکترین انیمیشنهای دیزنی که نباید کودکان ببینند
ترسناکترین انیمیشنهای دیزنی که نباید کودکان ببینند!
ترسناکترین انیمیشنهای دیزنی که نباید کودکان ببینند! فهرستی از آثار تاریک، هیجانانگیز و مرموز دیزنی برای بزرگسالان

کمپانی دیزنی به خاطر توانایی بینظیر خود در خلق بهترین، خانوادهپسندترین و انگیزشیترین فیلمهای انیمیشنی در تاریخ شناخته شده است. از داستانهای پریان و افسانهها گرفته تا ماجراجوییهای پرانرژی و الهامبخش، این شرکت همواره در حال تولید آثار کلاسیک و ماندگار است که تخیل تماشاگران را به خود جذب میکند و لذت تماشا را برای افراد در هر سنی فراهم میآورد.
انیمیشنهای دیزنی نماد ارزشهای مثبت، آموزش درسهای مهم زندگی و ترویج عشق، شجاعت و استقامت هستند. در آثار این کمپانی، موسیقی و روایت داستان به هم میپیوندند تا جهانهای جادویی و الهامبخشی خلق کنند که هم سرگرمکننده و هم تأثیرگذار است و تأثیر عمیقی بر نسلها میگذارند.
با این حال، دیزنی گاهی اوقات نشان میدهد که توانایی خلق فیلمهای ترسناک را نیز دارد. فیلمهایی مانند «سفیدبرفی و هفت کوتوله»، «دیگ سیاه» و «کابوس پیش از کریسمس» نشان میدهند که این شرکت تمایل دارد به سمت موضوعات تاریکتر و حساستر برود. این آثار توانایی دیزنی در ایجاد فضاهای ترسناک، شخصیتهای میخکوبکننده و لحظات هیجانانگیز را به خوبی نشان میدهند و توانایی این کمپانی در برانگیختن احساسات متفاوت را به نمایش میگذارند.
موفقیت دیزنی در ساخت انیمیشنهای خانوادهپسند همراه با تولید فیلمهای ترسناک، نشاندهنده مهارت این شرکت در جذب مخاطبان با طیف گستردهای از احساسات است. فعالیتهای دیزنی در ژانر وحشت، عمق خلاقیت و هنر داستانسرایی این کمپانی را به خوبی نشان میدهد. در ادامه، ده مورد از ترسناکترین انیمیشنهای دیزنی را برای شما معرفی میکنیم.
کارآگاه موش بزرگ (The Great Mouse Detective)
«کارآگاه موش بزرگ» یک انیمیشن کلاسیک درخشان و نسبتاً نادیدهشده از دیزنی است که داستان آن الهامگرفته از داستانهای نمادین «شرلوک هلمز» میباشد. در این فیلم، کارآگاه افسانهای با هیبت موشی به نام بازل ظاهر میشود و با کمک دوست وفادارش داوسون، اسرار دنیای موشها را با هوشمندی و نگاه تیزبین خود کشف میکند. یکی از دلایل مهم قرار گرفتن این فیلم در این لیست، حضور صدای وینسنت پرایس است؛ هنرمندی که در ژانر وحشت به صداگذاری شخصیتهای ترسناک شهرت دارد. نقش پرایس در این فیلم، شخصیت پروفسور راتیگان را با لایهای سرد و ترسناک ترسیم میکند. او با صدای عمیق و منحصر به فرد خود، شخصیت راتیگان را زنده میکند و حضور شیطانی و ترسناک او تأثیر ماندگاری بر تماشاگران میگذارد. ترکیب استعداد وینسنت پرایس در آواز و دقت انیماتورها در طراحی جزئیات شخصیت راتیگان، منجر به خلق یکی از شرورترین شخصیتهای دیزنی شده است.
۹- فرنکنوینی (Frankenweenie)
ماجراجوییهای «فرانکنشتاین» ریشه در یک فیلم کوتاه اکشن دارد که در سال 1984 به کارگردانی تیم برتون ساخته شد. این اثر اولیه با عنوان «فرنکن وینی»، یک ادای دین سیاه و سفید به فیلمهای ترسناک کلاسیک بود و سبک بصری و روایت منحصربهفرد برتون را به نمایش میگذاشت. هرچند در ابتدا واکنشهای متفاوتی نسبت به این فیلم نشان داده شد، اما توجه دیزنی را جلب کرد و این کمپانی معتقد بود که این ایده پتانسیل توسعه بیشتری دارد.
نزدیک به سه دهه بعد، در سال 2012، تیم برتون «فرنکنوینی» را مجدداً در قالب یک انیمیشن بلند استاپ موشن بازآفرینی کرد. این نسخه که ادای دینی به فیلمهای هیولایی کلاسیک بود، داستانی صمیمانه و از نظر بصری خیرهکننده داشت و بر قدرت عشق و تخیل تأکید میکرد. البته، همانطور که تیم برتون نشان میدهد، مفهوم فیلم است که آن را واقعاً ترسناک میکند. داستان درباره پسری جوان به نام «ویکتور» است، که با سرپیچی از قوانین طبیعت، سگ مردهاش «اسپارکی» را با استفاده از بخیههای وهمآور، پیچ و مهرهها و جریان الکتریسیته زنده میکند. در این فیلم، ترکیبی ناراحتکننده از حیوان خانگی محبوبی که به شکلی دوختهشده به زندگی بازمیگردد، همراه با فضای تاریک و اشارهای به فیلمهای ترسناک کلاسیک، احساس عمیقی بر مخاطب میگذارد؛ این یکی از تخصصهای تیم برتون است.
زیبای خوابیده (Sleeping Beauty)
همه آثاری که بر اساس داستان «زیبای خفته» ساخته شدهاند، لحظاتی واقعا ترسناک را برای مخاطب از همه جا بیخبر به نمایش میگذارد. یکی از این لحظات سکانسی است که در آن نبردی سینمایی و تمام عیار بین شاهزاده فیلیپ و جادوگر بدجنس که در هیبت یک اژدهای غولپیکر با زبان آتشافروز ظاهر شدهاست، در میگیرد. با این حال، جادوگر بدجنس حتی در شکل معمول خود، با شاخهای سیاه و صدای غرشمانندش، به اندازه کافی ترسناک است. فضای ترسناک و سبک انیمیشن تیره، همراه با تصویری واضح از جادوی سیاه، انیمشین «زیبای خفته» را به یک تجربه متحرک جسورانه و ترسناک تبدیل کردهاست.
۷- سفید برفی و هفت کوتوله (Snow White and the Seven Dwarfs)
سابقه دیزنی در ساخت داستان «سفید برفی و هفت کوتوله» شاید در ابتدا تنها به عنوان انیمیشنهای جذاب کودکان دیده شود، اما صحنههایی در این اثر وجود دارد که آن را شایسته قرارگیری در رتبه هفتم این فهرست میسازد. یکی از این صحنهها، تبدیل ملکه بدجنس به جادوگر پیر و ترسناک است؛ شخصیتی که با صدای ناهنجار و ترسناک خود، حس ترس و وحشت را در دل تماشاگران در سراسر جهان برمیانگیزد.
همچنین، صحنه نبرد نهایی بین سفید برفی و ملکه بدجنس، که در آن ملکه، سفید برفی را در میان صخرههای سخت دنبال میکند و طوفان و رعد و برق هر لحظه شدت میگیرد، از دیگر لحظات مهم است. اما وحشتناکترین بخش، زمانی است که سفید برفی در جنگلی تاریک و پر درخت، محصور در سایههای مرموز و تهدیدآمیز قرار میگیرد، در حالی که چشمهای شیطانی در تاریکی میدرخشند و به نظر میرسد شیطانی ناشناخته در سایهها کمین کرده است.
6- دامبو (Dumbo)
«دامبو» یک انیمیشن کلاسیک و بسیار سرگرمکننده است که همه اعضای خانواده از تماشای آن لذت میبرند. با این حال، در این اثر صحنههایی وجود دارد که ممکن است ترسناک باشد. اگر این انیمیشن را دیدهاید، حتماً میدانید که درباره کدام قسمت صحبت میکنیم. منظور صحنه رویایی فیلهای صورتی است که در آن، «دامبو» به طور تصادفی الکل مصرف میکند (یا شاید نوعی ماده توهمزا یا روانگردان). در این بخش، ما او را در سفر سورئال و کابوسواری از رنگهای زنده، تصاویر درهم و برهم و موجودات عجیب دنبال میکنیم. این سفر گیجکننده و پر از خشونت، بدون شک میلیونها کودک در سراسر جهان را با ترکیبی از موسیقی وهمآور و تصاویری خیالی ترسانده است. این صحنهها تجربهای است هم مسحورکننده و هم به شدت ترسناک، که در تضاد کامل با لحن آرام و ملایم فیلم قرار دارد.
۵- فانتازیا (Fantasia)
«فانتازیا» بیشک یکی از ترسناکترین و وهمآورترین آثار دیزنی در تاریخ است. در بخش «شبی در کوههای بلد»، شخصیت «چرنابوگ»، دیوی غولپیکر و مرموز، قدرتهای ویرانگر خود را در صحنهای کابوسوار عرضه میکند، جایی که ارواح سرگردان، تصاویر ترسناک و احساس قریبالوقوع بودن فاجعه، فضای ترسناک و بیرحمی را خلق میکنند. ترکیب جلوههای بصری خیرهکننده و موسیقی ارکسترال قدرتمند، احساس وحشت عمیقی در تماشاگر ایجاد میکند. در مقابل، آوا ماریا با صدای آرام و اثیریاش، فضایی سحرآمیز و وهمآلود را رقم میزند، اما حتی این بخش نیز با آوازهای تسخیرکننده و فضای سنگین خود، جذابیت ترسناک و رویایی را به نمایش میگذارد. این عناصر آزاردهنده، همراه با ماهیت انتزاعی و تجربی فیلم، «فانتازیا» را به یک اثر ظریف، هنری و در عین حال اضطرابآور تبدیل میکند؛ اثری که توانایی دیزنی در کاوش در جنبههای تاریکتر و خیالیتر تخیل را نشان میدهد.
پینوکیو (Pinocchio)
«پینوکیو» یکی از محبوبترین انیمیشنهای دیزنی در جهان است، اما با نگاهی دقیقتر به داستان، درمییابیم که این فیلم از مضامین تاریک و تاریکیهای فراوانی برخوردار است. روایت «پینوکیو» درباره یک عروسک خیمه شببازی است که با آرزوی تبدیل شدن به پسری واقعی، توسط یک پری زنده میشود. این داستان به قدری تاریک است که در فرآیند بازسازی آن برای نسخه لایو اکشن ۲۰۲۲، بخشهایی از آن حذف شد. متأسفانه، هیچ چیز در این داستان آسان نیست؛ نه تنها هر بار که پینوکیو دروغ میگوید، بینیاش رشد میکند، بلکه او همواره با شخصیتهایی ترسناک و خطرناک روبرو میشود. از ربوده شدن و قاچاق انسان گرفته تا زندهزنده خوردن توسط نهنگ، این فیلم تصویری کمنور از لحظات شادی را نشان میدهد. صحنهای که در آن کودکان، قبل از رسیدن به سن نوجوانی، با نوشیدنی تبدیل به الاغ میشوند و مجبور به کار اجباری میشوند، یکی از صحنههایی است که بسیاری از کودکان هرگز آن را فراموش نخواهند کرد.
۳- فیلم "کابوس پیش از کریسمس" (The Nightmare Before Christmas)
«کابوس پیش از کریسمس» که حالا به عنوان یک کلاسیک محبوب و نمادین در میان طرفداران ژانر وحشت شناخته میشود، با جذابیت خاص و فریبندهاش که در عین حال ترسناک است، تمایز یافته است. این فیلم ترکیبی بینظیر از جلوههای بصری ترسناک، زیباییشناسی گوتیک و موضوعات هراسآور را ارائه میدهد. شخصیتهایی مانند جک اسکِلینگتون و اوگی بوگی به شکل رمزآلود و جذاب تصویر شدهاند و سبک استاپ موشن آن، همراه با فضای تاریک و ناپایدار، به عمق هراسآور اثر میافزاید. این فیلم با کاوش در موضوعات مرتبط با بزرگسالان و جنبههای تاریکتر زندگی و مرگ، میتواند تجربهای پرشور و احساسی برای کودکان باشد و جایگاه خود را در این فهرست تثبیت کند. علاوه بر این، موسیقی بینظیر و دلنشین دنی الفمن، این حس ناخوشایند را چندین برابر میکند.
2- گوژپشت نتردام (The Hunchback of Notre Dame)
«گوژپشت نتردام» بیتردید یکی از تاریکترین و ترسناکترین صحنههای تاریخ فیلمهای دیزنی را به تصویر میکشد. کلود فرولو، یکی از شخصیتهای پیچیده و تاریک این اثر، با ترکیبی از تعصب مذهبی، وسواس و تعقیب مداوم اسمرالدا، فضایی از ترس و وحشت واقعی را در فیلم ایجاد میکند. آهنگ ترسناک فرولو با نام “Hellfire”، نشاندهنده عذاب درونی و امیال شهوانی او است و تضاد عمیقی را در پسزمینه یک انیمیشن کودکانه به تصویر میکشد. آزار و اذیت بیوقفه کوزیمودو و ظلمهایی که بر دیگران روا میدارد، او را به شخصیتی بسیار ترسناک و مخوف بدل کرده است. «گوژپشت نتردام» مرزهای انتظارات معمول از یک فیلم دیزنی را جابجا میکند و به موضوعات بزرگسالانه میپردازد، در حالی که به عمق تاریک شخصیتهای انسانی نیز نگاهی میافکند.
دیگ سیاه (The Black Cauldron)
در سال 1985، فیلم «دیگ سیاه» منتشر شد و در آن زمان به عنوان یک شکست تجاری شناخته میشد و نقدهای منفی زیادی دریافت کرد. این اثر بسیار تاریکتر از داستانهای معمول دیزنی است و داستان پسر جوانی به نام تاران را روایت میکند که در تلاش است از دستیابی شاه شیطانی به یک ابزار قدرتمند و خطرناک جلوگیری کند. حضور این شاه شاخدار و ترسناک، با ظاهر اسکلتمانند و صدای عمیق و هولناک، همراه با فضای تاریک و غمانگیزی که در سراسر فیلم جاری است، حس ترس شدیدی را به بیننده منتقل میکند. فیلم به عناصر ماوراء طبیعی میپردازد و موجودات عجیب و غریب و تصاویر نگرانکنندهای را نشان میدهد که مرزهای انتظارات تماشاگران را جابهجا میکند. ارتش جنگجویان مرده، با ظاهر وحشتناک و تعقیب بیوقفه قهرمانان، احساس ترس و ناراحتی را برمیانگیزد. اگرچه این فیلم در ژانر وحشت قرار ندارد، اما مخاطبان برای مواجهه با این سطح از تاریکی، آمادگی نداشتند و در چند دهه گذشته بیشتر از دید عموم پنهان باقی مانده است.