انتقاد تند از اکبر عبدی و مجید مظفری: سقوط به ابتذال
انتقاد تند از اکبر عبدی و مجید مظفری: آیا تن دادن به ظاهر سخیف و ابتذال، ارزش هنر و سابقه درخشان هنرمندان را زیر سوال میبرد؟
انتقاد شدید از حضور اکبر عبدی در «جوکر»: هنر و وقار هنرمندان بزرگ زیر سوال رفته است؛ آیا سرگرمی به قیمت ذرهذره شدن ارزشها ارزش دارد؟

روزنامه اصولگرای خراسان به انتقاد از حضور اکبر عبدی با شخصیت زنانه در برنامه «جوکر» پرداخت.
این روزنامه نوشت: برنامه «جوکر» در فصل جدید خود با بهرهگیری از پیشکسوتانی مانند اکبر عبدی و مجید مظفری تلاش داشت جذابیتی متفاوت و نوآورانه ایجاد کند. اما نتیجه این تلاش جز موجی از انتقاد و تاسف نبود، نه اثری هنرمندانه و در شأن این هنرمندان.
اکبر عبدی، هنرمندی که با نقشآفرینیهای ماندگاری در فیلمهایی چون «آدمبرفی»، «هنرپیشه» و «مادر» در حافظه فرهنگی ما جای دارد، اینبار لباس زنانه بر تن کرد و در نقشی ظاهر شد که بیشتر از محتوای خود، نمادی تلخ از «استحاله یک هنرمند» بود.
در اینجا با تبدیل عبدی از یک هنرمند بزرگ به شومن مواجه هستیم؛ کسی که ظاهراً دغدغه معاش او را واداشته است تا هر نقش و هر برنامهای را بپذیرد. این لباس زنانه که در آثار سینمایی قبلیاش، مانند «آدمبرفی»، بخشی از تحلیل شخصیت و داستانپردازی بود، حالا تنها برای خنده سطحی طراحی شده است و هیچ عمق و معنای خاصی ندارد.
نکته تلختر حضور مجید مظفری، نماد نقشهای متین و جدی سینمای ایران، در کنار عبدی است. مخاطبی که به احترام بازیهای درخشان مظفری در آثار فاخر سینما آمده است، اکنون شاهد است که هنرمندی که روزگاری نماد وقار و احترام بود، در این برنامه دچار آزار میشود.
این نوع رفتار بیشتر از آن که مخاطب را آزرده کند، هنرمندانی را که در دهههای اخیر عمر خود هستند و کارنامهای غنی دارند، مورد آسیب قرار میدهد. هرچند نمیتوان از همه انتظار هنر و کمدی عالی داشت، اما در مورد هنرمندانی مانند عبدی و مظفری، این انتظار منطقی و بجاست.
در تاریخ سینمای ایران، نمونههایی از بازیگرانی مانند عزتا… انتظامی، علی نصیریان و محمدعلی کشاورز وجود دارد که با دقت در انتخاب نقشها، زندگی حرفهای خود را در مسیر احترام و وقار سپری کردهاند. آنها هر نقش را با توجه به شرایط پذیرفتهاند و حرمت مخاطب را حفظ کردهاند. اما حضور در چنین برنامههایی، صرفاً برای سرگرمی بیقید و شرط، شکافی عمیق بین هنرمندان پیشکسوت و الگوهای گذشته ایجاد کرده است.
نکته مهم این است که لباس پوشیدن عبدی در نقش زنانه، تلخی ماجرا نیست؛ بلکه تلخی واقعی در این است که برای دیده شدن در یک برنامه هنری، هنرمند تن به هر کاری میدهد، بدون تلاش و خلاقیت. این «هر کاری کردن» است که آسیبزننده است، نه ظاهر یا لباس. عبدی پیشتر در نقشهایی مشابه ظاهر شده بود، اما آن زمان این انتخابها بخشی از شخصیتپردازی و در خدمت داستان بودند. اکنون اما خبری از هنر نیست؛ تنها ابتذالی برای لحظههای خنده کوتاه.
احسان علیخانی، که روزگاری خود مبدع برنامههای تلویزیونی موفق بود، حالا با ساخت فصلهای جدید «جوکر» در مسیری قرار گرفته است که بیشتر از سرگرمی، حرمت هنر را زیر سؤال میبرد. آیا این ارزش دارد؟