کد خبر: 57420

سیدعلی صالحی از عبور بن‌بست‌ها و امید در آخرین آثارش

سیدعلی صالحی از عبور بن‌بست‌ها و امید در آخرین آثار شعری‌اش: «امید هم‌قدم من است و بودنش دست خودم نیست»

سیدعلی صالحی از عبور بن‌بست‌ها و امید در آثار آخرین مجموعه شعرش می‌گوید، اثری پر از شادی، رقص و پیام مولانا درباره شادی و عبور از سختی‌ها.

سیدعلی صالحی از عبور بن‌بست‌ها و امید در آخرین آثار شعری‌اش: «امید هم‌قدم من است و بودنش دست خودم نیست»

نام واقعی من سیدعلی پناه‌صالحی است و در سرزمین بختیاری، در صبح نخستین روز نوروز 1334 خورشیدی به دنیا آمده‌ام. اولین شعرهای من با صدای مهدی اخوان‌ثالث از رادیو پخش شد. منوچهر آتشی در مجله تماشا و نصرت رحمانی در رسانه رستاخیز از زبان ساده و بی‌پیرایه من استقبال کردند.

براساس گزارش خبرآنلاین، سیدعلی صالحی شاعری است که گفته می‌شود: «نسل‌ها با صدای او زندگی کرده‌اند و واژگانش بر دل شعر معاصر ایران نقش بسته است.» در پشت جلد جدیدترین اثرش، «طرب‌نامه کائنات»، این‌گونه به سادگی شروع می‌کند.

تازه‌ترین مجموعه شعر سیدعلی صالحی شامل شش دفتر است: «عبور اسم تو از بازار ماه و مزامیر»، «سر و دست هفت دریا در التجابه به کلمِزن»، «آتش در کوهستان»، «خیالی، خسته‌ای، رهگذری…»، «خراب خواب تو می‌روم» و «عهد انگور و داستان عاشقانه دو نفر».

آثار شعری با موضوعات مشترک

او که معتقد است «هر دفتر کتابش، جهانی شاعرانه و مستقل است که در عین تفاوت، در ریتمی واحد می‌تپد»، درباره اثر جدیدش چنین اظهار نظر می‌کند: «در طول سال‌ها، برخی از شعرها را کنار می‌گذاشتم و نمی‌دادم به ناشر، فقط به خاطر یک موضوع؛ اشتراک در تم. در این مدت، کتاب‌های دیگری از من چاپ شد، ولی این نوع شعرها را جدا می‌کردم.

این روند تقریبا ده سال طول کشید تا وقتی احساس کردم کار آماده است برای چاپ. در آن زمان، درگیر این بودم که کدام ناشر را برای انتشار انتخاب کنم. طبیعی است که بسیاری از ناشرین معتبر، دوستان نزدیک من هستند؛ مثلاً انتشارات مروارید، نسخه جیبی اشعارم را منتشر کرده است. در این افکار و خیالات، روزی تصادفا سعیدرضا علمی را دیدم که مدیریت انتشارات بدرقه جاویدان را بر عهده دارد، در خیابان.

او با محبت و

پیمودن مسیر حل‌نشده و دریافت مجوز

شاعر «طرب‌نامه کائنات» با اشاره به اینکه اثر جدیدش حدود 1200 صفحه است، تصریح کرد که تمامی اشعار این مجموعه برای اولین بار منتشر می‌شوند. او تأکید کرد که «حتی یک سطر از این مجموعه قبلاً در هیچ رسانه‌ای یا کتاب دیگری دیده نشده است.»

سیدعلی صالحی همچنین اظهار داشت که نگرانی اصلی‌اش این بوده که اثرش مانند یکی دو کار قبلی‌اش در وزارت ارشاد با مشکل مواجه نشود. وی در ادامه افزود: «اما شعر من کوچک است، و این‌بار این فرصت نصیبم شد که از بن‌بست‌ها عبور کند یا بهتر بگوییم، بن‌بست‌ها را کنار بزند. این موضوع برای من بسیار خوشحال‌کننده بود، چون امیدوارم این کتاب به دست مخاطبین حرفه‌ای برسد. لازم است یادآوری کنم که من نزدیک به 70 سال دارم و این‌ها جزو آخرین آثارم محسوب می‌شوند.»

امید، که از مولانا وام گرفته شده است.

در پایان، سیدعلی صالحی درباره دلیل انتخاب عنوان «طرب‌نامه کائنات» برای مجموعه جدیدش اظهار داشت: «این نام را مدیون حضرت مولانا هستم، به خاطر قول شریفش که می‌گوید وقتی همه اشیاء در رقص و شادی‌اند، چرا انسان که بزرگ‌ترین موجود است، شادی را فراموش کند؟»

او افزود که این پاسخ ممکن است سیاسی باشد، چرا که مشکلات و سانسور مانع از شادی می‌شوند، اما شادی خودش نوعی دارو است که هر بیماری مهلکی را درمان می‌کند. این احساس امید و شادی از همان ابتدا در کارهای من وجود داشته است، حتی زمانی که تنها ۱۷ سال داشتم. امید، بخش جدایی‌ناپذیر وجودم است و حضورش دست خودم نیست. دلیل اصلی این است که آن‌قدر سختی کشیده‌ام که اکنون حتی سختی‌ها برایم شادی‌آور شده‌اند، چون مطمئنم که از آن‌ها عبور خواهم کرد.

سیدعلی صالحی در خلاصه‌ای از «طرب‌نامه کائنات» می‌نویسد: «اصلی‌ترین نام من سیدعلی پناه‌صالحی است، زاده سرزمین بختیاری، در صبح اولین روز نوروز ۱۳۳۴ خورشیدی. شعرهای اولیه‌ام با صدای مهدی اخوان‌ثالث از رادیو پخش شد. منوچهر آتشی در مجله تماشا و نصرت رحمانی در رسانه رستاخیز، از کلمات ساده من استقبال کردند. در سال ۱۳۵۶، جایزه فروغ را دریافت کردم. در همان سال، حمایت دکتر جواد مجابی و سیمین بهبهانی را در رسانه‌ها و نشست‌های شاعران پایتخت تجربه کردم.

پس از انقلاب، وارد دانشگاه شدم و با معرفی دکتر اسماعیل خویی، دکتر غلامحسین ساعدی و نسیم خاکسار، به عضویت در کانون نویسندگان ایران درآمدم. پس از عبور از زبان موج ناب و تجربه زبان شعر گفتار، در سال ۱۳۶۲ از دانشگاه تهران (دانشکده هنرهای زیبا) اخراج شدم. در این مدت، دفترهای شعرم منتشر شد و با مطبوعات مستقل، از جمله ماهنامه فردای ایران، همکاری کردم. در دهه ۷۰، فعالیت‌های نشر آثارم ادامه یافت و سفرهای فرهنگی به کشورهای غربی انجام دادم، از جمله دعوت مطبوعات و دانشگاه‌های کانادا، سوئد، انگلیس و شب‌های شعر و سخنرانی در آمریکا. در طول زمان، مجموعه اشعارم به زبان‌های آلمانی، فرانسه، انگلیسی، عربی، روسی، آذربایجانی، ارمنی و… ترجمه شده است. همچنین، مدرک دکترای افتخاری از دانشگاه‌های اقلیم (به‌ویژه سلیمانیه) دریافت کردم.

از سال ۱۳۵۲ تا کنون (پاییز ۱۴۰۴)، همچنان از دنیای کلمات خسته نشده‌ام و به راه و رویاهای خود ادامه می‌دهم.»

برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه هنر و رسانه،

همچنین، می‌توانید ما را در اینستاگرام و اینستاگرام پلاس دنبال کنید.

دیدگاه شما
پربازدیدترین‌ها
آخرین اخبار