آخناتون و هورمحب: اصلاحگر و یکتاپرست مصر باستان
آخناتون یکتاپرست و اصلاحگر مصر باستان: داستان هورمحب، فرمانده قدرتمند و بنیانگذار سلسله نوزدهم
آخناتون و هورمحب، اصلاحگر و یکتاپرست مصر باستان، نقش کلیدی در شکلگیری سلسله نوزدهم و اصلاحات دینی و نظامی داشتند.
در میان شخصیتهای تاریخی مصر، ژنرال هورمحب یکی از قدیمیترین نمونهها محسوب میشود؛ فردی که با حمایت اشراف و کاهنان معبد آمون به مقام پادشاهی دست یافت و تا حدی میراث فرعون پیشین، آخناتون، را از میان برد. هرچند او وارثی نداشت، اما نقش مهمی در شکلگیری دودمان نوزدهم در تاریخ مصر باستان ایفا کرد.
نام هورمحب برای مخاطبان ایرانی آشنا است، زیرا در سریال «یوسف پیامبر» یکی از شخصیتهای فرعی است که به عنوان فرمانده نظامی دوران آمنهوتب و آخناتون نمایش داده شده است. همچنین، ادیبان او را ممکن است با رمان «سینوهه» اثر میکا والتاری بشناسند. علاوه بر این، هورمحب در آثار دیگری مانند سریال «توت» و اپرای «آخناتون» اثر فیلیپ گلس نیز حضور دارد. بنابراین، او شخصیتی شناختهشده، به ویژه در حوزه مصرشناسی است، اما گذر زمان و کوتاهی دوران حکومتش – تنها دو سال – سبب شده است جزئیات زیادی از زندگی او مبهم و محل بحث باشد.
یکی از جنبههای مبهم زندگی او، نسبت خانوادگیاش است. بر اساس متن تاجگذاریاش، که در آن از هوروس برای سپاسگزاری به خاطر رساندن او به تخت پادشاهی یاد شده، فرض بر این است که هورمحب احتمالا از شهر «هنننسوت» آمده است؛ شهری در غرب رود نیل که بعدها با نام «هرقلپولیس» شناخته شد. هوروس، خدای محبوب هورمحب، نیز خدای محافظ همان شهر بود. اما درباره خانواده او اختلاف نظر وجود دارد؛ برخی او را از خانوادهای اشرافی میدانند، در حالی که دیگران معتقدند او فردی عادی بوده که کار خود را به عنوان کاتب آغاز کرده است. در هر صورت، مشخص است که او جزو خانواده سلطنتی دودمان هجدهم نبوده است.

در زمان فرعون آمنهوتپ چهارم، معروف به آخناتون، هورمحب جایگاه ویژهای پیدا کرد. این دهمین شاه از سلسله خود در حدود سال 1352 قبل از میلاد، تاج و تخت را از پدرش، آمنهوتپ سوم، به ارث برد؛ پدری که مصر را با پیروزیهای سیاسی و نظامی به قدرتی بزرگ در خاورمیانه تبدیل کرده بود. اما آخناتون سیاست کشور را تغییر داد و از فتوحات خارجی دست کشید، در عوض به منظور کاهش نفوذ کاهنان آمون، اقدام به راهاندازی «انقلاب عمارنه» کرد.
نام این انقلاب از شهر «تلالْعَمَرنَه» گرفته شده است، شهری که آخناتون در داخل سرزمین ساخت و آن را «آختآتون» یا «افق آتون» نامید. آتون، که به شکل قرص خورشیدی با پرتوهایی به صورت دست و کلید زندگی (عنخ) نمایش داده میشد، در دوران آخناتون به عنوان خدای برتر معرفی شد و او را از نفوذ کاهنان آمون آزاد کرد. این تحول، یک انقلاب دینی واقعی محسوب میشد که هنر و بخشهایی دیگر از فرهنگ مصری را نیز دگرگون ساخت.
به نظر میرسد آخناتون هورمحب را به عنوان سخنگوی امور خارجی منصوب کرده باشد و او مأموریتهای دیپلماتیکی از جمله سفری به نوبیا انجام داده است. پس از آن، شاهزاده میام هیئتی به مصر فرستاد. این رویداد در نقاشیهای باستانی مقبرهٔ وزیر هوی ثبت شده است. اما در آن زمان، هورمحب هنوز به مقام فرمانده کل ارتش نرسیده بود؛ زیرا فرمانده کل ارتش در آن دوره فردی به نام پعاتنِمهب بود.
در مورد هویت این فرد، اختلاف نظر وجود دارد؛ برخی محققان معتقدند پعاتنِمهب همان هورمحب است و بعدها نام خود را تغییر داد، چون معنی آن «آتون شاد است» بود و با شرایط سیاسی جدید سازگار نبود. برخی دیگر او را فردی جداگانه میدانند.

آنچه قطعی است، اینکه هورمحب مسیر نظامی را برگزید و به دلیل دانش و فرهنگ خود توانست وارد دربار شود. این موفقیت در زمان توتعنخآمون، فرعون بعدی، رقم خورد. او یکی از پسران آخناتون بود که مادرش نفرتیتی نبود؛ احتمالاً مادرش خواهر ناشناختهٔ آخناتون بوده است که مومیایی او با لقب «بانوی جوان» شناخته میشود. ابتدا نام او «توتعنخآتون» بود، اما پس از مرگ پدر و جلوس بر تخت در حدود ۱۳۳۴ ق.م، نام خود را تغییر داد تا به دین پرستش «آمون» بازگردد.
او پرستش آتون را متوقف کرد و نظم قدیم را احیا نمود؛ شاید این تغییر بهدلیل سن کم (۸ یا ۹ ساله بودن) و تأثیر اطرافیان بود. طبیعی بود که در این سن، امور مهم به بزرگترها سپرده شود، و این وظیفه بین هورمحب و احتمالاً پدرزنش، وزیر «آی»، تقسیم شده بود. هورمحب در نوشتههای خود آورده است که در هنگام خشم شاه، او را آرام میکرده و این نقش، جایگاهش را در دربار تقویت کرده است.
در نخستین مقبرهای که هورمحب در سقاره ساخت و پیش از پادشاهیاش آماده کرده بود، فهرستی بلند از لقبها و مناصب او ثبت شده است؛ از جمله ولیعهد، بادبزندار دستراست شاه، فرمانده کل ارتش، همراه شاه در سفرهای شمال و جنوب، فرستادهٔ شاه در رأس ارتش، و «یار یکتا و آنکه در روز قتل آسیاییها کنار پای سرورش میایستد».
علت مرگ توتعنخآمون دقیقا مشخص نیست. بررسی مومیایی او بیماریهایی را نشان داده است که احتمالا شامل مالاریای پیشرفته و زخمی در پا بوده است، که ممکن است بر اثر سقوط اتفاق افتاده باشد. او فرزندی نداشت و ناچار بود جانشین خود را تعیین کند. هورمحب روایت کرده است که شاه او را «ایدنو» (سرور سرزمین) و «ایریپات» (لقب ولیعهد) نامیده است، اما پس از مرگ شاه، این لقبها به «آی» تعلق گرفت. دلیل این تغییر هنوز روشن نیست.
برخی معتقدند لقب هورمحب موقتی یا اعتباری بوده، اما بیشتر پژوهشگران بر این باورند که آن دو بر سر توافقی مشترک بودند: آی از حمایت سیاسی قوی برخوردار بود (پدر نفرتیتی و احتمالا از خویشاوندان تییه، همسر آمنهوتپ سوم) و هورمحب میدانست که آی پیر است و عمر زیادی نخواهد داشت، بنابراین به امید رسیدن به قدرت، موقتا کنار رفته بود. همچنین، در آن زمان هورمحب درگیر جنگ بود.
روند جانشینی، رویداد جالبی را نشان میدهد: تلاش نفرتیتی برای تصاحب قدرت به تنهایی و تغییر نامش به «اسمنخکارع». اما دربار و بهویژه کاهنان آمون، حاضر نبودند حاکمیت یک زن دیگر را بپذیرند. اطلاعاتی موجود است دربارهٔ نامهای که او به پادشاه هیتی برای درخواست شوهر سلطنتی نوشته است، با عنوان «دهامونزو» امضا شده؛ که در واقع عنوان «همسر بزرگ شاه» بوده است. این نامه ممکن است توسط زنان سلطنتی دیگری مانند آنخسنآمون نگاشته شده باشد.
در هر صورت، آی چهار سال سلطنت کرد و با ازدواج با آنخسنآمون، مشروعیت خود را تثبیت نمود. او تلاش کرد جامعهٔ مصر را که دوقطبی شده بود، آشتی دهد، اما بسیاری او را ادامهدهنده راه آخناتون میدانستند و منتظر مرگش بودند تا هورمحب به قدرت برسد. اما آی، وارث دیگری داشت: «نختمین»، ژنرالی برجسته که در دورهٔ توتعنخآمون، افتخارات فراوانی کسب کرده بود.

تعیین نختمین به عنوان ولیعهد نشانگر کنار گذاشتن هورمحب بود. مشخص نیست که او پسر آی بود یا فرزندخوانده، اما عنوان «ولیعهد» و «پسر شاه» را داشت. هورمحب این موضوع را نپذیرفت و اتفاقات دقیقی در این زمینه مشخص نیست، اما به نظر میرسد نختمین سرنوشتی تراژیک پیدا کرد؛ نه تنها پادشاه نشد بلکه نامش از تاریخ محو شد.
احتمالاً هورمحب با مخالفت زیادی روبهرو نشد. تنها رقیب او «مایا» خزانهدار و کاتب سلطنتی بود که آی او را نامزد احتمالی کرده بود، اما هورمحب او را با واگذاری مسئولیتهای مالیاتی و مناصب مهم دیگر راضی کرد. در فهرستهای سلطنتی، هورمحب پس از آمنهوتپ سوم ذکر شده است، زیرا نامهای آخناتون، توتعنخآمون و اسمنخکارع در زمان رامسس دوم حذف شده بود؛ علاوه بر این، هورمحب نام آی را نیز محو کرد و آثار او را به نام خود ثبت نمود. به همین دلیل، طول سلطنت او گاهی «58 سال» ذکر میشود، اما در واقع او حدود 27 سال حکومت کرد.
مشکل اصلی او نبودن از اعضای خاندان سلطنتی بود که با ازدواج با «موتندجمت»، دختر آی و خواهر کوچکتر نفرتیتی، برطرف شد. همسر اول او، «آمنیا»، از خانواده اشراف بود، اما وارثی نداشت. در نتیجه، هورمحب در حدود 1323 قبل از میلاد، تاج مصر علیا و سفلی را بر سر نهاد. نام سلطنتی او «جسرخِپِروره» به معنای «مظهر مقدس رع» بود.
«فرمان بزرگ هورمحب» بر سنگنبشتهای در ورودی ستونگاه معبد کارناک حک شده است، که برنامههای اصلاحات او را اعلام میکند. او با استفاده از مصالح ربودهشده از شهر آختآتون، ساختوسازهای معبد کارناک را توسعه داد و روند حذف آیین یکتاپرستی آتون را کامل کرد. هورمحب پرستش چندخدایی، نظم کیهانی (مآت) و قدرت کاهنان آمون را بازگرداند، اما برای جلوگیری از سلطه بیش از حد آنها، فرماندهان نظامی وفادار را در رأس مناصب کاهنی قرار داد.

او سیاست خارجی را نیز تغییر داد: کنعان جنوبی را تصرف کرد، نوبیا را آرام ساخت و برنامهریزی برای حمله به سوریه را آغاز نمود. علاوه بر این، اصلاحات نظامی و اجتماعی انجام داد، از جمله تقسیم مصر به دو فرماندهی و اصلاح وضعیت کارگران در دیرالمدینه.
در سال 1295 ق.م، هورمحب درگذشت بدون اینکه وارث پسری داشته باشد. همسرش، موتندجمت، چندین بار فرزند آورد و حتی با نوزادی در کنار خود دفن شد، اما هیچ یک از پسرانش زنده نماندند. احتمالا او تنها دختری داشت که با ستی یکم، پسر وزیر پارامسو، ازدواج کرد. این ازدواج مشروعیت بخشید به دودمان جدید. پارامسو با نام رامسس یکم بر تخت نشست و سلسله نوزدهم را بنیان نهاد که هورمحب را نیا و پایهگذار آن میدانست.

رپورتاژ آگهی موثر چه ویژگیهایی دارد و چگونه میتواند به بهبود سئو پایدار کمک کند؟
در مورد هنر و تاریخ، هورمحب قبل از سلطنت، مقبرهای در سقاره ساخته بود، اما پس از رسیدن به قدرت، دستور ساخت مقبرهای جدید در درهٔ پادشاهان را صادر کرد که در سال ۱۹۰۸ توسط ادوارد ایرتون کشف شد. این مقبره نمونهای نوآورانه است، با محور پلکانی، شیب تند، رمپی در بالای ورودی، بخش دوم پلکانی، محل دفن زیرزمینی در یکی از حجرهها و نقشهای برجسته رنگی به جای نقاشی. اگرچه این مقبره دچار غارت و تخریب شده است، اما هنوز نقشهای رنگی، تابوت گرانیتی سرخ و بقایای چند جسد در آن باقی مانده است که احتمالاً یکی از آنها متعلق به هورمحب است.
برای کسب اطلاعات بیشتر در حوزه هنر و رسانه،
همچنین، میتوانید ما را در اینستاگرام و پلاس دنبال کنید.