منیژه صحی: چالشها و فرصتهای هنر معاصر ایران در بازار
منیژه صحی: چالشها و فرصتهای هنر معاصر ایران در بازار طبقاتی و بیتوجهی رسانهها
بررسی چالشها و فرصتهای هنر معاصر ایران، تاثیر بازار طبقاتی و بیتوجهی رسانهها بر ارزش آثار هنری در گفتوگوی منیژه صحی
منیژه صحی، متولد ۱۳۳۴ در تهران، از کودکی با هنر آشنا و شیفته آن بود. شور و کنجکاویاش او را به سمت نقاشی و نگارگری سوق داد و تحصیلات خود را در رشته نقش و چاپ پارچه در دانشکده هنرهای تزئینی آغاز کرد. او برای تعمیق درک هنری و توسعه زبان بصری خود، فوق لیسانس در رشته نقاشی را نیز کسب کرد. فعالیتهای او فراتر از خلق اثر هنری بود؛ صحی سالها رئیس گروه نقاشی در دانشکده هنر و معماری دانشگاه آزاد بود و نقش مهمی در انجمن هنرمندان نقاش ایران ایفا کرد، هم به عنوان عضو هیئت موسس و هم در هیئت مدیره.
آثار او در نمایشگاههای داخلی و بینالمللی به نمایش گذاشته شده است و او در سخنرانیها و مصاحبههای متعدد درباره هویت هنرهای تجسمی و ارتباط آن با جامعه صحبت کرده است. مسیر هنری او با دریافت جوایز متعددی همراه بوده است؛ از جمله مدال نقره و لوح افتخار در سهسالانه بینالمللی هنر معاصر پاریس و تقدیرنامههایی از نهادهای معتبر. علاوه بر خلق آثار، او سالها داوری و برگزاری مسابقات طراحی و نقاشی را بر عهده داشته و نقش موثری در ارتقاء هنر معاصر ایران ایفا کرده است. در ادامه گفتوگو با منیژه صحی خواهیم داشت تا بیشتر با دنیای بصری و نگاه خاص او به هنر آشنا شویم.
هنر نقاشی معاصر و ارتباط آن با سنتهای گذشته
صحی، هنرمند نقاش معاصر، در مورد تغییرات صورت گرفته در حوزه نقاشی نسبت به دهههای ۷۰ و ۸۰ اظهار نظر میکند و معتقد است که فضای هنری امروز به شدت متفاوت شده است و روشها و تکنیکها دستخوش تحول یافتهاند. او میگوید: «نقاشی امروزه زبانی نوین یافته است. ابزارها، تکنیکها و دیدگاه هنرمندانه تغییرات قابل توجهی کردهاند و این تحولات فرصتهای تازهای برای بیان و خلاقیت ایجاد کرده است.»
در ادامه، او درباره ویژگیهای بصری آثارش صحبت میکند و سه عنصر کلیدی را که در کارهایش تکرار میشوند، معرفی مینماید: «اگر بخواهم سه ویژگی اصلی آثارم را بیان کنم، باید بگویم که ریشههای کارم در نگارگری است، اما به مرور به زبان بصری معاصر دست یافتهام. اولین ویژگی، حرکت مداوم از یک فرم به فرم دیگر و ارتباط میان سنت و مدرنیته است که نگارگری را در بر میگیرد. دوم، استمرار عناصر و رنگهای نگارگری در لایههای زیرین آثار است، حتی اگر ظاهر آثار به نظر نگارگری نرسد. سوم، سیالیت و جریان یافتن فرمها است که به آثار زندگی و پویایی خاصی میبخشد.»
این هنرمند تأکید میکند که هرچند ظاهر آثار ممکن است سنتی به نظر نرسد، اما ریشههای نگارگری همواره در پسزمینه آنها حضور دارند: «اگرچه آثار من به طور مستقیم شبیه نگارگری نیستند، اما با دقت نگاه کنید، ردپای سنت در لایههای زیرین آنها کاملاً مشهود است.»
رسانهها در مورد اهمیت هنر سکوت صحبت نمیکنند.
صحی درباره تفاوت میان «اثر هنری واقعی» و «اثر صرفاً فروشمحور» بیان میکند که بازار هنر اغلب این دو را با هم مقایسه میکند، اما معتقد است موضوع پیچیدهتر است. او میگوید: «معمولاً تصور میشود که آثار مانند نقاشیخط یا آثار فیگوراتیو فروش بیشتری دارند، اما من با این دیدگاه موافق نیستم. به نظر من، موضوع بیشتر به سلیقه مخاطب برمیگردد. اقتصاد هنر یعنی فراهم کردن مسیری که در آن آثار ارزشمند در صورت عرضه، فروش خوبی داشته باشند.»
او درباره رکود اخیر بازار هنر و کاهش خرید آثار هنری توضیح میدهد: «در کشور ما همیشه عواملی وجود دارد که خرید آثار هنری را محدود میکند؛ از افزایش نرخ دلار گرفته تا وضعیت اقتصادی که مردم را از خرید بازمیدارد. این وضعیت معمولاً دورهای است و به شرایط لحظهای کشور بستگی دارد. در بسیاری از نقاط جهان، بازار هنر روند ثابتی دارد، اما در ایران به شدت تحت تاثیر رویدادهای بیرونی است.»
صحی این وضعیت را نشانهای از طبقاتیشدن هنر در ایران میداند: «طبقه متوسط و ضعیفتر معمولاً علاقهمند به خرید آثار هنری برای تزئین خانههایشان نیستند. بسیاری از مردم نمیدانند که یک اثر هنری میتواند ارزش افزوده پیدا کند و قیمتش افزایش یابد. آگاهی عمومی درباره اهمیت خرید هنر پایین است و رسانهها، مانند تلویزیون، هرگز درباره ارزش اقتصادی و فرهنگی آثار هنری صحبت نمیکنند.»
این نقاش ادامه میدهد: «وقتی وارد بسیاری از خانهها میشوید، میبینید وسایل متنوعی وجود دارد، اما دیوارها خالیاند؛ چون ذهنیت عمومی هنوز با این مفهوم آشنا نیست که باید اثر هنری خرید و روی دیوار نصب کرد. تا زمانی که این نگرش تغییر نکند، بازار هنر با نوسانات مداوم روبهرو خواهد بود.»
تأثیر جهانی بر هنر ایران محدود میباشد.
صحی معتقد است که تاثیر روندهای جهانی بر هنر ایران چندان گسترده نیست و بیشتر هنرمندان مسیر خود را بر اساس علاقه و دیدگاه شخصی خود انتخاب میکنند. او میگوید: «هر هنرمند آنچه را که به دلش نزدیک است، خلق میکند و راه خودش را در پیش میگیرد.» این نقاش همچنین درباره نقش گالریدارها در شکلدادن به سلیقه مخاطب نظری مشخص دارد. به باور او، هر فردی که نقاشی میکشد و اثر هنری خلق میکند، ارزشمند است و نمیتوان آثار را در یک سلسلهمراتب قرار داد یا گفت کدام بهتر است و کدام نه: «ارزش یک اثر نباید صرفاً بر اساس نظر گالریها یا دیدگاههای محدود ارزیابی شود، بلکه هر مخاطب با هر بودجهای حق دارد انتخاب خود را داشته باشد و بر اساس سلیقه شخصیاش تصمیم بگیرد.»
هنر نباید به صورت اجباری و تحمیلی ارائه گردد.
بحران اقتصادی یکی از بزرگترین چالشهای پیش روی هنرهای تجسمی در ایران است. زمانی که بازار به درستی عمل نکند، انگیزه برای تولید و خرید آثار هنری کاهش مییابد و تمامی فرآیندهای مرتبط با هنر دچار آسیب میشود. صحی معتقد است: «رکود بازار و کاهش تقاضا برای آثار هنری غالباً تحت تأثیر عوامل خارجی مانند وضعیت اقتصادی کشور و نوسانات نرخ ارز قرار دارند و این وضعیت معمولاً دورهای است، اما در بسیاری از نقاط جهان، بازار هنر با ثبات بیشتری حرکت میکند.»
این نقاش در مورد نقش هوش مصنوعی در حوزه نقاشی و هنرهای تجسمی دیدگاهی محتاطانه دارد و اشاره میکند که این فناوری هنوز در مراحل اولیه است و نیاز به زمان دارد تا مشخص شود چه تأثیراتی بر مسیر و توسعه هنر خواهد داشت: «در حال حاضر نمیتوان قضاوت قطعی درباره تأثیرات آن داشت و باید صبر کرد تا اثرات واقعی این فناوری بر فرآیند خلق آثار هنری آشکار شود.»
او بر این باور است که هنر نباید به صورت تحمیلی به معرض عرضه گذاشته شود و نقش گالریها در هدایت سلیقه مخاطب باید محدود باشد: «گالریها نباید بودجهای را برای خریداران تعیین کنند و سپس بگویند این اثر برای شما مناسب است، پس آن را بخرید.» این نوع رفتار را نادرست میداند و آن را نوعی تحمیل سلیقه بر مخاطب میدانند که ممکن است تجربه شخصی و انتخاب هنری فرد را محدود کند.