آینده فرهنگ و هنر کشور در سایه واکنشها به حکم زینب موسوی
واکنشها به حکم زینب موسوی: از حبس تا حمایت در فضای مجازی، چه آیندهای در انتظار فرهنگ و هنر کشور است؟
تحول فضای مجازی، تاثیرات فرهنگی و آینده هنر کشور در سایه واکنشها به حکم زینب موسوی
زینب موسوی به دلیل انتشار ویدیویی درباره فردوسی در شبکههای اجتماعی به شش ماه حبس تعزیری محکوم شد و ملزم به نوشتن رسالهای زیر نظر بنیاد فردوسی شد. اعلام این حکم واکنشهای گستردهای را برانگیخت؛ عدهای که دیروز علیه او ویدئو ساخته و امضا جمع میکردند، ناگهان موضع خود را تغییر داده و از او حمایت کردند.
به نظر میرسد فضای مجازی امروزی قواعد خاص خود را دارد. در جهانی که برخی برای چند لایک حاضرند آبروی خود و خانوادهشان را به خطر بیندازند، انتظار احترام به شاعری که قرنها پیش زندگی میکرد، امری بیاساس است.
ما قصد دفاع از زینب موسوی را نداریم؛ اما وارد شدن نام یک فرد مشهور مجازی به دنیای رسانههای جدی، نشاندهنده مشکلی عمیقتر است. با این حال، باید چنین مسائل پیشپاافتادهای را هم جدی بگیریم.
موسوی نه به خاطر دشمنی با فردوسی، بلکه با هدف دیده شدن و جلب توجه، تصور میکرد چند واکنش تند و فحش کافی است تا سر و صدایی ایجاد کند و تعداد دنبالکنندگانش افزایش یابد، تا بتواند درآمد بیشتری از پلتفرمها کسب کند؛ همان مسیری که بسیاری از چهرههای فضای مجازی طی میکنند.
اما مشکل اصلی در جای دیگری است: وقتی بخش زیادی از تولیدات فرهنگی کشور به چند چهره «بامزه» در فضای مجازی وابسته است و مردم منتظرند ببینند این هفته امیرحسین، ابوطالب، زینب، افتو، علی یا آیسان چه کردهاند، نتیجه این وضعیت است.
درستی کار زینب موسوی مسلماً جای تردید دارد، اما آیا زندانی کردن او مشکل را حل میکند؟ آیا وادار کردنش به خواندن شاهنامه او را نسبت به ادبیات این سرزمین دلسوزتر میکند؟ یا فقط فردوسی و ارزشهایش را نزد او و دنبالکنندگانش کمارزشتر جلوه میدهد؟
در دورانی که نوشتن یک رساله در عرض چند دقیقه امکانپذیر است، چگونه میتوان کسی را به خاطر چنین رفتاری تنبیه کرد؟ اصلاً چه دلیلی دارد فردی که بابت توهین محکوم شده، به آموزش کودکان کمبرخوردار گمارده شود؟