آخر هفته با بهترین فیلمها و سریالهای ۲۰۲۵: هیولا، فلسفه و اکشن
آخر هفته با بهترین فیلمها و سریالهای ۲۰۲۵: از هیولای دلتورو تا سریال جدید وینس گیلیگان
آخر هفته با بهترین فیلمها و سریالهای ۲۰۲۵: هیولاهای دلتورو، داستانهای فلسفی، اکشنهای هیجانانگیز و دنیای پساآخرالزمانی را تجربه کنید.
در تعطیلات آخر هفته، فرصت مناسبی برای فاصله گرفتن از روزمرگی و غرق شدن در دنیای سینما و تلویزیون فراهم میشود. این هفته، مجموعهای از آثار جدید عرضه شده است که هم علاقهمندان به اکشن و هیجان را راضی میکند و هم کسانی که به دنبال تجربههای روانشناختی، علمی–تخیلی یا حتی داستانهای پرتعلیق و ترس هستند، میتوانند محتوای مورد علاقه خود را پیدا کنند. هر یک از این فیلمها و سریالها با سبک و لحن خاص خود جذابیتهایی دارند که تماشای چند ساعته یا یک شب کامل را ارزشمند میسازند.
فیلم Roofman یکی از برترین کمدیهای جنایی سال است که داستان واقعی یک خلافکار مشهور را بازسازی میکند. روایت این اثر بر اساس زندگی جفری منچستر ساخته شده است؛ مردی که پس از فرار از زندان، به فروشگاه اسباببازی پناه میبرد و درگیر رویدادهای طنزآمیز و هیجانانگیزی میشود. حضور چنیگ تیتوم در نقش اصلی، همراه با بازیهای کیرستن دانست و لاکیت استنفیلد، باعث شده است تا این فیلم نه تنها سرگرمکننده باشد بلکه شخصیتها و انگیزههایشان با ظرافت به تصویر کشیده شوند.
در مقابل، فیلم Stone Cold Fox یک تریلر اکشن پرهیجان است که بر قدرت و زنانه بودن در مواجهه با خطرات تأکید دارد. داستان درباره زنی است که برای نجات خواهرش وارد محیطی پرخطر میشود، جایی که گذشتهاش تهدیدش میکند. با بازی کیرنان شیپکا و کریستن ریتر، این اثر ترکیبی از هیجان و شخصیتپردازی قوی است و توانسته توجه منتقدان را جلب کند.
در نهایت، فیلم Frankenstein اثر گییرمو دل تورو، بازآفرینی نوینی از یکی از کلاسیکترین داستانهای علمیتخیلی و گوتیک است. این فیلم با بازیهای درخشان جیکوب الوردی و اسکار آیزاک، نه تنها به موضوع خلاقیت و عواقب دستکاری در طبیعت میپردازد، بلکه تصویری زیبا و تاریک از تراژدی و مسئولیت انسان ارائه میدهد.
برای علاقهمندان به آثار علمی–تخیلی و فلسفی، سریال Pluribus گزینهای است که نباید نادیده گرفت. ساخته وینس گیلیگان، این سریال دنیای پساآخرالزمانی را نشان میدهد که در آن انسانها به یک ذهن جمعی تبدیل شدهاند، اما گروهی محدود، از جمله شخصیت اصلی با بازی ری سیهورن، از این وضعیت مصون ماندهاند. این سریال سرشار از راز و هیجان است و پرسشهایی عمیق درباره هویت، آزادی و معنای انسان بودن مطرح میکند.
فیلم Roofman – داستانی جذاب و مبتنی بر واقعیت

فیلم Roofman یکی از آثار متفاوت و جذاب سال ۲۰۲۵ است که با تلفیقی از کمدی، جنایت و درام انسانی تماشاگر را میان خنده و تفکر معلق نگه میدارد. این اثر بر اساس داستان واقعی جفری منچستر ساخته شده است، سارق بانکی که پس از فرار از زندان، مدت طولانی در پشتبام یک فروشگاه اسباببازی مخفی میشود. کارگردان فیلم، درک سیانفرانس، رویکردی متفاوت در ساخت این فیلم اتخاذ کرده و با نگاهی گرم و انسانی، به سراغ روایت یک داستان واقعی رفته است که در قالب طنز، نقدی ظریف بر رؤیای آمریکایی، احساس تنهایی و تلاش انسان برای رهایی را به تصویر میکشد.
ساخت این فیلم بر عهده کمپانی A24 است و در آن درک سیانفرانس، کارگردان و نویسنده، که پیشتر با آثار احساسی و تلخی مانند Blue Valentine و The Place Beyond the Pines شناخته میشد، نقشآفرینی کرده است. داستان فیلم از زمانی آغاز میشود که جفری منچستر، سارق خوشاخلاق و ماجراجو، پس از فرار از زندان، برای پنهان شدن، سقف یک فروشگاه اسباببازی را انتخاب میکند. او شبها در فروشگاه میگردد، غذا و وسایل مورد نیازش را برمیدارد و روزها در میان عروسکها و جعبههای رنگارنگ پنهان میشود. به مرور زمان، جفری در میان واقعیت تلخ بیرون و دنیای کودکانه داخل فروشگاه گرفتار میشود و رابطهای عاطفی و عجیب با کارکنان و حتی یکی از مشتریان شکل میدهد.
در این اثر، چنینگ تیتوم در نقش جفری منچستر ظاهر شده است، نقشآفرینی که فرصت میدهد چهرهای متفاوت و چندلایه از او دیده شود؛ شخصیتی که همزمان خندهدار، غمانگیز و آسیبدیده است. در کنار او، بازیگرانی چون کیرستن دانست، لیکیث استنفیلد، جونو تمپل و پیتر دینکلیج حضور دارند، و از چهرههای مکمل میتوان به بن مندلسون، ملونی دیاز، اوزو ادوبا، لیلی کولیاس و جیمی او. یانگ اشاره کرد.
آیا فیلم ارزش دیدن دارد؟ اگرچه ممکن است روایت، ساختار و ریتم فیلم چندان بینقص نباشد، اما شخصیتپردازی و نگاه انسانی آن بسیار قابل تحسین است. درک سیانفرانس در این اثر با نگاهی لطیف و شاعرانه، به جای تمرکز بر جنایت، بر روح انسان شکستخوردهای تمرکز میکند که تنها آرزویش یافتن جایی امن است، حتی اگر آن مکان پشتبام یک فروشگاه باشد. بازی صادقانه و ظریف چنینگ تیتوم، فیلم را از اغراق و کلیشه دور نگه میدارد. در مجموع، Roofman شاید برای همه مناسب نباشد، اما برای مخاطبانی که از آثار شخصیتمحور، متفاوت و احساسی لذت میبرند، تجربهای ارزشمند و ماندگار است؛ اثری که نشان میدهد حتی در جنایت هم میتوان ردپای انسانیت را یافت.
فیلم Stone Cold Fox ساختهٔ سوفی تابت

فیلم Stone Cold Fox یکی از آثار هیجانانگیز و اکشن سال ۲۰۲۵ است که تمرکز ویژهای بر قهرمان زن دارد و با ترکیبی از تعلیق روانشناختی و ضربآهنگ پرتنش، تجربهای پر از هیجان و احساسات را برای تماشاگران رقم میزند. کارگردانی این اثر بر عهده سوفی تابت است؛ فیلمسازی که بیشتر در حوزه فیلمهای کوتاه و آثار مستقل شناخته میشود، اما با ساخت Stone Cold Fox نشان داده است توانایی هدایت پروژهای بزرگ و سینمایی با ریتم سریع را نیز دارد. این فیلم با بهرهگیری از انرژی درونی بازیگر جوان و پرانرژی کیرنن شیپکا و تلفیق آن با فضای خشن و رازآلود، در دستهای قرار میگیرد که میان سینمای اکشن کلاسیک و تریلرهای روانپریش مدرن تعادل برقرار میکند.
عوامل ساخت این اثر شامل کارگردانی و نویسندگی مشترک سوفی تابت است که فیلمنامه را همراه با نیکلاس رنیر نگاشته است. تهیهکنندگان، گروهی از کارگردانهای مستقل هالیوود هستند که در تولید آثار کمهزینه و پرتنش تجربه دارند. موسیقی متن فیلم توسط لورن بالف ساخته شده است؛ با ملودیهای الکترونیک و بیسهای قدرتمند، فضای تیره و خفقانآور فیلم را تشدید میکند.
داستان فیلم حول محور زنی به نام فاکس میچرخد که پس از سالها، موفق میشود از دست گروهی فرقهمانند به رهبری زنی مرموز و خطرناک به نام گلدی فرار کند. اما وقتی متوجه میشود خواهرش توسط همان گروه ربوده شده است، مجبور میشود بار دیگر وارد دنیای تاریک و پرخطر آن گروه شود و در کمون نفوذ کند. او با هویت جعلی، نزد اعضای فرقه ظاهر میشود تا راهی برای نجات خواهرش بیابد. در مسیر این ماموریت، باید با کنترل ذهنی و روانپریشی گلدی مقابله کند و در عین حال همکاری ناگزیر با نیروهای پلیس که درگیر پرونده هستند، برقرار کند.
بازیگران این فیلم شامل چهرههای معروف و استعدادهای نوظهور است: کیرنن شیپکا در نقش فاکس، زنی که باید دوباره وارد دنیای تاریک شود، درخشان ظاهر میشود. کیرستن ریتر نقش گلدی، رهبر مرموز و تهدیدآمیز کمون را ایفا میکند و حضوری کاریزماتیک دارد. کیفر ساترلند نیز در نقش گروهبان بیلی بریکر، پلیسی سختگیر با انگیزههای مبهم، نقش مهمی ایفا میکند. علاوه بر این، جیمی چونگ، کارن فوکوهارا، میشل پرادا و کریستو مونت نیز بازیهای قابلتوجهی ارائه میدهند.
آیا این فیلم ارزش دیدن دارد؟ Stone Cold Fox هرچند در برخی لحظات ممکن است به کلیشههای ژانر اکشن گرفتار شود، اما به
در نهایت، اگر از تماشای فیلمهایی با قهرمانان زن قدرتمند، داستانهای نفوذ و فضاهای تاریک و خفقانآور لذت میبرید، این اثر قطعاً ارزش دیدن دارد. اما اگر به دنبال پیچیدگی روایی یا پایانهای غیرقابلپیشبینی هستید، شاید Stone Cold Fox کمی بیش از حد ساده و قابل حدس به نظر برسد.
فیلم فرانکشتاین، اثر دیگری از کارهای هیولایی گییرمو دل تورو

فیلم «فرانکنشتاین» یکی از موردانتظارترین آثار سال ۲۰۲۵ است؛ پروژهای که نام گییرمو دل تورو به تنهایی برای برانگیختن کنجکاوی علاقهمندان سینما کافی است. کارگردان خلاقی که با فیلمهایی مانند «پان’s Labyrinth» و «The Shape of Water» نشان داده است توانایی بینظیری در ترکیب عناصر ترس، خیال و احساسات انسانی دارد. حالا او به یکی از مهمترین و قدیمیترین رمانهای گوتیک تاریخ، یعنی «فرانکنشتاین» اثر مری شِلی، روی آورده است. این نسخه جدید نه تنها بازآفرینی یک افسانه قدیمی است، بلکه تلاشی است برای بازتاب مفاهیم بنیادی آن در قالبی سینمایی، فلسفی و عمیقاً انسانی. دل تورو بارها گفته بود که رؤیای ساخت این فیلم را از نوجوانی در سر داشته و اکنون با نسخه ۲۰۲۵، این آرزو را به واقعیت تبدیل کرده است.
ساخت فیلم «فرانکنشتاین» بر عهده گییرمو دل تورو است که آن را نوشته، کارگردانی و تهیه کرده است. او در کنار همکار همیشگیاش، جِی مایلز دیل، این پروژه را برای نتفلیکس تولید کرده است. طراحی صحنهها و لباسها در این فیلم یادآور آثار کلاسیک گوتیک است، در حالی که جلوههای ویژه به شکل حیرتانگیزی با جزئیات بصری آمیخته شدهاند. موسیقی متن اثر نیز توسط الکساندر دسپلا ساخته شده است؛ ترکیبی از سازهای زهی سنگین و تمهای احساسی که روح تراژیک داستان را به اوج میرساند.
داستان فیلم روایتگر زندگی ویکتور فرانکنشتاین است؛ دانشمندی مغرور و بلندپرواز که در پی شکست مرگ و خلق زندگی از نیستی است. او در آزمایشگاهی دورافتاده، از بدنهای تکهتکه شده انسانی موجودی میسازد که با شوک الکتریکی جان میگیرد، مخلوقی عظیمالجثه و در عین حال معصوم. اما به زودی، وحشت از آفریده خود و ناتوانی در پذیرش مسئولیت، فرانکنشتاین را به جنون و گریز میکشاند. در مقابل، مخلوق او، با چهرهای ترسناک اما ذهنی کودکوار، در جستوجوی معنا، عشق و پذیرش است.
در این اثر، بازیگرانی از نسلهای مختلف سینما حضور دارند؛ اسکار آیزاک در نقش دکتر ویکتور فرانکنشتاین، جیکوب الوردی در نقش مخلوق، میا گاث در نقش الیزابت و کریستف والتس در نقش مرموز و چندوجهی. همچنین فلیکس کَمِرر، چارلز دنس و لارس میکلسن به عنوان شخصیتهای مکمل ایفای نقش میکنند.
اسکار آیزاک با درونیسازی شخصیت فرانکنشتاین، او را نه تنها هیولای علمی بلکه انسانی شکننده و مضطرب نشان میدهد. در مقابل، جیکوب الوردی با بازی فیزیکی و احساسیاش، مخلوق را به موجودی تراژیک بدل کرده است که میان معصومیت و خشونت در نوسان است.
آیا دیدن این فیلم ارزشمند است؟ «فرانکنشتاین» ساخته گییرمو دل تورو شاید بهترین اقتباس سینمایی از رمان مری شلی نباشد، اما بیتردید از لحاظ احساسی و بصری بینظیر است. این اثر در عین وفاداری به روح داستان اصلی، تمرکز را از ترس و هیولا به پرسشهای اخلاقی و فلسفی معطوف میکند: انسان بودن یعنی چه؟ آیا خالق مسئول مخلوق خود است؟ و مرز میان زندگی و مرگ تا کجا ادامه دارد؟
با این حال، ریتم کند و تأکید بیش از حد بر فضاسازی ممکن است برای برخی تماشاگران عادی کمی سنگین یا حتی خستهکننده باشد. اما برای کسانی که به سینمای تأملبرانگیز و شاعرانه علاقهمندند، «فرانکنشتاین» اثری ضروری است؛ اثری که نشان میدهد دل تورو همچنان استاد یافتن انسانیت در دل تاریکی است. نتیجه نهایی، ترکیبی است از زیبایی، ترس و اندوه، همان چیزی که از یک تراژدی علمی-تخیلی واقعی انتظار میرود.
سریال Pluribus: بازگشتی درخشان وینس گیلیگان به عرصه تلویزیون

سریال Pluribus، جدیدترین اثر وینس گیلیگان، خالق آثار مشهوری چون Breaking Bad و Better Call Saul، یکی از پروژههای برجسته و جاهطلبانه در حوزه علمی–تخیلی سال ۲۰۲۵ است. در این اثر، گیلیگان به جای تمرکز بر دنیای خلافکاران آلبوکرکی، به تصویر کشیدن جهانی پساآخرالزمانی میپردازد که در آن انسانها دیگر هویت سنتی خود را ندارند. عنوان سریال، که از عبارت لاتین e pluribus unum به معنای «از بسیاری، یکی» گرفته شده، نگاهی فلسفی و روانشناختی به مفاهیمی چون فردیت، هویت و آزادی در جهانی دارد که در آن انسانها به ذهن جمعی پیوستهاند.
گیلیگان بار دیگر نشان داده است که یکی از نادرترین خالقان تلویزیونی است که میتواند میان روایتهای فلسفی و هیجانانگیز تعادل برقرار کند. او در سریال Pluribus نه تنها نقش نویسندگی و کارگردانی چند قسمت را بر عهده دارد، بلکه به عنوان مدیر اجرایی نقش کلیدی در شکلگیری جهان سریال ایفا میکند. این سریال توسط سرویس آنلاین Apple TV ساخته و پخش میشود و تاکنون دو فصل از آن به صورت رسمی سفارش داده شده است.
داستان در شهر آلبوکرکی، نیومکزیکو، رخ میدهد؛ همان منطقهای که پیشزمینه آثار قبلی گیلیگان در آن قرار داشت، اما این بار در قالبی ویران و عجیب. داستان درباره زنی به نام کارول استورکا (با بازی ری سیهورن) است، یکی از تنها سیزده انسان باقیمانده در جهان که از ویروسی بیگانه به نام «پیوستگی» (The Joining) مصون مانده است. این ویروس بیشتر انسانها را به موجوداتی آرام، مهربان و بیاراده تبدیل کرده است، که همگی ذهنی واحد دارند؛ یک «ذهن جمعی» جهانی که جنگ و نفرت در آن جایی ندارد، اما در عین حال، آزادی و فردیت نیز از بین رفته است.
کارول به عنوان یک نویسنده در تلاش است معنای انسان بودن را در جهانی که دیگر اثری از آن باقی نمانده است، درک کند. روایت از دید او، سفری درونی است که به درک ترس، تنهایی و معنای وجود میانجامد. در طول فصل، او در تماس با چند بازمانده دیگر، درگیر کشمکشهای فلسفی و عاطفی میشود که پرسشهای مهمی درباره اراده آزاد، همدلی و بهای آگاهی مطرح میکنند.
نقش اصلی را ری سیهورن ایفا میکند؛ بازیگری که پیشتر با گیلیگان در سریال Better Call Saul همکاری درخشانی داشت. علاوه بر او، گروهی از بازیگران توانا مانند لارز میکلسن، دیوید بردلی و فیلیکس کامرر در نقشهای فرعی حضور دارند.
آیا دیدن این سریال ارزش دارد؟ بدون تردید، Pluribus یکی از خلاقانهترین سریالهای علمی–تخیلی چند سال اخیر است. گیلیگان با کنار گذاشتن عناصر سنتی دنیای جنایی، به ژانری جدید روی آورده که با چنین عمقی در تلویزیون کمنظیر است. قلم او همچنان دقیق، ساختارمند و سرشار از ظرافتهای انسانی است و بازی ری سیهورن یکی از عوامل اصلی موفقیت سریال محسوب میشود؛ اجرایی که همزمان شکننده، قدرتمند و عمیقاً انسانی است.
با این حال، باید گفت که سریال Pluribus برای تمامی تماشاگران مناسب نیست. ریتم کند، گفتوگوهای فلسفی و فضای رازآلود آن ممکن است برای کسانی که انتظار اکشن یا پاسخهای قطعی دارند، کمی سنگین باشد. اما برای آن دسته از بینندگان که از تلویزیون تجربهای فکری و احساسی میخواهند، این اثر منحصربهفرد است.
در مجموع، سریال Pluribus با فضایی مرموز، بازیهای درخشان و نگاهی تأملبرانگیز به آینده انسان، تجربهای متفاوت و ارزشمند است؛ اثری که بیش از سرگرمی، میخواهد مخاطب را به تفکر وادارد و درباره معنای انسان بودن به پرسش بکشاند.