کد خبر: 51371

کورالاین؛ مقاومت، نوآوری و زنده نگه داشتن تئاتر ایران

تئاتر در چالش رانت و مقاومت: داستان موفقیت و بحران‌های سالن‌های ایران در اجرای «کورالاین»

در چالش‌های اداری و مالی، «کورالاین» با مقاومت و نوآوری، تئاتر ایران را زنده نگه می‌دارد و پیام‌های عمیق انسانی را منتقل می‌کند.

تئاتر در چالش رانت و مقاومت: داستان موفقیت و بحران‌های سالن‌های ایران در اجرای «کورالاین»

با سه دوره اجرا و استقبال گسترده مخاطبان، نمایش «کورالاین» به یکی از پرجزئیات‌ترین تجربه‌های تئاتر ایران در سال‌های اخیر بدل شده است. این اثر، اقتباسی از داستان معروف نیل گیمن، به کارگردانی امیدرضا سپهری ساخته شده است. سپهری در این پروژه تلاش کرده است تا مرز بین تئاتر روایی و تئاتر موزیکال را بررسی کند و با رویکردی نوین، در تلفیق تصویر، موسیقی و روایت به نتیجه برسد.

«کورالاین» در ظاهر یک داستان فانتزی است، اما در عمق خود شامل لایه‌هایی از ترس، تنهایی و انتخاب است؛ موضوعاتی که برای تماشاگر امروزی هم آشنا هستند و هم پرسش‌برانگیز. گفت‌وگو با سپهری فرصتی است برای بازنگری در فرآیند تولید اثری که از نظر فنی پیچیدگی‌های زیادی داشت و در عین حال با محدودیت‌های اجرایی متعددی روبه‌رو بود؛ از جمله دشواری در هماهنگی میان بیش از پنجاه نفر عوامل و چالش‌های اجرای مداوم نمایش.

نوری از قلب یک کلاس

سپهری داستان پیدایش مفهوم را از یک کارگاه آموزشی شروع می‌کند.

در یکی از کلاس‌ها، پارمیس مکنونی که اکنون نقش اصلی در نمایش را بر عهده دارد، درباره شخصیت کورالاین صحبت می‌کرد. وقتی متوجه شدم که او از ۱۱ سالگی با این شخصیت زندگی کرده، جذبش شدم. او تنها فرزند بود و فضای درون انیمیشن را با دقت احساس کرده بود. این وابستگی شخصی، نقطه شروع من شد. ایده را در فهرست طرح‌ها قرار دادم، اما از همان ابتدا مشخص بود که این پروژه باید با جدیت بیشتری دنبال شود.

به گفته سپهری، مسیر رسیدن به اجرای نهایی طولانی و پر از بازنویسی بود: «چندین بار متن نوشته و اصلاح شد، تمرینات اولیه انجام گرفت، سرمایه‌گذار جذب شد و سپس کار به صورت مرحله‌به‌مرحله پیش رفت. هر مرحله از این مسیر، تجربه‌ای نو بود. برای من، اجرای کورالاین تنها یک نقش نبود، بلکه یک آزمایش فنی و انسانی بود.»

طراحی صحنه: سینما در قالب تئاتر

نمایش کورالاین از ابتدای کار با دکور و طراحی منحصر به فرد خود شناخته شد. صحنه‌ای که بیش از بیست‌ویک بار تغییر می‌کند، بدون اینکه سالن در تاریکی فرو رود. سپهری تصریح می‌کند:

در تئاتر موزیکال، یکی از بزرگ‌ترین چالش‌ها، تنوع در صحنه‌ها است. باید نمایشی را اجرا کرد که بدون توقف و تاریکی انجام شود، که این نیازمند طراحی هوشمندانه و دقیق است. در این مسیر، با سیدمهدی فاطمی‌نسب همکاری کردیم و چندین بار کانسپت را بازنگری کردیم تا به فرم مینیمالیستی فعلی برسیم. در نتیجه، توانستیم در طول دو ساعت، بیست‌ویک تغییر صحنه پی‌درپی و بدون وقفه انجام دهیم که از نظر فنی برای گروه ما یک رکورد محسوب می‌شود.

او همچنین بر اهمیت ایجاد فضایی زنده و پرانرژی تأکید می‌کند و می‌گوید: «در کورالاین، تماشاگران دائم در حال جابه‌جایی میان فضاها هستند. هر صحنه مانند یک فصل جدید است که باعث می‌شود ذهن تماشاگران هیچ‌گاه خسته نشود و همواره درگیر داستان باقی بماند.»

موسیقی؛ وسیله‌ای برای عبور از دشواری‌ها و پیچیدگی‌ها

در سال‌های اخیر، موزیکال‌ها دوباره در تئاتر ایران محبوبیت یافته‌اند. سپهری این روند را طبیعی می‌داند و می‌گوید: «امروزه مخاطب به کیفیتی عادت کرده است که مدیون تلفن‌همراه و تلویزیون هوشمند است. او در عرض چند ثانیه می‌تواند بهترین اجراهای جهان را تماشا کند. بنابراین، باید چیزی بیشتر از گفت‌وگوی سنتی به او ارائه داد. موسیقی این فرصت را فراهم می‌کند تا مفاهیم عمیق در قالبی نرم و شنیدنی منتقل شوند. موزیکال، روشی است برای عبور از مقاومت‌های ذهنی مخاطب.» او معتقد است که درک صحیح از فرم اجرایی اهمیت بیشتری نسبت به خود فرم دارد: «وقتی مفهوم درست باشد، موسیقی یا گفت‌وگو تنها ابزار هستند. جهان امروز با سرعت بالا حرکت می‌کند و تئاتر نیز باید زبان جدید خود را بیابد.»

تحول و پیشرفت در فرآیندهای اجرایی

نمایش کورالاین در چند فصل اجرا شده است و در هر بار، متن و میزانسن آن تغییر یافته است. سپهری می‌گوید: «از دی‌ماه پارسال تاکنون، هر شب تمرین و اصلاحاتی انجام داده‌ایم. در دوره قبلی، در تالار وحدت، محدودیت زمانی دو ساعته داشتیم، در حالی که نسخه اولیه نمایش دو ساعت و نیم بود. بنابراین مجبور شدیم نیم ساعت از آن کم کنیم، که این امر به زیرمتن و معنا برخی صحنه‌ها آسیب زد. پس از هر بازبینی، بخش‌هایی را مجدداً نوشتیم. شاید عجیب باشد، اما فرم کلی نمایش تاکنون سه بار تغییر کرده است. مخاطبانی که شب اول نمایش آمده‌اند، اگر دوباره بیایند، حداقل پنجاه درصد تفاوت احساس می‌کنند.» او معتقد است تئاتر زنده است و باید همواره در حال تنفس باشد: «هیچ اجرایی شب قبل تکرار نمی‌شود، بازیگران، موسیقی، ریتم و حتی انرژی سالن هر شب تازه است.»

بحران در سالن‌های تئاتر و اثرات منفی آن بر اقتصاد معکوس

در یکی از بخش‌های گفتگو، موضوع وضعیت سالن‌های تئاتر مورد بحث قرار می‌گیرد؛ موضوعی که سپهری با صراحت به آن انتقاد می‌کند: «در سال‌های اخیر، تقریبا هیچ سالن جدیدی ساخته نشده است. به جز ایرانشهر، هیچ فضای واقعی و قابل‌اعتنایی اضافه نشده است. بسیاری از سالن‌های قدیمی یا تعطیل شده‌اند یا در وضعیت‌هایی قرار دارند که دسترسی به آن‌ها دشوار است. چندتایی از سالن‌های خوب هم سال‌هاست خاک می‌خورند. در مقابل، سالن‌هایی ساخته می‌شود که هیچ ارتباطی با جغرافیای تئاتر ندارند.

گویی قرار است سالن افتتاح شود، نه اینکه تماشاگر شکل بگیرد.» او وضعیت سالن‌های خصوصی را هم دوگانه توصیف می‌کند: «برخی افراد با دغدغه هنری وارد این عرصه شده‌اند و هزینه کرده‌اند تا فضایی برای اجراهای مستقل فراهم کنند، اما اغلب پس از یکی دو سال به دلیل مشکلات مالی تعطیل می‌شوند. در عین حال، سالن‌هایی هم وجود دارند که با رانت و سرمایه‌های بیرونی ساخته شده‌اند، اما بدون شناخت کافی از هنر و با انگیزه تجاری حرکت کرده‌اند. این وضعیت منجر به سردرگمی در مدیریت، بی‌ثباتی و تغییر مداوم نام سالن‌ها شده است، گروه‌ها در مالکیت‌ها سرگردانند و در نهایت کیفیت اجراها آسیب می‌بیند.»

اجرای برنامه در تالار وحدت؛ مقابله با چالش‌های اداری

سپهری درباره تجربه‌ی خود در اجرای کورالاین در دوره گذشته و چالش‌های مسیر آن در تالار وحدت صحبت می‌کند:

ما یک سال و نیم منتظر زمان اجرا بودیم. سه بار نامه‌نگاری با وزیر انجام شد تا در نهایت تاریخ قطعی مشخص شود. وقتی نوبت رسید، در بدترین شرایط ممکن وارد سالن شدیم. اگر همدلی تیم فنی و برخی اعضای دلسوز تالار نبود، هرگز به روی صحنه نمی‌رفتیم.

او با لحنی آرام ولی با دقت ادامه می‌دهد: «در این مدت، بارها دیده‌ام که نمایش‌هایی با وضعیت مشابه به راحتی حذف می‌شدند. نه به خاطر کیفیت پایین، بلکه به دلیل پیچیدگی‌های اداری و نبود شفافیت در روند تخصیص سالن‌ها. این سیستم بر پایه رانت و روابط شخصی بنا شده است؛ جایی که گفت‌وگوی مستقیم یا درخواست شفاف معمولا نتیجه نمی‌دهد. به من صراحتا گفته شد «تلاش نکن، نوبت تو نیست»؛ همین جمله نماد وضعیت مدیریتی تئاتر ما است.»

سپهری بر این باور است که چنین فضایی بسیاری از هنرمندان مستقل را به سمت سالن‌های خصوصی سوق داده است: «وقتی کارگردانی با دغدغه فرهنگی نمی‌تواند در سالن‌های رسمی اجرا کند، مجبور است هزینه‌های خودش را پرداخت کند. اگر شکست بخورد، نه تنها پروژه بلکه زندگی‌اش در معرض خطر قرار می‌گیرد. متأسفانه این چرخه سال‌هاست ادامه دارد و تا زمانی که ساختار تصمیم‌گیری اصلاح نشود، اجراهای جدی همچنان در معرض خطر فرسایش و حذف قرار خواهند گرفت.»

اقتباس: وفاداری یا نوآوری؟

نمایش کورالاین بر اساس یکی از مشهورترین آثار ادبی معاصر ساخته شده است. سپهری درباره نگاهش به فرآیند اقتباس می‌گوید: «اقتباس یک تیغ دولبه است. برخی معتقدند باید وفادارانه از خط‌به‌خط منبع پیروی کرد، در حالی که گروهی دیگر ترجیح می‌دهند همه چیز را تغییر دهند. از نظر من، کلید اصلی در هر اقتباس، حضور و زندگی شخصی خالق اثر است.»

او تأکید می‌کند که اگر کارگردان و نویسنده دغدغه درونی نداشته باشند، اثرشان حقیقت را منعکس نمی‌کند. تماشاگران هم این نقیصه را درک می‌کنند، حتی اگر به طور آگاهانه متوجه آن نباشند. وقتی صحبت از درون اثر می‌شود، حتی در صورت تغییر ساختار، اثر همچنان باورپذیر باقی می‌ماند.» سپهری به تفاوت میان «خلق» و «کارگردانی» اشاره می‌کند و می‌گوید: «کارگردانی برای من وسیله‌ای است برای بیان پیام. ابزار آن هر چه باشد، چه سینما باشد، چه تئاتر یا نقاشی، مهم این است که اگر حرفی واقعی وجود داشته باشد، در هر قالبی شنیده می‌شود.»

ظهور بلاگرها در عرصه عمومی

در سال‌های اخیر، حضور چهره‌های فضای مجازی در عرصه تئاتر به موضوعی جدی و بحث‌برانگیز تبدیل شده است. سپهری در این باره معتقد است که سیستم تربیت بازیگر در ایران مدت‌ها است دچار ضعف شده است. او می‌گوید: «نسل طلایی بازیگرانی که از دانشگاه تهران یا هنر فارغ‌التحصیل شدند، دیگر تکرار نمی‌شود. اکنون با موج بلاگرها و چهره‌های مجازی روبه‌رو هستیم که گاهی بدون آموزش و تجربه روی صحنه می‌روند، و این مسئله باعث شده است که کیفیت بازیگری به طور کلی کاهش یابد.»

وی ادامه می‌دهد که در بسیاری موارد، تفاوتی میان بازیگر تئاتر و اینفلوئنسر وجود ندارد، چون هر دو گروه از لحاظ تکنیکی ضعف دارند. اما او در عین حال نگاه مطلق به این موضوع ندارد و می‌افزاید: «نمی‌توان گفت حضور این افراد صددرصد مضر است. برخی از آن‌ها در مسیر کار رشد می‌کنند و هنر را جدی می‌گیرند. مهم این است که انتخاب آن‌ها توسط کارگردان و تهیه‌کننده با آگاهی و شناخت باشد. تئاتر جای آموزش نیست، بلکه محلی برای خلق اثر است. وقتی اثر کیفیت لازم را داشته باشد، خودش بهترین داور است.»

دعوت به تفکر درونی

از سپهری می‌پرسم چرا تماشاگر امروزی باید «کورالاین» را تماشا کند. پاسخ کوتاه اما تفکربرانگیز او این است: «چون این نمایش از تماشاگر سوالی می‌پرسد: چرا به دنیا آمدی؟ همین. در حین اجرا، هر فردی با این پرسش روبه‌رو می‌شود. اگر حتی پس از ترک سالن، لحظه‌ای در فکر آن بیفتد، ما به هدفمان رسیده‌ایم.»

او همچنین افزود: «کورالاین نتیجه همدلی جمعی است. از بازیگران جوان گرفته تا طراحان فنی و تیم پشت‌صحنه، همگی با دستمزدهایی بسیار پایین‌تر از پروژه‌های مشابه همکاری کردند، فقط به این هدف که اثری افتخارآمیز خلق کنند. حدود پنجاه نفر همزمان در صحنه و پشت صحنه برای حفظ ریتم اجرا تلاش می‌کنند. همین هماهنگی انسانی بزرگ‌ترین دستاورد این پروژه است.»

پایان یک گفتگو، شروع یک راه جدید

در پایان گفت‌وگو، سپهری با لبخندی می‌گوید: «من از هیچ پروژه‌ای نمی‌ترسم جز پروژه‌ای که قرار است بی‌صدا روی صحنه برود. تئاتر برای من یعنی ابراز درد، خیال و امید. اگر نمایش «کورالاین» توانسته حتی کمی از این احساسات را منتقل کند، پس تلاش گروه بی‌ثمر نبوده است.» با سومین اجرای خود، نمایش «کورالاین» بار دیگر میزبان تماشاگران است؛ اثری که در میان انبوه تئاترهای تجاری، یادآور این حقیقت ساده است: هنر زمانی زنده می‌ماند که در دل تماشاگر پرسشی برانگیزد.

دیدگاه شما
پربازدیدترین‌ها
آخرین اخبار