۵ انیمیشن کمدی کمتر شناختهشده اما تاثیرگذار
5 انیمیشن کمدی کمتر شناختهشده اما تاثیرگذار که شرک را کنار میزنند
۵ انیمیشن کمدی کمتر شناختهشده اما تاثیرگذار که با خلاقیت و احساس، شرک را کنار میزنند و دنیای پویانمایی را متحول میکنند.
انیمیشنهای کمدی غالباً در حافظه جمعی ما به عنوان آثار شادیبخش و سرگرمکننده باقی میمانند، اما تعداد کمی از آنها توانستهاند فراتر از سطح سرگرمی صرف، به میراث فرهنگی بدل شوند. «شرک» بیتردید یکی از این نمونههای برجسته است؛ اثری که با طنز هوشمندانه، شخصیتپردازی عمیق و روایت نوین از افسانههای کلاسیک، معیارهای جدیدی برای ژانر فانتزی و کمدی تعیین کرد. با این حال، سینمای انیمیشن تنها محدود به این اثر نمیشود. در این مقاله، به پنج انیمیشن کمدی کمتر مورد ستایش قرار گرفته میپردازیم که هر یک به نوبه خود، گنجینهای از خلاقیت، احساس و هوشمندی هستند.
در بیست سال اخیر، استودیوهای بزرگ فیلمسازی نه تنها برای جذب بزرگسالان، بلکه برای جلب توجه کودکان نیز رقابت تنگاتنگی دارند و هر سال چندین انیمیشن جذاب عرضه میکنند. این آثار در زمینه جلوههای بصری و پردازش شخصیتها نسبت به آثار قدیمی پیشرفت قابل ملاحظهای داشتهاند، اما هنوز تعداد کمی از آنها توانستهاند به عنوان کلاسیکهای کالت مانند «شرک» و دنبالههایش جایگاه ویژهای پیدا کنند. تا زمان اکران قسمت پنجم که سال گذشته اعلام شد، کمی بیش از یک سال باقی مانده است و در این مدت میتوانید خود را با انیمیشنهای جذاب دیگری که به اندازه کافی دربارهشان صحبت نمیشود، سرگرم کنید.
۱. «ابری، با احتمال بارش کوفتهقلقلی» (۲۰۰۹)

چه میشود اگر رویایی عجیب و غریب به حقیقتی بامزه تبدیل شود؟ این سؤال مرکزی در داستان «ابری، با احتمال بارش کوفتهقلقلی» قرار دارد. فیلم، روایتگر داستان «فلینت لاکوود» است؛ نوجوانی نابغه اما غیرقابل درک یا بدفهمیده که قصد دارد با ساختن ماشینی عجیب، زندگی ساکنان شهرش را تغییر دهد. اما زمانی که این اختراع کنترل را از دست میدهد، شهر با طوفانی از غذا روبرو میشود. چیزی که این اثر را متمایز میکند، نه فقط طرح خلاقانه آن بلکه ارتباط عاطفی و درمانگر میان پدر و پسری است که در پسزمینه این هرجومرج شکل میگیرد. این فیلم به ما یادآوری میکند که گاهی بزرگترین دستاوردهای ما در درک شدن توسط عزیزانمان نهفته است، نه در پذیرش دیگران. انیمیشن مذکور که در زمان اکران موفقیتهای قابل توجهی در گیشه کسب کرد و از سوی منتقدان تحسین شد، یکی از اصیلترین داستانهای جهان انیمیشن در چند سال اخیر محسوب میشود.
۲. «میچلها مقابل ماشینها» (۲۰۲۰)

این انیمیشن یک اثر کمدی اکشن با ریتم تند و طرحی نوآورانه است. همچنین، احتمالاً از میمهایی درباره آیندهای که در آن ماشینها جهان را در اختیار میگیرند، الهام گرفته شده است. موضوع آن بسیار مرتبط است، اما با این حال، هرگز نتوانست به شهرت و محبوبیت گستردهای دست یابد. داستان اصلی درباره خانواده «میچل» است که در حین یک سفر جادهای، با شورش رباتها و هوش مصنوعی شرور مواجه میشوند. در عین حال، در پس این ماجراجویی هیجانانگیز، داستانی انسانی درباره خانواده، اختلافهای نسلی و تلاش برای درک متقابل نهفته است. دختر خانواده، «کیتی»، قصد دارد به کالج برود و پدرش در تلاش است قبل از آن، آخرین خاطرات مشترک را رقم بزند. این تقابل میان فناوری و انسانیت با طنزی تیز و تصاویر خلاقانه به تصویر کشیده شده است که هم بیننده را میخنداند و هم به فکر وامیدارد.
فیلم "لگو" (۲۰۱۴)

وقتی یک اسباببازی ساده به دنیایی سینمایی تبدیل میشود، نتیجه میتواند بسیار شگفتانگیز باشد. این انیمیشن که بیش از ده سال پیش عرضه شد، نخستین اثر از نوع خود در فرنچایزی است که از سازههای معروف جهانی لگو الهام گرفته است و نشان میدهد حتی یک داستان ظاهراً ساده هم میتواند موفقیتآمیز باشد. «فیلم لگو» نه تنها یک تبلیغ هوشمندانه، بلکه روایتگر داستانی پرشور درباره هویت، خلاقیت و شکستن محدودیتها است. شخصیت اصلی، «امت»، یک سازنده معمولی است که ناگهان خود را در نقش «ناجی جهان» میبیند. سفر او از فردی مطیع به رهبر خلاق، نمادی زیبا از رشد فردی و کشف تواناییهای درونی است. این فیلم با ترکیب طنزهای سریع، ارجاعات فرهنگی و لحظات احساسی غافلگیرکننده، اثری است که برای تمامی گروههای سنی جذاب و عمیق محسوب میشود.
چهارم: «کله کدو» (سال ۲۰۱۰)

این انیمیشن ابرقهرمانی داستان مبارزه بین یک قهرمان و یک شرور را از زاویهای متفاوت روایت میکند و بر روی شخصیت منفی تمرکز دارد که ناگهان بدون حریف باقی میماند و حال باید راههایی برای رقابت با فرد دیگری بیابد. در اکثر داستانهای ابرقهرمانی، روایت از دید قهرمان است، اما «کله کدو» مسیر متفاوتی را در پیش میگیرد. این انیمیشن ما را به دنیای یک ابرشرور میبرد؛ کسی که پس از شکست رقیبش، احساس بیهدفی میکند. «مگامایند»، که دیگر کسی برای مبارزه ندارد، مجبور میشود قهرمانی جدید خلق کند، اما این بار برنامههایش برخلاف انتظار پیش میرود. این اثر نه تنها یک کمدی هوشمندانه است، بلکه نگاهی طنزآمیز به مفاهیمی مانند شهرت، هویت و نیاز به ارتباط انسانی دارد. صدایپیشگی فوقالعاده «ویل فرل» به شخصیت اصلی، عمق و جذابیتی ویژه بخشیده است.
۵. فیلم «شگفتانگیزان» (۲۰۰۴)

این انیمیشن که تا حدی از کمیکهای «چهار شگفتانگیز» مارول الهام گرفته است، توانسته است بیش از بیست سال پیش با فضای رترو و صحنههای هیجانانگیز تعقیب و گریز و مبارزات ابرقهرمانان با شرورها، توجه مخاطبان را جلب کند. پیش از آنکه دنیای سینمایی مارول به عنوان یک جریان غالب ظاهر شود، «شگفتانگیزان» نشان داد که داستانهای ابرقهرمانی میتوانند عمیق، انسانی و سرگرمکننده باشند. این انیمیشن، زندگی یک خانواده ابرقهرمان را روایت میکند که در تلاشند در یک جهان عادی جا بیفتند، اما گذشته به سادگی آنها را رها نمیکند. «شگفتانگیزان» تنها یک اثر بصری خیرهکننده نیست، بلکه تفکری است درباره مسئولیت، خانواده و پذیرش تفاوتها. هر یک از اعضای خانواده قدرتهای منحصر به فرد خود را دارند و در کنار هم نشان میدهند که قدرتمندترین نیروها زمانی ظاهر میشوند که با هم متحد شوند.
نتیجهگیری
انیمیشنهای کمدی غالباً به عنوان آثار سبک و گذرا دیده میشوند، اما آنچه این پنج فیلم را متمایز میکند، توانایی آنها در ترکیب خنده با احساس، اکشن با تفکر و فانتزی با واقعیتهای انسانی است. هر کدام از این آثار، به شیوه خود، نشان میدهند که پویانمایی تنها یک رسانه برای کودکان نیست، بلکه زبان جهانی برای بیان ایدههای بزرگ و احساسات عمیق است. «شرک» بیتردید نقطه عطفی در تاریخ انیمیشن است، اما همانطور که این فهرست نشان میدهد، گنجینههای درخشان دیگری نیز وجود دارند که هنوز باید کشف شوند. این فیلمها به ما یادآوری میکنند که در دنیای پویانمایی، همیشه جایی برای شگفتی، خلاقیت و داستانسرایی هوشمندانه وجود دارد.