راز شکست سریال «آبان» پس از شروع پرطوفان چیست؟
سریال «آبان» در ابتدا با استقبال خوب روبهرو شد، اما در ادامه نتوانست مخاطبان خود را نگه دارد و مسیر موفقیت را از دست داد.

سریال «آبان» با وعده ارائه یک داستان جذاب و هیجانانگیز وارد عرصه نمایش خانگی شد، اما به سرعت مشخص شد که روایت آن بسیار پیچیده و غیرمنطقی است. این مجموعه سعی کرده است ترکیبی از درام روانشناختی، معمایی و علمی-تخیلی را ارائه دهد، اما در نهایت به یک داستان نامنسجم و غیرواقعگرایانه تبدیل شده است.
داستان این سریال بیش از حد تخیلی و اغراقآمیز شده است. در ابتدا، تمرکز بر روی زنی نابغه در حوزه هوش مصنوعی و بازارهای مالی بود، اما به تدریج مسیر داستان به سمت اتفاقات غیرمنطقی و افراطی تغییر یافت. پیشبینیهای عجیب و غریب هوش مصنوعی و روابط غیرواقعی میان شخصیتها، همگی نشان میدهد که این سریال بیشتر شبیه یک داستان تخیلی ضعیف است تا یک درام جدی و معتبر.
بازیهایی که نتوانستند روایت را نجات دهند
در نقش آبان، لاله مرزبان قرار بود شخصیت زنی هوشمند، مستقل و تاثیرگذار باشد، اما بازی او نتوانسته این ویژگیها را به خوبی نشان دهد. اجرا در بسیاری از صحنهها فاقد احساس و باورپذیری است و تماشاگران نمیتوانند با شخصیت ارتباط برقرار کنند.
حتی حضور بازیگران مطرحی مانند شهاب حسینی و میر سعید مولویان نیز نتوانسته است ضعفهای داستان را جبران کند. برخی دیالوگها مصنوعی و غیرطبیعی به نظر میرسند و بازیگران در انتقال احساسات دچار مشکل شدهاند.
دلایل عدم موفقیت سریال «آبان» چه بودند؟
داستان این سریال از نظر ساختاری نامنسجم است، زیرا ترکیب ژانرهای مختلف بدون داشتن یک روایت منسجم، تماشاگر را درگیر نمیکند.
شخصیتپردازی در این اثر ضعیف است؛ شخصیتها به خوبی توسعه نیافتهاند و رفتارهایشان گاهی اوقات غیرمنطقی و ناموجه به نظر میرسد.
عملکرد بازیگران نیز متوسط است؛ برخی از آنها نتوانستهاند نقشهای خود را به خوبی ایفا کنند، که این موضوع تأثیر منفی بر جذابیت کلی سریال دارد.
در زمینه روایت، به نظر میرسد نویسندگان در درک مدیریت یک هلدینگ و هوش اقتصادی دچار مشکل هستند، چرا که روایات ارائهشده غیرمنطقی و بیپایه به نظر میرسند.