چرا مجوز پخش آنلاین فیلم «پیر پسر» باید دوباره صادر شود؟
چرا باید مجوز دوباره برای پخش آنلاین فیلم «پیر پسر» صادر شود؟ | مشکلات تکراری در فرآیند مجوزدهی سینمای دیجیتال
چرا باید مجوز دوباره برای پخش آنلاین فیلم «پیر پسر» صادر شود؟ بررسی مشکلات و راهکارهای فرآیند مجوزدهی سینمای دیجیتال
حکایت جدید درباره فیلم «پیر پسر» و توقف پخش آنلاین آن، یک سوال قدیمی را دوباره بر سر زبانها انداخته است: چرا باید برای یک فیلم واحد، دو بار فرآیند دریافت مجوز طی شود؟ فیلمی که در سینما اکران میشود، از مراحل مختلف فیلتر عبور کرده و مورد تایید نهادهای مسئول نظارت بر محتوا قرار گرفته است.
با این حال، به محض ورود به فضای آنلاین، انگار با اثری کاملاً جدید روبهرو هستیم که هیچکس قبلاً آن را ندیده است و باید از ابتدا آن را ارزیابی کرد. در دنیای واقعی، مخاطبی که بلیت میخرد و فیلم را در سینما تماشا میکند، همان فردی است که در خانه با موبایل یا تلویزیون هوشمند آن را میبیند. تجربه در دو بستر متفاوت است، اما سلیقه مخاطب تغییری نمیکند. خرید بلیت در سینما یا اشتراک پلتفرم، تأثیری بر هویت فرهنگی مخاطب ندارد. پس این دیوارهای میان اکران و پخش آنلاین به چه منظور ساخته شده است؟
در کدام قسمت از مسیر، داستان دچار انحراف میشود؟
در سالهای اخیر، پلتفرمهای آنلاین به بخش مهمی از اکوسیستم فرهنگی کشور تبدیل شدهاند. پروژههایی با سرمایهگذاریهای قابل توجه، سریالهایی که بحثهای عمومی را برمیانگیزند، و فیلمهایی که به دلیل کمبود سالنهای نمایش یا مشکلات توزیع، راه نجات خود را در اکران اینترنتی یافتهاند. اما برخلاف انتظار، این فناوری نوظهور نه تنها به تقویت سینما کمک نکرده، بلکه درگیر موانع اداری و بوروکراتیک شده است که هر یک از آنها مانعی بر سر راه توسعه و جذب مخاطب هستند.
سینماگران سالها تلاش کردهاند تا تماشاگران را به سالنهای سینما بازگردانند، با هدف حفظ تجربه جمعی تماشای فیلم، اما مشکلات اقتصادی، کمبود سانسهای مناسب، اختلافات در حوزه پخش و گاهی محدودیتهای محتوایی، مسیر را دشوار کرده است. زمانی که فیلمها در پلتفرمهای آنلاین دیده میشوند، حداقل بخشی از خسارت مالی تولیدکنندگان جبران میشود و اثر فرهنگی در فضای مجازی زنده میماند.
آیا این تصمیم بر اساس قانونگذاری است یا محافظهکاری؟
صنعت سینما همواره از شفافیت استقبال کرده است. در صورت نیاز به نظارت، وجود قواعد مشخص و روشن ضروری است. اما وضعیت فعلی بیشتر شبیه راهرویی است با چندین در بسته که هر کدام نیازمند کلید خاص خود هستند. نتیجه این وضعیت، خستگی فیلمسازان، تردید پلتفرمها و سردرگمی تماشاگران است. در چنین شرایطی، هر توقف در پخش آنلاین پیام منفی دارد: نشان میدهد که مسیر نمایش، نه یک مسیر مستقیم بلکه چند مسیر همپوشان است که هر کدام به گونهای جداگانه عمل میکنند. این همپوشانی و موازیکاری، انرژی صنعت را تحلیل میبرد و جذابیت سرمایهگذاری در تولیدات فرهنگی را کاهش میدهد.
مخاطب ما همان کسی است که همواره بوده است.
تصور کنید یک جوان در شهری دورافتاده، از سالنهای اصلی سینما دور است و میخواهد فیلم روز را تماشا کند. آیا باید به خاطر محدودیتهای جغرافیایی از این حق محروم شود؟ اکران آنلاین پاسخی است به این نیاز: فراهم آوردن دسترسی برابر، عدالت فرهنگی و حفظ گفتوگوی هنری در سراسر کشور. مخاطب حق دارد انتخاب کند؛ آیا میخواهد فیلم را در سالن تماشا کند یا در خانه، روی پرده نقرهای یا صفحه نمایش گوشی. نکته مهم این است که هر دو گزینه در نهایت به هدف مشترکی میرسند: تماشای فیلم و حفظ زنده بودن سینما.
آیا این انتهای مسیر است یا شروعی برای اصلاح؟
داستان «پیرپسر» تنها نمونهای است از وضعیت موجود. اکنون زمان آن فرا رسیده است که سیاستگذاری فرهنگی بر اساس یکپارچگی و انسجام صورت گیرد، نه تکرار مسیرهای قدیمی. صدور مجوز واحد برای اثر واحد، راهحلی منطقی و عملی است که میتواند به تسهیل فرآیندهای فرهنگی کمک کند. اگر فیلمی ارزش نمایش دارد، باید در هر بستر و فضایی قابل ارائه باشد. آینده سینما در تصمیمگیریهای مربوط به مجوزها شکل نمیگیرد، بلکه در نگاه و رضایت تماشاگرانی است که میخواهند اثر را ببینند و از آن لذت ببرند. سینما بدون تماشاگر، خاموش و بیجان میشود؛ چه پروژکتور روشن باشد، چه صفحهنمایش.