کد خبر: 48946

رضا ناجی: عشق به هنر، خاطرات و آرزوهای بر باد رفته

رضا ناجی: سینما زندگی‌ام است؛ از تئاتر خیابانی تا افتخارات جهانی و آرزوهای بر باد رفته

رضا ناجی، بازیگر پیشکسوت سینما، از تئاتر خیابانی تا افتخارات جهانی، عشق به هنر و آرزوهای بر باد رفته را روایت می‌کند.

رضا ناجی: سینما زندگی‌ام است؛ از تئاتر خیابانی تا افتخارات جهانی و آرزوهای بر باد رفته

فاطمه برزویی و رضا ناجی نام‌هایی آشنا برای علاقه‌مندان به سینمای ایران هستند. رضا ناجی کودکی خود را در کوچه‌ها و صحنه‌های تئاتر خیابانی تبریز سپری کرد و با شور و اشتیاق به بازیگری آشنا شد، عشق به صحنه در دل او ریشه دواند. شاید کمتر کسی بداند که پیش از ورود جدی به هنر، او در زمینه مکانیک فعالیت می‌کرد و با داشتن گواهینامه پایه یک رانندگی و مهارت فنی در تعمیر خودرو، در تعمیرگاه‌ها مشغول بود. پس از آن، مسیر زندگی‌اش به استخدام در نیروی هوایی ارتش تغییر کرد، اما علاقه‌اش به صحنه و دوربین هرگز او را ترک نکرد. او بازیگری را از سال ۱۳۴۱ آغاز کرد و با استعداد و تلاش مداوم، توانست از صحنه‌های کوچک تئاتر به عرصه سینمای ملی و بین‌المللی راه پیدا کند.

نقش‌آفرینی‌های مجید مجیدی، به ویژه در فیلم «آواز گنجشک‌ها»، شهرت جهانی برای او به ارمغان آورد و دریافت جایزه خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد در جشنواره فیلم برلین در سال ۲۰۰۸، نقطه عطفی در حرفه‌اش بود. علاقه و تاثیرگذاری ناجی به اندازه‌ای است که شهر تبریز به پاس خدمات و دستاوردهای او، سینمایی به نام او اختصاص داده است؛ سینمایی که در مجموعه سینمایی ۲۹ بهمن این شهر قرار دارد و یاد و نام او را برای نسل‌های آینده زنده نگه می‌دارد. رضا ناجی نماد عشق به هنر، تعهد به حرفه و پشتکار در راه رسیدن به رویاها است؛ مردی که از تئاتر خیابانی تا معتبرترین جشنواره‌های جهانی، مسیرش را با افتخار و صداقت طی کرده است. در ادامه، فرصتی فراهم شد تا با این بازیگر گفت‌وگویی داشته باشیم و از زندگی و تجربیاتش بشنویم.

باز هم در حال پاک کردن سبزی هستم!

رضا ناجی در حال حاضر زندگی‌ای ساده و آرام را دنبال می‌کند؛ روزهایی که با آرامش درباره آن صحبت می‌کند و توضیح می‌دهد که فعالیت‌های حرفه‌ای‌اش در سال‌های اخیر کاهش یافته است و بیشتر زمانش صرف امور روزمره می‌شود. او می‌گوید: «هنوز همان زندگی ساده را دارم؛ قبلاً هم گفته بودم که دارم سبزی‌ام را پاک می‌کنم، روزها را می‌گذرانم و زندگی را به روال معمول ادامه می‌دهم. چند فیلم پخش‌نشده دارم که هنوز اکران نشده‌اند و از ماه آبان پارسال فعالیتی نداشته‌ام. این فیلم‌ها در نوبت اکران هستند و آخرین فیلمم «شوهر ننه» است.»

یکی از موضوعات مورد بحث این روزها، انتخاب بازیگران در شبکه‌های نمایش خانگی است. با گسترش تولیدات و افزایش پروژه‌ها، حضور بازیگران باتجربه کاهش یافته و چهره‌های جدید بیشتر دیده می‌شوند. در این زمینه، این بازیگر بیان می‌کند: «در مورد این موضوع نمی‌توانم نظر قطعی بدهم. فعالیت من بر اساس کیفیت کار و فرصت‌های موجود تعیین می‌شود. اگر فرصت همکاری فراهم شود، حتماً کار می‌کنم و تمرکزم بر حرفه‌ای بودن و انجام وظایف به بهترین شکل است. من فقط روی کار خود تمرکز دارم و بس.» او ترجیح می‌دهد به جای پرداختن به حواشی و نقد سیاست‌های انتخاب بازیگر، بر انجام درست کار و حفظ کیفیت فعالیت‌هایش تمرکز کند و با آرامش و مسئولیت‌پذیری، سال‌ها حضور در سینما و تئاتر را مدیریت نماید.

هر پروژه‌ای که به توسعه و ارتقای هنر ایران کمک کند، ارزشمند و جذاب است.

رضا ناجی همواره عشق و احترام خود را نسبت به سینمای ایران و فرهنگ غنی این کشور ابراز می‌کند: «سینمای ایران و مردمش برای من بسیار ارزشمند هستند. هر پروژه‌ای که بتواند در ارتقای هنر و فرهنگ کشور موثر باشد، برای من جذاب است. تمام جوایزی که کسب کرده‌ام را به مردم ایران هدیه داده‌ام.»

در گفتگو با کارگردانان مورد علاقه‌اش، این بازیگر از تجربیات مشترک خود یاد می‌کند: «تمام کارگردانانی که با آن‌ها همکاری داشته‌ام، تجربیات ارزشمندی برای من رقم زده‌اند و نمی‌توانم یکی را بر دیگری ترجیح دهم. هر یک در شکل‌گیری حرفه من نقش مهمی ایفا کرده‌اند.» این دیدگاه نشان می‌دهد که برای رضا ناجی، عشق به سینما همواره با احترام و قدردانی از همکارانش همراه بوده و او حرفه خود را نه در رقابت، بلکه در تجربه و یادگیری می‌بیند.

دو معلم و دو آرزوهای بر باد رفته

برای ناجی، دو کارگردان برجسته سینمای ایران جایگاه ویژه‌ای دارند؛ بهرام بیضایی و ناصر تقوایی. او درباره احتمال همکاری با بیضایی می‌گوید: «این دو کارگردان از بهترین‌های ایران بودند. روزی در هندوستان بودم که آقای بیضایی با من تماس گرفتند و گفتند فیلمنامه‌ای دارند و اگر قصد همکاری دارید، باید با من همکاری کنید.»

متأسفانه، پروژه به نتیجه نرسید و پس از مدتی، ایشان برای همیشه از ایران مهاجرت کردند و راهی آمریکا شدند. بنابراین، ما فرصت همکاری را از دست دادیم. در مقابل، نگاه او به ناصر تقوایی با حسرت و احترام همراه است: «ایشان هم فیلمنامه‌ای داشتند و می‌خواستند با من همکاری کنند، اما شرایط فراهم نشد. خدا رحمتشان کند؛ همیشه آرزو داشتم با ایشان کار کنم، اما این فرصت نصیبم نشد.» این خاطرات نشان می‌دهد که برای این بازیگر، هر دو استاد ارزشمند و تأثیرگذار بوده‌اند و حتی اگر فرصت همکاری فراهم نشده، احترام و قدردانی او نسبت به آنها همواره باقی مانده است.

عشقم هنر بازیگری است.

این بازیگر پیشکسوت سینما همواره با عشقی عمیق و پایدار به هنر زندگی کرده است. او می‌گوید: «از ۱۵ سالگی کارم را آغاز کردم و زمانی که حدود ۱۸ یا ۱۹ ساله بودم، در پادگان ارومیه نمایشنامه «پیشه ورزان» را اجرا کردم؛ نویسنده و کارگردان آن خودم بودم و نقش‌ها را هم بازی کردم.» برای ناجی، بازیگری هرگز تنها یک حرفه معمولی نبوده، بلکه عشق به هنر مسیر زندگی‌اش را شکل داده است.

او در ادامه توضیح می‌دهد که در ابتدای مسیر و همچنین در وضعیت کنونی، هرگز به دنبال پول و ثروت نبوده، بلکه هدفش همواره تجربه و انجام رسالتش در هنر بازیگری بوده است: «عشقم بازیگری است و همیشه در این راه، دلم را خورده‌ام!» دعوت به سینما برای او نقطه عطفی در حرفه‌اش بود که مسیر هنری‌اش را به سمت گسترده‌تری هدایت کرد.

ناجی همچنین درباره تصورش از ساخت فیلمی درباره زندگی‌اش چنین اظهار نظر می‌کند: «اگر روزی فیلمی درباره زندگی من ساخته شود، تمام کارگردان‌ها را دوست دارم و محدودیتی ندارم. اینکه چه کسی نقش من را بازی کند، وقتی زمانش برسد، خودش مشخص می‌شود.»

هرگز از سینما ناراحت نشدم.

رضا ناجی با وجود فرصت‌های از دست رفته در مسیر حرفه‌ای‌اش، هرگز از سینما دلخور نشده است. او می‌گوید: «اگر نقشی به من داده نشده باشد، ناراحت نمی‌شوم و معمولا فیلمنامه‌ها را بررسی می‌کنم و تصمیم می‌گیرم که آیا مایل به بازی هستم یا نه. همیشه بر اساس علاقه و امکان همکاری عمل می‌کنم.» نگاه این بازیگر به گذشته و آینده حرفه‌ای‌اش روشن است و تأکید می‌کند که عشقش به بازیگری هرگز کاهش نیافته است. اگر فرصت بازگشت به گذشته و انتخاب دوباره داشت، باز هم مسیر خود را در دنیای بازیگری ادامه می‌داد.

او می‌گوید: «اگر به گذشته برگردم و حق انتخاب داشته باشم، باز هم بازیگر می‌شوم. عشق من به بازیگری هرگز تغییر نکرده است.» این پیشکسوت سینما نسبت به حرفه‌اش، سینمای ایران و جامعه نگاه مثبت و مهربانی دارد. در پایان گفت‌وگو، از امیدهایش سخن می‌گوید و آرزوی سلامتی و خوشبختی برای همه می‌کند.

دیدگاه شما
پربازدیدترین‌ها
آخرین اخبار