چگونه فضای مجازی ارزش گفتوگوهای رسانهای را زیر سوال میبرد
از علی ضیاء تا فریبا نادری: چگونه گفتوگوهای اینترنتی ارزش رسانهای را زیر سوال میبرند
تحلیل روند کاهش ارزش گفتوگوهای رسانهای و تاثیر فضای مجازی بر حرفهای بودن مجریان در عصر آنلاین
گفتوگو در رسانه، بیش از هر چیز نیازمند «دانش» است، نه صرفاً «حرف زدن». مجری تلویزیون، اگرچه در ظاهر سخنران است، اما وظیفه اصلی او تحلیلگر، پرسشگر و ناظر آگاه است. در سالهای نه چندان دور، چهرههایی مانند فرزاد حسنی، کامران نجفزاده، مهران مدیری و رامبد جوان هر کدام با سبک و رویکرد خاص خود، گفتوگو را به مهارتی مبتنی بر مطالعه، ادب و تسلط تبدیل کرده بودند.
اما در فضای پرهیاهو و بیقانون گفتوگوهای اینترنتی و به ویژه در پلتفرمهایی مانند یوتیوب، این اصول زیر پا گذاشته شده است. بسیاری از مجریان نوظهور، شناختی از مهمان ندارند، مرزهای رسانه را نمیشناسند و دغدغهای برای تولید محتوای ارزشمند ندارند. آنچه باقی میماند، بیشتر جنبه ترندی و لحظهای دارد تا تفکر و آگاهی، و نتیجه نهایی، برنامههایی پرزرق و برق اما بیمایه است؛ گفتوگوهایی که نه احترام به مخاطب دارند و نه درکی از اخلاق حرفهای، و در نتیجه رسانه، که باید محل تبادل اندیشه باشد، به محلی برای خودنمایی و جنجال تبدیل شده است.
در سالهای اخیر، فضای مجازی و پلتفرمهایی مانند یوتیوب و آپارات، برنامههایی را میزبانی میکنند که در ظاهر «گفتوگو» نامیده میشوند، اما در عمل تنها نمایشهای سرگرمکننده و سطحی هستند. این گفتوگوها به جای عمق، شوخی و قهقهه دارند؛ به جای فهم، بیتوجهی و بیادبی؛ و به جای محتوا، صرفاً دقایقی برای وایرال شدن در شبکههای اجتماعی فراهم میکنند.
مرز میان «طنز» و «توهین»، میان «صراحت» و «بیادبی»، در این فضا عملاً از بین رفته است. مجریان بیتجربه، تنها به دنبال کلیک و بازدید هستند و نه شناخت سوژه و مدیریت گفتوگو. نمونههای این روند را میتوان در برنامههای امیرحسین قیاسی، علی ضیاء و بیژن بنفشهخواه دید؛ برنامههایی که بیشتر به دنبال وایرال شدن و دیده شدن هستند تا گفتوگوی حرفهای و ارزشمند. این وضعیت، رسانه را به میدان خودنمایی و بازی با مرزهای اخلاقی بدل کرده است، جایی که رعایت ادب و اصول حرفهای کمرنگ شده است.
یکی از نمونههای جنجالی این نوع گفتوگو، مصاحبه فریبا نادری در برنامه امیرحسین قیاسی بود که با شوخی طبقاتی، واکنشهای گسترده و منفی جامعه را برانگیخت. جمله او درباره محله ونک، در کوتاهترین زمان، به نمادی از فاصله طبقاتی و نابرابری فرهنگی تبدیل شد، هرچند او بعدها سعی کرد توضیح دهد و عذرخواهی کند، اما تاثیر منفی آن بر تصویر عمومیاش باقی ماند. این نمونه نشان میدهد که در فضای آنلاین، هر سخن، حتی شوخی، میتواند به سرعت به نمادی از شکافهای اجتماعی تبدیل شود و اعتبار فرد را زیر سوال ببرد.
همچنین، تغییر چهره علی ضیاء از مجری منضبط و حرفهای تلویزیون به شخصیتی بیقید و حتی عصبی در فضای مجازی، نمونه دیگری از این روند است. برنامههای او که در ابتدا با هدف «صراحت» و «گفتوگوی متفاوت» ساخته میشد، به سمت شوخی، حاشیه و درگیری رفتند. نمونه اخیر او با رضا پیشرو، خواننده زیرزمینی، نشان داد که مرزهای حرفهای و اخلاقی در فضای اینترنتی چگونه مخدوش شده است. این تغییر، نتیجه نبود نظارت و نبود چارچوبهای حرفهای است که در تلویزیون معمولاً رعایت میشد.
در مقابل، تلویزیون همچنان در حوزه گفتوگو، معیارهای خود را حفظ کرده است. مجریانی مانند فرزاد حسنی، کامران نجفزاده و مهران مدیری، نشان دادهاند که گفتوگو باید با احترام، تسلط و درک عمیق همراه باشد. برنامههایی چون «دورهمی»، «برمودا» و برنامههای نوروزی، نمونههایی از این رویکرد هستند که به جای هیجانزدگی سطحی، بر تعامل، تحلیل و احترام متقابل تاکید دارند. این در حالی است که برنامههای اینترنتی غالباً تنها به دنبال لحظههای وایرال و دیده شدن هستند، نه تولید محتوای ارزشمند و ماندگار.
در عصر فضای مجازی، شهرت و اعتبار چهرهها بسیار شکننده است. نمونه فریبا نادری نشان داد که یک جمله، حتی در قالب شوخی، میتواند منفیترین تاثیرات را بر تصویر عمومی فرد بگذارد. مجریانی که بدون پژوهش و آگاهی وارد میدان میشوند، در واقع با بازی با افکار عمومی، نه هنر، بلکه بیمسئولیتی خود را نشان میدهند. هر سخن بیپایه و بیپروایی، میتواند به بحران و تخریب اعتبار منجر شود.
مشکل اصلی، فقدان پژوهش و شناخت کافی مجری است. گفتوگو، هنر مطالعه، تحقیق و درک است. برنامههای موفق، مانند «دورهمی» و «خندوانه»، نشان میدهند که آمادهسازی و آگاهی، کلید گفتوگوی حرفهای است. در مقابل، برنامههای بیپایه و سطحی، فقط اعتبار مهمان و رسانه را مخدوش میکنند و ارزش واقعی گفتوگو را کاهش میدهند. در دنیای امروز، هر جمله باید با دقت و مسئولیت گفت، چرا که در فضای آنلاین، کوچکترین خطا میتواند به بحران بزرگ تبدیل شود.
بنابراین، گفتوگو باید با پژوهش، تحلیل و احترام همراه باشد؛ نه صرفاً نمایش هیجان و لحظهای بودن. مجریانی که به جای مطالعه و درک، تنها به دنبال ترند و وایرال شدن هستند، در واقع به جای ساختن پلی برای انتقال دانش و تجربه، در مسیر سقوط و بیاعتباری قدم میگذارند. در این فضای پرشتاب و بیقانون، تنها کسانی میتوانند ارزش واقعی گفتوگو را حفظ کنند که هم پژوهشگر، هم تحلیلگر و هم مدافع مخاطب باشند.