لحظه‌ای که نوید پورفرج عاشق ترلان پروانه شد؛ عشق در نگاه و موسیقی محسن چاوشی در سریال بامداد خمار

این مجموعه داستانی عاشقانه را در بستر تاریخ و دوران‌های گذشته روایت می‌کند. در بامداد خمار، دختری به نام محبوبه در خانواده‌ای مرفه و معتبر زندگی می‌کند و به یک کارگر نجار به نام رحیم دل می‌بندد. او برای رسیدن به معشوق خود با چالش‌های زیادی روبرو می‌شود، از جمله مخالفت خانواده، فشار اطرافیان و تفاوت‌های طبقاتی؛ اما با اراده قوی تلاش می‌کند تا موانع را کنار بزند و راه عشق خود را هموار سازد.

محسن چاوشی حسینی، متولد 8 مرداد 1358 در خرمشهر، هنرمندی است چند وجهی که در حوزه موسیقی پاپ و راک فعالیت می‌کند. او خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا و تنظیم‌کننده است. علاقه‌مندی او به موسیقی از دوران نوجوانی آغاز شد و پس از دریافت دیپلم حسابداری و گذراندن دوره سربازی، فعالیت حرفه‌ای خود را در سال 1382 با انتشار آلبوم «نفرین» شروع کرد. پس از دریافت مجوز رسمی، در سال 1387 آلبوم «یه شاخه نیلوفر» را منتشر کرد. تاکنون بیش از 150 قطعه موسیقی از او منتشر شده است، که شامل 11 آلبوم و چندین تک‌آهنگ است.

محسن چاوشی، پناه من است.

در خواب دیدم که در دشت، بر روی پاهای تو، نعنا خوابم برده است.

نمی‌دانی چه قدر این خواب کوچک، دلم را به هم ریخته است.

مثل سیلی، به کوچه‌ها زدم، با لباس اشک و باران، تنم پر شده است.

حق بده که بی تو، اولین تجربه مرگ را تجربه کنم و بپوسم.

روزهای تلخ من، همانند حرف‌های تو، جای من نیست، جای تو است.

چشم‌هایم، هنوز درگیر تماشای تو هستند، بگو و نگاه کن، دالون‌های خیس من هنوز محو تو هستند.

این روزها، احساس می‌کنم ریه‌هایم، خالی‌ترین عطرهای تو را در خود دارند.

به خاطرات تو، از صدای بلندت، کوچ می‌کنم و در سرم می‌مانم.

بی تو، غیرقابل تحملم، و از خودم به تو پناه می‌برم.

با تو، شعله باد آورده‌ام، و با تو، نرگس باران خورده‌ام.

نیستی، اما تمام شب‌هایم، روی پاهای تو خواب می‌برند.